همسر "عمو حسن"قصه می گفت: قبل از ازدواج یک بار ایشان از ناحیه کمر ترکش خورد و من خدا خدا می کردم که فقط شهید نشود. حتی اگر قطع نخاع هم بشود خودم تا آخر عمر پرستاری او را می کنم.
الگوی یک خانواده خوشبخت را اینجا ببینید؛
ماجرای جانبازی که "موجی" شد تا دیگران موج سواری کنند/ زندگی خوشبخت "عمو حسن" +فیلم
4 مرداد 1393 ساعت 13:24
همسر "عمو حسن"قصه می گفت: قبل از ازدواج یک بار ایشان از ناحیه کمر ترکش خورد و من خدا خدا می کردم که فقط شهید نشود. حتی اگر قطع نخاع هم بشود خودم تا آخر عمر پرستاری او را می کنم.
گروه فرهنگی جهان نیوز - علی ستودهنیا: عجب حکایتی است ماجرای کسانی که عاشقانه به میدان حق علیه باطل رفتند، عاشقانه جنگیدند و حالا درد و رنج جانبازی را پس از سالها به دوش میکشند و همچنان ذکر و تسبیح خدا از زبانشان جدا نمیشود.
برنامه روز گذشته "ماه عسل" با حضور خانواده جانبازی بود که پس از سالها درد و رنج و مشقت جانبازی، همچنان عاشقانه در کنار یکدیگر زندگی می کردند. ماجرای مادری که ۲ شهید و یک جانباز را هدیه کرده و خود خواهر ۲ شهید بود. ماجرای همسری که با اینکه میدانست "عمو حسن" قصه را "موج انفجار" گرفته، حاضر به ازدواج با وی شده بود. همسری که میگفت: من ۱۳ ساله بودم و میخواستم با "حسن" ازدواج کنم. من را به دادسرا بردند و گفتند ممکن است جانباز شود. ممکن است شهید شود و هزاران اتفاق دیگر بیفتد و من گفتم میخواهم با وی ازدواج کنم. ماجرای فرزندانی که از کودکی با درد و رنج پدر زندگی کردند و پدر متفاوتی را نسبت به سایر همسالان خود تجربه کردند.
همسر "عمو حسن" قصه میگفت: قبل از ازدواج یک بار ایشان از ناحیه کمر ترکش خورد و من خدا خدا می کردم که فقط شهید نشود. حتی اگر قطع نخاع هم بشود خودم تا آخر عمر پرستاری او را می کنم.
کد مطلب: 372244