گروه فرهنگی
جهان نيوز، معصومه طاهري:چندسالي است كه در هفته نيروي انتظامي غير از مانورها و نمايشگاههاي مختلفي كه همه ساله برپا ميشود، در راستاي آشنايي مردم، نيروي انتظامي به رسانه هم روي آورده است تا ارتباط خود را با مخاطبان ملموستر و بيشتر كند، به همين خاطر در اين ايام مجموعههايي با تم پليسي- جنايي از شبكههاي تلويزيوني پخش ميشود كه شايد مشهورترين آنها از نظر ماندگاري نام و حضور چهرههاي مشهور همچنين جلوههاي ويژه سريال «ماتادور» به تهيهكنندگي زندهياد كاسهساز باشد،مجموعهاي كه چند سال پيش روي آنتن رفت و معمولاً در اين روزها هم بازپخش ميشود، اما غير از آن سريالهاي ديگري هم مختص هفته نيروي انتظامي از تلويزيون پخش ميشود.
در واقع نيروي انتظامي به اين نتيجه رسيده است كه براي نشان دادن خدمات پليس و جلوگيري از نشان دادن چهرهاي غيرواقعي از پليس، مؤسسه «ناجي هنر» را راهاندازي كند و پروژههاي سينمايي و تلويزيوني از خدمات «مشاور انتظامي» بهره گيرند.
با اين اقدام، حداقل بخشي از نگاههاي غيرواقعي به فعاليتهاي پليس در مجموعههاي تلويزيوني و آثار سينمايي كه داراي ايرادات حقوقي و انتظامي بود، تصحيح شد. براساس همين روال امسال سريال «نوار زرد» براي شبكه دوم توليد شده است؛ مجموعهاي با مضموني جنايي- پليسي به كارگرداني پوريا آذربايجاني و با بازي امير آقایی كه در نقش سرگرد آگاهي ايفاي نقش ميكند. در نوار زرد سرگرد كيهان از افسران زبده فتا به همراه سروان محسن، با كلاهبرداريهاي اينترنتي متعددي روبهرو ميشود كه در اين ميان با ورود به پروندهاي اتفاقات جديدي رقم ميخورد...
اما در كنار نقاط قوت و لزوم توليد و پخش چنين مجموعههايي در تلويزيون، چند نكته آن هم در چنين سريالهاي پليسي به خصوص اين مجموعه ديده ميشود. اول اينكه در بيشتر سريالهاي پليسي به تقليد از غرب، افسر آگاهي و مأمور پليس زبده داستان فردي مجرد است و به نوعي تشكيل خانواده در آن جايي ندارد يا همسرش فوت شده يا بهخاطر مشغله كاري، وقت ازدواج ندارد،به همين خاطر مجرد مانده و به هر صورت تنها و بدون زن و فرزند است.
متأسفانه اين افراط و افسارگسيختگي تأثيرگذار در سريالهاي پليسي درحالي صورت ميگيرد كه پيش از اين شاهد تفريط خستهكننده در سريالهاي حادثهاي بوديم؛ يعني در سريالهاي اكشن اعم از سريالهايي كه پليس، نيروهاي نظامي، پرستاران يا آتشنشانها نقش اصلي داشتند بيشتر از اصل ماجرا، روابط خانوادگي و عشق و عاشقيشان پررنگ بود و به تصوير كشيده ميشد كه دليل عمده آن شايد ضعف در توليد جلوههاي ويژه و تلاش براي كمهزينه كردن كل پروژه بوده يا تأكيدهاي بيش از حد مسئولان بر خانواده محور بودن، اما حالا گويا از اين طرف بام افتادهايم و در اغلب اين آثار تجرد پليس يك اصل و عادي شده است و اين نكته مهمي است كه بهخصوص در آثار توليدي براي پليس بايد لحاظ شود بهگونهاي كه با سبك زندگي ايراني- اسلامي ما و حقايق موجود همخواني داشته باشد.
نكته ديگر اين است كه در كنار پرداخت خوب شخصيت سرگرد كيهان با بازي اميرآقايي كه فردي آرام، بااخلاق و هوشيار است، به نظر ميرسد اين بازيگر همزمان با يكي از برندهاي پوشاك مردانه هم قرارداد بسته است چه آنكه به شكلي باورناپذير و نمايشي شخصيت اصلي سريال هر بار پوششهايي دارد كه او را بيشتر از آنكه به سرگرد پليس شبيه كند، به يك مانكن و تبليغكننده لباس شبيه كرده است. لباسهاي تنگ و نامناسبي كه بعضاً در شأن يك مأمور زبده و باتجربه پليس آگاهي نيست. نوع و مدل لباسهايي كه به تن دارد باعث شده تا بيشتر نگاه تماشاگر به جاي توجه به كار و روند ماجرا، متوجه آن باشد.
درست است مدتها تلويزيون به تبعيت از ماهواره در حال عاديسازي برخي پوششها در آثار خود حتي ميان مجريان شده است، اما حداقل از نيروي انتظامي و ناظراني كه سفارشدهنده اين آثار هستند، انتظار ميرود پوششهاي مناسب آن هم از سوي مأموران آگاهي ارائه دهند. نكته بعدي مربوط به مسئله محرم و نامحرم است.مثلاً در قسمتي كه دختر موزيسين كشته شده بود روابط و دوستي دختر و پسر در ديالوگهاي همكلاسيهاي دختر متوفي ساده و عادي نشان داده شده بود.
به نظر ميرسد نگاه نويسنده در تعيين خطمشي داستان بر محتوا غالب است و همين باعث شده تا هرطور كه خواسته است با كپي از داستانهاي غربي بدون توجه به مسائل عرفي و شرعي موجود داستانسازي كند، درحاليكه مجموعههاي پليسي به دليل جايگاهي كه اين ارگان مهم در جامعه دارد بايد الگوسازي درستي داشته باشند و در كنار حرفه پليسي، سبك زندگي اسلامي - ايراني از سوي قهرمان داستان به مخاطبان بهخصوص نسل جوان تزريق شود.