اینکه گاهی گفته میشود این بانو حجت بر ائمه علیهم السّلام است، برای این است که در حجیّت، نبوّت یا رسالت یا امامت لازم نیست؛ آنچه که محور حجیّت است، عصمت است. اگر یک انسانی معصوم بود، ما یقین داریم حرف او، فعل او، تقریر او، سکوت او و قیام و قعود او حجّت خداست.
75 روز یا 95 روز بعد از رحلت رسول گرامی نماند. تقریباً وقتی نازل شدن قرآن تمام شد، عمر این بی بی هم تمام شد. او با قرآن نفس میکشید، با قرآن کامل میشد، با قرآن مترقّی بود، با قرآن مأنوس بود. منتها قرآن آمد که بماند، این بی بی هم آمد که بماند. بدنش البتّه رحلت کرده است امّا جان او همچنان زنده است.
او از زمین برنخاست، از آسمان نازل شد و تقریباً همسفر قرآن کریم بود. تا قرآن آیات و سورههایش نازل میشد، این هم روزانه متکامل میشد، ترقّی میکرد. و تا قرآن به پایان رسید، عمر این بی بی هم به پایان رسید؛ ولی برای ابد ماند.
که به حسب ظاهر سنّی است در شرح نهج البلاغه میگوید: تاریخ قبل از طوفان در دسترس نیست. ما نمیتوانیم دربارهٔ قبل از طوفان سخن بگوئیم. ولی از طوفان به بعد تاریخش مدوّن است. تاریخ کافران، تاریخ مسیحیها، تاریخ زرتشتیان، تاریخ یهودیان، تاریخ مسلمانها. تاریخ مردان با دین، تاریخ مردان بی دین، همه مشخص است. نه در بین بی دینها مردی به بزرگی علی آمد، نه در بین یهودیها، نه در بین مسیحیها، نه در بین زرتشتیها مردی به بزرگی علی آمد! بعد هم میگوید: ما علی را از منظر جهانی میبینیم، از نظر انسانی میبینیم؛ کاری کرد که نه مسلمان کرد، نه یهودی، نه مسیحی، نه زرتشت، نه بی دین کرد، نه با دین. علی، علی است. و این علی هم سنگ و هم طراز فاطمه است. اگر کسی خواست ببیند فاطمه چه قدر مقام دارد، باید بگوید: همتای علی است.
تشکر