چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 24 Apr 2024
 
۲
۳
بررسی روابط راهبردی عربستان و آمریکا:

آیا عربستان جزیره ثبات ترامپ است؟/ مدل ایرانی عربستان در دامان آمریکا

دوشنبه ۸ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۳۳
کد مطلب: 561635
شاید نتوان جامعه عربستان را با جامعه ایران پیش از انقلاب مقایسه کرد اما رفتارهای حکام سعودی و روابط نزدیک با دولت آمریکا گویای دورنمای تاریک برای سعودی هاست.
آیا عربستان جزیره ثبات ترامپ است؟/ مدل ایرانی عربستان در دامان آمریکا
به گزارش جهان نيوز،شاید با پول بتوان موشک، جت های پیشرفته، تانک و سیستم های دفاع موشکی خرید اما امنیت را نمی توان برای همیشه در گرو این ابزارها قرار داد. حکام سعودی از زمانیکه در سال 1924 سلطنت خود را بنا نهادند تا به امروز با پول برای خود اعتبار، امنیت، رفاه و متحد خریده اند و خود را به عنوان برادر بزرگتر کشورهای عربی و رهبر کشورهای اسلامی با صرف میلیاردها دلار معرفی کرده اند. به طور حتم می توان اذعان کرد بریز و بپاش های سلاطین سعودی دهها برابر بیشتر از محمدرضا شاه پهلوی بود که آرزوی «به سوی تمدن بزرگ» را با جشن های 2500 ساله گره زد ولی آن را به گور برد.
با گریزی به روابط ایران قبل از انقلاب با آمریکا می توان نتایج واقعی سیاست های راهبردی ریاض و واشنگتن را مورد ارزیابی دقیق تری قرار داد. از زمان کودتای 28 مرداد تا سقوط شاه، آمریکا نقش اساسی و محوری را در تحولات سیاست داخلی و خارجی ایران بازی می کرد. راهبردهای نظامی ایران بر اساس طرح ها و جنگ افزارهای خریداری شده از آمریکا تعریف می شدند که حتی حضور نظامی ایران در شورش ظفار در عمان و جنگ ویتنام در آسیای شرقی، منبعث از نقشه راه آمریکا بود. روابط به گونه ای بود که شاه تحت سیطره آمریکا، پرستیژ منطقه ای و بین المللی خود را براساس آن تبیین و تنظیم می کرد. ایران در تحولات بین المللی توان بازی خارج از سیاست های غرب در دوقطبی شوروی و آمریکا را نداشت. هرگونه تمردی از سوی مقامات ایرانی به عنوان شورش علیه آمریکا تلقی می شد و اساسا ماهیت حکومت کودتایی شاه اجازه تغییر رفتار بر خلاف میل غرب را نمی داد.
به هر روی روابط تهران و واشنگتن در تمامی جوانب نمونه ای کامل از وابستگی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و نظامی به آمریکا بود و تحت لوای آن بازی های منطقه ای ایران تعریف و اجرایی می شد. حال با نگاهی به سفرهای پرشمار مقامات آمریکایی به عربستان و قراردادهای چندصد میلیاردی در حوزه های مختلف از جمله نظامی، یک شمای کامل از ماهیت روابط به ذهن متبادر می شود. اگر روزگاری ایران، جزیره ثبات آمریکا محسوب می شد که پس از دو سال از این تعریف و تمجید کارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا، شاه سقوط کرد، اینک به نظر می رسد، عربستان به عنوان جزیره ثبات آمریکا محسوب می شود که قرار است با کمک به طرح بلندپروازانه 2030 محمد سلمان (که می توان گفت همان انقلاب سفید شاه ایران و یا به سوی تمدن شاه است)، اصلاحات ساختاری در سعودی ایجاد کند.
عربستان به خانه اول آمریکا در منطقه بدل شده و سعودی ها نیز بقا و حیات حکومت خود را نیز در گرو همین روابط راهبردی با آمریکا می بینند. با بر روی کار آمدن دونالد ترامپ، دیگر خبری از بهانه گیری های ظاهری اوبامای دموکرات نیست، و دولت جدید آمریکا راهبرد واشنتگن را با صراحت بیشتری به زعمای سعودی دیکته کرده است. بستن قرارداد 500 میلیارد دلاری در اولین سفر ترامپ به ریاض، به مانند قراردادهای کلان محمدرضا پهلوی با آمریکا در اواخر سلطنت خود است که یکی از آن موارد را می توان خرید 160 فروند جنگنده اف 16 را نام برد.
ولیعهد سعودی که قصد جانشینی پدر را دارد، گرداننده اصلی سیاست های عربستان است و شروع جنجالی و طوفانی اصلاحاتی در حوزه زنان و شرایط اجتماعی، مهیا کردن زمینه های حکومت محمد بن سلمان جوان است. اما راه حل بقای عربستان در دستان این جوان است؟ وی مسلما و به طور مشخص همان نسخه قدیمی آمریکا در منطقه را پیاده می کند. نسخه ای که بهای پایان حکومت پهلوی ها بر ایران تمام شد و در بیداری اسلامی نیز به صورت مشابه ای در مصر و تونس روی داد. ترغیب سعودی ها به خرید صدها میلیارد دلار تسلیحات نظامی، به بهای خالی شدن خزانه های این کشور تمام خواهد شد. در زمانیکه محمدرضا شاه برای حفظ امنیت خود میلیاردها دلار پول نفت را صرف خرید تجهیزات نظامی مدرن می کرد، بسیاری از کشورهای آسیای شرقی، در حال انقلاب در صنعت و اقتصاد خود بودند و زیرساخت های اصلی را فراهم می آوردند. نظامی گری و تلاش برای کسب پرستیژ از طریق جنگنده های آمریکایی، فرصت را برای اصلاحات سیاسی و اجتماعی از وی گرفت. هرچند شاه برخلاف زیست مذهبی ایرانیان و با تقلید از غرب، آزادی های اجتماعی و فرهنگی فراهم آورد اما از همین ناحیه بزرگترین ضربه را خورد، در ایران هیچ خبری از  آزادی های سیاسی و حق انتخاب، استقلال سیاسی و رفاه همه جانبه نبود و زمینه برای تغییر حکومت روز به روز مهیاتر می شد.
هرچند وقوع انقلاب در عربستان سعودی به خاطر نبود رهبر انقلابی و زمینه های آن در حال حاظر دور از ذهن است اما روشی که سعودی ها در پیش گرفته اند، پروسه ای را در میان مدت فراهم می سازد که می توان در صورت حکومت محمدبن سلطان، وی را آخرین پادشاه سعودی در تاریخ معاصر نامید. با وقوع بحران های اقتصادی، عدم توازن میان سیاست های اجتماعی و فرهنگی با جامعه عربستان، کاهش ذخایر نفتی و ارزی، درگیری های هزینه ساز منطقه ای و اختلافات در خاندان سعودی دورنمای عربستان پرچالش و تنش خواهد بود. آمریکا در راهبردهای خود نمی تواند سعودی ها را برای بلندمدت حفظ کند و این جزیره ثبات با کوچکترین تکانه ای گرفتار طوفان های بزرگی در بسیاری از حوزه های خواهد شد.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
در عربستان اصلاحات با چراغ روشن در حال اجرا است وبا وجود مخالفین بسیار قدرتمند آن تغیرات با سرعت در حال اجرا است باید ببینیم اصلاح طلبان تا کجا میتواند منشورات خود را عملی کنند .آمریکا هیچ وقت عربستان را جزیره ثبات خود نمی داند فقط آنرا نان دانی برای عبور از بحرانهای مقطعی خود میداند سالها است که آمریکا سیاستش را در رابطه با خاورمیانه تغیر داده است و دیگر هیچ کشوری را ژندارم این منطقه نمی کند بلکه از همه کشورهای درون منطقه جهت پیش برد اهداف خود استفاده می‌کند
United States
عربستان خیلی قوی شده و باید مراقب بود وقتی به خطر بیفته ممکنه چنگ بزنه
Iran, Islamic Republic of
ترامپ در تکا نهای عقبش برای شاه عربستان سنگ تمام می گذارد