جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 19 Apr 2024
 
۰

افسردگی چگونه دامن غربی‌ها را گرفت؟

دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۰۴
کد مطلب: 505052
یک نظرسنجی عمومی و جدید در آمریکا نشان می‌دهد تعداد افراد آمریکایی که هیچ دوست نزدیکی ندارند نسبت به سال 1985 افت محسوسی داشته است.
افسردگی چگونه دامن غربی‌ها را گرفت؟
به گزارش جهان نيوز به نقل از صبح نو همچنین بسیاری از کسانی که مورد سؤال قرار گرفته‌اند در پاسخ به این که چند دوست مورد اعتماد دارند، گفته‌اند که هیچ فرد قابل اعتماد در نزدیک آن‌ها نیست. از طرفی میانگین تعداد افرادی که هر آمریکایی با او می‌تواند درباره مسائل مهم صحبت کند و اسرار زندگی خود را به او بگوید از سه نفر به دو نفر کاهش پیدا کرده است. از طرفی این احساس انزوا به شدت در میان افراد زیر 20 سال افزایش پیدا کرده است. نوجوانانی که پیش از این به دلیل تحرک بالا و انرژی زیاد در این سن همیشه به خاطر جنب و جوش زیاد والدین را عاصی کرده بودند و باید هر طور شده آن‌ها را نیمه شب از میان دوستان و باشگاه ورزشی و... به خانه برمی‌گرداندند. دلایل این مسأله چه می‌تواند باشد؟
اولین دلیل این است که انزوا و فردیتی که دیگران را از حوزه خود خارج می‌کند مسری و قابل انتقال است. پژوهشی در سال 2009 که از میان 5 هزار نفر انجام شد نشان می‌دهد که تحقیقات انجام شده روی آن‌ها از سال 1948 ثابت کرده اگر کسی در نزدیک انسان وجود داشته باشد که تمایل به انزوا داشته باشد، آن گاه آن فرد نیز بیشتر تمایل دارد که احساسات اجتماعی خود را کنار گذاشته و میل به انزوا پیدا کند. از این رو کسانی که احساس انزوا نمی‌کنند اگر در کنار منزوی‌ها قرار بگیرند خودشان نیز به بیماری انزوا دچار می‌شوند.
دلیل این مسأله هم به احساسات و واکنش‌های کمتر افراد منزوی به محرک‌های مثبت اجتماعی است که باعث می‌شود پیش از آن که وارد روابط تعهد آور اجتماعی شوند یا با دیگران ارتباط برقرار کنند رو به افسردگی می‌آورند و وارد فاز انزوا می‌شوند.
این مسری بودن انزوا همان طور که دکتر نیکلاس در سال 2009 گفته بود به شدت می‌تواند بر ثبات اجتماعی تأثیر بگذارد و شبکه‌های ارتباطی افراد در اجتماع را تحت تأثیر قرار دهد؛ مانند نخی که از یک لباس بیرون کشیده می‌شود و می‌تواند سرانجام کل لباس را از بین ببرد:«اگر تنها باشید روابط خود را بادیگران قطع می‌کنید و این مسأله به خودی خود می‌تواند باعث انتقال این انزوا به دیگران نیز شود و به همین ترتیب کل جامعه وارد انزوا خواهد شد.»
البته دیگر نیازی به گفتن این نیست که انزوا چگونه می‌تواند بر روح فرد و جامعه اثرات منفی بگذارد و نه تنها بر فرد بلکه بر کل جامعه نیز استرس تحمیل کند. افزایش احتمال به چاقی در زنان، افزایش ریسک ابتلا به حملات قلبی و برخی دیگر از ویروس‌های خطرناک از تأثیرات شناخته شده انزوای اجتماعی است.
اما چرا روند این انزوا و مسری بودن آن به تازگی این قدر شدید شده است؟
در واقع اینترنت وسیله جدیدی است که توانسته به سرایت بیشتر این مسأله کمک شایانی کند. هیچ شکی در این نیست که شیوع انزوا دو سال پس از ساخت اولین کامپیوتر شخصی اپل و 5 سال قبل از اختراع وب نیز بیشتر شده بود پس ایجاد این شبکه اجتماعی بر بستر آن کامپیوتر هاو در دسترس قرار گرفتن شبکه بزرگ اینترنت نیز می‌توانست به شدت آن بیفزاید. خنده دار در این میان، استفاده بیشتر ما از اینترنت برای درآمدن از این باتلاق انزوا و پیامدها منفی آن بر ذهن‌مان است.
ارتباط اجتماعی اکنون دیگر نیازی به تلفن یا ماشین ندارد و تنها با یک کلیک می‌توان کارهای اداری را با دیگران انجام داد یا مشترکاً با رفقا به بازی پرداخت. در واقع اینترنت مانند یک مسکن، در لحظه‌ای که فرد احساس خشم، اضطراب یا انزوای زیادی دارد، می‌تواند به کم کردن آن توسط وصل کردن فرد با دیگران کمک کند؛ اما این شادی‌های آفریده شده توسط نمایشگرهای قابل لمس چندان پایدار نیستند و می‌توانند روابط ما را دچار مرحله‌ای جدیدتر از انزوا کنند.
از زمانی که کتاب بولینگ انزوا در سال 2000 نوشته شد تاکنون اوضاع به شدت بدتر شده است. در واقع به جای شکل گیری یک اجتماع واقعی، مانند بولینگ، فکر می‌کنیم با دیگران در حال تعاملیم، بر خلاف آنچه در بازی فوتبال رخ می‌دهد. بر خلاف رضایت اولیه‌ای که از ارتباط بر بستر اینترنت در انسان شکل می‌گیرد به دلیل سطحی بودن این رابطه سر انجام این تعامل به ناخشنودی می‌انجامد و ماندن در آن محدوده ما را سیراب نمی‌کند.
در واقع همان طور که برخی مطالعات نشان می‌دهد ارتباطات مجازی نمی‌تواند به عنوان جایگزینی برای ارتباطات واقعی مطرح شود. کافی است در کنار خود رایانه‌ای متصل به اینترنت یا گوشی داشته باشید آن گاه با کاهش ارتباط با دنیای واقعی غرق شدن در اینترنت احساس انزوا نیز کاهش پیدا می‌کند. این مسأله را فیلیپ اسلیتر در کتاب جنجال برانگیز خود نیز مطرح کرد.
چنگ زدن به اینترنت در مواقع احساس انزوا دقیقاً مانند گذاشتن سالمندان در خانه سالمندان توسط فرزندانی است که گمان می‌کنند با این کار مشکل پیری و ناتوانی پدران و مادران آن‌ها حل خواهد شد و دیگر نیازی به داشتن عذاب وجدان نخواهد بود. ما به اینترنت پناه می‌بریم تا از انزوا نجات پیدا کنیم و اینترنت، انزوا را با مسکنی خوشمزه در ذهن ما ریشه دارتر می‌کند.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *