پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
 
۱

پشت پرده فتنه عراق

حسن هانی‌زاده
شنبه ۷ تير ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۰۴
کد مطلب: 367440
حرکت اخیر داعش در عراق و پیش از آن در سوریه و تلاش این سازمان تروریستی برای ضربه زدن به مقاومت اسلامی لبنان کاملاً با اهداف آمریکا و رژیم صهیونیستی همخوانی دارد. حمایت آشکار آمریکا و غرب از گروهک داعش در سوریه و اجتناب آمریکا از قرار دادن داعش در لیست سازمان‌های تروریستی نشان می‌دهد که آمریکا از این گروهک برای ایجاد شکاف میان طوایف مذهبی عراق و سوریه استفاده می‌کند.
جهان نيوز: تحولات دو هفته‌ی گذشته‌ی عراق و هجوم نیروهای موسوم به «دولت اسلامی عراق و شام» به شهرهای شمالی و مرکزی این کشور، عراق را وارد مرحله‌ی جدید امنیتی نمود. این حمله در حالی صورت گرفت که کمتر از یک‌ماه از برگزاری انتخابات پارلمانی عراق با مشارکت گسترده‌ی مردم گذشته بود. رهبر انقلاب در دیدار خود با رئیس و مسئولان قوه‌ی قضائیه با اشاره به حوادث اخیر عراق فرمودند: «پشت پرده‌ی فتنه‌انگیزی و آتش‌افروزی در عراق، قدرت‌های غربی سلطه‌گر و در رأس آن‌ها رژیم آمریکا قرار دارند و جمهوری اسلامی ایران ضمن مخالفت شدید با هر گونه دخالت آمریکا در مسائل داخلی عراق، معتقد است مردم و دولت و مرجعیت دینی این کشور توانائی پایان‌دادن به این آتش‌افروزی را دارند.» یادداشت زیر به قلم آقای حسن هانی‌زاده، کارشناس مسائل منطقه به موضوع بحران اخیر عراق و اهداف بحران‌آفرینان می‌پردازد.
 
* ریشه‌های «بعثی» بحران
سرنگونی رژیم صدام در سال ۲۰۰۳ میلادی (۱۳۸۲ خورشیدی) و تحولاتی که بعد از آن به وجود آمد، عراق را به لحاظ سیاسی به وضعیت طبیعی خود بازگرداند و موجب شد تا اکثریت ملت عراق که تا قبل از آن به حاشیه رانده شده بود، جایگاه طبیعی خود را بازیابد. اکثریت ملت عراق از سال ۱۹۲۳ (۱۳۰۲ خورشیدی) که این کشور تجربه‌ی دولت‌سازی خود را آغاز کرد، بنا به اعتبارات محیطی و وجود رگه‌های تعصب‌آمیز قومیتی نقش قابل قبولی در ساختار قدرت نداشتند. با این‌که اکثریت به حاشیه رانده شده، هیچ‌گاه درصدد سهم‌خواهی از قدرت برنیامده بود، اما عراق به‌لحاظ اجتماعی و سیاسی هیچ‌گاه روند سیاسی طبیعی نداشت و این امر تراکمات اجتماعی، روانی و سیاسی را تشدید کرد.

حضور حزب بعث در ساختار قدرت که از سال ۱۹۶۸ تا سال ۲۰۰۳ ادامه یافت، قدرت را صرفاً به مجموعه‌ای از قومیت‌گراهای بی‌هویت و ضد دین که هدفی جز تحکیم قدرت مطلقه‌ی خود نداشتند محدود ساخت. اما حضور مراجع بزرگ تشیع موجب شد تا اکثریت مردم عراق، چه شیعه و چه سنی علی‌رغم سیاست‌های ضد دینی حزب بعث، همچنان به ارزش‌ها و باورهای مذهبی خود پایبند بمانند و این امر در حد ذات خود یک معجزه بشمار می‌رود.

مراجع عظام در دوران حاکمیت نکبت‌بار صدام با وجود این‌که تلاش می‌کردند تا از حوزه‌ی نفوذی حزب منحله‌ی بعث عراق خارج بمانند، اما همواره به‌عنوان چکش تعادل جامعه‌ی عراق، از بروز اختلاف میان طوایف موجود این کشور جلوگیری می‌کردند. حوزه‌ی علمیه‌ی نجف به‌عنوان کانون و محور همزیستی مسالمت‌آمیز همه‌ی مذاهب و طوایف با احساس مسئولیت نسبت به وحدت ملت عراق به ترمیم شکاف‌های اجتماعی که سیاست‌های ضد دینی رژیم سابق درصدد گسترش آن بود، پرداخت.

* نخستین گروه‌‌های تروریستی در عراق چگونه شکل گرفتند؟
با سرنگونی رژیم صدام، آمریکا با کمک عناصر فراری حزب بعث و ژنرال‌های وابسته به رژیم صدام درصدد تهدید امنیت و تمامیت ارضی عراق برآمد. شکل‌گیری گروهک تروریستی «التوحید و الجهاد» به رهبری «ابومصعب الزرقاوی» در سال ۲۰۰۴ میلادی نخستین حرکت سازمان یافته‌ای بود که نیروهای اشغالگر آمریکا برای ایجاد شکاف میان طوایف موجود در عراق آغاز کردند. ابومصعب الزرقاوی به دلیل اقدامات خودسرانه و خروج از اطاعت ژنرال‌های آمریکایی در سال ۲۰۰۶ توسط نیروهای آمریکا به قتل رسید و فرد دیگری با نام مستعار «ابوحمزه المهاجر» به عنوان رهبر جنبش توحید و جهاد تعیین شد.

ابو مصعب الزرقاوی که مرد شماره سه القاعده تلقی می‌شود، در افغانستان با نیروهای آمریکایی علیه ارتش اتحاد جماهیر شوروی سابق فعالیت داشت و یکی از یاران نزدیک بندر بن سلطان رئیس سابق سازمان امنیت عربستان بود. همچنین ابوحمزه المهاجر که پس از ابو مصعب الزرقاوی رهبری دولت اسلامی عراق را برعهده گرفت، مورد توجه نیروهای اشغالگر آمریکا در عراق قرار گرفت که این امر نشان می‌دهد، این دو تروریست قبلاً ارتباطاتی با آمریکا داشتند، اما در ادامه‌ی مسیر با آمریکا دچار اختلاف شدند.


* بعثی‌ها در پوشش «دولت اسلامی عراق»!
با قتل «ابوحمزه المهاجر» که یک چهره‌ی مرموز در بدنه‌ی سازمان‌های  بعثی- آمریکایی تلقی می‌شد، فرد دیگری به نام «ابوعمر البغدادی» که چسبندگی بیشتری با عناصر تروریستی حزب بعث داشت، به رهبری جنبش توحید و جهاد منصوب شد. این جنبش بعداً نام خود را به «دولت اسلامی عراق» تغییر داد؛ زیرا این نام اگرچه جاذبه‌ی خاصی برای طوایف مختلف عراق داشت، اما نفوذ کامل عوامل رژیم صدام، این جنبش را به تلاش برای تقابل میان شیعه و سنی وادار ساخت. رخدادهای یک دهه‌ی گذشته‌ی عراق و نفوذ مجدد و غیر قابل تصور عوامل حزب بعث به بدنه‌ی دولت، نیروهای مسلح و دستگاه‌های امنیتی، شرایط امنیتی پیچیده‌ای را در این کشور شکننده به‌وجود آورد.

از سال ۲۰۱۲ و اندکی پس از آغاز بحران سوریه، جنبش دولت اسلامی عراق نام خود را به دولت اسلامی عراق و شام با نام اختصاری «داعش» تغییر داد و موجودیت خود را اعلام کرد. رهبری داعش به یک چهره‌ی تروریستی مرموز به نام «ابوبکر البغدادی» سپرده شد که حضور این چهره‌ی خشن در رأس این سازمان تروریستی گمانه‌زنی‌های زیادی را در خصوص اهداف داعش برانگیخت. طبق اسناد موجود ابوبکر البغدادی از سال ۲۰۰۹ تا سال ۲۰۱۰ در فلسطین اشغالی دوره‌های عملیاتی، خرابکاری، جنگ روانی و اطلاعاتی زیر نظر افسران سازمان سیا و موساد طی کرده که به‌نظر می‌رسد داعش دست‌پرورده‌ی رژیم صهیونیستی، آمریکا و برخوردار از کمک مالی برخی از کشورهای منطقه بوده است.

* حمایت غرب از داعش
از همین روی، حرکت اخیر داعش در عراق و پیش از آن در سوریه و تلاش این سازمان تروریستی برای ضربه زدن به مقاومت اسلامی لبنان کاملاً با اهداف ترسیم‌شده‌ی آمریکا و رژیم صهیونیستی همخوانی دارد. تمرکز داعش در بخش‌های ساحلی سوریه مانند طرطوس، رقه و لاذقیه که دارای بافت مذهبی خاصی است، نشان می‌دهد که آمریکا و رژیم صهیونیستی با هدف ایجاد تقابل میان طوایف زیر‌مجموعه‌ی اسلامی، داعش را سازماندهی کرده‌اند. حمایت آشکار آمریکا و غرب از گروهک داعش در سوریه و اجتناب آمریکا از قرار دادن داعش در لیست سازمان‌های تروریستی نشان می‌دهد که غرب و آمریکا از وجود این گروهک تروریستی برای ایجاد شکاف میان طوایف مذهبی عراق و سوریه استفاده می‌کنند.

در طول دو سال اخیر داعش در کشتار مردم سوریه و هتک حرمت اماکن مقدسه از هیچ جنایتی فروگذار نکرد و رسانه‌های غربی و عربی و فضای مجازی نیز در ارائه‌ی یک تصویر دهشتناک از داعش از تمام ظرفیت خود استفاده کردند. به‌نظر می‌رسد هدف از چنین کاری این است که داعش را یک سازمان انقلابی و اسلامی نزد افکار عمومی به تصویر کشانده و آن‌گاه وانمود کنند که اسلام واقعی همان چیزی است که دولت اسلامی عراق و شام آن را عملیاتی می‌کند.

* قیام علیه مردم‌سالاری
اما پس از شکست‌های مکرر داعش در سوریه و برگزاری انتخابات آزاد ریاست جمهوری در این کشور، داعش بخشی از پایگاه‌های خود را به غرب عراق و به‌طور مشخص در فلوجه و الانبار منتقل کرد. پس از حضور داعش در الانبار روند حوادث عراق تغییر یافت و برخی کشورهای پیرامونی عراق که نگاهی کاملاً طایفه‌ای به این کشور داشته و دارند، در تشدید اختلافات مذهبی نقش پر رنگی ایفا کردند. حضور برخی عناصر مشکوک حزب بعث در الانبار و تظاهرات عشایر این استان علیه دولت مرکزی و جریان‌سازی‌های خبری رسانه‌های عربی منطقه علیه دولت نوری المالکی نشان می‌دهد که عراق در آستانه‌ی ورود به یک فاز امنیتی جدیدی قرار دارد. شیخ علی حاتم (رهبر قبیله‌ی الدلیم)، ناجح المیزان (مشاور ارشد اسامه النجیفی، رئیس پارلمان عراق)، عزت ابراهیم الدوری (معاون فراری دیکتاتور سابق عراق) به‌عنوان عوامل همسو با گروهک داعش تلقی می‌شوند.

ائتلاف دولت قانون نوری المالکی تحت یک سیکل کاملاً دموکراتیک در انتخابات اخیر عراق بیشترین کرسی‌های پارلمانی را به‌دست آورد. اما آمریکا درصدد تغییر نتایج انتخابات و تشکیل یک دولت دست‌نشانده‌ی خارج از اراده‌ی اکثریت ملت عراق برآمده است. اظهارات دولتمردان آمریکا پیرامون اوضاع عراق و ارتباط دادن این بحران به دولت نوری المالکی، حکایت از سناریوی جدید آمریکا و هم‌پیمانان آمریکا برای بازگرداندن عراق به قبل از زمان سرنگونی رژیم صدام دارد. جان کری، وزیر خارجه‌ی آمریکا در سفر خود به عراق با نوری المالکی، هوشیار زیباری (وزیر امور خارجه)، اسامه النجیفی (رئیس پارلمان)، مسعود بارزانی (رئیس اقلیم کردستان) و عمار حکیم (رئیس مجلس اعلای عراق) دیدار و گفت‌وگو کرد. دیدارهایی که تقریباً محور همه‌ی آن‌ها تشکیل «دولت وحدت ملی» بود. اگرچه جان کری در این دیدارها به صراحت به موضوع استعفای دولت مالکی اشاره نکرد، اما «دیان فاینشتاین»، رئیس کمیته‌ی اطلاعاتی مجلس سنا در خلال یک جلسه‌ی استماع کنگره گفت: «اگر به دنبال آشتی (در عراق) هستید، دولت مالکی باید کنار برود.» وال‌استریت ژورنال نیز در این‌باره نوشت: «متحدان آمریکا در منطقه از جمله عربستان سعودی و امارات متحده‌ی عربی هم در این دیدگاه با آمریکا مشترکند. گزارش‌ها حاکی است برخی از متحدان عربی آمریکا از کاخ سفید خواسته‌اند در ازای فراهم آوردن کمک‌هایی برای بازگرداندن ثبات به عراق به حمایت از دولت مالکی خاتمه دهد.» با این‌که غرب در مقوله‌ی دموکراسی حاکمیت اکثریت بر اقلیت را بخشی از معیارها و اصول دموکراتیک می‌داند، اما ظاهراً در عراق بر خلاف این اصول پذیرفته شده‌ی جهانی عمل می‌کند!
 
* فتنه تجزیه عراق
حمله‌ی داعش به استان‌های موصل، نینوا و صلاح‌الدین و سقوط دراماتیکی مناطق مهمی از موصل از وجود یک توطئه‌ی سازمان‌یافته منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای علیه دولت و ملت عراق حکایت دارد. چراکه تسلیم شدن مقامات محلی استان‌های موصل و نینوا در برابر داعش با هیچ معیار نظامی قابل سنجش نیست، زیرا داعش یک نیروی نظامی کلاسیک و منسجم نیست که بتواند در یک ظرف زمانی کوتاه، موصل، این دومین استان بزرگ عراق را با این سرعت اشغال کند! بنابراین داعش با اشاره‌ی آمریکا و با هدف باج‌گیری از دولت و ملت عراق و زمینه‌سازی برای بازگشت مجدد نیروهای آمریکایی به صحنه‌ی امنیتی و نظامی عراق به شهرهای مختلف این کشور حمله کرده است. مجموعه رخدادهای اخیر عراق نشان می‌دهد که یک فتنه‌ی سازمان‌یافته برای ایجاد تقابل میان شیعه و سنی و در نهایت تجزیه‌ی عراق به سه اقلیم مختلف در حال شکل‌گیری است.
مرجع : پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی خامنه‌ای
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *