شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 Apr 2024
 
۱

بیست عکس متفاوت از هند

Steve McCurry
دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۲۸
کد مطلب: 507499
این بار دوربینم را روی شانه ام انداختم و مصمم بودم که بنحوی خود را با جدیت بیشتری رها کنم؛ رها کنم آنطور که دست فروشان دوره گرد قدیم در همه جا رها بودند و رنگها و عطرهائی را با خود به این طرف و آن طرف میکشاندند که هنوز بر تن جاده ها مانده اند.


به گزارش سرویس عکس جهان نيوز، استیو مک کوری(Stive Makory)در سال ۱۹۵۰ در فیلادلفیا به دنیا آمد و پس از اتمام تحصیلات در زمینهٔ تاریخ و سینماتوگرافی (در دانشگاه پنسیلوانیا)، عکاسی را به صورت سفارشی آغاز کرد.

او با عکسهای گزارشی خود از وقایع افغانستان و روسیه در سال ۱۹۷۹ توجه عرصهٔ بین المللی را به خود جلب کرد. و جوائز بین المللی متعددی را از قبیل جایزهٔ Eisenstaedt در سال ۱۹۹۸ برای وی به ارمغان آورد. استیو مک کوری یکی از اعضای آژانس عکس مگنوم بود و هم اکنون در شهر نیویورک زندگی میکند. وی مجموعهٔ South southeast را به خواهرش بونی مک کوری تقدیم کرده است.

وی می گوید: «پس از سال ۱۹۷۸ بارها به هندوستان سفر کردم اما این بار فرق داشت. این بار دوربینم را روی شانه ام انداختم و مصمم بودم که بنحوی خود را با جدیت بیشتری رها کنم؛ رها کنم آنطور که دست فروشان دوره گرد قدیم در همه جا رها بودند و رنگها و عطرهائی را با خود به این طرف و آن طرف میکشاندند که هنوز بر تن جاده ها مانده اند.

سالهای بعد، آنچه مرا به آسیای جنوب و جنوب شرقی میکشاند، رنگ بود و زندگی و نوربودا است و «شیوا» و «الله لادن» نور معابد هزار ساله و باران هایی که همچون نور در بورما و کامبوج میبارند، و گرد و غبار بمبهای ویران کننده افغانستان، جائی که جنگهای قبیله ای هنوز ادامه دارد.

هر زمان که به آن قسمت از دنیا میروید، شور و آشوب زندگی را در خیابانها و بازارها به وضوح میبینید.

این تداوم گسستنی ناپذیر گذشته و باورهای باستانی است که هنوز مرا به آسیا برمیگرداند و این خصوصیت بارز آسیا در دنیا و به طور خاص در هندوستان است در حالیکه میلیونها نفر بی خانمانند، خیابانها متعلق به آنهاست و عملاً همهٔ امور زندگی در آن جا رخ میدهد:

عبادت، خوردن، خوابیدن، پرستاری، دندانپزشکی، و حتی اعمال جسمانی. در غرب بی مذهب اگرچه هیچ چیز ترسناکی به نظر نمیرسد،
همه چیز پنهان است؛ اما در آسیا که هر چیزی خوف انگیز به نظر میرسد، همه چیز هویدا و آشکار است.

از همهٔ این حرفها که بگذریم، من رنگهای آسیا را احساس میکنم: حنای تیره، طلای کوبیده شده. زعفران، خوراک کاری و لاکهای سیاه غلیظ، طی این سالها دریافتم که طیف سیال رنگ در آسیاست که به من یاد داد ببینم و با نور آنها را بنویسم، از پله های آن کوچه پائین بدوم، آن بچه را دنبال کنم، نور زندگی را در فضای پر از گرد و غبار اما به شفافیت طلا و فراوانی اعماق دریا پیدا کنم.

با وجود همهٔ این فضاها، این رنگ و ترکیب آن نیست که در انتها برای من تصویری زیبا خلق میکند، بلکه آنچه از آسیا این تصاویر پرتوان را میسازد، ترکیب همهٔ این عناصر و اِلِمانهای در قالب جریانهای آشکار زندگی و قوانین مذهبی است.بیش از بیست سال، گذشته است و

من هنوز در آسیای جنوب و جنوب شرقی عکاسی میکنم، زیرا اینجا، جائی است که همانند نور و اعتقاد به زندگی قدرت میبخشد، خستگی و تکرار را نیز در خود ندارد. » 


 
https://jahannews.com/vdcb9zbs9rhbgap.uiur.html
jahannews.com/vdcb9zbs9rhbgap.uiur.html
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *