تاکتیک چند کاندیدا برای به دور دوم کشیده شدن انتخابات

تجربه نشان می دهد که این گونه شرطها نوعی تعلیق به محال است یعنی در صحنه عمل رعایتش چطور امکان پذیر است ؟
وقتی همین افراد جبهه ی کاندیدا شده ، تفاوت آرا و برنامه داشتند ، و مورد سوال واقع شدند که مثلا ، نظرتان در مورد دیگری که دیدگاه متفاوتی دارد چیست ؟
آیا می تواند از ابراز پاسخ خود داری کند ؟
خواه ناخواه می بایست پاسخ بگوید ، و از نظر و برنامه دیگری انتقاد کند ، و نقایص آن را از نظر خودش بیان کند .
اینجاست که ، کاندیدای دیگر هم تحریک خواهد شد ، تا به پاسخ بپردازد ، و بدنبال آن بحث و مشاجره بین طرفداران هر کدام با دیگری ، پیش می آید و ...
حالا ما حصل این آیا مردم را جذب می کند ؟ کم نیستند کسانی که حتی هنگام رفتن پای صندوقهای رای نمی دانند به که رای بدهند ؟ و از این و آن می پرسند .
به زبان ساده مردم می گویند اینها که با هم آبشان داخل یک جوی نمی رود می خواهند برای ما ... ؟!

مردم وقتی چند دستگی را ببینند ، می گویند اینها که توان اجماع روی یک نفر ندارند ، چطور می خواهند در کشور وحدت و اجماع ایجاد کنند
قبل از ثبت نامها می گفتند اگر آقای رئیسی بیاید اجماع شکل می گیرد و ...
مشکلات ما جدی تر است ، چقدر افسوس باید خورد که دیگران در مشی باطلشان اجتماع می کنند اما ما ...

إن شاء الله با ائتلاف و به دست یکی از این چهار کاندیدا در همان دور اول کار روحانی تمام است