چهارشنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۳ - 17 Apr 2024
 
۱

ماه نديد از غبار

محمد كاظم انبارلويي
سه شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۲۱
کد مطلب: 292070
ملت ما از ميان غبارهاي جنگ داخلي،‌ تروريسم، جنگ تحميلي و نيز جنگ نرم دشمن عبور كرده‌ و امنيت ملي و اقتدار خود را به رخ جهانخواران كشيده‌ است. چطور آقاي روحاني اين واقعيت را انكار مي‌كنند و با بزرگ‌نمايي مشكلات ناشي از تهديدها و تحريم‌ها چهره ملت را غبارآلود نشان مي‌دهد؟
جهان نيوز - محمد كاظم انبارلويي:
يكي از روزنامه‌هاي اصلاح‌طلب عكس ايستاده جناب آقاي روحاني نامزد محترم اصلاح‌طلبان در انتخابات يازدهم رياست جمهوري را درج كرده بود و با تيتر بزرگ "سلام بر ايراني كه امروز چهره‌اش غبارآلود است" توجه بنده را جلب كرد.

در زير اين تيتر از قول آقاي روحاني نوشته شده بود: "آمده‌ام تا براي ايران اسلامي و براي نجات اقتصاد ايران و تعامل سازنده با جهان، دولت تدبير و اميد را تشكيل دهم."

آقاي روحاني را از سال‌ها پيش مي‌شناسم. نطق حماسي و شورانگيز او در 23 تير 78 در پاسخ به اشرار و فتنه‌جويان در ميان حضور حماسي مردم تهران هرگز يادم نمي‌رود. او عضو برجسته روحانيت مبارز است. اينكه او اكنون مورد توجه اصلاح‌طلبان قرار گرفته و پيام‌هاي خود را براساس تقاضاهاي اين قبيله طراحي مي‌كند جالب است. نمي‌دانم اصلاح‌طلبان بويژه مجمع روحانيون مبارز از مواضع خود عقب‌نشيني كرده‌اند و به يك عضو روحانيت مبارز در رقابت‌هاي جدي، سالم و قانونمند سال 92 رسيده‌اند يا اينكه نه، آقاي روحاني از مواضع پيشين خود عقب‌نشيني كرده و به مجمع روحانيون مبارز و نيز اصلاح‌طلبان پيوسته است؟ پاسخ هرچه باشد در طرح سئوالات زير و يافتن جواب‌هاي آن تاثير ندارد.

اولين سئوال اين است كه آيا چهره منور و شفاف و آفتابي ايران و ملت بزرگوار ما غبارآلود است؟

دومين سئوال اين است كه آيا ايران در حال غرق شدن است و دنبال يك منجي مي‌گردد؟

و سومين سئوال اينكه بر فرض، پاسخ دو سئوال فوق مثبت باشد، آقاي روحاني با تعامل سازنده با جهان (بخوانيد آمريكا) چگونه غبار از چهره ايران بر مي‌دارد و ملت را نجات مي‌دهد؟

در پاسخ به سئوال اول بايد گفت؛ نيم قرن از قيام الهي 15 خرداد مي‌گذرد و نهضت اسلامي امام خميني (ره) هر روز قويتر و نيرومندتر شده است و امروز در اوج بالندگي و اقتدار است. اين را ما نمي‌گوييم. اين را مراكز راهبردي جهان كه قدرت ايران را رصد مي‌كنند مي‌گويند. امروز امام (ره) در ميان ملت ما و ملت‌هاي جهان زنده است و طنين صداي عدالتخواهانه و حق‌طلبانه او هنوز در گوش ملت‌ها مي‌پيچد و بيداري و رهايي را به ارمغان مي‌آورد.

امروز رهبر معظم انقلاب چون خورشيدي درخشان در سراسر سرزمين‌هاي اسلامي مي‌درخشد و نام ايران و ملت ايران و پيروزي‌هاي شگرف ملت در مبارزه با آمريكا و قدرت‌هاي اهريمني جهان فروزندگي خاص خود را دارد.

ملت ما از ميان غبارهاي جنگ داخلي،‌ تروريسم، جنگ تحميلي و نيز جنگ نرم دشمن عبور كرده‌ و امنيت ملي و اقتدار خود را به رخ جهانخواران كشيده‌ است. چطور آقاي روحاني اين واقعيت را انكار مي‌كنند و با بزرگ‌نمايي مشكلات ناشي از تهديدها و تحريم‌ها چهره ملت را غبارآلود نشان مي‌دهد؟

اين نصيحت سعدي عليه‌الرحمه را بايد آقاي روحاني آويزه گوش كند:

مدعي از گفتگوي، دولت معني نيافت
راه نبرد از ظلام، ماه نديد از غبار
سعدي اگر فعل نيك از تو نيايد همي
بد نبود نام نيك،‌از عقبت يادگار

آقاي روحاني بايد غبار از چشم بشويد تا ماه مردم، انقلاب و كشور را خوب ببيند. اگر فعل نيكي در ايام انتخابات از او سر نزد حداقل كاري كند كه نام نيكي از او به يادگار بماند.

تحريم‌هاي اروپا و آمريكا اگر بر ضد هر كشوري اعمال مي‌شد و يا يكي از همين كشورهاي اروپايي مورد تحريم قرار مي‌گرفت آقاي روحاني حتما ملاحظه مي‌كرد كه مردم آن كشورها زنده زنده همديگر را مي‌خوردند. مگر در دو جنگ جهاني شاهد كشته شدن ميليون‌ها انسان از طرفين نبوديم؟

مردم ايران بي‌اعتنا به تهديدها و تحريم‌ها شبانه‌روز در مزارع، كارخانجات و زير سقف آزمايشگاه‌ها و مراكز تحقيقاتي، همه توطئه‌ها و دسيسه‌هاي غرب را نشانه گرفته‌اند و با توليد ملي با آن مبارزه مي‌كنند.

رزمندگان بيدار اسلام و ايران در منطقه و جهان دست روي ماشه دارند تا اگر گرگ‌هاي جهاني حمله را آغاز كردند درسي به آنها بدهند كه در تاريخ فراموش نشود.

فرزندان نسل چهارم انقلاب در آرزوي روزي هستند كه انتقام سه نسل را يكجا از آمريكا و رژيم صهيونيستي بگيرند. آنها در جنگ 33 روزه و 22 روزه و 8 روزه درسي به غارتگران جهاني داده‌اند كه جرات ندارند دست از پا خطا كنند. آيا با اين تصوير، ايران ما ايران غبارآلود است؟ اين غبار از كجا آمده است؟ اينكه اصلاح‌طلبان يك دهه از راي مردم محروم شده‌اند و به خاطر خطاهاي راهبردي و خروج از ممشاي امام (ره) دلشان براي بازگشت به قدرت لك زده است را مي‌شود يك غبار بر دل‌هاي آنها ديد؟ آقاي روحاني غبار بر دل‌هاي آنها در بي‌مهري به مردم و نظام را نبايد به عنوان غبار بر چهره ايران ترجمه كند.

اما در پاسخ به سئوال دوم؛ اگر آقاي روحاني گشتي در اين تهران خودمان بزنند و سري به اعماق جامعه ايراني در شهرها و روستاها بزنند خواهند ديد زندگي مردم با همه مشكلاتي كه وجود دارد جريان و نشاط خاص خود را دارد. نه تهديدها و نه تحريم‌ها و نه حتي برخي  سوء تدبيرها در مديريت كشور نتوانسته است زندگي مردم را از روال عادي خارج كند. مشكلات كشور و تهديدهايي كه وجود دارد در اقيانوس مواج همت مردم قابل هضم است. كشور طي سه دهه گذشته روزهايي را ديده است كه در آن روزها بيم شكست و ناكامي انقلاب مي‌رفت. هفتم تير، هشتم شهريور، ترورهاي كور و جنگ تحميلي عراق عليه ايران كه حداقل 34 كشور جهان در آن با آمريكا و رژيم صهيونيستي فعال بودند باعث شكست ما نشد و ايران از آنها عبور كرد و هيچ يك از نخبگان و رهبران ايران حتي به ذهنشان خطور نمي‌كرد كه ايران در حال غرق شدن است و دنبال منجي مي‌گردد يا اينكه غبار بر چهره مردم نشسته است. امروز كه به فضل خدا و توجهات امام عصر (عج) و همت مردم روزهاي آرامي را مي‌گذرانيم چطور ايشان يك تصوير متلاطم و با موج‌هاي شكننده بر اراده مردم و نيز چهره غبارآلود از مردم را تصوير مي‌كنند؟

اما در پاسخ به سئوال سوم؛

ملت ما از آغاز نهضت امام خميني (ره) نيم قرن است كه با آمريكا و رژيم صهيونيستي پنجه در پنجه انداخته‌ است. ملت مردانه ايستاده‌ است و از غيرت، شرف و عزت خود دفاع مي‌كند. سئوال اين است: آمريكا در طي نيم قرن كجا كوتاه آمده است كه جاي پايي براي تعامل باقي بگذارد؟ اين عظمت و عزتي كه در ايران وجود دارد و اين قدرتي كه در ملت ايران ظهور كرده و سينه به سينه غارتگران جهاني ايستاده ، در روي ميز مذاكره و تعامل با غرب به دست نيامده است.

در پاي اين نهال قدرت خون‌هاي پاك فقها، علما  و صلحا ريخته شده است. در پاي اين نهال عظيم غيرت و شرف، خون‌هاي مقدس جوانان، پيران، زنان و حتي كودكان معصوم ريخته شده است.

در يك كلمه قدرت ما محصول گفتمان مقاومت است نه گفتمان تعامل با غرب!
آمريكايي‌ها و اروپايي‌ها اگر توان غبار روبي از ايران را دارند بروند غبار از چهره خود بردارند و جنبش ضد سرمايه‌داري را مهار كنند. جلوي افول انديشه‌هاي ليبراليسم و ظهور انديشه‌ جهان اسلام را بگيرند. ايستادگي ما آنها را زمينگير كرده است. آنها به كمتر از نابودي و اضمحلال ملت ايران رضايت نمي‌دهند. روند گفتگوهاي هسته‌اي ونيز محاصره نظامي، سياسي و اقتصادي و گزينه‌هاي ابلهانه آنها مبني بر حمله به ايران روي ميز آنهاست. آنچه آنها را از اين حمله پرهيز مي‌دهد قدرت ديپلماسي ايران نيست بلكه آمادگي ملت ايران براي مقاومت و دست روي ماشه بودن رزمندگان ماست. اين يك حقيقت و مثل آفتاب روشن است. آقاي روحاني نبايد اين حقيقت را انكار كند.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *