به گزارش خبرنگار اندیشه برنا، نشست نقد و بررسی «بنیانهای فلسفی و تئوریک سرمایهداری و تاثیرات آن بر انقلاب اسلامی ایران» عصر دیروز سهشنبه 8 تیر در خبرگزاری برنا برگزار شد.
بنا بر این گزارش شهریار زرشناس در این نشست با اشاره به اینکه سرمایه در مفهوم مدرن کلمه در آنچه که در دوران ما قبل مدرن ما به آن ثروت میگفتیم، متفاوت است، گفت: سرمایه پدیدهای کاملاً مدرن است که در نسبت با فلسفه جدید اومانیستی به وجود آمده و رابطه تنگاتنگی با سابژكتيو دارد و مفهومی است که دقیقاً مبتنی بر نسبت بشر و هستی دارد.
وی با بیان اینکه در نسبت بشر و هستی، سودجویی به عنوان اصلیترین شاخصه بشر شناخته میشود، افزود: سودجویی، لذت طلبی و قدرتطلبی که به خاطر اینکه هم از طبیعت استثمار میکند و هم رباخواری را مجاز میداند و در نهایت کار را استثمار میکند.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: سرمایه به ذات مبتنی بر سود نامشروع است چون محرکش سود است و برای اینکه این حرکت ادامه پیدا کند سرمایه باید دست به انباشت بزند که این انباشت یک حرکت و مدارهای سرمایهای حول محور ربا و استثمار طبیعت و انسان را به وجود میآورد.
زرشناس در معرفی ارکان سرمایه گفت: سود نامشروع، ربا، میل بیپایان به انباشت و ایجاد مدارهای تصرف گرایانه استثمار ازجمله این ارکان است.
وی در ادامه درباره پیدایش سرمایه گفت: دوره اول پیدایش سرمایه منشا آن سرمایه تجاری در غرب است و غربیها تجارت نابرابر استسمار گرایانه با ملل غیر غربی را ایجاد میکنند که این ملل غیر غربی از سال 1354 در آمریکا آغاز میشود و امتداد آن تا اندونزی میرود.
نویسنده کتاب نیهیلیسم اظهار داشت: این یک جریان با عنوان عصر اکتشافات معروف است و انباشت اولیه سرمایه مدرن را انجام میدهد و باید توجه کرد که سرمایه در دنیای مدرن محصول تمدن یونانی نیست بلکه میراث یهودی است به این معنی ” سرمایه در دنیای مدرن محصول تمدن یونانی نیست بلکه میراث یهودی است به این معنی که در اندیشه یونانی ما سود محوری و ربا خواری را نداریم “ که در اندیشه یونانی ما سود محوری و ربا خواری را نداریم.
وی ادامه داد: ارسطو کاملا با رباخواری مخالف است و میگوید پول نمیزاید و باید توجه کنیم که رکن یهودی تمدن غرب بود که بعدها تحت عنوان مسیحیت خلاصه میشود از آغازش بر پایه رباخواری بوده است همین رکن در دوران مدرن اصالت پیدا میکند و تحت عنوان سرمایه سالاری اصلالت پیدا میکند.
زرشناس در ادامه به مرحله دوم کامل شدن سرمایهداری مدرن اشاره کرد و گفت: در مرحله دوم سرمایهداری صنعتی مطرح میشود و پدیدهای به عنوان استسمار نیمه کار و تکنولوژی مدرن به وجود آمد.
این نویسنده آثار فلسفی در ادامه به نظر استاد مطهری در اینباره اشاره کرد و گفت: شهید مطهری در اینباره به نقش ماشین در سرمایهداری اشاره میکند و بحثی که تکنولوژی را ابزار میداند رد میکند.
نویسنده کتاب واژهنامه فرهنگی خاطرنشان کرد: مطهری معتقد است دوران ما قبل مدرن، تکنیک، ابراز بود اما ایران در دوران مدرن با پدیدهای به عنوان ماشین رو به رو هستیم که این پدیده خودش تولید میکند و یک موجود جدید است.
زرشناس با بیان اینکه از آغاز قرن 18 و انقلاب صنعتی همراه با تولید ماشین بخار توسط جیمزوات آغاز شد، افزود: تا به حال انقلاب صنعتی سه مرحله به وجود آورده که موج اول مبتنی بر ماشین بخار، موج دوم فاز صنعتی شدن است و موج سوم انقلاب الکترونیک است که ادامه موج دوم است.
وی در خصوص رابطه سرمایه با اندیشه و تفکر در دنیا تصریح کرد: سرمایه مدرن محصول اندیشه مدرن است و ما اگر قبول کنیم که فرهنگ با تفکر و اندیشه نسبت دارد پس باید بکوشیم که اگر اندیشه به وجود نمیآمد سرمایه داری وجود نداشت و این اندیشه اومانیستی است که سرمایهداری را به وجود میآورد.
این استاد فلسفه دانشگاه تصریح کرد: هر جامعهای سه رکن اصلی فرهنگ جامعه و سیاست دارد که تمدن مدرن یک سیستم به هم پیوستهای است که این مجموعه خودش را در این سه مقوله همزمان نشان میدهد؛ بنابراین ما نمیتوانیم اینها را از هم جدا کنیم.
زرشناس با بیان اینکه امروز ردپای سرمایه در تمام مدرنیته وجود دارد افزود: ردپای سرمایه فقط در اقتصاد نمیماند بلکه در فرهنگ و سیاست هم رد خود ” لیبرالیزم، ایدئولوژی سرمایهداری است که با طبقات اجتماعی سر و کار دارد و در واقع فرق ایدئولوژی و تفکر همین است که ایدئولوژی در سطح اجتماعی و طبقات حرکت میکند “ را گذاشته به این معنی که فرهنگ مدرنیته سرمایهای را تقویت میکند، سرمایهداری فرهنگ لیبرالیستی و سودجویی را تقویت میکند و هر دو اینها در خدمت سیاست هستند و سیاست هم محافظ این دو است.
این پژوهشگر تفکر در ادامه سخنان خود گفت: لیبرالیزم، ایدئولوژی سرمایهداری است که با طبقات اجتماعی سر و کار دارد و در واقع فرق ایدئولوژی و تفکر همین است که ایدئولوژی در سطح اجتماعی و طبقات حرکت میکند.
وی در خصوص زیر مجموعههای لیبرالیسم آن را به 3 دسته لیبرالیزم کلاسیک، جریان سوسیال دمکراسی که صورتی از لیبرالیسم است و نئولیبرالیزم که همین جریان هار خشن ریگال، بوش و جان هگر است که از حدود سال 1980 قدرت گرفتند.
زرشناس تاکید کرد: این سه صورت ایدلوژی به صورت لیبرالیزم است و به نظر میرسد لیبرالیسم قویترین ایدئولوژی مدرنیته است و فرهنگ مدرنیته بیشترین نزدیکی و پیوند را با لیبرالیزم دارد.
نویسنده کتاب جستارهایی از ادبیات معاصر ایران و جهان خاطرنشان کرد: اما در ایران از حدود 200 سال پیش همزمان با ورود مستقیم استعمار انگلیس و روسیه در ایران که از سالهای 1215 هجری قمری به بعد بنیانهای فرهنگ شبیه مدرن را در ایران تولید میکنند.
وی تصریح کرد: یعنی سرجان ملکان انگلیسی کتاب تاریخ ایران مینویسد که این کتاب مدل تاریخنگاری ما را تعیین میکند و تمام تاریخهایی که بعد از این نوشته میشود همه تحت تاثیر این کتاب است.
زرشناس ادامه داد: بنابراین غرب در کنار ساختار اقتصادی سرمایه داری شبه مدرن یک فرهنگی میسازند که در موازی و پیوند با یکدیگر هستند.
این نویسنده با بیان اینکه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این رژیم با ساختار سیاسی در ایران ضربه میخورد و از بین میرود، افزود: ولی متاسفانه ساختارهای اقتصادی آنها دست نمیخورد و تدریجاً باز سازی میشود و با کمال تاسف ساختار سرمایه و فرهنگ شبه مدرن ایران باز سازی میشود.
زرشناس ادامه داد: قطعاً این فرهنگ شبه مدرن یک فرهنگ لیبرالی سکولاریتی است و در دانشگاه و آموزش و پرورش ما باز سازی میشود و موجب میشود دیدگاه مبتنی بر دیدگاه توهم توطعه در میان اساتید دانشگاه شکل بگیرد.
وی ادامه داد: یکی از این انحرافات کتابهای تاریخ باستان ما در دبیرستان است به ” امروز ردپای سرمایه در تمام مدرنیته وجود دارد و ردپای سرمایه فقط در اقتصاد نمیماند بلکه در فرهنگ و سیاست هم رد خود را گذاشته به این معنی که فرهنگ مدرنیته سرمایهای را تقویت میکند، سرمایهداری فرهنگ لیبرالیستی و سودجویی را تقویت میکند و هر دو اینها در خدمت سیاست هستند و سیاست هم محافظ این دو است “ این صورت است که طوری ایران باستان را بزرگ زیبا و شکوهمند طراحی میکند که هر فرد عاشق ایران باستان میشود و سال بعد که وارد دوره اسلامی میشویم فرد از اسلام و ایران متنفر میشود و هیچ میلی به مطالعه ندارد.
وی تصریح کرد: جالب اینجاست که در هیچ یک از این دو دوره تصویر واقعی ارائه نمیشود چون مبنا نگاه مستشرقان از جمله «ادوارد برون» است و متاسفانه تاریخ ادبیات ما هم به همین شکل تدوین شده و با کمال تاسف باید گفت امروز انتشارات سمت که یک ارگان دولتی در کشور است وقتی راجع به ایران باستان کتاب مینویسد، نویسندههایی را که شدیداً تحت تاثیر آراء غرب هستند انتخاب میکند.
این متخصص مطالعات غرب شناسی اظهار داشت: وقتی اقتصاد ما سرمایهداری میشود فرهنگ متناسب با آن هم باز سازی میشود و همین فرهنگ مصرفی به دلیل اجازه دادن به جریان سرمایهداری است، چون قطعاً اقتصاد سرمایهداری فرهنگ مصرفی میخواهد وگرنه اهدافش پیش نمیرود و واضح است که باید فرهنگ سود طلبی را به وجود بیاورد.
وی آرمان گریزی جوانان امروز را از نتیجه همین مدل لیبرالیستی دانست و افزود: انسان لیبرال است؛ که معنا در زندگی او مصرف و سود است و با سیستم سرمایه داری محال است عدالت ایجاد شود و افرادی چون «فون هایر» که مبدع سرمایهداری هستند اصلاً عدالت را رد میکنند و مفهومی به اسم عدالت را قبول ندارند.
وی در ادامه به بررسی مفهومی سرمایهداری شبه مدرن پرداخت و گفت: اینکه من از تعبیر سرمایهداری و شبه مدرن استفاده میکنم منظورم این است که اولاً این سیستم مخصوص ایران نیست بلکه برای کشورهای تحت سلطه طراحی شده است.
زرشناس اظهار داشت: وقتی غرب مدرن به سراغ جوامع غیر غربی آمد در این دوره تعاملی که با این جوامع داشت تماماً تعاملات استعماری و سلطهای بود یک تعداد از کشورها مثل ژاپن تبدیل به کشورهای غربزده مدرن شدند و برخی مثل کشورهای هند و ایران شبه مدرن شدند.
وی در ادامه به ویژگیهای سرمایهداری شبه مدرن اشاره کرد و گفت: این سرمایهداری ناکار آمد است و کارکرد طبیعی سرمایهداری را ندارد و مرکز سقل آن خارج از مرزهای آن کشور است و موجب از بین رفتن هویت فرهنگی ما میشود.
این نویسنده ادامه داد: با یک نگاه ساده به هویت ایرانی در سال 57 میتوان دریافت که انسانهایی آرمانگرا، اصولگرا، انقلابی داشتیم اما امروزه چه فرهنگی داریم که تمام ریشههای آن در فرهنگ سرمایهداری و سکولار است.
فاقد تولید انبوه سرمایه از دیگر ویژگی سرمایه داری شبه مدرن بود که زرشناس به آن اشاره کرد و گفت: از دیگر ویژگی این سرمایه ” با سیستم سرمایه داری محال است عدالت ایجاد شود و افرادی چون «فون هایر» که مبدع سرمایهداری هستند اصلاً عدالت را رد میکنند و مفهومی به اسم عدالت را قبول ندارند “ داری که مختص ایران است بحث نفت است که استفاده نادرست آن میشود و همچنین کشاورزی ما است و دیگر ویژگی آن تجاری، انگلی و دلال صفتی است.
وی ذات بحران زندگی ویژگی دیگر سرمایه داری شبه مدرن دانست و گفت: اما آن ویژگی که در تمام سرمایهدارهای مدرن و شبه مدرن وجود دارد بیعدالتی است و ذات این سیستم بر اساس بیعدالتی است.
زرشناس در ادامه به شاخصهای عدالت اشاره کرد و گفت: ازجمله این شاخصهها را عدم وجود فقر در وجوه ایجابی، فقدان سیطره تبعیض، عدم وجود استثمار، برای بروز عدالت سرمایهداری نباید وجود داشته باشد و به نوعی باید تکاثر از بین برود.
فاصله اندک و معقول به لحاظ سطح در آمد از دیگر ویِژگیهای و شاخصهای عدالت بود که زرشناس به آن اشاره کرد.
این استاد دانشگاه درباره مدل اقتصاد اسلامی خود اظهار داشت: در جهانی که سرمایهداری سایه افکنده شاید نتوان اقتصاد اسلامی را به یکباره محقق کرد اما میتوانیم به سمت اقتصاد اسلامی گام برداریم چیزی مثل اقتصاد گذار.
وی تاکید کرد: چشم انداز ما باید اقتصاد اسلامی باشد و یک اقتصادی با عنوان گذار انتخاب کنیم تا حدودی ما را از دست این سرمایه داری شبه مدرن خلاص کند.
زرشناس تصریح کرد: ما تا اندازهای که به سمت صنعتی شدن به عنوان یک اقتصاد فراگیر برویم اسیر سیستم سرمایهداری جهانی میشویم پس باید یک استراتژی با محور سه گانه به کار بریم.
وی در مورد این استراتژی توضیح داد: محور اول این استراتژی بردن جهت گیری اقتصادمان را به سمت رشد تکنیک ساده و سبک مثل صنایع دستی و کار بر به سمت یک نوع اقتصادی که تولیدش مبتنی بر خودکفایی باشد است.
محور دوم که زرشناس به آن اشاره کرد این بود که در برخی حوزهها صنایع جدید و متمرکز را داشته باشیم که از جمله آن حوزهها در صنایع نظامی است و دیگری صنایع مربوط به نفت و گاز است.
وی ادامه داد: محور سوم کنترل و هدایت دولت از برخی صنایعی که در حال حاضر داریم بنابراین با این سه محور طراحی میشود که نه اقتصاد اسلامی است و نه اقتصاد سرمایه داری بلکه یک اقتصاد گذار است.
زرشناس در پایان خاطرنشان کرد: با این سه محور میتوانیم تلاش کنیم از سرمایهداری شبه مدرن فاصله بگیرد و به چشم اندازهای اسلامی نزدیک شویم در این اقتصاد سرمایه بزرگ باید کاملاً کنترل شود چون هم لیبرالیسم را تشدید میکند و هم خطرات سیاسی برای کشور دارد.