سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 23 Apr 2024
 
۰
۲

ایمان در برابر کفر

حسین سوزنچی
سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۸:۳۱
کد مطلب: 539616
قرآن حداقل در ۱۲۶ آیه کلمه «ایمان» و هم‌خانواده‌هایش را در برابرکلمه «کفر» و هم‌خانواده‌هایش قرار داده و این تقسیم‌بندی را در ذهن هر مسلمانی تثبیت کرده است.
جهان نيوز:  چندی پیش مصطفی محقق داماد در همایش بزرگداشت روز شیخ اشراق گفته بود: «باید تقسیم بندی انسان‌ها به کافر و مؤمن را کنار بگذاریم ... من به‌عنوان یک طلبه ۷۲ ساله که عمری را به پژوهش در این عرصه مشغول بودم می‌گویم که باید این تقسیم‌بندی را کنار بگذاریم و تقسیم‌بندی جدید انسان‌ها را به مسالم و محارب مطرح کنیم؛ بدین‌معنی که هرکس که صلح‌دوست است و ساتور به‌دست نیست و می‌خواهد گفت‌وگو کند دست او را بفشاریم و روی او را ببوسیم.»
حجت‌الاسلام دکتر حسین سوزنچی به این اظهارات پاسخ داده و خبرگزاری مهر آن را منتشر کرده است. در ادامه بخش‌های مهم این پاسخ را می‌خوانیم.
1- امروزه یکی از ادله پلورالیسم دینی (بدین معنا که هرکسی با هر دینی باشد به بهشت می‌رود)، تمسک به گسترده بودن رحمت خداست. در حالی که نقطه ضعف این تحلیل آن است که، طبق توضیح فوق، نگاهی تک‌بعدی به انسان و سرنوشت او دارد.
شاید به همین جهت است که در دعای کمیل، وقتی می‌خواهد بفرماید که اگرچه اقتضای رحمت تو خاموشی آتش جهنم است، اما آتش جهنم حتماً گنهکاران را در بر خواهد گرفت؛ مقدمه کلامش را عبارت «تقدست اسمائک» قرار می‌دهد (حدیث۲)؛ یعنی علت اینکه جهنم را سرد و سلامت نمی‌کنی، این است که اگرچه «رحمن» هستی، اما «عادل» و «حکیم» و ... نیز هستی، و همه اسماء تو مقدس است و در تحلیل امور عالم، نمی‌توان به بهانه یک اسم، بقیه اسمائت را نادیده گرفت.
۲- کفر ورزیدن و تسلیم حق و حقیقت نشدن، بزرگ‌ترین جرم و جرمی نابخشودنی است. یکی از مهم‌ترین راه‌های پی بردن به معنا و لوازم معنایی یک واژه، توجه به واژه‌هایی است که در مقابل آن به کار رفته است و برای پی بردن به مراد هر گوینده‌ای از هر کلمه‌ای، یافتن مقابلات آن کلمه بسیار رهگشاست. این روش در فهم قرآن کریم هم کاربرد دارد.
پس، از تقابلی که در این آیه بین مسلمان و مجرم برقرار کرده، معلوم می‌شود اگر اسلام حقیقی بر کسی عرضه شد و او به‌رغم شناخت حق، مسلمان نشد، قطعاً مجرم است، آن هم جرمی نابخشودنی، چرا که لحن عتاب‌آلود آیه و نیز سیاق آیات - که ناظر به وضعیت اخروی افراد است - و استفاده از «اسم فاعل» که دلالت بر ثبوت فعل در فاعل دارد، همگی بر ثبوت این جرم و عدم نادیده گرفتن آن دلالت دارند. وقتی می‌بینم روحانی‌ای که خود را اهل پژوهش می‌داند به‌قدری با فرهنگ و معارف قرآن کریم بیگانه است که چنین حرفی می‌زند از خود می‌پرسم آیا واقعاً این شخص که ۷۲ سال از خدا عمر گرفته و خود را هم طلبه می‌خواند یک‌بار هم قرآن نخوانده است-
قرآنی که حداقل در ۱۲۶ آیه کلمه «ایمان» و هم‌خانواده‌هایش را در برابرکلمه «کفر» و هم‌خانواده‌هایش قرار داده و این تقسیم‌بندی را در ذهن هر مسلمانی تثبیت کرده است.
آیه حاضر، مسلمان نشدن را - البته اگر از روی عناد و لجاجت باشد- برای مجرم دانستن کافی می‌داند؛ آنگاه این پیرمردی که خود را طلبه می‌شمرد پیشنهاد می‌دهد تقسیم انسانها به مؤمن و کافر را حذف کنیم صرفاً چون عده‌ای به نام داعش از آن سوءاستفاده کرده‌اند. (پس اصل قرآن را هم کنار بگذاریم چون معاویه‌ها در طول تاریخ از آن سوءاستفاده کرده‌اند)
آیا قرآن کریم «طلبگی» و درس خواندن «کسی که این چنین حکم می‌کند» را در آیات بعدی زیر سؤال نبرده است:«ما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ؛ أَمْ لَکُمْ کِتابٌ فیهِ تَدْرُسُونَ؛ إِنَّ لَکُمْ فیهِ لَما تَخَیَّرُونَ؛ أَمْ لَکُمْ أَیْمانٌ عَلَیْنا بالِغَةٌ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ إِنَّ لَکُمْ لَما تَحْکُمُونَ: شما را چه شده؟ چگونه حکم می‌کنید؟! آیا برای شما کتابی است که در آن درس می‌گیرید؛ که برای شما در آن است هر چه برگزینید؟ یا اینکه شما تا روز قیامت [از ما] سوگندهایی رسا گرفته‌اید که هر چه دلتان خواست حکم کنید؟» (قلم/۳۶-۳۹)
خداوند عاقبت همه ما را ختم به خیر کند. چه خوب است یک‌بار دیگر حدیث امیرمومنان (ع) را در مورد عاقبت کسانی که دسته‌بندی ایمان و کفر را جدی نمی‌گیرند مرور کنیم.
۳- چنانکه درشأن نزول این آیه گفته شده و اغلب مفسران هم اشاره کرده‌اند عده‌ای از کفار ادعا کردند اگر آخرتی باشد خداوند در آنجا هم به ما بیش از مسلمانان - یا لااقل به اندازه آنان -عطا خواهد کرد و این آیه در رد آنهاست. اما اگر چنین است علی‌القاعده باید می‌فرمود: «آیا انتظار دارید مجرمان را مانند مسلمانان قرار دهیم» در حالی که فرموده «آیا مسلمانان را همانند مجرمان قرار می‌دهیم؟» چرا؟
رد سخنان کافران، اگر صرفاً از باب عدالت خدا باشد، باید می‌گفت: «آیا مجرمان را مانند مسلمانان قرار می‌دهیم؟» اما به نظر می‌رسد اینجا مطلب، نه فقط از باب عدالت، بلکه از باب کرامت ویژه‌ای است که خداوند برای مسلمانان قرار داده است. یعنی خداوند می‌خواهد بفرماید: آیا شما مجرمان نمی‌دانید که من چه کرامتی برای مسلمانان قرار داده‌ام که انتظار دارید مسلمانان را همانند شما مجرمان قرار دهم؟ (المیزان، ج۱۹، ص۳۸۲)
۴- «أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمینَ کَالْمُجْرِمینَ» کیفر و پاداش بر اساس عدالت است و عدالت را هر وجدان و فطرت سالمی [درک می‌کند، و] می‌پسندد. (تفسیر نور، ج۱۰، ص۱۸۵)
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
ناز قلمتان حاج آقا سوزنچی. تقصیر گوینده نیست شنونده هم باید گوش خود را باز کند...
Iran, Islamic Republic of
من نظر مصطفی محقق داماد را قبول دارم و با نظر سوزنچی مخالفم.