پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 25 Apr 2024
 
۱۰
۱۰
معاون فرهنگی وزیر ارشاد دولت نهم در گفت‌وگو با جهان‌نیوز:

دعوت از شاعر هتاک نشانه اعتدال نیست/ شعار بیطرفی فرهنگی از سوی دولت خطرناک است

برخی افراد بی هنر با هنجارشکنی خود را مطرح می کنند
شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۰۵:۳۲
کد مطلب: 362672
دعوت از شاعر هتاک نشانه اعتدال نیست ... برگزاری نمایشگاه آثار صادق هدایت برای جلب پرستیژ بود ... برخی در حوزه ادبیات آب به آسیاب دشمن می ریزند ... در کشوری که دشمن رسمی دارد باید نظارت باشد
دعوت از شاعر هتاک نشانه اعتدال نیست/ شعار بیطرفی فرهنگی از سوی دولت خطرناک است
گروه فرهنگی جهان نيوز ـ "محسن پرویز" از جمله نویسندگانی است که در دولت نهم به سمت معاون فرهنگی وزیر ارشاد منصوب شد و دوران مسؤولیتش تا دولت دهم هم ادامه داشت اما پس از چندی از سمتش کنار رفت تا مسؤولیت معاونت فرهنگی را به بهمن دری بسپارد. با توجه به نامگذاری شعار سال با وی به گفتگو نشستیم. هر چند هدف بحث، اوضاع فرهنگی کشور در دولتهای مختلف بود اما در کنار بررسی رخدادهای فرهنگی در زمان حضورش در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دیدگاه هایش درباره اتفاقات فرهنگی در دولت یازدهم از جمله دعوت از شاعر هتاک به جشنواره شعر فجر، عدم حضور رهبر معظم انقلاب در نمایشگاه کتاب امسال و برگزاری نمایشگاه آثار صادق هدایت را جویا شدیم.

چندی پیش جشنواره شعر فجر به پایان رسید. به نظر شما کدام جریان مسیر جشنواره شعر فجر امسال را تغییر داد؟

از حوزه شعر شروع کردید. من مختصری درباره جشنواره شعر فجر عرض کنم. جای جشنواره شعر فجر خالی بود. شعر و داستان به عنوان دو هنر مکتوب بسیار تاثیرگذارند. درباره جشنواره شعر فجر باید بگویم با همتی که صورت گرفت و آقای قزوه پیگیری می کردند دبیرخانه آن در زمان دولت نهم تشکیل شد و جشنواره آن راه اندازی شد. همیشه آدمهایی هستند که علاقه دارند بگویند ما آدم معتدلی هستیم و گرایشهای تندروانه به این طرف و آن طرف هم نداریم. قضاوت اینکه چقدر با اعتدال رفتار می شود با آدمهایی است که از بیرون نگاه می کنند. آقای قزوه آدم متعادلی است و تقریبا مقبول است. البته ممکن است عده ای او را تندرو بدانند و برخی کندرو. قزوه تلاشش در آن دوره ها این بود کسانی از افرادی که در خدمت انقلاب هستند از این دایره بیرون نمانند.

دعوت از شاعر هتاک نشانه اعتدال نیست


تعریف درست خط اعتدال وقتی صورت می گیرد که دیوارهای طرفین را تعریف کرده باشیم. وقتی آمدیم این دیواره ها و خطوط قرمز را آنقدر آنطرف ببریم که شاعری که به امام توهین کرده را دعوت کنیم، یعنی ما خط اعتدال را کیلومترها آنطرف تر تعریف کرده ایم. اگر خط قرمز را جایی تعریف کردیم و گفتیم خط قرمز ما جایی است که کسی که به امام توهین کرده است در این خط قرمز جایی ندارد، آنگاه اعتدال را به گونه ای دیگر تعریف کرده ایم.

در دوران مسئولیت بنده اعضای شورای سیاستگذاری، افرادی بودند با نگاه های مختلف سیاسی و خط قرمز هم انقلاب و جمهوری اسلامی بود. افرادی که به اصلاح طلبان و اصولگرایان نزدیک یا افراد مستقل بودند در این شوراها وجود داشتند و تعریف ما هم از اعتدال این بود و کسانی که معاند بودن آنها با نظام ثابت شده بود در این دایره جایی نداشتند. حتی بعد از فتنه در جشنواره ای که برگزار شد از همه طیفهای سیاسی دعوت انجام شد. حالا ممکن است عده ای خودشان دعوت را نپذیرفته باشند.

شعار بیطرفی از سوی دولت خطرناک است/دولت باید طرفدار جمهوری اسلامی باشد

اما در جشنواره ای که در دولت یازدهم تشکیل شد با اما و اگرهایی همراه بود و با دعوت از شاعر هتاک جشنواره کلید خورد. این اما و اگرها علاقه مندان به نظام را کمی نگران کرد و ادامه اتفاقات هم نشان داد که این اما و اگرها بی مورد نبوده است. تعریفی که از این مقوله صورت می گیرد یک مقداری نیاز به بازنگری دارد. اگر قرار باشد دولت شعار بی طرفی در حوزه فرهنگ سر دهد و البته الان این کار را انجام می دهد، بسیار خطرناک است. اتفاقا لازم است در حوزه فرهنگ، دولت، طرف جمهوری اسلامی باشد نه بی طرف. دولت جمهوری اسلامی باید طرفدار جمهوری اسلامی باشد نه بی طرف. اصلا بی طرفی معنی پیدا نمی کند.

کارگزاران جمهوری اسلامی ایران باید در خدمت نظام باشند چه بخواهند و چه نخواهند. اگر کسی که کارگزار نظام جمهوری اسلامی است و نمی خواهد بگوید که کارگزار نظام اسلامی است نباید مسئولیت قبول کند. کسی که مسئولیت قبول می کند پیشاپیش تایید کرده و قسم خورده که وفادار به آرمانها و اندیشه های امام و پیرو دستورات رهبر معظم انقلاب باشد و از کیان آن محافظت کند. وقتی ما اظهار بی طرفی می کنیم در واقع طرف دشمن را گرفته ایم و بی طرفی معنا نمی دهد. البته خیلی اتفاقاتی که در حوزه شعر می افتد مانند شعرخوانی افراد مختلف و... اقدامات مثبتی است که با رفتن و آمدن دولتها می تواند دستخوش تغییر نشود.

https://cdn.jahannews.com/images/docs/files/000362/nf00362672-1.jpg

با توجه به اینکه در قانون اساسی ما تعریف مشخصی برای حوزه فرهنگ داریم و سیاستگذاریهای کلان تکلیف اوضاع فرهنگی را مشخص کرده است، با این حال به نظر می رسد با آمدن و رفتن دولتها سلیقه ها جای سیاستها را گرفته است.

انحراف از مسیر اصلی در همه دولتها ممکن است در مقاطع زمانی اتفاق افتاده باشد و فقط مربوط به این دولت نیست و در دولت آقای احمدی نژاد هم بوده است. خیلی وقتها افراد ناظر بودند و به خاطر مسائل سیاسی سکوت می کردند. گاهی هم عده ای انتقاد می کردند. استنباط من این است که اگر نظارت مردم بر رخدادهای فرهنگی را داشته باشیم جلوی بسیاری از انحرافات گرفته می شود.

سیستمهای نظارتی اشکال دارد/سیستمهای نظارتی بگونه ای نیست که اجازه انحراف ندهد

در حال حاضر مشکل کشور ما سیستمهای نظارتی ماست. سیستم نظارتی ما بالاخره کار خودش را می کند اما متاسفانه بعد از وقوع جرم است. یعنی سیستمهای نظارتی ما بگونه ای نیست که اجازه انحراف ندهد. متاسفانه در حوزه فرهنگ این مسئله به شدت وجود دارد و سیستمهای نظارتی ما به موقع عمل نمی کنند. فیلمی نمایش داده می شود یا کتابی منتشر می شود بعد می رویم و جلوی آن را می گیریم. این متاسفانه در دولتهای مختلف به طرق مختلف وجود داشته است و نظارت مردمی باعث شده است که بسیاری از این اتفاقات ناگوار نیفتد.

در زمانی که شما در وزارت ارشاد مسئولیت داشتید و در واقع پس از استعفای شما عنوان کردند لیستی از کتابهای توقیفی وجود دارد که شما اجازه انتشار نداده اید! البته درباره این بحث قبلا هم صحبت کرده اید اما می خواهیم ابعاد این اتفاق بار دیگر روشن شود چرا که بحث توقیف در حوزه کتاب تعریف مشخصی دارد.

توقیف 285 کتاب دروغ بود/هیچگاه فهرستی منتشر نشد

این دروغ و یک بلوف تبلیغاتی بود. ببینید یک هفته بعد از اینکه من مسئولیت را واگذار کردم وزارتخانه یک اطلاعیه داد و گفت ۲۸۵ کتاب از توقیف خارج شد که البته واژه توقیف بار قضایی دارد و در واقع منظورشان این بوده که ۲۸۵ کتاب مجوز نداشته و ما مجوز انتشار دادیم که این هم دروغ است. هیچگاه فهرستی منتشر نشد و بیشتر بلوف تبلیغاتی بود تا یک وجهه ای درست کنند و این جزء همان انحرافات است.

فکر می کنند اگر ضوابط را زیر پا بگذارند یک وجهه ای برای خودشان پیدا کرده اند

متصدیان فرهنگی فکر می کنند اگر بگویند ما ضوابط را زیر پا گذاشتیم یک وجهه ای برای خودشان پیدا کرده اند. حالا پیش چه کسی؟! مردم مومن و معتقد به نظام جمهوری اسلامی ایران که خوشحال نمی شوند مسئولین ضوابط را زیر پا بگذارند. در واقع افرادی که مخالف و معاند نظام هستند از این مسئله خوشحال می شوند و سیستم نظارتی ما باید دست بکار شود و چنین کسانی که در پی خشنودی این افراد حرف می زنند یقه شان را بگیرد نه بعد از آن.

من بعد از این جریان نامه نوشتم و گفتم که بنده مسئولیت این مجموعه را داشتم این کتابهایی که مدعی توقیف هستند یا خلاف ضوابط توقیف شده که مسئول اداره کتاب باید پاسخگو باشد و یا اینکه خلاف ضوابط نبوده که خب پس چرا خلاف ضوابط مجوز انتشار می دید.

این مسئله از اصل دروغ بوده چرا که اساسا مسئولان آن اداره و کارشناسان آن اصلا تغییر نکرده بودند. این فقط یک بلوف تبلیغاتی بود و انحرافات فرهنگی بود که در مدیریت ما اتفاق می افتد و تا زمانی که بازخواستی وجود نداشته باشد، افراد برای خوشایند برخی هر حرفی را می زنند و چون می دانند و اطمینان خاطر هم دارند که پیگیری نمی شود و نظارتی هم وجود ندارد ادامه هم می دهند.

بحث ممنوع القلم‌ها هم برای خوشایند همین افراد وجود داشت یا نه واقعا لیست ممنوع القلمی هم داشتیم. چون آقای رئیس جمهور در سخنرانی‌های مختلف چنین واژه ای را مطرح کردند.

عملکرد دولت دهم باعث مطرح شدن بحث امنیتی در حوزه فرهنگ از سوی آقای روحانی شد

در دوره ای که من مسئولیت داشتم چیزی تحت عنوان ممنوع القلم نداشتیم چه کتبی و چه شفاهی. ما به عنوان وزارت ارشاد چنین فهرستی نداشتیم و در زمان آقای صفار هرندی چنین مسئله ای وجود نداشت. اصلا چنین چیزی وجود نداشت. اتفاقی که افتاد و باعث شد یک موضوع انحرافی این چنینی مطرح شود، مربوط به عملکرد دولت دهم بود و منجر به یک فکر منحرف در ابتدای کار در دولت فعلی شد. آقای رئیس جمهور و دیگران عنوان کردند در حوزه فرهنگ نگاه امنیتی و مسایلی از این دست در حوزه فرهنگ نباشد که البته ما هم معتقدیم؛ هر چند بعد تفسیرهایی صورت گرفت.

جانشین بنده در معاونت فرهنگی وزارت ارشاد از ستاد مبارزه با قاچاق کالا آمد

دیدیم یک جایی کسی گفت کتاب من مجوز انتشار نگرفته پس منظور رئیس جمهور من بوده ام! خب کسی کتابی نوشته و خلاف ضوابط قانونی بوده این که ممنوع القلم نمی شود جالب اینکه کتاب دیگر فرد مجوز گرفته است! نمی شود که در یک زمان فرد ممنوع القلم باشد و کتابش هم مجوز بگیرد! بحث دیگری هم مطرح بود که باعث این انحراف شد این بود که در زمان آقای حسینی کسانی برای معاونت فرهنگی انتخاب شدند که خارج از حوزه فرهنگ بودند. فردی که پس از من آمد از ستاد مبارزه با قاچاق کالا آمد و بعد از ایشان هم فردی آمد که مدیر حراست بود. شاید فرد مذکور در مدیریت توانایی ویژه در حوزه کاری خودش داشته باشد، اما این توانایی در حوزه مدیریت فرهنگی به کار نیاید و آن موقع انعکاس بعدی پیدا می کند.

این بحث امنیتی حداقل در دوره ما اتفاق نیفتاد. اوج اتفاقی که در زمان مدیریت بنده درباره نمایشگاه اتفاق افتاد ما با گفتگو حل کردیم و اصلا پای نیروهای امنیتی به ماجرا وارد نشد. البته ۲ نگاه درباره این مسئله وجود دارد یکی مدیرانی که برای این بخش انتخاب شده بودند و دومی البته حدس می زنم شاید توافقی باشد که در دولت دهم با نهادهای دیگر انجام داده باشند البته فکر می کنم منظور رئیس جمهور خارج از حوزه وزارت ارشاد بود.

به نظر می رسد مسیری که انقلاب برای حوزه ادبیات تعریف کرده در حال انحراف است.

حرف اهالی فرهنگ در آثارشان است. بر عکس در حوزه سیاست حرفهایشان در سخنرانی هایشان است و نوع نگاه آنها از این طریق مشخص می شود. نباید نگاهمان معطوف به چیزهای دیگر شود.

در حوزه فرهنگ باید به اثر فرد نگاه کنیم نه خود فرد

ممکن است داستان نویسی حرفهای زیبایی بزند اما وقتی داستانش را می خوانیم می بینیم که از این حرفها خبری نیست. در حوزه فرهنگ بیشتر از اینکه روی آدمها متمرکز شویم باید روی آثار متمرکز شویم. افراد سیاسی که وارد حوزه فرهنگ می شوند و می خواهند نگاه سیاسی خود را تحمیل کنند ممکن است فقط برای مدت کوتاهی آن هم به دلیل موقعیت و پولی که دارند بمانند اما بعد از مدتی از عرصه خارج می شوند.

در جریانات ادبی برخی افراد بی هنر با هنجارشکنی می خواهند خود را مطرح کنند

در جریانات ادبی هم که ما شاهد آن هستیم مثل گذشته بعضی آدمها را می بینیم که ممکن است هنری داشته باشند و سعی می کنند انحراف در آثارشان ایجاد کنند و برخی آدمهای بی هنر هم داریم که سعی می کنند با تمسک به هنجارشکنی در حوزه های مختلف خودشان را مطرح کنند. این در همه جا هست و فکر نمی کنم خطر بزرگی باشد که بخواهیم به آن بپردازیم.

با توجه به اینکه بحث نظارت در قانون اساسی تعریف شده است به نظر شما دیدگاه آقای رئیس جمهور درباره نظارت قابل تفسیر است؟

من مخالف نیستم اگر قانون اجازه دهد. یعنی اگر ما بتوانیم قانون را به گونه ای تدوین کنیم که طبق قانون در کنار اینکه خطوط قرمز را حفظ می کنیم، اجازه مداخله بیگانگان را در مسائل کشور نمی دهیم، آنگاه نظارت هم نکنیم من می گویم خوب است اما این در مرحله تئوری است آیا عملی هم می شود؟! من به عنوان یک کارشناس می گویم هرگز نمی شود.

کشوری که دشمن رسمی دارد که برای انحراف فرهنگی پول هزینه می کنند نمی تواند نظارت نکند

کشور و جامعه ای که دشمن دارد و دشمنان رسمی دارد، یعنی رسما می گویند ما اینقدر پول برای براندازی جمهوری اسلامی هزینه می کنیم باید هوشیار باشد و حواسش باشد که این پول کجاها دارد هزینه می شود؟ بالاخره یک جاهایی هزینه می شود!

در حوزه ادبیات هم سرمایه گذاری شده است؟

صد درصد. ما رد پای این قضیه را در جاهای مختلف می بینیم. در همه جاها هم وجود دارد. شاید پرداختن به جزئیات این مسئله خیلی به صلاح نباشد. ولی کلیت آن این است که همه ما عقل و شعور و درک داریم. وقتی دشمن می گوید این پول را امسال می خواهم هزینه کنم، سال بعد هم می آید و می گوید این پول را هزینه کردم! خب کجاها این اتفاق افتاده و سرمایه گذاری شده است؟ ما خودمان باید فکر کنیم که کجاها اتفاق افتاده است. دشمن از کجاها رخنه می کند.

انتشار کاریکاتور برای زیر سئوال بردن یک قوم در یک روزنامه، در روز تعطیل برای اختلال در کشور


من ۲-۳ موردش را ذکر می کنم. جامعه
برخی افراد که در مدیریتهای جزیی قرار می گیرند می خواهند یک پرستیژ برای خودشان در نظر بگیرند و می خواهند کار متفاوت انجام دهند و بعضی افراد علاقه مندند که سرنوشت مادی خودشان را به سرنوشت جمهوری اسلامی پیوند نزنند. این موجب می شود وقتی در مسند مدیریت قرار می گیرند هر چند پذیرفتند که مدیر جمهوری اسلامی باشند اما سعی می کنند خود را غیر وابسته نشان دهند
ما از اقوام مختلف تشکیل شده است یکی از راه های نفوذ دشمن قطعا مسایل قومی است. وقتی کاریکاتوری به تلویح ممکن است یک قومی را زیر سؤال ببرد در یک روزنامه ای در روز تعطیل منتشر و منجر به التهابات و جریاناتی در یک بخش کشور می شود، این یعنی فضا برای اغتشاش و اختلال در کشور باز است.

https://cdn.jahannews.com/images/docs/files/000362/nf00362672-2.jpg

وقتی می بینیم جوانان ما را برای انحرافات فکری و جنسی هدف قرار می دهند باید جلوی این قضیه را بگیریم. اینها می شود خطوط قرمزی که وجود دارد. حالا ممکن است برخی خوشبینانه نگاه کنند و بگویند ما این را کنترل می کنیم! خب بیایید کنترل کنید اگر می توانید. اما تا زمانی که ضوابط قانونی می گوید، ضوابط پیش از چاپ باید رعایت شود قاعدتا همه مکلف به رعایت آن هستند.

اگر اهالی فرهنگ فهیم‌اند و نیاز به نظارت ندارند، پزشکان و بانکداران و خودروسازان هم فهیم‌اند و نظارت نمی خواهند

نکته دوم اینکه ما در کشورمان در حوزه های مختلف متفاوت عمل می کنیم. این به کشور لطمه وارد می کند. چرا ما تلاش می کنیم بگوییم اهالی فرهنگ آدمهای فهیمی هستند و نیاز به نظارت نداریم؟ مگر اهالی اقتصاد افراد نفهمی هستند؟! امسال دولت نرخ سود بانکی را یکسان کرد مگر این افراد نفهم هستند که مداخله کرد؟ اگر در حوزه فرهنگ نظارت نمی خواهد، بر بانکها هم نظارت نکنیم، بر خودروسازها نظارت نکنیم اینها هم آدمهای فهمیده ای هستند. هفته پیش برای پزشکان هم ویزیت تعیین کردند. مگر پزشکان فهیم نیستند؟! ما باید همه حوزه ها را در کنار هم نگاه کنیم. حوزه هایی که حساسیت بیشتر دارند را باید اتفاقا با حساسیت بیشتر هم نظارت کنیم.

با توجه به این دیدگاهی که شما در حوزه فرهنگ دارید، پس از اختلافاتی که پیدا کردید آیا شخص رئیس جمهور از شما حمایتی کردند؟ و اصولا ایشان نگاه فرهنگی شما را قبول داشتند؟

دولت نهم در حوزه فرهنگ نگاه استراتژیک داشت اما در دولت دهم اینگونه نبود

من خیلی علاقه ندارم وارد آن دوران شوم اما چند نکته برجسته دارم. اول اینکه بنده احساس می کردم خودم نباید این مسئولیت را ترک کنم. یک بار دیگر هم گفته ام که شاید من نزدیک ۱۳-۱۴ بار می خواستم استعفا دهم اما با مشورتهای مختلف استعفا ندادم. تصور خودم این بود که یک استراتژی در دوران وزارت آقای صفار وجود داشت، البته کاری به موفقیت یا عدم موفقیت آن ندارم اما این استراتژی وجود داشت، در جهت احیای فرهنگ انقلاب. فعالانه هم عمل می کرد. حالا موانع و توان و مدیریت و... در موفقیت و یا عدم موفقیت آن تاثیر داشت که محل صحبت بسیار است اما نگاه استراتژیک در دولت نهم در وزارت ارشاد وجود داشت اما در دولت دهم عکس آن بود و اصلا نگاه استراتژیک نداشت.

در دولت دهم خیلی علاقمند به ادامه همکاری نبودم و وقتی خلاص شدم احساس راحتی کردم

آقای احمدی نژاد از ابتدا از لحاظ نگاه فرهنگی متفاوت از آن بود. خب این تنشی که ممکن بود در دولت اتفاق بیفتد منجر به این شد که نگاه آقای صفار از وزارتخانه حذف شود. من خودم در دولت دهم خیلی علاقمند به ادامه همکاری نبودم و وقتی خلاص شدم واقعا از لحاظ شخصی احساس راحتی کردم.

حوزه وزارت فرهنگ و ارشاد در این دوران در بیشتر جاها لطمه خورد و بسیاری از برنامه هایی که ریخته شده بود یا متوقف شد یا سعی شد که از بین برود

اما متاسفانه حوزه وزارت فرهنگ و ارشاد در این دوران در بیشتر جاها لطمه خورد و بسیاری از برنامه هایی که ریخته شده بود یا متوقف شد یا سعی شد که از بین برود و اگر هم جاهایی توفیق پیدا نکردند که کارها را از بین ببرند، عدم توانایی مدیریتی شان بود! وگرنه آمده بودند که همه اقدامات مثبت را از بین ببرند و نگاه جدیدی حاکم شود.

در دولت دهم برنامه استراتژیک از بین رفت. از هم گسیختگی در جاهای مختلف دیدید. اگر اتفاق مخربی ایجاد نشد اتفاق مثبتی هم شکل نگرفت. البته آقای حسینی هم شاید فرد مطلوب نگاه مخالف نبود. بعضی مدیران ما در سطح کلان تصور می کنند که باید امور را مدیریت کنند. این اشتباه است بلکه باید رهبری کنند. این دو را عموما اشتباه می گیرند. در صورتی که مدیر موفق کسی است که رهبر خوبی باشد. وقتی ما کسی را انتخاب می کنیم و مدیرانی را انتخاب می کنیم که فکر می کنیم می تواند خوب مدیریت کند این اشتباه است. وقتی من مدیری باشم که توصیه پذیر باشم این مشکل ساز است.

به نظرم در دولت دهم تلاش می شد که مدیریت شود تا اینکه رهبری شود. حتی در بخشهای خرد هم این اتفاق می افتاد. افراد موفق در نظام جمهوری اسلامی کسانی هستند که بتوانند پروژه های محکم و استوار طراحی کنند که متاسفانه نداشتیم. در زمان آقای حسینی جشنواره ها ادامه پیدا کرد. شما اگر یادتان باشد در جشنواره آل احمد مشکلاتی پیش آمد که معلوم شد مداخلاتی در داوری ها پیش آمد. و آن خبرهای دروغی که در رسانه ها پیش آمد باعث خوشحالی رسانه های ضد انقلاب شد و باعث سوء استفاده هم شد و گفتند دیدید ما گفتیم اینها کتاب توقیف می کنند این هم نشانه اش.

امسال رهبرمعظم انقلاب به نمایشگاه کتاب نرفتند آن هم در سالی که به نام فرهنگ از سوی ایشان نامگذاری شده است. برخی می گویند وضعیت نمایشگاه دلیلی بر عدم حضور ایشان بوده و برخی مسایل دیگر را مطرح می کنند .شما چه نظری دارید؟

نمایشگاه امسال از نمایشگاه سال گذشته و ۲ سال پیش هم بهتر بود


بحث نمایشگاه را با عدم حضور رهبر معظم انقلاب باید جدا کنیم. به نظر من نمایشگاه امسال مثل نمایشگاه سالهای گذشته بود. عزمی به اینکه بخواهد یک جریان انحراف فرهنگی در نمایشگاه فعال شود اصلا ندیدم و تصورم این است، کسانی که در نمایشگاه زحمت کشیده بودند نگاهشان خدمت به نظام جمهوری اسلامی بود. مثل سالهای پیش. حتی می توانم بگویم از نمایشگاه سال گذشته و ۲ سال پیش هم بهتر بود.

اینکه بگوییم آقا به نمایشگاه نیامدند برای اینکه قبول نداشتند این نوعی جفا به برگزارکنندگان نمایشگاه است و فکر می‌کنم تفسیر غلطی است. آنچه من می‌فهمم این است که نشانه هایی که ما عنوان می کنیم مبنی بر رضایتمندی و یا عدم رضایت (که این هم باز محل تامل است و بهتر است تفسیر نکنیم) و مربوط به برداشت‌های خودمان است، این معطوف به اقدامات دیگر فرهنگی است نه خود نمایشگاه.

به نظر می‌رسد به حوزه‌هایی که باید توجه شود کم توجهی می‌شود و این شاید دلیل بر نیامدن ایشان بود

اگر هم بخواهیم نسبت بدهیم باید بدانیم که مربوط به بد بودن نمایشگاه نیست بلکه به نظر می رسد به حوزه هایی که باید توجه شود کم توجهی می شود و این شاید دلیل بر نیامدن ایشان بود. البته ایشان در برخی دوره های دیگر نیز به نمایشگاه نیامدند. در دوره بنده ایشان در یک دوره به دلیل سفر نیامدند و در دوره آقای مهاجرانی به دلیل عدم رضایتمندی نیامدند. اما قویا می گویم که نیامدن ایشان ربطی به نمایشگاه نداشت. البته نمایشگاه نواقصی هم داشت مانند دوره های گذشته و نقاط قوتی نیز داشت.

رهبر معظم انقلاب همیشه نسبت به حوزه فرهنگ دغدغه دارند. اما به نظر می رسد اوضاع فرهنگی کشور در شرایط نابسامانی به سر می برد که ایشان امسال را به نام فرهنگ نامگذاری کردند.

به نظر من نامگذاری امسال هم یادآوری بوده است که اقتصاد در کنار فرهنگ درست است

من نگاهم یک مقدار متفاوت است. من می گویم ایشان هوشمندانه از یک اتفاق پیشگیری کردند. چند سالی است اقتصاد محور سال است و به نظر می رسد شاید در بعضی افراد (دست اندرکاران) این غفلت ایجاد شده باشد که اقتصاد محور اصلی کشور است که البته این اشتباه نیست اما باید توجه داشته باشیم که فرهنگ بستر همه این فعالیتها است و نباید فرهنگ را فراموش کنیم. به نظر من نامگذاری امسال هم یادآوری بوده است که اقتصاد در کنار فرهنگ درست است. و اگر بخواهیم در حوزه اقتصاد فعالیت کنیم و موفق شویم باید حوزه فرهنگ را جدی بگیریم

برگزاری نمایشگاه صادق هدایت در دولت یازدهم برای اولین بار اتفاق افتاد که به نظر می رسد نوعی جذب نیرو است. در صورتی که آقای صالحی معاون فرهنگی فردی انقلابی و حزب اللهی است. به نظر می رسد جریانی دیگر در معاونت فرهنگی وزارت ارشاد غالب است.

ما یکسری آدم‌ها را داریم که علاقه مندند یک چهره‌هایی را مطرح کنند که نماد ضد مذهب است


به هر حال ما یکسری آدمها را داریم که علاقه مندند یک چهره هایی را مطرح کنند که نماد ضد مذهب است و چون جمهوری اسلامی با اسلام و رهبری مذهبی پیوند خورده است، طرح چهره هایی که مواضع ضد مذهبی دارند حرکاتی است علیه جمهوری اسلامی و افراد هم باید هوشمند باشند و جلوی جریان بایستند.

طرح چهره‌های ضد مذهبی در گذشته هم وجود داشته و در واقع یکی از روش‌های دشمن و نفوذ دشمن از این راه است

آقای صالحی فردی علاقه مند و متعهد است و نگاهش قطعا اینگونه نیست که بخواهد فرهنگ ضد مذهبی را ترویج کند اما در این رهگذر شلوغ که ما شعارهایی می دهیم! شاید اتفاقات اینجوری هم بیفتد که البته طرح چهره های ضد مذهبی در گذشته هم وجود داشته و در واقع یکی از روشهای دشمن و نفوذ دشمن از این راه است. کسانی هم که این را دامن می زنند آب به آسیاب دشمن می ریزند.

چند وقتی است جریانی موسوم به شعر مستقل خودنمایی می کند تا جایی که برای جشنواره شعر فجر شرایط تعیین می کنند. این افراد چه کسانی هستند؟

ما اساسا چیزی به نام جریان شعر مستقل و غیر مستقل نداریم. بعضی افراد کسانی که علاقه مند به انقلاب هستند را متهم می کنند به شاعر دولتی و در مقابل آن جریان شعری مستقل تعریف می کنند. یعنی آن شاعر مستقل از منابع جمهوری اسلامی دریافتی ندارد یا از خارج از کشور پول می گیرند. یا منظورشان این است که کارمند دولت است که خب طبیعی است برخی بخش خصوصی کار می کنند و بخشی کارمند دولت هستند. از نگاه اغیار هر کس در خدمت جمهوری اسلامی است و هر کس از لحاظ اعتقادی در خدمت جمهوری اسلامی است هنرمند یا نویسنده و یا شاعر او را حکومتی می دانند و هر کس بر علیه نظام جمهوری اسلامی باشد و یا ضد انقلاب باشد هنرمند و یا شاعر مستقل است!

جریان شعر مستقل نداریم، اما هر کس در خدمت اجنبی باشد و از اجنبی دستور بگیرد او وابسته و غیر مستقل است
من معتقدم دقیقا عکس این قضیه است. یعنی هر کس در خدمت انقلاب است و در چارچوب نظام است هنرمند یا شاعر مستقل است. در همه جای دنیا هم هر کس در خدمت مردمش باشد مستقل به حساب می آید و هر کس در خدمت اجنبی باشد و از اجنبی دستور بگیرد او وابسته و غیر مستقل است. کسی که در خدمت انقلاب باشد که برآمده از مردم است که وابسته به حساب نمی آید. البته اینکه می گویند ما مستقل هستیم یک ریشه دیگر هم دارد. آن هم این است که احزاب در کشور ما خوب جا نیافتاده است برخی سعی دارند خود را مستقل از جریانات سیاسی تعریف کنند.

https://cdn.jahannews.com/images/docs/files/000362/nf00362672-3.jpg

به نظر شما دولت چقدر فضا را برای این به اصطلاح مستقل‌ها فراهم می‌کند؟

بعضی مدیران وقتی بر مستند مدیریت می‌نشینند سعی می کنند خود را مستقل و غیر وابسته به جمهوری اسلامی نشان دهند

این را بیشتر به این حساب بگذاریم که برخی افراد که در مدیریتهای جزیی قرار می گیرند می خواهند یک پرستیژ برای خودشان در نظر بگیرند و می خواهند کار متفاوت انجام دهند و بعضی افراد علاقه مندند که سرنوشت مادی خودشان را به سرنوشت جمهوری اسلامی پیوند نزنند. این موجب می شود وقتی در مسند مدیریت قرار می گیرند هر چند پذیرفتند که مدیر جمهوری اسلامی باشند اما سعی می کنند خود را غیر وابسته نشان دهند. این اشکال آدمهاست.

دسته‌بندی کردن باعث می‌شود یک فردی یک روز توبه نصوح را بسازد و یک روز درباره سکس فیلم بسازد

ما چیزی تحت عنوان مستقل نداریم. ما نباید آدمها را در حوزه هنر دسته بندی کنیم. دسته بندی کردن باعث می شود یک فردی یک روز توبه نصوح را بسازد و یک روز درباره سکس فیلم بسازد. این همان آدم است دیگر. اگر دیدیم اثری مطلوب است اثر خوب بوده است آن هنرمند ممکن است یک روزی اثر بد هم بسازد. اگر چه من قبول دارم نگاه آدمها در آفرینش آثارشان موثر است اما وقتی اثر در آمد، اثر را باید نگاه کنیم.

در سال فرهنگ چه کنیم؟

مدیریت جهادی یعنی مدیریت از جنس اسوه‌ها، اسوه‌هایی که سرداران جبهه های جنگ ما هستند، یعنی کسانی که هیچ چیز باعث تزلزل آنها نمی‌شد

خیلی کارها باید انجام دهیم. باید از ابتدای سال نگاه کنیم که چه کارهایی انجام داده ایم. فکر نمی کنم خیلی کاری انجام داده باشیم. در حد حرف بوده است. این سال یک دنباله هم دارد که هوشمندانه انتخاب شده است مدیریت جهادی و عزم ملی. مدیریت جهادی به مدیران ما گوشزد می کند که قرار است جهاد کنند هم در عرصه اقتصاد و فرهنگ. مدیریت جهادی یک معنای خاص دارد یعنی مدیریت از جنس اسوه ها، اسوه هایی که سرداران جبهه های جنگ ما هستند، یعنی کسانی که هیچ چیز باعث تزلزل آنها نمی شد.

در آیه‌ای از قرآن هم داریم که وقتی گفته می شد همه علیه شما بسیج شده اند، بترسید، ایمان این افراد افزوده می شد. نهراسیم، نترسیم و بدانیم که خیلی وقتها اگر نیتمان خیر باشد و ارتباطمان با خدا قوی باشد موفق خواهیم شد. عزم ملی به مردم گوشزد می کند که مردم نباید مسئولیتشان را فراموش کنند. عزم ملی یعنی اینکه تک تک آدمها از مسئولیتشان رفع تکلیف نکنند و البته بودجه ها هم انحراف پیدا نکند!

فکر می کنید این اهتمام مدیریت جهادی چقدر در مسئولان وجود دارد؟

نسبت به عملکرد جهادی مدیران نه خوشبینی وجود دارد و نه بدبینی. باید منتظر باشیم و ببینیم

نه خوشبینی وجود دارد و نه بدبینی. باید منتظر باشیم و ببینیم. نمونه اش هم در بحث نمایشگاه کتاب عرض کردم. اگر پیشرفتی نبود پس رفتی هم اتفاق نیفتاده بود. به نظر من خطاهایی هم بود مثل جشنواره شعر فجر. اگر اتفاقی که امسال افتاد در جشنواره های پیشین می افتاد، رسانه های مختلفی چیزهای کوچک را بزرگ می کردند و سر و صدای فراوان به پا می کردند. گاهی بارقه های امید می بینیم و گاه احساس می کنیم که غفلت صورت گرفته است.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
نه آخه اینها فهمیم‌ترند....!!!!!!!!

عزیز من چرا متوجه نیستی شما... تمام این کلیدواژه‌هایی که توسط شخص رییس جمهور در جامعه رواج داده میشه برای اهداف آتی هست...

اهدافی که بوی خوشی هم ازش شنیده نمیشه...
Iran, Islamic Republic of
شما از دولت ... چه انتظاری دارید؟! صداقت؟!!
این دولت از هفت دولت آزاده.
نگرانیشون اینه که اون اقلیت خاص و ویژه خوار ازشون راضی باشن.بقیه ملت دغدغشون کشکه.
دکتر طالقانی
از کسانی که از تهاجم فرهنگی و جنگ نرم دشمن سواری می گیرند و خود را در بازگشت به قدرت و تداوم حضور در قدرت، مدیون جریان پیچیده شبیخون فرهنگی دشمن می دانند، انتظار مقابله و معارضه با فرهنگ بیگانه نداشته باشید. اینها آمده اند تا جنگ نرم دشمن را از درون نیز تئوریزه و سپس نهادینه کنند.
Iran, Islamic Republic of
خوبه امثال شما در دولت نهم و دهم نظارت داشتید وضع مملکت نتیجه اش این شد. اگر نداشتید چه میشد؟
آقای پرویز تمام این حرفهای جنابعالی و سایر دوستانتان همه از روی ناراحتی است و اینکه دیگر در قدرت نیستید تا هرکاری خواستید بکنید دارید به نوعی خدتان را تخلیه مکنید تا سکته نکنید.
معلومه خیلی فهمیدی که چی گفته و حرفش چی بوده
Iran, Islamic Republic of
شهدا شرمنده ایم...
بعد هم آقای روحانی میگن دین مردم ربطی به دولت نداره وکسی که نگران دین مردمه بیکاره.
از الان هر کس علیه جریان های ضدفرهنگی که از بهایت و کمونیست و منافق و سلطنت طلب هستن حرف بزنه مثل زمان اصلاحات مورد هجوم و تخریب و انواع برچسب و ترور شخصیت قرار میگیره بخصوص بچه حزب اللهی ها ..جنگ جنگ نرمه همه هوشیار باشن