پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
 
۰

ترامپ یا رسانه های آمریکایی؛ دروغگو کیست؟

چهارشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۰۱
کد مطلب: 499790
اینکه برخی استفاده ترامپ از شبکه های اجتماعی به جای رسانه های کلاسیک را تحولی به سمت شفاف تر شدن مسیر ارتباط با مخاطبان دانستند زمانی اعتبارش کم رنگ تر شد که او در توئیتر خود، با زبان گلایه از رسانه‌های آمریکا نوشت.
ترامپ یا رسانه های آمریکایی؛ دروغگو کیست؟
به گزارش رصد، «ساکت باش! بی ادبی نکن! شما یک سازمان خبری جعلی هستید». کمتر سیاستمداری به خودش جرأت می دهد این جملات را در کنفرانس خبری علیه یک رسانه به کار ببرد، اما ترامپ که نشان داده در چارچوب پیش بینی های معمول نمی گنجد در سخنرانی رسمی اش و چند روز مانده به انتقال دولت، خطاب به خبرنگار سی ان ان این جمله ها را با لحنی ناشایست تکرار کرد.

او پیش از این نیز چنین ادبیاتی را به کار برده بود، زمانی که در برج معروفش با  مدیران رسانه ها جلسه ای را ترتیب داده و چند بار خطاب به آن ها گفته بود: «ما در سالنی پر از آدم های دروغگو هستیم...»

پدیده ترامپ در همه ابعادش تعجب برانگیز است. شاید بتوان برای رفتار و گفتار خارج از عرف او دلایلی هم تراشید؛ اما نمی توان این واقعیت را نادیده گرفت که او نماینده عصبانیت جامعه آمریکایی از وضعیت موجود است. این خشم نه تنها در آمریکا بلکه در مناطق دیگر جهان نیز کم کم خود را نشان می دهد و همین منطقِ خشمگین بروز یافته است که فریادها و ناسزاهای ترامپ را در محافل رسمی برای مردم شنیدنی کرده است؛ آن ها برای همین ناسزاها و متلک ها به ساختار موجود هورا می کشند و ترامپ نیز در میان این تشویق ها رئیس جمهور آمریکا شده است!

انتقاد از رسانه ها و شبکه های تلویزیونی سابقه طولانی دارد؛ از انتقادات آکادمیک نظریه پردازان مکتب فرانکفورت گرفته تا طرح «امپریالیسم خبری» توسط رئیس جمهور فنلاند در نشست سال 1971 یونسکو. اما همه این انتقادات هرچند با رویکردهای رادیکالی نیز همراه بوده اند اما یک نقطه را هدف می گرفتند: «شکست هژمونی و سلطه رسانه ها در مهار فرهنگ نوین جهانی» آن ها نگران فرهنگ توده بودند که با ابزارهای تکنولوژیک و تکنیک های رسانه ای هر روز شکل تازه ای می گیرد. در واقع طرح این مفاهیم شورش علیه سلطه رسانه هایی بود که افکار عمومی را با سیاست های مالکان خود تنظیم و به بازی می گرفتند.

 تصور اینکه فردی مانند ترامپ نماینده چنین شورشی علیه ساختارهای موجود باشد، از آن جهت مشکل است که به نظر می رسد او تنها موج سوار خوبی برای این انتقادها و مطالبه ها بوده است. زمانی که همه رسانه های رسمی و بنگاه های خبری علیه او می نوشتند و برنامه سازی می کردند طبیعی ترین رفتار ممکن انتقاد از آن ها بود. رفتاری که باز هم در چارچوب منافع او تحلیل می شود!

نباید از یاد برد که فریادهای خشم آلود و ناسزاهای سیاستمداران به رسانه ها هرچقدر هم تند باشد درنهایت در حوزه سیاست آن ها تعریف می شود و اتفاقا این رفتارها و گفتارها به هر میزان نامتعارف تر باشند، مشکوک تر به نظر می رسند!

تجربه ترامپ تازه برای افکار عمومی آغاز شده است اما نوع مواجهه او با رسانه ها درصورتی که به تقویت رویکردهای انتقادی و گسترش آن بینجامد می تواند به نفع جریان انتقادی تمام شود. در دوره ای که مسئولیت اجتماعی رسانه ها زیر سایه منافع جریان ها و مالکان سیاسی آن ها قرار گرفته مخاطبان با ضعف سواد رسانه ای، آسیب پذیرتر شده اند و بازی های پیچیده تری با افکار عمومی می شود.

 اینکه برخی استفاده ترامپ از شبکه های اجتماعی به جای رسانه های کلاسیک را تحولی به سمت شفاف تر شدن مسیر ارتباط با مخاطبان دانستند زمانی اعتبارش کم رنگ تر شد که او در توئیتر خود، با زبان گلایه از رسانه‌های آمریکا نوشت: «اگر رسانه‌ها من را به دقت و محترمانه پوشش می‌دادند، من دلیل بسیار کمتری برای رجوع به توئیتر می داشتم!»
 
 
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *