شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 Apr 2024
 
۰
در گفت‌وگو با فرزند شهید صیاد شیرازی عنوان شد

ماجرای اختلافات با رئیس دولت اصلاحات

شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۰۵
کد مطلب: 536713
اینکه برخی از دوستان می‌فرمایند ترور شهید صیاد ارتباطی با عملیات مرصاد ندارد واقعاً منطقی نیست با توجه به اینکه بعد از ترور ایشان، منافقین خودشان هم اعلام کردند که ما کسی را ترور کردیم که نقش اساسی در عملیات مرصاد داشته است.
ماجرای اختلافات با رئیس دولت اصلاحات
به گزارش جهان نيوز به نقل از فارس، ایسکانیوز نوشت: فروغ جاویدان نام عملیاتی بود که از طرف منافقین برای به اصطلاح نابودی نظام جمهوری اسلامی در5مرداد 1367 طرح ریزی شد. اما تنگه «چارزیر» نقطه پایانی منافقان کوردل بود تنگه ای که مرصاد نامیده شد و سربازان و فرماندهان غیور ایرانی برگ درخشانی از حماسه را در این مرز و بوم ورق زدند و شکست سنگینی بر منافقین وارد کردند.

و در این میان یکی از این فرماندهان شهید سپهبد علی صیاد شیرازی بود که فرماندهی عملیات مرصاد را بر عهده داشت.

از همین روی به مناسبت عملیات مرصاد و دلاوری های سپهبد صیاد شیرازی در فرماندهی این عملیات، مصاحبه اختصاصی با دکتر مهدی صیاد شیرازی فرزند ارشد ایشان داشتیم که در ادامه می خوانید:
لطفا خودتان را معرفی کرده و توضیحاتی در این رابطه بفرمائید

مهدی صیاد شیرازی متولد 1360 و در حال حاضر در مرحله تدوین رساله دکتری خود در رشته روابط بین الملل در دانشگاه علامه طباطبایی (ره) هستم. همچنین در دانشگاه عالی دفاع ملی و تحقیقات راهبردی به عنوان پژوهشگر در حوزه های امنیت ملی، بین الملل و سیاسی مشغول به فعالیت هستم.
صدور حکم اعدام برای شهید صیاد

نقش شهد صیاد در قبل از انقلاب و موضوعات اوائل انقلاب مثل غائله کردستان و انحلال مجلس چه بود؟ رابطه ایشان با شهید چمران چطور بود؟

مجاهدت های شهید صیاد شیرازی قبل از انقلاب شروع شده بود و ایشان در ارتش فعالیت های انقلابی داشتند و عشق به امام و اسلام در بسیاری از فعالیت های ایشان دیده شده بود. البته با توجه به فضای حاکم بر ارتش در آن زمان ایشان با دشواری های زیادی هم روبرو بودند ایشان نقل می کردند حتی برای خواندن نماز و اینکه می بایستی در هنگام نماز یکسری وسایل را از لباس خود خارج کنند از طرف فرمانده خود مورد اذیت و تمسخر واقع می شدند. نهایتا ً به دلیل فعالیت های ضد رژیم پهلوی که شهید صیاد در ارتش انجام داده بودند در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی یک مدتی به زندان می روند و گویا حکم اعدام ایشان نیز صادر شده بود که با پیروزی انقلاب اسلامی این قضیه هم رفع و رجوع می شود. ایشان در غائله کردستان هم جزء نفرات تأثیر گذار بودند و رابطه بسیار نزدیکی با شهید چمران، شهید بروجردی، سردار ایزدی ،سردار رضایی و سردار صفوی داشتند.

در غائله کردستان سپاه و ارتش همکاری بسیار خوبی داشتند و پدر هم متناسب با موقعیت شغلی نقش موثری ایفا کردند. شهید صیاد شهید چمران را به مانند یک الگو برای زندگی خود در ابعاد مختلف نظامی، علمی، سیاسی، اخلاقی، معنویتی و شجاعت می دانستند وبسیار زیاد ایشان را دوست می داشتند و متقابلاً وقتی شهید چمران رفتار و مرام شهید صیاد شیرازی را می دیدند بسیار برای ایشان احترام قائل بودند. شهید صیاد از بستر یک آموزش کلاسیک نظامی که حتی دوره هایی را نیز در آمریکا گذرانده بودند ، آمده بودند و کارهای شهید چمران برای پدر جذابیت داشت و خیلی علاقه مند بودند که به نوعی به ایشان نزدیک شده و همکاری و تعامل داشته باشند. در بحث انحلال ارتش هم علی رغم صحبت هایی که گاهاً صورت می گرفت شهید چمران به شدت مخالف می کردند و حتی در مجلس از شهید صیاد به عنوان یک نیروی مومن و انقلابی که در بدنه ارتش حضور دارند نام بردند و تاکید داشتند ارتش بایستی حفظ شود.

استعفا از فرماندهی نیروی زمینی ارتش
بحث استعفای شهید صیاد از فرماندگی نیروی زمینی ارتش در سال 65 را چگونه تحلیل می کنید؟
با شناختی که بنده از ایشان داشتم در نگرش شهید صیاد به مسئولیت و خدمت ، محور اصلی مدیریت ایشان انجام امور به نحو احسن بود و اگر ایشان استنباط می کرد که در مسئولیتی و مأموریتی به دلایلی نتوانند به نحو احسن امور را پیش ببرند اعلام می کردند که می خواهند این مسئولیت به فرد دیگری سپرده شود. در جریان استعفاء به هیچ عنوان مسأله کم کاری نبود و به هیچ وجه این استنباط صحیح نیست. اساساً محور حرکت ایشان وحدت سپاه و ارتش بود و رمز موفقیت در دفاع مقدس را وحدت و یکپارچگی ارتش و سپاه می دانست تا هم از پتانسیل نیروهای کلاسیک ، علمی و قوی ارتش و هم از نیروهای مومن، انقلابی، شجاع و با انگیزه سپاه در عملیات مختلف استفاده شود .

ایشان نظرشان این بود که اگر بایستی عملیاتی انجام شود حتما باید با طرح و استراتژی همراه باشد و هر عملیاتی باید با کمترین تلفات در کنار بیشترین نتیجه مطلوب همراه باشد و این استراتژی اساسی ایشان در عملیات های مختلف بود. اختلافاتی که ایشان با فرماندهان سپاه داشتند یک اختلاف سلیقه بود و کسانی که کارهای تحقیقی و مطالاتی انجام می دهند نبایستی آنرا پررنگ و اساسی بدانند یا آنرا اختلاف با سپاه یا آرمان های انقلاب جلوه بدهند که قطعاً غلط است. شهید صیاد در آن عرصه فضایی می دیدند که آن همکاری ها و آن تعامل ها و وحدت میان سپاه و ارتش در یک تزلزلی قرارگرفته و لذا نظر بنده اینچنین است. ایشان بعد از استعفاء در پست های دیگری مشغول شدند که آنها هم بسیار حساس بودند.

سوء قصد منافقین به شهید صیاد
لطفا نقش شهید صیاد شیرازی در مدیریت و فرماندهی عملیات مرصادرا بیان کنید
وقتی به شهید صیاد خبر می دهند که منافقین دست به عملیاتی به عنوان فروغ جاویدان زده اند و می خواهند از غرب و منطقه «چارزبر» و «تنگه باتلاق» وارد کشور شوند و به زعم خودشان تا تهران بیاییند بلافاصله با مشی عملگرایی که داشتند در صحنه حضور پیدا می کنند و فرماندهی عملیات را بر عهده می گیرند و بیان می کنند که باید در همین تنگه «چهارزبر» که بعدها مرصاد نامیده شد کار منافقین را تمام کرد . با نقش فرماندهی ایشان و تکیه بر ارتش ، هوانیروز، مردم و سپاه به راحتی عملیات موفقیت آمیزی طراحی و اجرا گردید و در این عملیات تعداد زیادی از منافقین کشته شدند و بعد از این جریان بود که منافقین برای انتقام گیری و ترور شهید صیاد مصمم تر می شوند و البته نام پدر قبل از عملیات مرصاد هم در لیست ترور منافقین به عنوان یکی از مسئولین نظام که باید ترور شوند قرارداشت حتی همان موقع که ایشان فرمانده نیروی زمینی ارتش بودند مورد سوءقصد واقع شدند که ایشان در دفتر نبودند و در مناطق عملیاتی حضور داشتند ولی مسئول دفتر ایشان جانباز شدند. بنابراین منافقین به دنبال فرصتی بودند تا از خلاء ها بتوانند ضربات خود را وارد کنند ، اینکه برخی از دوستان می فرمایند ترور شهید صیاد ارتباطی با عملیات مرصاد ندارد واقعاً منطقی نیست با توجه به اینکه بعد از ترور ایشان ، منافقین خودشان هم اعلام کردند که ما کسی را ترور کردیم که نقش اساسی در عملیات مرصاد داشته است، البته دلایل دیگری هم حتماً داشته که اساساً منافقین به دنبال حذف انسانهای موثر در گفتمان انقلاب و نظام اسلامی بودند. در یک جمله که شهادت شهید صیاد شیرازی را هم بی ارتباط با عملیات مرصاد نبینیم و هم اکتفا نکنیم به عملیات مرصاد.
شهید صیاد از طراحان کاروان راهیان نور

هدف شهید صیاد از تاسیس هیئت معارف جنگ چه بود؟
هیئت معارف جنگ نامی بود که خود شهید انتخاب کردند که در ابتدا فضایی دوستانه، نشستی ، هم رزمی و هیئتی بود و در ادامه گام های محکم تری برداشت و محوریتش یک کار عملیاتی و میدانی بود که هم رزمان را دور هم جمع می کردند تا بروند مناطق عملیاتی و از نزدیک خاطرات و منابع علمی – نظامی و فرهنگی از دفاع مقدس را برای دانشجویان دانشگاه افسری امام علی و در ادامه برای کل جامعه شرح بدهند و بتوانند تجربیات دفاع مقدس را به نسل آینده منتقل کنند که ترکیبی بود از فرماندهان ارتش و سپاه که الان هم دارد به کار خود ادامه می دهد.ایشان یکی از طراحان کاروان های «راهیان نور» بودند و شرایط را فراهم می کردند تا جوانان بتوانند به مناطق دفاع مقدس بروند و شناخت واقعی از آنجا پیدا کنند.

اختلافات با رئیس دولت اصلاحات
رفتار شهید صیاد در مواجهه با گفتمان های سیاسی موجود چگونه بود ؟ آیا نظر خاصی داشتند که بخواهید در اینجا مطرح کنید؟
نظر شهید این بود که به لحاظ وظیفه و موقعیت نظامی و شغلی که داریم نمی توانیم سیاسی شویم یا وارد احزاب شویم. اما نگرش ایشان ولایی بود یعنی تفکری که در عرصه سیاسی داشتند پیروی از رهبری و امام بود و ایشان نظراتشان را صراحتاً و البته در محافل خصوصی بیان می کردند اما از هیچ حزب یا دسته ای جانبداری نمی کردند و تمایل نداشتند در این حوزه وارد شوند ولی آگاهی کامل داشتند.

در زمانی که اقای خاتمی انتخاب شده بودند پدر در مواردی با ایشان اختلاف نظرهایی داشتند ولی ایشان می فرمودند که باید سعی کنیم نهایت کمک را به رئیس جمهوری که انتخاب شده داشته باشیم که این کمک کردن ما کمک به فرد نیست بلکه کمک به ریاست جمهوری منتخب مردم و نظام است.

شهید جلساتی را با خود آقای خاتمی در مورد مسائل وموضوعات کلان داشتند ولی نظرات مخالفی را که داشتند صراحتاً به ایشان یا تیم ایشان گوشزد می کردند. نقل می کردند که یک جلسه ای هنگام نماز مغرب شده بود و آقای خاتمی عبای خود را در می آورند و به شهید صیاد می گویند شما بفرمائید جلو برای اقامه نماز جماعت که پدر می گویند شما روحانی هستید و ملبس و بهتر است پشت سر روحانی نماز بخوانیم.. البته ایشان بیان می کردند بسیاری از اوقات قول هایی داده می شد ولی بعداً در عمل کار دیگری انجام می گرفت و دائماً بایستی هشدار بدهیم و نکاتی راگوشزد کنیم. ولی در مجموع سازش و همکاری و تعامل را داشتند ولی اگر ناراحتی و مشکلی هم به وجود می آمد به صراحت آنرا گوشزد می کردند.

حضور به عنوان شاهد ترور در دادگاه پاریس

وضعیت دادخواهی خانواده شهید صیاد در مجامع بین المللی برای احقاق حق به کجا رسیده است؟... وضعیت عاملان تروریستی چه شد؟
در حال حاضر وضعیت مشخصی ندارد، اما ترور زمانی صورت گرفته بود که البته خلاء های حفاظتی نیز وجود داشت و منافقین هم به دنبال همین خلاء ها بودند در برهه ای از زمان بودیم که مسئولین ما محافظ نداشتند یا اگر هم داشتند فقط مسئولین عالی رتبه آن سازمان حفاظت می شدند و بقیه معاونین حفاظت نمی شدند در کنار فضایی که بعد از دولت اصلاحات به وجود آمده بود و مسیر جامعه و جو آن را تغییر داده بود ، متاسفانه منافقین از خلاء ها استفاده کرده و شهید صیاد را ترور کردند اما تمام دستگاه های کشور از قوه قضائیه، وزارت اطلاعات، دستگاه دیپلماسی، نیروی انتظامی و بخصوص نیروهای مسلح (ستاد کل نیروهای مسلح، ارتش و سپاه) خیلی تلاش کردند تا پاسخ آن حرکت انجام شود. سپاه چند عملیات متقابل انجام داد و با یگاه های آنها را زمین گیر کرد، قوه قضائیه با وکلای ایرانی و خارجی تا دادگاه پاریس کار را ادامه داد و بنده دقیق خاطرم نیست حول و حوش ده سال پیش به عنوان شاهد ترور در دادگاه پاریس حاضر شدم و عده ای هم دستگیر شدند . زهره قائمی هم که به عنوان طراح ترور شهید صیاد شیرازی نامبرده می شد به هلاکت رسید ولی خود عامل تروریستی با اینکه شناسایی شد وضعیت نامعلومی دارد حال یا در پادگان اشرف بعد از حملات کشته شده است یا در کشور نامعلوم متواری است که انشاالله این قضیه هم تعیین تکلیف خواهد شد. منافقین در حال حاضر یک دستگاه خفه شده و در حالت مشابه مرگ است و جرأت هیچ گونه اقدام عملی را ندارد یعنی قدرتش را ندارد و این هم بازخورد کاری است که ما در این مدت انجام دادیم که آنها به این نقطه برسند و مجبور شده اند وارد یک داستان دیگر بشوند اما ما بایستی همیشه آنها را رصد کنیم چون آنها دست از دشمنی مردم و نظام بر نمی دارند.
 
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *