جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
 
۰

شهیدی که باید از نو شناخت

جمعه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۰۷:۲۷
کد مطلب: 489445
16 اردیبهشت سالروز عروج دلاور‌مردی از دیار شهیدپرور اصفهان است؛ شهید احمدرضا خدیوپور فرمانده گردان امام صادق(ع) که در پی لبیک به ندای روح‌الله، به هنگام بازپس‌گیری خرمشهر جام شهادت را نوشید.
به گزارش جهان به نقل از فارس از اصفهان، 16 اردیبهشت سالروز عروج دلاور‌مردی از دیار شهید‌پرور اصفهان است؛ فرمانده گردان امام صادق(ع) که در پی لبیک به ندای روح‌الله، به هنگام بازپس‌گیری خرمشهر جام شهادت را نوشید.
 

روز یکم فروردین سال 1340 در خانه مهدی خدیوپور و همسرش ملوک، فرزند پسری چشم به جهان گشود که نامش را احمدرضا گذاشتند.
 
شغل پدر آجیل‌فروشی بود و احمدرضا همچون دیگر بچه‌ها وارد مدرسه شد تا مدارج تحصیلی را پشت‌سر بگذارد؛ اما در گذر دوران متوسطه در کنار تحصیل، خود را مامور به نبرد با رژیم طاغوتی پهلوی نیز دانست و به عنوان یک انقلابی وارد صحنه مبارزه شد تا سرانجام بعد از پیروزی انقلاب اسلامی موفق به اخذ مدرک دیپلم علوم انسانی شود.
 
* عضویت در سپاه از اوایل انقلاب
 
اوایل انقلاب و بعد از تکمیل تحصیلات، به عضویت سپاه پاسداران درآمد و برای مقابله با منافقین و ضد انقلاب به کردستان اعزام شد؛ در طول مدت حضور 9 ماهه‌اش در کردستان یکبار توسط منافقین مورد سوءقصد قرار گرفت.
 
پس از آغاز تجاوز صدام به ایران، در جبهه جنوب کشور حضور یافت تا دست متجاوز را کوتاه کند؛ در این هنگام به جمع بسیجیان و پاسداران همشهری خود در لشگر خط‌شکن 14 امام حسین(ع) پیوست و در گردان امام صادق(ع) مشغول فعالیت شد و بعد از مدتی مسؤولیت فرماندهی این گردان را برعهده گرفت.
 
فرمانده شجاع گردان امام صادق(ع) کم‌کم خود و گردانش را برای شرکت در عملیات غرور‌آفرین بیت‌المقدس و آزادسازی شهر خون آماده کرد اما انگار قرار نیست دیگر زمینی بماند و پس از گذشت 6 روز از آغاز عملیات، در تاریخ 16 اردیبهشت سال 61 داخل شهر خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به سر، دعوت حق را لبیک گفته و به سوی معبود شتافت.
 
او وصیت‌نامه‌ای عجیب از خود به جای گذاشته است که آن را در همان روز 10 اردیبهشت، روز آغازین عملیات نگاشته است.
 
* وصیت‌نامه‌ای شبیه به یک مناجات‌نامه از شهید خدیوپور
 
بخش‌هایی از وصیت‌نامه‌اش شباهت بسیاری به یک مناجات‌نامه بی‌ریا و خاضعانه دارد که نشان از چگونگی ارتباطش با خدای خویش و عشق به شهادت دارد.
 
در ابتدای وصیت‌نامه این‌گونه با خدای خود صحبت می‌کند: «خدایا تو خودت می‌دانی که این وصیت‌نامه را وقتی می‌نویسم که عشق به شهادت سرتاسر وجودم را فرا گرفته است» و این نشان از همان بی‌قراری مجنون در پی دیدار لیلی خویش است.
 
در حالی‌که از شهادت خود خبر دارد، اما عاجزانه از خداوند می‌خواهد تا خونش برای اسلام مثمر ثمر قرار گیرد: «من امیدوارم با این قطره خون خود توانسته باشم دین خود را به انقلاب اسلامی ادا کرده باشم».
 
در فرازی دیگر از وصیت‌نامه‌اش قاطعیت و مصمم بودنش در مبارزه با کفر و استکبار جهانی را با این جملات ملکوتی نشان می‌دهد: «خداوندا اگر به من جان بدهی و زنده شوم باز با این کفار خواهم جنگید و اگر دوباره کشته ‌شوم و دوباره زنده‌ام گردانی، باز دوباره می‌جنگم حتی اگر صدها مرتبه زنده‌ام گردانی، به امید روزی که پا در رکاب امام زمان(عج) بجنگم.»
 
این جملات ما را یاد وقایع شب عاشورا و سخنانی که در آن شب بین امام حسین(ع) و اصحاب آن حضرت رد و بدل شد می‌اندازد.
 
* گوشه‌ای از وصیت‌نامه شهید مانند گفته‌های یاران اباعبدالله
 
هنگامی که امام حسین(ع) در شب عاشورا از یاران خویش بیعت را برداشت، به آنان اجازه بازگشت به خانه و کاشانه‌شان و تنها گذاشتن خود را می‌دهد ولی یکی از اصحاب به نام سعید ابن عبدالله حنفی برخاسته و جملاتی بسیار شبیه به جملات این شهید بزرگوار را این چنین قرائت می‌کند: «ای پسر پیامبر، هرگز تو را تنها نمی‌گذاریم و اگر بدانم که در راه تو کشته می‌شوم و دوباره زنده می‌شوم و زنده زنده در آتش می‌سوزم و خاکسترم را بر باد می‌دهند و هفتاد بار این کار را با من می‌کنند، باز هم از تو جدا نمی‌شوم تا در کنار تو مرگم فرا رسد. چگونه این کار را نکنم درحالی‌که مرگ یک بار بیشتر نیست و پس از آن به عزت و کرامتی می‌رسم که هیچگاه تمامی ندارد».
 
عشق به شهادت در رکاب امام زمان(عج)، او را وادار می‌کند تا درجایی دیگر از وصیت‌نامه‌اش بگوید: «خداوندا از تو می‌خواهم شهادتم را آن موقعی که پاک شده‌ام از هر آلودگی، به من رخصت فرمایی و مرا جزو یاران امام زمان(عج) حساب کنی».  
 
با وجود اینکه هنگام شهادت انسان از تمام آلودگی‌ها و گناهان گذشته پاک می‌شود، اما احمدرضا تا لحظه شهادت از توبه و استغفار در پیشگاه خدا دست برنمی‌دارد و در ادامه می‌گوید: «خدایا رحم کن بر گناهان پنهانم که تو بر آن آگاهی و درگذر و پشیمانم و عفوم کن و اعتراف می‌کنم به گناهانی که انجام داد‌ه‌ام و کسی نیست به او روی آورم جز تو، خدایا تو ارحم‌الراحمین هستی، امیدم فقط به تو بوده، خدایا ببخش مرا در این روز و ساعت از هر گناهی که کرده‌ام، خدایا فقط تو را دارم رحمم کن».
 
* بخش مشترک وصیت‌نامه‌های شهدا حاصل روح مسیحیایی امام خمینی(ره)
 
شهید خدیوپور در آخر وصیت‌نامه‌اش پیامی دارد که محتوای آن، تقریبا بین همه وصیت‌نامه شهدا مشترک است و معلوم نیست امام خمینی(ره) در روح این جوانان چه دمیده است که در اوج جوانی به درجات عرفا و علما می‌رسند:
 
«پیام من به مردم مسلمان و شهید پرور این است که خودشان را از روحانیت مبارز جدا نسازند که اگر جدا سازند دوباره در چنگال امپریالیسم غرب و شرق گرفتار می‌شوند که آن‌ها در کمین نشسته‌اند».
 
به گزارش فارس، شهید احمدرضا خدیوپور از شهدای شاخص اصفهان است که در 16 اردیبهشت به درجه شهادت نائل آمد و در گلستان شهدای نصف‌جهان آرمیده است.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *