به گزارش
جهان نيوز به نقل از جوان، دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا طی اقامتش در عربستان سعودی همان جوری رفتار کرد و حرف زد که انتظارش میرفت اما با وجود این، نمیتوان گفت که این حد به همان اندازه مورد توقع آلسعود نبود. ترامپ تا توانست در این دو روز از اقامتش علیه ایران حرف زد و همان اتهاماتی را علیه ایران بیان کرد که نه او بلکه دیگر مقامهای امریکا در سالهای گذشته و به خصوص در این چند سال اخیر گفتهاند. حمایت ایران از گروههای تروریستی در منطقه و بیثبات کردن منطقه و کشورهای آن توسط این گروهها و با دخالت ایران چیزی نیست که تنها ترامپ در این دو روز گفته باشد بلکه دست کم از زمان جورج بوش پسر به این سو نقل کلام کاخ سفید بوده و رؤسای جمهور امریکا چه باراک اوبامای دموکرات یا ترامپ جمهوریخواه هم از بوش تبعیت کرده و همگی یک خط را در اتهامزنی علیه ایران دنبال کردهاند. نکته مهم در این سفر ترامپ به عربستان این است که او با تکرار این اتهامات چه هدفی را دنبال کرده و تا چه مقدار هدفش در راستای برآورد کردن توقعات آلسعود بوده که بنابر برخی گزارشات، عربستان حاضر شده برای میزبانی دو روزه از ترامپ بالغ بر 40 میلیون دلار هزینه بکند.
برای یک ارزیابی کلی از دستاورد این سفر برای دو طرف ترامپ و آلسعود هم باید نگاهی به روزهای قبل داشت و هم به وقایع این سفر و اتفاقاتی که در این روز پیش آمده است. برای نمونه، تارنمای دبکا فایل روز سهشنبه 16 می و با انتشار یک گزارش تحلیلی مدعی شد ترامپ در سفر خود به ریاض تشکیل «ناتوی عربی- اسلامی –سنی» را اعلام خواهد کرد و ملک سلمان، پادشاه آل سعود هم برای فراهم کردن زمینه لازم این اتفاق دعوتنامههایی برای رهبران کشورهای اسلامی عرب و غیر عرب فرستاده است. این تارنمای نزدیک به ارتش رژیم صهیونیستی بوق تبلیغاتی خود را به این نحو برای ملک سلمان به صدا درآورد و همین صدا از رسانههای مشابه آن شنیده شد اما آنچه اتفاق افتاد تحقق کامل پیشگوییهای این رسانهها نبود. ملک سلمان طبق پیشگویی این بوقهای تبلیغاتی عمل کرد و از یک طرف دعوتنامههای خود را فرستاد و عواملش را به کار بست تا از آمدن نمایندگان کشورهای دعوت شده به ریاض مطمئن شود و از طرف دیگر، به خزانهداری خود دستور پرداخت 40 میلیون دلار را داد تا خرج اقامت ترامپ در این دو روز بشود.
در واقع، ملک سلمان و دیگر حکام آلسعود انتظار داشتند ترامپ در حضور کشورهای دعوت شده کدخدامنشی کرده و ناتوی مورد نظر دبکا فایل و رسانههای همسو با آن را تشکیل بدهد.
ترامپ در سخنرانی خود ضمن ضرورت مبارزه با تروریسم اعلام کرد امریکا حاضر است «در کنار کشورهای عربی» و با هدف واحد علیه تروریسم باشد و از کشورهای اسلامی خواست تا برای مبارزه با تروریسم «همکاری و اتحاد عمل» داشته باشند. این تمام آن چیزی بود که ترامپ برای تشکیل جبههای واحد در برابر تروریسم گفت و روشن است که همین قدر کلیگویی آن هم بدون ارائه طرحی مشخص در حد و اندازه تشکیل ناتوی عربی نیست. شاید بیانیه ریاض در پایان سفر ترامپ نخستین گام برای تشکیل این نوع ناتو باشد اما مفاد این بیانیه هم جدای از وجهه تبلیغاتی، نمیتواند در زمینه نظامی در حد یک ناتوی عربی دستاورد قابل قبولی برای آلسعود داشته باشد. مفاد این بیانیه از تشکیل «مرکز مبارزه با ایده افراطگرایی» میگوید که مقر آن در ریاض باشد و وعده تشکیل ائتلافی به نام »ائتلاف خاورمیانهای» را میدهدکه نه حالا بلکه شش ماه دیگر تشکیل خواهد شد و علاوه بر این، نیروی ذخیره 30 هزار نفری برای مبارزه با تروریسم در کشورهای عراق و سوریه تشکیل بشود.
تمام این موارد را میتوان در یک عبارت کوتاه خلاصه کرد؛ وعدههایی کلی و مبهم که نه پشتوانه سیاسی و نه ضمانت اجرایی دارند. در واقع، آلسعود نه حالا و با این بیانیه بلکه دو سال قبل ائتلاف ضد تروریسم را تشکیل داد اما نتوانسته تا حالا از بطن آن ائتلاف تشکیلات نظامی در حد یک ناتوی عربی درآورد و تجربه دو سال تجاوز نظامی آلسعود به یمن هم نشان داده که حکام آلسعود آن قدر پتانسیل برای تشکیل و رهبری یک ناتو از هر جنسی، عربی یا غیرعربی ندارند. در مقابل این ترامپ بود که با عقد قراردادهای چندین میلیارد دلاری، سود کلانی از سفر خود به جیب زده است. رقم این قراردادها تا حد 480 میلیارد دلار هم گفته شده و این مقدار را باید جدای از وعده سعودیها به ترامپ برای سرمایهگذاری در امریکا دانست که گفته میشود دستکم در حد 200 میلیارد دلار خواهد بود. در هر صورت، ترامپ توانست در این دو روز سفر به عربستان آن قدر سعودیها را بدوشد که منافع این شیردوشی دستکم نکته مثبتی در سیاست خارجیاش باشد و شاید رسانهها با این دستاورد مدتی فشار بر او را کم کنند اما در مقابل، آلسعود با وجود هزینههای کلان دستاوردی جز یک کاغذ و یک مشت وعده و وعید از سفر ترامپ به دست نیاورده است.