رئیسی برای تبدیل شدن به یک چهره موثرتر سیاسی و اجتماعی چه باید بکند؟
پنجشنبه ۲۲ تير ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۱۱
کد مطلب: 532951
گروه سیاسی جهان نيوز: رئیسی پدیده نوظهور سیاسی در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری بود که رأی ۱۶ میلیونی وی سبب شده است تا چهره تازهای در عرصه سیاست ایران معرفی شود. از پرسشهای پساانتخابات، چگونگی نقش آفرینی وی در عرصه سیاست برای آینده است.
بر اساس کاراکتر، موقعیت رسمی و خصوصا نوع ظهور و بروز رئیسی در انتخابات اخیر، دو جور نقش آفرینی سیاسی میتوان به وی پیشنهاد کرد.
در یک تقسیمبندی، مجموع آراء قابل جذب در انتخابات را میتوان به سه دسته بزرگ تقسیم کرد:
دسته اول: آراء ایدئولوژیک-سیاسی که آراء مهمی است اما به دست آوردن آن، چندان معطوف به کنشگری و توانایی سیاسی نیست.
دسته دوم: آراء «اجتماعی» که نتیجه «گفتمانی» است که نامزدها نمایندگی میکنند سیاست ورزی به نسبت آرا ایدئولوژیک نقش بیشتری در جذب این آرا دارد .
دسته سوم آراء «سیاستورزانه» است که عمدتا نتیجه توانایی شکل دادن به قاعده رقابتهای سیاسی و برهم زدن بازی رقیب و... است.
رئیسی در انتخابات اخیر در جذب آراء ایدئولوژیک موفقیت «حداکثری» داشت و از امثال جلیلی ۹۲ موفقتر بود و توانست خصوصا از طریق سفرهای استانی پرشمار، اجازه اجتماعی شدن این پایگاه رأی را ایجاد کند.
رئیسی در جذب آراء اجتماعی موفقیت حداکثری نداشت و در نگاهی خوشبینانه میتوان گفت موفقیتی «متوسط» داشت و توانست تا حدودی ظرفیت اجتماعی طبقات ضعیف اقتصادی و در حاشیه را جذب گفتمان عدالت کند.
رئیسی در جذب آراء سیاستورزانه، کمترین موفقیت را داشت و ضمن آن که نتوانست قاعده رقابت را به نفع خود در «اقتصاد و فساد» وضع کند، مقهور قاعدهسازی روحانی در هراس افکنی از او و نیز تبدیل دو قطبی اقتصاد و فساد به دو قطبی «سیاسی و امنیتی» شد.
در واقع با احتساب هر سه مواجهه رئیسی، میتوان این جمعبندی را از عملکرد او در انتخابات دوازدهم داشت که رئیسی در این انتخابات عمدتا به شکل یک «کاراکتر و نماد اجتماعی» ظهور کرد و نتوانست شکل یک «کاراکتر سیاسی» که لازمه رقابتهای انتخاباتی است، پیدا کند. بنابراین سقف رأی او به حدود ۴۰ درصد محدود شد که نتیجه بازنمود همین کاراکتر اجتماعی او بود.
بنابراین به اقتضای تقسیم فعالان سیاسی به دو سطح «نیروی اجتماعی» و «کنشگر سیاسی»، اولویت برای رئیسی، نیروی اجتماعی است.
نیروهای اجتماعی بر خلاف کنشگران سیاسی حضور مستقیم در سیاست ندارند بلکه بسترها و ظرفیتهای سیاسی را برای تحقق و پیش رفتن دیدگاه و افکار خود فراهم میکنند. نیروهای اجتماعی «فضاساز و رأی ساز» هستند و در یک بیان اغراق آمیز، رئیسجمهور سازند تا اینکه رئیسجمهور شوند. رئیسی خصوصا برای نمایندگی مؤثرتر این ۱۶ میلیون، به حضور و نقش آفرینی اجتماعی، بیش از کنشگری متعارف سیاسی نیاز دارد. که اتفاقا میتواند یکی از خلاءهای جریان منتقد دولت را که همین ضعف در برخورداری و سازماندهی و به شکل مناسبی به میدان آوردن نیروهای اجتماعی است، تا حد قابل توجهی جبران کند.
در اولویت دوم، اگر رئیسی بخواهد از نیروی اجتماعی به کنشگر سیاسی تبدیل شود، باید تمهیدات فراوانی را فراهم کند. از جمله اینکه به سیاست و سیاستورزی اولویت بدهد. «زبان» لازم را به تدریج برای ارتباط مؤثر با جامعه پیدا کند (هر دوی این موارد جزء محدودیتهای وی در این انتخابات بود). سهم محدودیتها و اشتباهات خود را علاوه بر بداخلاقی رقیب و برخی تخلفات انتخاباتی لحاظ کند (در بحثهای پساانتخاباتی وی کم رنگ بود) و از بازتوجیه آنها مثل مورد تتلو، بپرهیزد و در مشورت سیاسی برای افراد مستقل و حتی منتقد، علاوه بر حلقه نزدیک خود، سهم قائل شود و همچنین از تعریف و نتیجتا محدود شدن در مجموعههای سوخته سیاسی مثل جمنا و مانند آنها پرهیز کند و در نهایت به لحاظ ایجابی باید بتواند چه به لحاظ ایدههای مشخص و قابل دفاع و پذیرش توسط مردم برای حل مسائل کشور، و چه به لحاظ کارنامه و عملکردی، نشان بدهد که میتواند به نسبت کسانی که امروز قدرت را در دست دارند، کشور را بهتر اداره کند.
تیم رییسی ضعیف بود آنها آنقدر روی پیروزی حساب باز کرده بودند که مرد روزهای سخت شایعه پراکنی نبودند، تیم رییسی فک می کردند ملت روحانی را نخواهند بخشید بخاطر ... در دولت .... و رکود، ولی افسوس، تیم روحانی آمادگی لازم برای شکست قالب های جا افتاده جنگ یا صلح را نداشت، تیم رییسی فلج شده بودند، به گوشه رینگ فرستاده شده بودند، حتی ملاقات رییسی با آقای تتلو هم نتوانست آن لباسی که تیم انتخاباتی روحانی برای آقای رییسی دوختن را هم ...، بنظرم باید آقای رییسی شکست می خورد تا برای یکبار برای همیشه اصول گرایان راه سوء استفاده از آزادی بیان و.. که فقط ابزاری برای رای آوری است را در هم بشکنند، چرا تیم انتخاباتی رییسی نتوانست طرف را خلع سلاح کند، همان هایی که به روحانی رای دادند عملکردش را قبول ندارند.
هرچه بیشتر موضوع تحلیل شود بهتر است باید کم وکاستی های اصول گرایان شناسایی شود، چرا باید دولتی که آن همه اشتباه در کارنامه دارد انتخاب شود؟ تیم رییسی کجاها در چه حیطه هایی کم کاری و نقص داشته اند، چگونه این نواقص برطرف می شود؟ چرا نتوانستند بموقع نواقص را پیش بینی کنند؟
آقای رئیسی یک کاراکتر با تقوا، شجاع و کارامد است. به نظر من اگر آن سیاست ورزی مورد نظر شما را هم داشت، باز هم رای نمی آورد. آن وقت می خواستید چگونه تحلیل کنید؟
این کلمه سیاست ورزی را آقای امینی از قبل از انتخابات در خصوص ایشان دائم مطرح می کند. حتما مثل برخی نظرشان این است که آقای رییسی آدم خیلی خوبی است ولی در حد آستان قدس.
آقای قالیباف خیلی از شاخص های آقای امینی را داشت و اگر می ماند شاید مثلا 4 میلیون رای می آورد. بعد می خواستید بگویید چه چیزی ورزی او کم بوده؟
به نظر شما خنده دار نیست که یک نفر شطرنج باز تحلیل کند چرا در فلان مسجد نماز جماعت خیلی شلوغ نیست! چون آموزش ضعیف بوده ... فدراسیون ضعیف عمل کرده ... پول نبوده ... روحیه نداشتند و ...
عزیز دل به قول خودت داداچچچچچچچ
خب راست میگه میخوای ريیسی و بخوابونی تو آب نمک تا انتخابات 1400؟
به نظر من هم شخصیت آقای رئیسی می تونه رئیس جمهور ساز باشه و
ایشون این توانایی که سیاست ورزی کنه رو نداره
عمل به وظیفه و حرکت در مسیر تبدیل این جامعه 16 میلیونی به یک جامعه حداکثری از طریق عدالتخواهی ممکنه و لاغیر
اگر امروز قوه قضائیه به وظیفه خودش عمل نمیکنه چون یکی مثل رئیسی و کم داره که پشتوانه رای مردمی داره.
با تغییر در قوه قضا تغییر در قوه مجریه خودبخودی ایجاد میشه
برادر عزیز
امیدوارم قصد و غرضی در بیان این ایده تان نباشد هرچند سخت است باور آن!
اما بعد؛ جناب رئیسی سالها در قوه قضائیه کار خودشان را به نحو قابل قبول و شاید مطلوبی انجام داده اند و الان با پشتوانه "حداقل" 16 میلیون رای شخصیتی ملی اند که میتوانند در تمام معادلات سیاسی کشور نقش موثری داشته باشند. بنده هم معتقدم ایشان میتوانند رئیس جمهور ساز باشند و ایضا رئیس جمهور، اما اینکه بخواهیم ایشان را با زیرکی به سمت جایگاه قبلیشان یعنی قوه قضائیه سوق دهیم، نوعی ظرفیت سوزی و زرنگی سیاسی به نفع رقیب ایشان یعنی روحانی و اصلاحات است...
لطفا از این ادبیات های چاله میدونی مخصوص حضرات اصلاح طلب و مندرج در کامنت های این گروه بصیر خداجو نظیر داداچ استفاده نفرمائید کم بی فرهنگی از این گفتارها به کنش های اجتماعی تزریق نشده
با تشکر
تعدادی از رای آقای روحانی هم با ..... بدست آمد. چند روز مانده به انتخابات برای خانوارهایی که یارانه آنها قطع شده بود پیامک آمد که یارانه آنهاوصل می شود. انتخابات که برگزار شد برایشان پیامک آمد که مجلس با دریافت یارانه آنها مخالفت کرده است. ملت را چی فرض کردند؟ البته مردمی که با چشمان بسته رای بدهند حقشان همین است که سرشان کلاه بگذارند
برادر من ، اکثر کسایی که موفق به رای دادن نشدن در شهر های بزرگ بویپه تهران بودن و اکثرا در مناطف مرفه شهر... پس بعید میدونم قصدشون رای دادن به آقای راییسی بوده....
درصد آرائی که معقول تر به نظر میرسد با احتساب برخی از تخلفات و با چشم پوشی از عوامفریبیها وشانتاژها ودوقطبی سازیها به جای پاسخگویی به عملکردگذشته و...می شود54%به 42% یعنی22میلیون به17میلیون
قطعا اگر روشنبینیها رابیشتر کنیم آراءآقای روحانی به زیر30%نزول خواهدکرد.
اگر احمدی نژاد و رییسی با هم بودند
اگر رییسی نبود و احمدی نژاد بود
اگر رییسی نبود و قالیباف می ماند
اگر فقط جلیلی می آمد
اگر هر چینش دیگری در کاندیداها بود، باز هم روحانی رییس جمهور می شد. این رای ملت، به اصلاح طلبی یا اصول گرایی یا چیز دیگری نیست.
یک انتخاب غیر مسؤولیت زاست. همین!
عزیزم سه برابر شدن یارانه یعنی 150 هزار تومان که خود دولت هم اینکار را کرده بود. خودت یه چیزی میگی خودت هم باورش میکنی. کی وعده 250 هزار تومانی داد. با همین تحلیل ها به روحانی رای دادی؟؟
بیا تا تو هم باور کنی اگر روحانی رای آورد به دلیل حمایت یه سری هنرمندان به دوران رسیده که به خاطر حمایت های عالی روحانی حقوق های آنچنانی که روحانی به آنان داده بود به خاطر این موضوع از او حمایت کرده و هواداران ساده و زودباور آنها البته یه سری به خاطر این موضوع رای دادن و دلیل بعدی ترسونک بازیهای روحانی بود که میگفت من باعث شدم تا جنگ نشود که اصلا ربطی نداشت کشور ما کشور قدرتمندی است پر سلاح ها هسته ای و موشک های جنگی و نیروی دفاعی بسیار بالا کشورهای دشمن میدانند اگر از راه جنگ با ایران وارد شوند ضربات شدیدی خواهند خورد پس از راه جنگ نرم بلند شده اند و هزینه های هنگفتی خرج شبکات سیاسی فارسی زبان میکنند تا بلکه از طریق دیگری به اهداف شیطانی خود برسند و دلیل دیگر تطهیر دادن تروریست های ملعون منافقین بود که مردم را به نحوی دیگر برای چند رای بیشتر گول زدند که بعد از انتخابات امام خامنه ای عزیز توضیح دادند که منافقین چه جنایتکارانی بودند و جای شهید و جلاد عوض نشود در حال حاضر من با بسیاری از کسانی که به روحانی رای داده بودند صحبت میکنم همگی اکثرشان پشیمانند . . .
مثلاً امام خمینی که به گفته کارشناسان سیا 99 درصد مردم ایران در سال 57 با او بودند اهل این چیزها بود؟
آیا اقبال اعراب به پیغمبر اکرم در زمان جوانی ایشان محصول «امین» بودن او بود یا تابع سیاست ورزی اش؟
به نظر جناب عالی رویگردانی مردم از امیرالمومنین به این خاطر بوده که جوانمرد سخن ور عرب، خوب صحبت نمی کرده؟
از نظر کارشناس محترم رای نیاوردن امام حسین علیه السلام در روز عاشورا تابع تندرویی های ایشان (عدم سیاست ورزی) بوده؟
نکات زیبائی را مطرح کردید.
آیا می توان این شعر را از متن خود بیرون آورد و در مورد مردم خودمان تعمیم داد: پشت تبریزیها ، غفلت پاکی بود...
آیا من خوب با غفلتی پاک نباید قبول مسئولیت کنم و همیشه بکمک ""دلیل تراشی"" دست خود را در این خرابی ها بی تقصیر بدانم؟
شاید زمان آن رسیده تا : لب جوئی ، گیوها را کندم... یعنی به تفکر بنشینیم و مسئولانه از خود انتقادکنیم.
یا حق
همون امام در جواب کسی که به او گفت سیاست یعنی پدرسوخته بازی و این در شان شما نیست چی گفت؟ امام اگر مثل خیلی ها فقط فقه و فلسفه و عرفان بلد و سیاست را نمی شناخت، انقلاب اسلامی در کار نبود.
جمنا سوخته است؟ جمنا نبود شماها با ده تا کاندیدا وارد عرصه میشدید..تنها راه نجات اصول گرایان ادامه دادن به جمنا و توسعه دادن او حرکت و نظم و نسق دادن به اونه..
جمنا فی نفسه خوب است. اما باور بفرمایید بسیاری از این تحلیلهای آقای امینی پاسخ تفکرات برخی عوامل کلیدی جمناست.
جالب است یادآوری کنم آقای رییسی علاوه بر این که جمنا را رد نکرد، ولی تابع جمنا نبود. قبول دارید جمنا خودش را به آقای رییسی چسباند؟ اگر نه جمنا هر کاری می کرد نصف این رای را هم نمی آوردند.
این هم از اشتباهات آقای رییسی بود..جریان اصول گرا باید منسجم باشه ..اصلاح طلبها یک سر رو به عنوان رهبر انتخاب کردند نظریه پردازاشون هم همه جه جای خودشون رو میدونند و بازی جمعی را رعایت میکنند (هرجا هم نکردند ضربه خوردند) چرا ما مجموعه ایکه تا حد زیادی راه رو طی کرده و توانسته نیروهای انقلابی رو جمع کنه بگیم سوخته..آقای امینی داره تو دعوا نرخ تعیین میکنه.. در ذیل جمنا رضایی ضرغامی حداد عادل باهنر قالیباف و ..جمع شدند این کم کاری بود ؟ کی اصول گراها میتونن اینجوری دور هم جمع بشن و از هم حمایت کنند؟! جمنا باید راهش رو ادامه بده به هیج وجه هم نسوخته ..آقای رییسی میتونه راس این جریان باشه اما تعارف نداره ایشون اصول گراست و باید این واقعیت رو با صراحت بیان کنه و افتخار کنه .. ایشون حمایت و احترام چهره های مهم جریان اصول گرا رو داره ..از اون طرف اصلاح طلب ها به شدت ازش میترسن و نگران موقعیت رو به بهبودش هستند..
کار گروهی جناب امینی با دست خودمون سرمایه هامون رو نسوزونیم!
یعنی دوستان اصولگرایی که هنوز به اهمیت کار گروهی پی نبردند و فکر میکنند با این همه اختلاف سلیقه میتونند رای مردم را بگیرند..یعنی دوستانی که به جای استفاده از فرصت فرصت رو میسوزونن..امروز در میان چهره ای اصول گرا هیچ کس که به تنهایی کاریزمای رای آوری داشته باشه وجود ندارد..این کاریزما رو باید برای چند چهره بسازند و این جز با همراهی و یکصدایی و برنامه ریزی ممکن نیست..اگه اصول گراها سر ندارند حداقل باید یک مجموعه یا شورای فعال و حداکثری داشته باشند که سیاست کلی را مشخص کنه و پیگیری کنه..امروز این فرصت رو جمنا ایجا کرده ..ولی به این راحتی میگین سوخته!!
من یک کلمه در مورد تتلو بگم؟
رییسی خودش این چیزایی که شما می گیدو نمی دونسته؟ می دونسته.
پس برای این کارش دلیلی داره که شما نمی دونین و از تحلیلش عاجزین. با عرض معذرت!
تحلیل نادرستی بود. سیاست حزب الله، سیاست روش کسب قدرت نیست. سیاست ما عین دیانت ماست. ما باید با دین مداری آرای مردم رو کسب کنیم. مثلا پذیرش یک جوان توبه کرده باعث ریزش آرا بوده حرف قابل قبول برای دین مداران نیست. ما اگر همان اصول رو بدون ملاحظات سیاسی بزنیم رای اکثر توده ها را داریم. اگر بحث از عدالت می کنیم اگر بحث از نبود فساد می کنیم فقط حریف رو متهم نکینم اگر خودمان هم نافی عمل هستیم خودمان رو هم نقد کنیم تا مردم ببینند که ما اهل حزب بازی نیستیم. اگه به بی حجابی گیر میدیم به فلان آخوند فاسدم گیر بدیم حتی اگر اصولگراست.
انتخاب صحیح موقعی شکل میگیرد که انتخابات صحیح انجام پذیرد.
این انتخابات از اول بنای خشت کج را داشت.
تایید شش نفر از دو جریان سیاسی که انهم به گفته خودشان در نهایت به دو نفر ختم میشد عملا حق انتخاب برای سلایق مختلف را سلب کرده بود. در میان ثبت نام کنندگان افراد توانمند دیگری از هر دوجناح ومستقلین بودند لااقل از ۲نامزد حاضر در انتخابات اصلح تر بودند اما تایید نشدند. وعملا مردم را وادار به انتخاب اجباری کردند.
وکسی که در قدرت است تمام مولفه ها وامکانات به سمت او برتری دارد.
اقای رییسی برای موفقیت باید موج سوار سیاسی باشد.
نان را به نرخ روز بخورد.
یک روز برای حل مشکلات موشک را زیر سوال ببرد. ویکروز وقتی موشک دل مردم را شاد میکند خود را سازنده موشک معرفی کند.
یک روز سپاه را عامل مشکلات معرفی کند ویک روز سپاه را عزیز بدارد.
وهمینطور در تمامی موارد.
ولی اقای رییسی نمیتواند اینگونه باشد پس امکان موفقیتش فقط به بصیرت مردم بر میگردد.
دقیقا...اصل موج سواری از همه مهمتر است...منتها جریانی که رئیسی نماینده آن است نمی تواند موج سواری کند و اصولا پایبند به اخلاق و اعتقادش است. پس تا مردم پشت پرده و ذات واقعی جریان موج سوار رو درک نکنند همیشه به اونا رای می دهند.
اصولگرایان بخاطر دوقطبی شدن ومسایل فرهنگی به روحانی باختن خب دیدار با تتلو هم چون روز اخر تبلیغات بود افاقه ای نکرد صحبتهای پدر خانم جناب رییسی تو این 4 ساله خودش بهترین تبلیغبرای روحانی بود در واقع روحانی نیاز نبود کاری بکنه یه شجریان وکنسرت تو برنامه ها گفت وتیر خلاص زد به برنامه اصولگراها تا کی اصولگراها میخوان فقط به دغدغه اقتصادی بپردازن والا به خدا دغدغه قشر متوسط فقط اقتصاد نیست
خود من موافق تحزبگرایی نیستم، اما دوستانی که جمنا رو میکوبن باید بدونن با این کارشون نیروهای مجرب انقلابی رو از رده خارج میکنن. باید قدر این گرد هم آمدنها و همفکریهای انقلابیِ معطوف به نتیجه رو دانست.
البته در مورد تحلیلهای آقای امینی و سایر بزرگان اصولگرا یا انقلابی باید گفت در بین تمام انتخاباتهایی که از اول انقلاب تا حالا برگزار شده، این انتخابات تنها موردی هست که قابل تحلیل نیست! دلیلش هم اینه که با مهندسی دقیق انتخابات، اساس برگزاری و نتیجهش مردود هست
عزیزم احزاب تو ایران جایی ندارند چرا که در داستان سیاست گذاری حزبی شما باید تابع حزب باشی اما در مشرب سیاسی-عملی اسلامی شما مأمور به وظیفه هستید نه نظرات باند و حزبتون
آقای رییسی تاثیرگذار بود چون بعد از ۳۱سال ارزشهای فراموش شده انقلاب رو با گفتارش احیا کرد . انقلاب ما انقلاب محرومین بر اشرافیت است انقلاب نکردیم که یه عده به اسم اصلاح طلب و اصول گرا بیان بخورن و بچاپن و برن انقلاب کردیم که فقر نباشد محرومیت نباشد ...
با سلام
دوستان متن مقاله خوب بود چون تحلیل بر یک عدم موفقیت( نه شکست) بود.
واقعیت اینست که جامعه ما بسمت رفتار های مبتنی بر نظر مردم در حال حرکت است البته در غرب اینرا به اسم دمکراسی می شناسند و ما مردم سالاری دینی . اگر مبنا رای مردم باشد لاجرم باید رای آورد . رای آوردن یک نتیجه است ولی قبل از ـن امواع اتفاقات باید در جامعه بیافتد تا رای کسی مثل من بسمت یک نفر سوق پیدا کند. ازجمله فکر سازی، ذهن سازی، کاریزما سازی ، توده سازی،جان فدا سازی، وگفتمان سازی .
کدام یک از این اتفاقات در برای اقای رییسی افتاد. دوستان در غرب تهران یک بیلبورد از ایشان نبود چرا ؟
1- شاید بزرگان یا نظام تمایل داشتند که حضور حداکثری باشد ولی نتیجه همان روحانی باشد تا به اسطوره تبدیل نشود(جون قطعا" تورم ، رکود،بیکاری ، بی عدالتی و... در این دوره تازه برای مردم قبل فهم خواهد شد و بعد از آن روحانی دیگر اسطوره نخواهد شد ) قراینی بر این موضوع نیز موجود است.
2-رییسی توان مواجه با یک طرف .... در گفتگو را نداشت. بعبارتی ایشان توان اقدامات خارج از عرف بسته رفتار قوه قضایی چی (اتو کشیده ) را نداشت. جالب است در یگ ستاد روحانی به امام رضا (ع) توهین شد و بعبارتی روحانی از امام رضا هزینه کرد برای رای آوردن ولی خسارتش را رییسی در مناظره(نباتو پارچه سبز ) به گردن کشید و ایشان نتوانست حتی با یک حرف حداقلی حتی از امام رضا( ع) هم دفاع کند و بعدا وعده داد که از امام رضا(ع) سیلی خواهند خورد. خب این یعنی ضعف
3- ستاد ناکارآمد موفقیت بهمراه ندارد. طرفداران رییسی بصورت خود مختار و مطابق با وظیفه دینی عمل می کردند .چون بدنه ستاد و اتاق فکر در دست جوانان نبود. با عرض معذرت باید گفت بخش عمده عدم موفقیت رییسی بخاطر عقبه پیر و فرتوت و بی انگیزه اجتماعی (نه دینی) و منتظر السمت های جریان اصولگرایی بود که حال حتی یک سخنرانی به نفع ایشان و سفر به شهرستان های حداقل خودشان را هم نداشتند.
اینان هنوز معتقدند باید مردم به آنها رای بدهند نه از مردم رای بگیرند و بیاورند.
در مقابل بعضی از وزر روحانی ا در تهران من دیدم در خیابان ها حاضر و چهره به چهره تبلیغ می کردند.
خب از نظر سوابق سلامت فردی رییسی بی بدیل بود .سید بود .سو استفاده در خود و فامیلش نبود.... حتی از این هم نتوانستند استفاده کنند در مقابل طرف یرادرش و بعبارتی عضوی از دولت در آستانه دستگیری بود. سابقه خودکشی داشتند..اقامت در اروپاو.... هیچکدام را نتوانتند به رای تبدیل کنند.
خود روحانی باور نداشت که براحتی حتی رای 92 را بیاورد بواسطه عملگردش ولی با جنگ روانی دقت کنید جنگ روانی و رسانه موفق شد.
دوستان و دوستان انتخابات 1400 یک ماه است شروع شده است. آیا از اصولگرایان کسی به فکر است؟
باید جریان جدید از دل اصولگرایی با قابلیت حداکثری جذب آرا شکل گرفته و از قدما عبور کرد. والا تا 1440 هم خبری نیست.
اصلا صحیح نیست رییسی یک آدم سیاسی به اون معنی بشه.
کسی که به عاقبت معتقد استکه نمی تواند هر حرفی را بزند و هر ...را برای رسیدن به مقصود مرتکب شود.
مشکل کمبود رئیسی هاست و این همیشه بوده. روز عاشورا هم.
نتیجه اینکه : خلائق هر چه لایق
ضمنا تحلیل خوبی بود.
یا حق
با سلام و احترام به شما و حضرت آقای رئیسی حفظه الله؛ به نظر قاصر اینجانب مهمتر از مورد حاج آقای رئیسی بزرگوار و یا هر شخص بزرگی از خدمتگذاران واقعی انقلاب اسلامی، مهمتر از هر چیزی ، بررسی دقیق کل اوضاع و جریانات و همگام بودن بلکه حتی پیشتاز بودن در درک صحیح و به موقع کنشهای دیگران و خنثی کردن آن چیزی است که از نظر اصولگرایان واقعی، غیر مطلوب است باید مهندسی معکوس را در جریانات سیاسی به کار بست و از غافلگیر شدن و رفتن در وضعیت انفعال، به شدت پرهیز نمود و این کار پر زحمت و دشواری است که چندین تیم بسیار قوی و پا به کار برای نتیجه دادن لازم دارد همان کاری که طرف مابل مدتهاست انجام می دهد.
سلام، به نظر بنده اولين كاري كه آقاي رئيسي بايد انجام بده اينكه خودش از زير پرچم مدعيان منفعت طلب اصولگرايي خارج كنه، همون كاري كه آقاي جليلي كرد. به نظرم تركيب رئيسي جليلي و تمايل به نيروهاي جوان انقلابي و به دور از جريانهاي مدعي اصولگرايي و راستيها مي توني در آينده موثر باشه. بايد از اين ظرفيت ايجاد شده استفاده كرد. بايد هرچه زودتر حالا با تشكيل حزبي يا تشكيلاتي فعاليتهاي جريان انقلابي سازماندهي و بابرنامه انجام داد. باز نريم تا دم انتخابات بعدي ببنين چي مي شه ماهم دنبال بقيه راه بيفتيم بايد از الان اعلام موجوديت كرد و فعاليت از همين حالا شروع كرد. همان ايده دولت در سايه دكتر جليلي.
اینکه چرا رئیسی نتوانست جامعه حداکثری را همراه کند دلایل متعددی دارد قبل از آن باید بگویم همه ما میدانیم و اگر کمی منطقی باشیم نزدیک به ده میلیون رای در مناطق سنی نشین کشور در این دوره شرکت کردند که تقریبا ۷۰ درصد به روحانی رای دادند و همیشه این بخش از رای جامعه که برای من نامشخص است آمال و آرزوهای خود را در سبد اصلاح طلب ها میبینند البته خدا میداند که اصلاح طلب ها از آرای آنها سواستفاده کردند و فقط در زبان از آنها حمایت کردند
نکته مهمتر اینکه تمام کسانی که به روحانی رای دادند از فضای بی حیایی و بی اخلاقی روحانی در مناظرات به این طرف هدایت شدند
نکته آخر.بروید بررسی کنید هیچ کس به توانمندی روحانی رای نداد برای فرار از ترسی که ایجاد کردند آرا هدایت شد که آثار این آرا برای پشیمانی شروع شده
این ها تحلیل از یک دیدگاه است. دیدگاه های دیگری هم وجود دارد.