پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
 
۲
۳
عصر مرگ جریان های سیاسی و پویایی گفتمان ها:

غلبه گفتمان ها بر جریان ها/ شما اصولگرا هستید یا اصلاح طلب؟!

دوشنبه ۱ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۱۴
کد مطلب: 559709
از یکسو جریان های سیاسی در سبک سیاست ورزی به یکدیگر بسیار شبیه شده اند و از سوی دیگر آنها نیز بیشتر بر گفتمان ها تاکید می کنند تا تمایزاتی که روزگاری می توانست باعث شناخت متمایز جریان های سیاسی از یکدیگر شود.
غلبه گفتمان ها بر جریان ها/ شما اصولگرا هستید یا اصلاح طلب؟!
گروه سیاسی جهان نيوز: برای اولین بار درطول تاریخ ایران، روحانی فرزانه ای ظهور کرد که پیام آور و نویدبخش آینده ای جدید برای کشوری بود که در چنگال استبداد داخلی و استعمار خارجی در اسارت به سر می برد. ایرانیان از هر رسته و گروهی و با هر آیین و مذهبی در کنار هم قرار گرفتند تا پیام رهبر فرزانه را به سرانجام برسانند.

سرانجامی که درنهایت با پیروزی انقلاب اسلامی به ثمر رسید و ایران به آزادی، استقلال و عدالت رسید. پیام و گفتمان امام خمینی (ره) در سال 1357،  نه تنها برای ایران بلکه برای کل جهان اسلام نسخه ای بی بدیل و نوین بود.  بی جهت نیست که دهه اول انقلاب را دهه طلایی می نامند، چرا که ایران اسلامی زیر پرچم جمهوری اسلامی، شعار نه شرقی و نه غربی سر می دادند و استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی اولویت اصلی رهبران، مقامات و مردم بود. جنگ تحمیلی تبلور ائتلاف ملی بود و بر همین اساس تمام دنیا نیز که در پشت سر صدام حسین قرار گرفت، نتوانستند یک سانت از خاک پاک میهن را به اشغال درآورند.

ولی زمانیکه انسان ها از اصل و ریشه دورتر می شوند و کسب قدرت به هر قیمتی به نقل بازار سیاسی تبدیل می شود، بسیاری از ارزش ها و آرمان ها به فراموشی سپرده می شود. مردم ایران، مردمانی قدرشناس و صبوری هستند که با وجود برخی نامهربانی ها، اولویت ها را به چهره ها و فعالین سیاسی دیکته می کنند. از دهه 70 که اوج جدال جریان های سیاسی چپ و راست و سپس اصولگرا و اصلاح طلب بود، به تدریج جامعه با خسته شدن از شعارها و وعده و وعیدهای سیاسی جریان ها، راه دیگری را انتخاب کردند. راهی که ورای گروه های سیاسی در عرصه سیاست در بطن جامعه در جریان است.

سال 84، اوج عبور افکار عمومی از اصلاح طلبان و اصولگرایان بود. کسی به پاستور راه یافت که مدعی گفتمان عدالت بود. مردم بدون توجه به انتساب به چپ و راست یا اصلاح طلب و اصولگرا، شخصی را برگزیدند که امیدها را برای برقراری عدالت، کاهش فاصله طبقاتی، پخش عادلانه ثروت و منابع کشور، برانگیخت. هرچند جریان پیروز بعدها خود را جریان سوم نامید و سعی کرد براساس گفتمان انقلاب در عرصه سیاسی سر در میان سرها پیدا کند اما راه را اشتباه رفت، چرا که براساس اشتباه محاسباتی نه آنها به عدالت معنا می دادند بلکه گفتمان عدالت به آنها هویت بخشیده بود. چرا که گفتمان عدالت، از بطن انقلاب اسلامی و آرمان های آن برمی خاست و بعد از بیش از دو دهه، برقراری واقعی عدالت به نوستالژی جامعه برای پیاده سازی تبدیل گشته بود.

کالبدشکافی انتخابات و کنش های جامعه در چند دوره اخیر نشان می دهد که مردم از جریان های سیاسی عبور کرده اند و به الگوی گرایش به گفتمان ها نائل آمده اند. یکی از نظرسنجی های صورت گرفته در انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای 96 نشان داد که اکثر رای دهندگان که بالغ بر 65 درصد می شدند خود را جزء هیچ جریان سیاسی یعنی اصلاح طلب و اصولگرا نمی دانستند.

 اولویت انتخاب ها، گفتمان عدالت اقتصادی، استقلال، آزادی، رفاه و ثبات بود. از سوی دیگر جریان های سیاسی از لحاظ وعده ها و کنش ها  در چند دوره اخیر به یکدیگر بسیار نزدیک شده اند به طوری که تفکیک آنها بر اساس شعارها و گفتمان ها بسیار سخت شده است. حتی اصولگرایان کنش هایی در کارزار انتخاباتی از خود به نمایش گذاشتند که روزگاری در این طیف به تابو می مانست و اگر کسی یا شخصیتی سخن از آن می زد، تکفیر می شد!

شاید بتوان ملموس ترین مثال را نشستن یک نامزد اصولگرا با یک خواننده زیرزمینی زیر یک سقف زد یا شعارهایی که از میتینگ های سیاسی به گوش می رسید، همه و همه نشان از وجود سبک جدید در کنش اصولگرایی بود. به همین ترتیب در کمپین رقیب نیز به جای شعارهای سیاسی که مبتنی بر جریان اصلاحات و دوم خردادی استوار بود، سخن از عدالت اقتصادی، مبارزه با فساد اقتصادی و رویارویی با قدرت های جهانی در اولویت بود. این امر نشان می دهد از یکسو جریان های سیاسی در سبک سیاست ورزی به یکدیگر بسیار شبیه شده اند و از سوی دیگر آنها نیز بیشتر بر گفتمان ها تاکید می کنند تا تمایزاتی که روزگاری می توانست باعث شناخت متمایز جریان های سیاسی از یکدیگر شود.

بر همین اساس بود که پیشنهاد آتش بس سیاسی و شروع عصر جدید در عرصه سیاسی براساس گفتمان ها داده شد. هرچند برخی از گروه ها و فعالین سیاسی بار دیگر آن را تخطئه و آن را تسلیم و راهی برای بازگشت به قدرت، و ... تفسیر کردند اما حقیقت آن بود که سیاست زدگی جامعه و افزایش بحران های اقتصادی و معیشتی، راه جدیدی را در مسیر خدمت به مردم می طلبید. در عصر جدید جریان های سیاسی با اتکا به گفتمان هایی چون عدالت، آزادی، رفاه و استقلال خود را به جامعه معرفی می کنند. این عصر نیازمندی های خاص خود را می طلبد و بدون برآورده کردن آنها نمی توان به کنشگری مثمر ثمر در عرصه اجرایی و قانونگذاری پرداخت.

 استمرار گفتمان های اصیل از ابتدای انقلاب وجود داشته ولی به اشتباه جریان ها راهی غیر از آن برای رسیدن به قدرت برگزیدند که در نهایت جامعه اصل را بر فرع تحمیل و دیکته کردند تا چهره هایی به قدرت دست یابند که گفتمان ها را نمایندگی می کردند. هرچند فراز و نشیب هایی در پیاده سازی گفتمان ها وجود دارد، اما اصول واقعی و ارزش ها همچنان پایدارند. می توان عصر جدید را عصر مرگ جریان های سیاسی و پویایی گفتمان ها نامید که مولفه ها و شاخص های خاص خود را می طلبد و براین اساس می بایست جریان های سیاسی خود را با عصر جدید وفق دهند.
 
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
به نظر ميرسد:هر چند كه گزاره منقضي شدن اصولگرايي و اصلاح طلبي كاملا منطقي است اما انتخابات ٩٦ميتواند بستري براي ظهور ٢جريان جديد باشد جريان انقلاب و جريان ليبرال
تمايز ميان اين دو جريان هم از حيث شعارها(خصوصا از اين جهت كه دولت و مدافعانش ناچار بودند از روند فعلي دفاع كنند)هم از حيث طبقات اجتماعي كنشگران و هم از حيث نحوه فعاليت تبليغاتي بسيار متفاوت بود نمونه اي كه نويسنده محترم درمورد تتلو اوردند يك استراتژي مستمر نيست همچنانكه بعد از ان هم اقبال به خوانندگان زيرزميني به طور كلي ادامه پيدا نكرد در هيچ كجا هم از موسيقي زيرزميني تقدير نشد
در مورد شعارهايي كه در ميتينگها هم به گوش ميرسيد احتياج به توضيح بيش تريست.نمي توان با گزاره اي به اين حد از ابهام نتيجه اي كلي گرفت
Iran, Islamic Republic of
بحث دیگر بحث اصولگرایی و اصلاح طلبی نیست. بحث الان بحث انقلاب و ضد انقلاب است.
Iran, Islamic Republic of
بحث امروزنظام ،تقابل اسلام امریکایی واسلام ناب محمدی است که در حقیقت جنگ حق وباطل وبه فرموده امام خمینی جنگ بین فقر وغنا است تا این مرزبندیها مشخص نشود واسلام ناب برای مردم تبعیین نشود همین رویه خصوصا در استانه هر انتخاباتی در ایران دور از ذهن نیست