همزمان با رشد تصاعدي تبليغ همجنسبازي در فيلمها و سريالهايي كه در چارچوب دهكده ليبراليسم جهاني توليد و عرضه ميشوند شاهد تمايلاتي در داخل كشور براي تبليغ اين بليه شوم هستيم.
ردپاي قوم لوط در تئاتر/ تحقیر رابطه زناشویی
30 خرداد 1396 ساعت 23:07
همزمان با رشد تصاعدي تبليغ همجنسبازي در فيلمها و سريالهايي كه در چارچوب دهكده ليبراليسم جهاني توليد و عرضه ميشوند شاهد تمايلاتي در داخل كشور براي تبليغ اين بليه شوم هستيم.
به گزارش جهان نیوز به نقل از جوان، همزمان با رشد تصاعدي تبليغ همجنسبازي در فيلمها و سريالهايي كه در چارچوب دهكده ليبراليسم جهاني توليد و عرضه ميشوند شاهد تمايلاتي در داخل كشور براي تبليغ اين بليه شوم هستيم.
در كمال تعجب رگههايي از تبليغ همجنس بازي در برخي آثار هنري داخل هم پديدار شده است و متأسفانه با وجود تذكرات و هشدارهاي پيدرپي، گوش شنوايي براي پيشگيري و مهار اين جريان بيمار وجود نداشته است. به نظر ميرسد اين جريان منحط و منحرف، در سايه سهل انگاري مسئولان به شكلي آرام و خزنده از حاشيه به متن روي ميآورد به گونهاي كه در اندك زماني با وقاحت تمام در بطن آثار هنري رخنه كرده و بهصراحت در حال ارائه و ترويج در قالبهاي گوناگون فرهنگي و هنري آنهم با مجوزهاي قانوني در سطح جامعه است!
ازجمله اين قالبهاي هنري، نمايشي است كه حتي نامش هم برگرفته از عنوان «دگرباشها» است، به كارگرداني و بازي يكي از هنرمندان كه آثارش اين روزها به شكل عجيبي در كانون توجه اين جريان قرار دارد و در يكي از سالنهاي زيرمجموعه خانه هنرمندان ايران روي صحنه رفته است. نمايشي كه حتي خود نويسنده در گفتوگويي اعلام كرده است از اجراي آن در ايران بسيار متعجب شده و البته برايش هم خوشحالكننده و هم غيرمنتظره است.
تئاتري كه شايد در نگاه نخست تنها به گفتوگوي ساده بين دو زن كه هر دو همسر يك مرد هستند مربوط ميشود يا بهاصطلاحِ نمايش، داستان «مرد دو آدرسه» است كه در حق همسرانش ظلمها كرده اما فارغ از ارزشگذاري فني اثر كه بسيار ضعيف ساخته و پرداخته شده، اصل قصه و داستان، نه آن مرد دو آدرسه هدف است و نه مصائب آن دو زن بلكه آنچه غايت و فرايند دراماتيك اثر بيان ميكند تهي و پوچ بودن روابط زناشويي است كه ميتواند نه در روابط اشخاص نمايش بلكه در تمامي زوجها و روابط زناشويي سيطره پيدا كند.
اين نمايش در طول اجرا بر نكبت بودن روابط زناشويي اشاره مستقيم دارد و حتي در وقيحترين حالت ممكن جزئيات همبستري با شوهر و تمايلات جنسي را (كه تنها خاستگاه بودن كنار مرد داستان است) نيز غير مستقيم و فرمي روايت ميكند و در نهايت، با اِلمانهاي مشخص و محرز به مخاطب نشان ميدهد كه اين مدل زندگي نتيجهاي جز نكبت و بيچارگي نخواهد داشت اما در ازاي آن هر دو زن ميتوانند نوع ديگري از زندگي را كه همان در كنار هم و با هم بودن است، تجربه كنند و به ايدهآلهايشان دست پيداكرده و فرصتهاي ازدسترفته زندگي را دوباره احيا كنند و حتي احتياجات غريزي خود را نيز در كنار هم برآورده سازند!
به گونهاي كه در اواخر نمايش كارگردان با وقاحت مثالزدني سعي در نشان دادن آن ميكند و البته براي صريح و شفاف نشان دادن پيام نمايش، از نماد معروف همجنسگرايان در طول مدت اجرا در طراحي لباس بازيگر بهره ميبرد.
آيا صلح نماد ديگري ندارد؟
آدم عاقل علي القاعده خود را از در معرض اتهام بودن دور نگه ميدارد. وقتي صلح نمادهاي مختلفي دارد چرا بايد از نمادي استفاده شود كه بيش از همه همجنسبازان از آن استفاده ميكنند. در خصوص پيكسل نصبشده ميتوان صدها توجيه و تفسير ارائه كرد اما اكثراً حكايت آن خانم را شنيدهاند كه در مقابل يك ريشسفيد ايستاد و سؤال كرد «چرا وقتي دستوپا و كمر را جداگانه به حركت درميآوريم ايرادي ندارد اما زماني كه همه را با هم و يكجا و ريتميك به حركت درميآوريم سرشار از ايراد ميشود» و اين دقيقاً ميشود حكايت همين خانم بازيگر و توجيهاتش، اما جالبتر آنجاست كه كارگردان اثر متوسل به عذري بدتر از گناه شده و اين پيكسل را از بعد ديگر تفسير و توجيه كرده و آن را نماد صلح يا فلان ماه برشمرده و عجب صلحي است كه نمادش رنگبهرنگ و خط به خط نمود دگرباشها و همجنس بازان شده است؟! و اصولاً با علم به قبول چنين توجيهي آيا صلح هيچ نماد ديگري (كبوتر صلح، شاخه زيتون و... ) جز اين نماد شبههبرانگيز نداشته و ندارد؟!
و صدالبته فراموش نكنيم كه اين صلح نه معناي صلح حقيقي و واقعي بلكه صلحي بين همه اقشار جهانيان چه همجنسبازها و چه سايرين است و اي كاش بازيگر نمايش هرگز چنين توجيهي را عنوان نميكرد تا حداقل بگوييم از جهلشان بوده است اما با اين تفسير كار از جهل گذشته، دقيقاً شاهد همان شيوه تبليغي هستيم كه دگرباشها در حال حاضر با استفاده از آن به ترويج و گسترش جريان منحط و منحرف خود پرداخته و متأسفانه تا حدودي موفق نيز بوده و افراد فريبخورده را همراه كردهاند.
اما نكته تأسفبار زماني است كه اين نمايش با مجوز، روي صحنه رفته است و آب از آب تكان نخورده است! گويي بخشهاي نظارتي و مسئولان امر يا خود را به نديدن زدهاند يا بهسادگي از كنارش گذشتهاند.
ذوق زدگي بيبي سي از نمايش مروج همجنسبازي
البته اين مجموعه فرهنگي، پيش از اين نيز تئاتري با عنوان «س. پ» با همين بازيگر در سالن خود به نمايش گذاشت كه دقيقاً با همين هدفگذاري توليد و به مرحله اجرا رسيده بود و جالبتر آنكه تئاتر موردنظر نيز محصول همين گروه (م. ت) است. گروهي كه چندي پيش در شبكه ضدانقلاب بيبيسي به خاطر اختصاص يافتن شماره اخير مجله خانه هنرمندان ايران (شيوه) به پرونده كاري سرپرست آن (ج. ت) مورد تمجيد كمنظير مسعود بهنود قرار گرفت و اين دقيقاً مصداق صحيح و بيبديل ولنگاري فرهنگي است كه بارها و بارها رهبر معظم انقلاب نسبت به آن تذكر دادند.
اما مثل هميشه هيچ گوش شنوايي نبوده و از تذكرات معظمله بهراحتي گذشتند و هزار افسوس كه برخي مديران فرهنگي نمك انقلاب را خوردند و نمكدانش را طوري شكستند كه اينچنين مورد تعريف و تمجيد عناصر ضدانقلاب و فراري در خارج از كشور قرار ميگيرند.
در پايان خطاب به مديران و مسئولان فرهنگ و هنر يادآور ميشود كه رهبر معظم انقلاب با صراحت مثالزدني و نگاه انقلابيشان دستگاه فرهنگ كشور را در سخنراني اخير خود داراي مشكل عنوان كرده و دستور «آتش به اختيار» را صادر فرمودند، ازاينرو از آن دستگاه با وجود سهلانگاري و كوتاهي محرز و مسلمش در حمايت از دو نمايش يادشده و برخي آثار ديگر انتظار ميرود در عمل به انجام وظايف و مأموريتهاي انقلابي خود اقدام عاجل را به عملآورد.
کد مطلب: 528298
آدرس مطلب: https://www.jahannews.com/news/528298/ردپاي-قوم-لوط-تئاتر-تحقیر-رابطه-زناشویی