گروه فرهنگ و هنر جهان نيوز: از حدود سه سال پیش که بحث ساخت فیلم مشترک سینمای ایران و هند، با عنوان «سلام بمبئی» مطرح شد، همه منتظر تعیین بازیگران آن بودند و در این میان کم و بیش اسمهایی به گوش میرسیدند تا اینکه بعد از آقای محمدرضا گلراز حضور آقای بنیامین بهادری قطعی شد و تا مدتی سر و صدا به پا کرد.
در این میان، از همان ابتدا مثل هر اتفاقی، عدهای با این انتخاب موافق و برخی نیز آن را مصداق استفاده صرف از چهرهها خواندند. در واقع حضور یک خواننده به عنوان بازیگر اتفاق عجیبی نیست اما نفس این انتخاب برای چنین فیلمی جای سؤال داشت.
با همه حرف و حدیثها «سلام بمبئی» ساخته شد و با وجود فضایی که آن هم در کنار طرفدارانش، منتقدانی داشت صحبتهایی از فاصله این کار با اثری که بشود عنوان بازار مشترک را روی آن گذاشت، مطرح شد و برخیها استفاده از این فضا را تنها برای گریز از محدودیتهای موجود در تولیدات داخل دانستند.
بعد از این فیلم، اخباری مبنی بر ساخت «سلام بمبئی2» که با عنوان «دختر شیطان» شکل گرفته بود، منتشر شد و بازهم گمانهزنیها برای انتخاب بازیگران ایرانی آن که تنها 2 نفرند، شروع شد.
در این بین حضور گلزار هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد و جدا از این بازیگر، چندی پیش از سوی برخی خبرگزاریها و منابع خبری مثل سینمادیلی، صحبتهایی در مورد رایزنی گروه تولید این فیلم با سازمان سینمایی برای حضور شادمهر عقیلی به گوش رسید؛ خبری که در صورت تحقق احتمالی آن بازهم بحث استفاده از چهرهها یا دوپینگ با چهرهها را داغ میکند. از سوی دیگر اینجا موضوع تنزل سلیقه مخاطب با وجود انتخابهایی که تنها به جهت خبرسازی و جلب نظر است، مطرح میشود.
سلام بمبئی ادعای سینمای مشترک دارد
آقای جبار آذین، منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگو با «صبحنو» ابتدا درباره عنوان محصول مشترک گفت: یکی از پدیدههای سینمایی که در دنیای سینما باعث جلب مخاطب میشود، تولید فیلمهای مشترک بین کشورهای دارای صنعت سینما و فضاهایی است که فرم و حرفی در این حوزه دارند.
در کشور ما بعد از انقلاب این نوع محصولات در دستور کار بعضی از فیلمسازان قرار گرفته، اما آنچه در این بین وجود ندارد، همکاری و تعاون در زمینههای متعدد محتوای و ساختاری است، در واقع اغلب فیلمسازانی که مدعی ساخت محصول مشترک هستند، بیش از آن که مُبلغ و ترویجدهنده فرهنگ خودی در این آثار باشند، در اصل مبلغ فضای فرهنگی و اجتماعی کشورهاییاند که با آن اثر مشترک ساخته میشود؛ درصورتیکه در یک اثر مشترک باید تمامی عوامل، حرفها و حتی لوکیشنها در توازن قرار بگیرند تا سر هیچ یک از 2 کشور بیکلاه نماند.
او با اشاره به فیلم سلام بمبئی افزود: فیلمی به اسم سلام بمبئی که ادعای محصول مشترک ایران و هند را یدک میکشد، یک محصول واقعی با همه ابعاد و ویژگیهای این اتفاق نیست و دربست در اختیار روابط اجتماعی و مناسبات هند است.
حال این نوع نگاه که بیش از خدمت به فرهنگ و سینما در خدمت اقتصاد و سودآوری است، باعث میشود تا عوامل این فیلم برای سوداگری بیشتر در گیشه از کسانی استفاده کنند که به غلط یا درست شهره رسانهها و مردم هستند.
صحبتی هم که اخیراً درباره حضور یک خواننده ایرانی خارج نشین که اغلب برخوردها و اجراهای او خلاف فرهنگ و مناسبات ملی ایرانی است، بیش از آن که واقعیتی برای این فیلم باشد، پیشاپیش تبلیغ و بازارگرمی برای جلب نظر مخاطب است.
محال است شادمهر عقیلی مجوز بازی بگیرد
این منتقد درباره حضور شادمهر عقیلی در فیلم دختر شیطان گفت: خوانندهای مثل شادمهر عقیلی با اوضاعی که بعد از رفتنش از ایران برای خودش ایجاد کرده و با ادعاها و حرفهایی که در حد یک اپوزیسیون علیه کشور در فضاهای مختلف ابراز کرده، محال ممکن است با حضور او فیلمی تهیه شود که از جمهوری اسلامی مجوز ساخت و اکران بگیرد، مگر این که بخشی از مسوولان و دست اندرکاران اشتباهی سینمای کشور به جای همسویی با فرهنگ جامعه از دریچه سیاست به این قضیه نگاه کنند و با نادیده گرفتن ارزشهای فرهنگی و هنری بخواهند کسانی را وارد این فضا کنند که پیش از آن که نام هنرمند را با خود به همراه داشته باشند، نام افرادی را که معاند اخلاق و فرهنگ اسلامی هستند به همراه دارند.
آذین ادامه داد: از همین رو اخبار منتشر شده میتواند شایعه باشد. این خبر یک حرکت تبلیغاتی رسانهای است تا بتواند زمینه را برای فروش بعدی این فیلم محیا کند وگرنه به لحاظ قانونی و اجتماعی این افراد جایگاهی در فرهنگ ایران ندارند که بشود از آنها برای کسب درآمد بیشتر در گیشه استفاده کرد. مگر اینکه این فیلم در کشورهای دیگر به نمایش دربیاید و این هم به منزله خداحافظی این گروه با کشور است.
باید به فرهنگ و چارچوب کشور احترام گذاشت
آذین یادآور شد: کلام آخر این که فیلمسازان ما بیش از آن که نگاهشان به سودآوری و سینمای غرب باشد، باید برای تولید آثار فرهنگی هنری و سینمایی، نگاهشان را به خواستهها و فرهنگ جامعه ایران معطوف کنند و فیلمی که با عنوان این کشور و برای آن ساخته میشود، باید ایرانی را راضی کند، در حالی که این گونه نیست، چرا که در این کارها به خواستهها و فرهنگ تماشاگر اهانت میشود و بدیهی است که این اهانت مورد پسند نخواهد بود.