پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 25 Apr 2024
 
۱

ترامپ و سردرگمى در سياست داخلى و خارجى‌/ آمریکا دیگر ادعای برای رهبری جهان ندارد

پنجشنبه ۳ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۵۷
کد مطلب: 508554
اصرار ترامپ بر اين شعارها و سياست‌ها از يك‌سو وى را با ساختار ريشه‌دار داخلى آمريكا دچار چالش جدى مى‌كند و از ديگر سو در عرصه جهانى پيامدهاى خسارت‌بارى پديد مى‌آورد كه نگرانى نخبگان آمريكا را برانگيخته است. يكى از مهم‌ترين آثار اين پيامدها كم‌رنگ شدن نقش سنتى آمريكا در رهبرى جهانى است.
ترامپ و سردرگمى در سياست داخلى و خارجى‌/ آمریکا دیگر ادعای برای رهبری جهان ندارد
گروه بین الملل جهان نيوز: به باور ناظران مسايل آمريكا با گذشت چندین هفته از مراسم تحليف دونالد ترامپ، اوضاع به همان وخامتى پيش مى‌رود كه قبلا پيش‌بينى شده بود. در واقع اميدى وجود ندارد كه ترامپ خود را با واقعيت‌هاى سياسى و اقتصادى هماهنگ كرده و از قواعد و ضوابط سياست داخلى و خارجى تبعيت كند.

به گزارش جهان نيوز، البته ترامپ در اثر فشارهايى كه از طرف ساختار سياسى ايالات متحده آمريكا به وى وارد مى‌شود، ناچار است در تصميم‌گيرى‌هاى خود تا حدودى جانب اعتدال را در پيش بگيرد؛ اما چهل و پنجمين رئيس جمهور ايالات متحده تاكنون چنين نشان داده است كه اگر مجبور شود بين التزام به قانون اساسى اين كشور- كه متضمن محدودسازى اختيارات او در سايه تفكيك قواست- يا فروپاشى آن يكى را انتخاب كند، به احتمال زياد گزينه دوم را برخواهد گزيد.

اگر ترامپ بر تداوم سياست‌هاى اقتدارگرايانه و ساختارشكنانه خود اصرار ورزد، ديرى نمى‌پايد كه تنش بين نهاد رياست جمهورى و نظام مبتنى بر قانون اساسى به يك بحران داخلى خواهد انجاميد. حملات مستمر ترامپ به دستگاه قضائى و مطبوعات كه ضرورى‌ترين نهادها براى تضمين مسؤوليت‌پذيرى قوه مجريه هستند، نماد آشكارى از ساختارشكنى‌هاى ترامپ است.

حتى اگر پيروز اين معركه، نظام مبتنى بر قانون اساسى ايالات متحده باشد، آشوب هاى حاصل از دوران رياست جمهورى ترامپ مى‌توانند منشأ خسارت‌هاى سنگينى در بزرگترين قدرت جهانى باشد.

در سطح داخلى، ترامپ در صدد تحقق سياست‌هاى ميهن‌پرستانه است، در حالى‌كه براى دستيابى به اين هدف هيچ راهبرد مشخصى ندارد. پيروزى ترامپ مبتنى بر شعارهاى پوپوليستى بود. براى نمونه بحران مسكن در آمريكا ميليون‌ها صاحب‌خانه را در آمريكا اجاره‌نشين كرد و همين سبب شد تا ۵۰ درصد درآمد ماهيانه خود را صرف اجاره مسكن كنند.

اكثر افرادى كه در اين بحران دچار سرخوردگى شدند، به ترامپ گرايش پيدا كردند. از طرفى فضاى امنيتى و افراط‌گرايى و حملات تروريستى داعش به اروپا بر انتخابات آمريكا تأثير گذاشت و باعث شد فردى مانند ترامپ به كاخ سفيد راه پيدا كند كه نگاه امنيتى او بر نگاه سياسى‌اش غلبه دارد.

در عرصه اقتصاد و تجارت، ايالات متحده از همه مواضع سابق خود در برابر
ترامپ به‌رغم تمايل اوليه به ولاديمير پوتين، به‌وهيچ‌وجه نمى‌تواند با روسيه متحد شود، به اين دليل كه نه جمهورى‌خواهان و نه دموكرات‌هايى كه در كنگره حضور دارند، اجازه نمى‌دهند كه روسيه تقويت شود و متحدان اروپايى آمريكا ضعيف شوند. اگر ترامپ بر مواضع خود اصرار ورزد مطمئناً كنگره با وى برخورد خواهد كرد.
تجارت آزاد جهانى كه در طول دهه‌هاى هشتاد و نود قرن گذشته دنبال مى‌كرد تا فضاى آزاد تجارت جهانى ايجاد كند، عقب‌نشينى كرده و از همه دعوت كرده تا از سياست حمايت از توليد داخلى كه كاملا با سياست تجارت آزاد در تضاد است، حمايت كنند.

در اين‌راستا سخنرانى چندی قبل ترامپ در كنگره آمريكا چهار محور اساسى داشت: كار، شكوفايى، ميهن، مرز. درباره طرح سياسى نيز شعارش اين بود: «آمريكا قبل از هر چيز» كه ناظر به بازگشت به درون به‌جاى مشاركت جهانى آمريكا است.

نتيجه عملى اين شعارها دور شدن هرچه بيشتر ايالات متحده از ادعای رهبرى جهان است. هماچنانکه اظهارات ترامپ عليه ناتو و اتحاديه اروپا و دستور لغو توافق تجارت آزاد با شركاى آسيايى و كشورهاى آمريكاى شمالى (نفتا) نشانه‌هايى از خروج آمريكا از نقش‌آفرينى‌هاى جهانى است. ترامپ فكر مى‌كند تصميمى كه گرفته خدمت بزرگى به كارگران آمريكايى و كالاهاى آمريكايى است، غافل از آن‌كه با اين‌كار پايه‌هاى سرمايه‌دارى و نفوذ جهانى آمريكا را سست خواهد كرد.

از سوی دیگر علایمی وجود دارد که صهيونيسم بين‌الملل در انتخاب ترامپ نقش اساسى داشته است. اوباما در دوران رياست جمهورى خود حمايت سنتى آمريكا از رژيم صهيونيستى را تا حدودى برهم زده بود لذا رژيم صهيونيستى با توجه به فضاى رسانه‌اى ضد خود، روى موج بحران ركود مسكن و نارضايتى مردم در آمريكا سوار شد و ترامپ را به‌عنوان منجى مطرح كرد.

به عقيده تحليلگران مسايل آمريكا اين اتفاقات تحولات ژئوپليتيكى مهمى را به‌دنبال خواهد داشت. بى‌ثباتى و بی‌اعتمادى، نخستين پيامد اين وضعيت در آمريكاست كه در طول تاريخ و از جنگ جهانى اول تا كنون‌ بى‌سابقه است.

بى‌ترديد جمهورى‌خواهان آمريكا تاكنون به اين فكر افتاده‌اند كه چه راه‌حلى بيابند تا يا ترامپ را به راه آورند و يا بدون سر و صدا وى را از رياست جمهورى بركنار كنند. مشكلى كه در برابر اين تصميم جمهورى‌خواهان وجود دارد، جمعيت عظيمى از اقشار پايين آمريكاست كه داراى گرايش‌هاى ملى‌گرا و ضد رنگين‌پوستى و ضد اسلامى است كه به ترامپ راى داده‌اند و هر نوع اقدامى در حذف ترامپ اين جمعيت را تحريك مى‌كند.

با این وجود سياست‌ها و اقدامات ترامپ تنها آثار داخلى ندارد، بلكه در صحنه بين‌الملل هم تبعات منفى در بر خواهد داشت. براى مثال اين نوع موضع‌گيرى ترامپ نسبت به اروپا سبب شده تا برخى دولت‌هاى اروپايى كه عضو اتحاديه هستند به‌دنبال انعقاد قراردادهاى تجارى با روسيه باشند.

در همين‌راستا مجارستان يك قرارداد ۱۲ ميليارد دلارى با روسيه بسته است؛ با اين تصور كه با تقويت روابط آمريكا با روسيه، مجارستان مى‌تواند هم با ايالات متحده و هم با روسيه روابط حسنه برقرار كند و خود را از حمايت‌هاى مالى سختگيرانه اتحاديه رها كند.

سياست دولت پيشين آمريكا همكارى با اتحاديه اروپا عليه روسيه بود، اما اكنون ترامپ اين معادله را بر هم زده است.
همچنین ترامپ با تحريك رژيم صهيونيستى تلاش مى كند تا پرونده مقاومت را ببندد. به‌همين‌دليل ترامپ اخيرا گفته است كه بياييد با هم باشيم و اگر با هم باشيم با برجام كارى ندارم.
فرانسوى‌ها سكوت كرده‌ و آلمانى‌ها نیز براى اين‌كه پيوند خود را كه بعد از جنگ جهانى دوم با آمريكا برقرار كرده‌اند، بر هم نزنند، سكوت كرده و هر از گاهى براى راضى كردن ترامپ، عليه ايران موضع‌گيرى مى‌كنند.

در شرق دور ترامپ به‌دنبال آن است كه ميان متحدان و رقباى آمريكا اختلاف ايجاد كند. بنابراين از ژاپن و تايوان در برابر چين حمايت و تلاش مى‌كند كه متحدان خود را با چين درگير كند. البته كشورهاى متحد آمريكا در شرق دور نسبت به اقدامات ترامپ كاملا با احتياط عمل مى‌كنند. اين كشورها مى‌دانند كه احتمال اين‌كه ترامپ بتواند چهار سال دوره رياست جمهورى دوام بياورد، كم است و در صورت درگيرى با چين، در آينده با مشكلاتى مواجه خواهند شد.

ترامپ به‌رغم تمايل اوليه به ولاديمير پوتين، به‌وهيچ‌وجه نمى‌تواند با روسيه متحد شود، به اين دليل كه نه جمهورى‌خواهان و نه دموكرات‌هايى كه در كنگره حضور دارند، اجازه نمى‌دهند كه روسيه تقويت شود و متحدان اروپايى آمريكا ضعيف شوند. اگر ترامپ بر مواضع خود اصرار ورزد مطمئناً كنگره با وى برخورد خواهد كرد.

اخيرا روس‌ها از ترامپ مأيوس شده‌اند، چون ترامپ تنها شعار همكارى با روسيه را داده، اما هنوز هيچ اقدامى در اين جهت از سوى او صورت نگرفته و براى مثال در حوزه تحريم‌ها هنوز هيچ تحريمى را عليه روسيه لغو نكرده است.

در سطح جنوب غرب آسيا، ترامپ همچنان دچار سردرگمى و فقدان راهبرد است. واقعا معلوم نيست نگاه او به مناطق بحرانى مانند سوريه، عراق، يمن و... چيست؟ عربستان، امارات و رژيم صهيونيستى به‌شدت به ترامپ گرايش يافته‌اند و او را تشويق مى‌كنند تا در قبال ايران رفتارهاى تندى داشته باشد.

همچنین ترامپ با تحريك رژيم صهيونيستى تلاش مى كند تا پرونده مقاومت را ببندد. به‌همين‌دليل ترامپ اخيرا گفته است كه بياييد با هم باشيم و اگر با هم باشيم با برجام كارى ندارم.

اين نشان مى‌دهد ترامپ راهبرد مشخصى ندارد و فقط سعى دارد تا هرگونه تهديد را از رژيم صهيونيستى دور كند.
در پايان بايد گفت ترامپ سياست‌هاى خاصى را در پيش گرفته تا به شعارهاى اوليه خود دست‌يابد اما در شرايط پيچيده داخلى و بين‌المللى به نظر مى‌رسد وى فاقد راهبرد مشخصى براى تحقق سياست‌هاى مزبور مى‌باشد.

 اصرار ترامپ بر اين شعارها و سياست‌ها از يك‌سو وى را با ساختار ريشه‌دار داخلى آمريكا دچار چالش جدى مى‌كند و از ديگر سو در عرصه جهانى پيامدهاى خسارت‌بارى پديد مى‌آورد كه نگرانى نخبگان آمريكا را برانگيخته است. يكى از مهم‌ترين آثار اين پيامدها كم‌رنگ شدن نقش سنتى آمريكا در رهبرى جهانى است.
 
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *