آقاي رجايي را هم گرفتند و ايشان به عنوان يك سمبل مقاومت و استقامت در زندان بود، ايشان را خيلي شكنجه كرده بودند اما سينه ايشان مخزن اسرار گروه هاي مسلح بود و با خيلي ها ارتباط داشت و با بزرگاني مثل آقاي بهشتي و آقاي باهنر ارتباط داشتند.
را خودشان انتخاب كردند و يك دست هم شد. پايان دولت اول هم مصادف شد با تأسيس روزنامه رسالت و نقدهايي كه ما نسبت به سياست هاي اقتصادي آن دوره داشتيم و بعد يك مدت بعد از آن به تدريس مشغول شدم در دانشكده افسري درس معارف دادم و بعد دانشگاه امير كبير فيزيك الكتريسيته درس داديم و برگشتيم به دوران تحصيلي مان و بعد هم رفتم دانشگاه صنعتي شريف و آن جا هم مباني مهندسي برق تدريس مي كردم كه از آن جا بحث تلاش براي تشكيل مجلس چهارم بود چون در مجلس سوم اكثريت طرفداران روحانيون مبارز بودند موضع گيري هاي تندي اول عليه رهبري جديد داشتند و بعد هم موضع گيري سختي نسبت به دولت آقاي هاشمي كه بعد روحانيت مبارز محور شد و ما هم كمك كرديم و مجلس چهارم كه تشكيل شد بنده به عنوان نماينده مردم تهران در مجلس چهارم و پنجم حضور داشتم و از همان اواخر مجلس پنجم به عنوان عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام با انتخاب رهبري در آن جا مشغول به كار شدم و اين اواخر هم كه هيئت عالي حل اختلاف تشكيل شد و ما هم در آنجا مشغول شديم.
سپاه که تشكيل شد احساس ضرورت كرديم و آمديم و به سپاه پيوستيم و عضو رسمي سپاه شديم تا سال ۶۰، سال ۶۰ كه آقای رجايي نخست وزير شدند. بني صدر رئيس جمهور شد و قصد داشت مجلس اول را بگيرد كه موفق نشد و اكثريت مجلس از نيروهاي انقلاب تشكيل شد و آقاي رجايي را به عنوان نخست وزير تقريبا تحميل كردند
در اين دوران اين فضا حاكم بود بر دولت ها، يعني اگر كسي خلاف اين هم ذهنيت داشت نمي توانست منعكس كند، دولت آقاي رجايي با آن ویژگي ها جزء سمبل هايي بود كه ارزش هاي انقلاب را بيش از همه پاس داشتند و همچنين آقاي باهنر، بعد از ايشان هم در دوران دفاع مقدس هم اين ارزش ها پاس داشته مي شد به خصوص بحث عدالت پي گيري مي شد (برداشت و تفسير غلط از عدالت آن بحث ديگري است) اما اين فضا حاكم بود و روي ارزش هاي انقلاب هم همين فضاي جبهه منعكس بود و كسي هم به خودش جرأت نمي داد كه خلاف اين فضا حرف بزند و فضاي دفاع مقدس و جهاد و شهادت در روابط دولت و همه چيز حاكم بود، گر چه در زير پوست شهر حوادثي اتفاق مي افتاد اما آشكار نبود و بعد از پذيرش قطعنامه يك مقدار اين فضا تغيير كرد، در دوران سازندگي بيشتر همت دولت ها متوجه شد به ساختن ويرانه ها و ساختن اقتصاد تا چرخ هاي از حركت ايستاده اقتصادي به حركت در بيايد و نسبت به مسائل فرهنگي انقلاب يك تسامح و تساهلي حاصل شد و همان دوران يك مقدار تو ذوق مردم و نيروهاي انقلاب زد و همين باعث شد كه يك شكافي بين كارگزاران دولت و مردم ايجاد شود و دولت مردان از آن زمان تحت عنوان كارگزاران يكسري امتيازاتي براي خودشان قائل شدند و فاصله ايجاد شد بين زندگي مردم و تسامح نسبت به ارزش هاو انقلابي گري و بسيجي گري. در دوران اصلاحات ديگر به اوج خودش رسيد يعني وارد مرحله تجديد نظر در ارزش هاي انقلاب شد يعني در آن مرحله با صراحت ارزش هاي دفاع مقدس و بسيجي گري نفي شد و تبديل شد به ضد ارزش در گفتمان اصلاحات كه به -اصلاحات آمريكايي معروف شد- در ارزش ها به نوعي تجديد نظر شد و اين خودش به نوعي منشاء واكنشي شد و مردم احساس كردند كه چه مي خواستند و چه شد؟! يعني تحول مي خواستند برای اين كه فشارهاي اقتصادي بر طرف شود بعد يك دفعه در قالب اصلاحات گفتمان ديگري مطرح شد بحث توسعه سياسي و آن ناآرامي ها. يادمان نمي رود كه بين سال هاي ۷۶ تا ۷۸ چه آشوب ها و فتنه هايي ايجاد شد كه نهايتش رسيديم به ۱۸ تير ۷۸ تا قضايا در ۲۳ تير جمع شد. اين دوران ۸ ساله اصلاحات باعث شد كه بازگشت به گفتمان انقلاب پايگاه پيدا كند و در اصلاح اين گفتمان رهبري خيلي نقش ايفا كردند و گفتمان انقلاب بازسازي شد و و از اين مسير در سال ۸۴ در بحبحه رقابت هاي سنگين آقاي احمدي نژاد كه توانسته بود گفتمان انقلاب را دوباره باز توليد و بيان كند رأي آورد و اين گفتمان به خصوص در ۴ سال اول ايشان بازگشت به ارزش ها تقويت شد و البته در دوره دوم ايشان دچار يك نوسانات و افت و خيز هايي شد كه دوستان در جريان هستند اما اين نكته را عرض كنم كه در تمام دولت ها بعد از انقلاب به ويژه از زماني كه دولت مستقر شد در زمان آقاي رجايي و مهندس موسوي و بعد مي توان گفت گرايش به توسعه عدالت در تمام دولت ها به نوعي پيگيري شد يعني از همان دولت آقاي موسوي و بعد هم آقاي هاشمي سعي شد كه منابع توزيع شود و نقاطي كه كمتر توسعه پيدا كرده بودند از محروميت خارج شوند يعني محروميت زدايي محور عمل همه دولت ها بود.
آنچه در ذهن من برجسته بود و برای من باعث افتخار بود این بود كه وزير كابينه باهنر باشم كه ايشان نخست وزير آن هستند البته از قبل به ايشان ارادت داشتيم اما وقتي ايشان از نزديك جلسات هيئت دولت را اداره مي كردند ما به خودمان مي باليديم كه چنين نخست وزيري داريم
در نتيجه هیأت ها خيلي نقش داشتند و دارند، اين در مورد نقششان در انقلاب كه خيلي برجسته بود، اصولاً خود شكل گيري نهضت را هم نگاه كنيم در شهادت امام صادق(ع) مي ريزند و طلبه ها را در فيضيه مي كشند و امام سختراني مي كنند روز شهادت امام صادق كه آن حوادث به دنبالش پيش مي آيد و به ۱۵ خرداد منتهي مي شود همين طور جلو مي آييم اين هيئت ها در بسيج نيرو به جبهه چه قدر نقش داشتند و اگر در خود جبهه مي رفتيد مهمترين پشتوانه بچه ها همين عزاداري ها بود و حال و هوا يك حال و هواي هيأتي و روضه خواني و سينه زني بود و با همين ها فضاي جبهه گرم مي شد خوشبختانه رزمنده ها در قالب همان هيئت ها ماندند و هيئت رزمندگان را درست كردند و به همين بهانه دور هم جمع مي شوند و نقش عجيبشان در همين دوران اصلاحات دوباره روشن شد، اين ها باز جوان ها را با نوحه خواني خودشان با عزاداري خاص خودشان و فرهنگ سازي حفظ كردند جوان هايي را كه اين ها آمده بودند در باغ سبز و لذات دنيوي و ارتباطات باز را باز كرده بودند جوان ها در همين هيئت ها حفظ شدند و اين جالب است كه هم از خارج و هم از داخل گفتند كه ما چنين الگويي نداريم كه جوان ها را جمع كنيم و پاسخ به عواطفشان دهيم و پاسخ به نيازهاي روحي و فكري شان را بدهيم و اين دليل شكست ماست يعني ما چنين ابزاري نداريم و اين ها جوان ها را اين گونه جذب مي كنند و پاي كار مي آورند و خوب با راهنمايي مقام معظم رهبري دوره هاي بصيرت راه افتاد و كار فرهنگي شد و اين باعث شد كه يك بار ديگر انقلاب از چنگ كساني كه مي خواستند مسير انقلاب را منحرف كنند و تجديد نظر در ارزش ها بكنند دوباره برگردد و جوان ها حفظ شدند و فرهنگ سازي شد و من مي خواستم اين بحث را از دلش مطرح كنم اين ها بحث جامعه مدني را مطرح مي كردند، جامعه مدني يعني اینکه يك تشكل هاي مردمي كه واسط بين عموم مردم هستند با حكومت و اين ها غافل بودند از اين كه اصلا اسلام ناب خودش این نهادهای مدنی را پايه ريزي كرده است، هيأت هاي مذهبي قوي ترين قسمت هاي نهادهاي مدني ما هستند گروه هايي كه به عنوان خيريه تشكيل مي شوند و بي مزد و منت كارهاي درماني و خدماتي مي كنند، اين هاخودشان جامعه مدني هستند. روحانيت ما، حوزه هاي علميه ما اين ها جامعه مدني هستند كه در طول تاريخ اسلام را نگه داشتند و وقف ها يك نهاد مدني اقتصادي هستند كه در طول تاريخ آمدند و پشتيباني كردند حوزه هاي علميه را و بيمارستان ها و غيره را، در غرب اگر يك تشكيلات دارند به اسم حزب كه اين مظهر جامعه مدني شان است به طور طبيعي از زماني كه اسلام آمد و پيغمبر، بعد از آن ائمه نهاد مدني ساختند و اين نهاد مدني با فرهنگ مردم عجين است و ادامه دار است و مثل حزبي نيست كه دولت خودش بسازد و تا مي رود آن حزب هم بساطش پاشيده شود و برود، در زمان همين اصلاحات يك پيمايش ملي كرده بودند يك نظر سنجي در سطح كل كشور مهمترين تشكل هايي كه مردم بيشترين عضويت را در آن داشتند همين هيئت هاي مذهبي بود بعد مي رسيد به انجمن هاي خانه و مدرسه و كمترين مشاركت در بحث احزاب بود. پس اين هيئت ها به طور طبيعي جامعه مدني را تشكيل مي دهند و اين ها پشتوانه نظام هستند يعني از يك طرف با مردم هستند و جوان ها را مي آورند و از يك طرف اگر نظام در مسير مستقيم مي رود آن را حمايت و تقويت مي كنند و اگر يك جايي بخواهد مسير انحرافي برود امر به معروف و نهي از منكرش مي كنند و خط سياسي شان هم خط نظام و انقلاب و رهبري و امام است و حواسشان جمع است و عمل مي كنند. البته من نمي خواهم بگويم كه ما تشكيلات سراسري منظم احتياج نداريم و خود مقام معظم رهبري هم الگويي از حزب در ذهنشان هست چون خود ايشان جزء مؤسسين حزب جمهوري اسلامي بودند ايشان وجود حزب را و يك تشكيلات منظم سراسري را لازم مي دانند به عنوان يك حزب ايدئولوژيك و يك فكري داشته باشد و اين فكر را بخواهد ترويج كند و شبهات مردم را جواب دهد و تحليل به مردم بدهد و آن هم پشتوانه نظام است. خدمات حزب جمهوري اسلامي در مقابله با منافقين و بني صدر كه يادمان نمي رود كه اين ها چه قدر نقش داشتند در مقابله با نهضت آزادي كه مي خواستند مسير انقلاب را منحرف كنند اما خوب هیأت ها به صورت طبيعي جامعه مدني و تشكل هايي هستند كه با مردم شكل گرفته اند ولي منتهي خوب بايد هر روز بروزتر شوند و كاركردهايشان تقويت شود و نقش ایفا كنند و خوب اين كه در مراسم عزاداري و سينه زني يكسري از احساسات جوان ها پاسخ داده مي شود. قاعدتاً اين همه كار نيست بصيرت افزايي آن جاهايي كه فتنه ايجاد مي شود احتياج به تحليل و بصيرت دارد و لذا در كنار اموزش هاي ديني و قرآني تعميق بخشيدن به دين جزو چيزهايي است كه مي تواند نقش هيأت ها را در كنار عزاداري ها خيلي برجسته تر كند و هيچ سالي نيست كه نوحه هاي بروز و جديد توليد نشود در همين زمينه بايد پابه پاي آن بحث تعميق دين مردم، آموزش قرآن، آموزش حديث و آشنايي با قرآن و عترت هر چه قدر بيشتر شود نقش هاي اين ها زيادتر مي شود و يا مثلا داشتن تحليل سياسي دقيق در جهت نظام، دشمن شناسي، معرفي دشمنان و معرفي دوستان اين ها كمك مي كند كه نظام جمهوري اسلامي را حفاظت و حمايت كنند
اگر تركيب رياست جمهوري آقاي رجايي و نخست وزيري آقاي باهنر ادامه پيدا مي كرد فكر مي كنم جهشي ايجاد مي شد در جمهوري اسلامي. ولي خوب دشمنان اين ها را از ما گرفتند
موفق بوده است، ما اگر انقلابمان را يك مطالعه تطبيقي بكنيم با ساير انقلاب هاي بزرگ مثل انقلاب فرانسه و یا انقلاب روسيه ما خيلي از آن ها موفق تر بوديم و ثبات قدم و اين كه انحراف پيدا نكند را ببينيد گفتمان اوليه آن ها را ببينيد اصلا قابل قياس نسيت و بعد ميزان دشمني كه با انقلاب اسلامي شده است، اين ها نشان دهنده اين است كه انقلاب بسيار موفق بوده و البته من مي گويم كه اين اراده خداوند هم بوده و دين خودش را كمك كرده است. شرايط گر چه سخت است اما خيلي اميدوار كننده است و اگر مراجعه كنيد به تحليل هايي كه مقام معظم رهبري داشتند مي بينيد كه اين در كلان هست و ما هميشه در حال پيشرفت بوديم و قدر ت مسلم آمريكا در حال افول بوده است.