چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 24 Apr 2024
 
۰
در حاشیه انحلال و ادغام دانشگاه علوم پزشکی ایران؛

انحلال دانشگاه ايران با كدام خرد جمعي؟

دوشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۸:۳۸
کد مطلب: 290702
اصولا ادغام وزاتخانه ها در جهت كوچك شدن دولت و كاهش امور موازي و تصدي گري، كاملا توجيه علمي و منطقي دارد ولي ادغام دو دانشگاه كه محل توليد علم ، آموزش و پژوهش و تحقيق و ارائه خدمات درماني است و مي بايست از رقابت آنها ، انديشه هاي نو ، خدمات درماني بهتر به مردم و ارتقاء سلامت جامعه خلق شود، بسيار مضحك بنظر مي رسد.
انحلال دانشگاه ايران با كدام خرد جمعي؟
جهان نيوز - دكتر ابوالفضل باقري:
روز شنبه مورخ هشتم آبان ماه ۱۳۸۹ هنگامی كه اعضای هیات علمی، دانشجویان و كاركنان دانشگاه علوم پزشكی ایران در محل كار خود حاضر می شدند با خبری بهت آور مواجه شدند: "دانشگاه علوم پزشكی ایران منحل شد".

خبر، به قدری عجیب و غیرمنتظره بود كه در ساعات اولیه تعدادی از مدیران ارشد وزارت بهداشت و حتی تنی چند از معاونان وزیر و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، آن را نادرست و شایعه خواندند.

مگر می شود دانشگاه بزرگی را با قدمت حدود ۴۰ سال و با موفقیت های بزرگ علمی و پژوهشی، بدون مقدمه و یك شبه منحل كرد؟

مگر امكان دارد كه در یك نظام ارزشی كه به رای یكایك آحاد جامعه احترام می گذارد، بدون هیچ گونه نظرخواهی از نخبگان علمی این سرزمین، دستور انحلال یكی از بزرگترین مراكز علمی، پژوهشی و درمانی این كشور را صادر نمود؟

اینها سوالاتی بود كه در فضای بهت برانگیز روزهای اول، افكار جامعه علمی و نخبگان كشور را آزار می داد.

ابعاد این تصمیم به قدری نامعقول به نظر می رسید كه مسئولان وقت مجبور شدند در ادامه، لفظ ادغام را به جای انحلال مطرح نموده تا علاوه بر كاستن اثرات سوء این تصمیم، چنین وانمود كنند كه تنها یك اسم تغییر كرده و جایگاه علمی افراد و فعالیتهای آموزشی، پژوهشی و درمانی آنها تغییری نخواهد كرد.

دلایل این تصمیم، به حدی سطحی و ابتدایی بود كه دقیقا مشخص می نمود كه ابتدا تصمیم مذكور اخذ شده و سپس دلایلی برای آن ساخته شده است؛ كاهش تصدی گری امور موازی، تامین یكپارچگی در ارائه خدمات بهداشتی درمانی استان تهران و اقدام در راستای خروج دستگاه‌های اجرایی از استان تهران!

در قوانین جمهوری اسلامی ایران، هر جا كه سخن از كاهش تصدی گری دولت به میان آمده، دانشگاه‌ها و مراكز علمی پژوهشی را مستثنی نموده است و اساسا در تمام دنیا، ضمن حركت در جهت كوچك سازی دولتها ، سعی بر آن است كه مراكز علمی و دانشگاهی از نظر كمی و كیفی رشد نمایند. چنانچه در برخی از شهرهای پیشرفته جهان گاه وجود ۲ یا چند دانشگاه از نقاط قوت آنها محسوب می گردد.

اصولا ادغام وزاتخانه ها در جهت كوچك شدن دولت و كاهش امور موازی و تصدی گری، كاملا توجیه علمی و منطقی دارد ولی ادغام دو دانشگاه كه محل تولید علم ، آموزش و پژوهش و تحقیق و ارائه خدمات درمانی است و می بایست از رقابت آنها ، اندیشه های نو ، خدمات درمانی بهتر به مردم و ارتقاء سلامت جامعه خلق شود، بسیار مضحك بنظر می رسد. با این تفسیر ، وزارت علوم هم می بایست دانشگاههای متعدد خود در استان تهران را با همین دلایل منحل و یا ادغام نماید!

واقعیت این است كه با طرح ادغام دانشگاه ایران در دانشگاه علوم پزشكی تهران و واگذاری بیمارستانها و واحدهای درمانی به دانشگاه علوم پزشكی شهید بهشتی كه بار مضاعف ارائه خدمات درمانی را به دانشگاه تحمیل كرده است، علاوه بر افت كمی و كیفی خدمات درمانی به مردم این دانشگاه را صرفا به امور درمانی و كم رنگ شدن امور آموزشی و پژوهشی سوق داده و قطعا فاز دوم این تصمیم، ادغام دانشگاه شهید بهشتی در دانشگاه علوم پزشكی تهران و با همان توجیهات قبلی خواهد بود.

حال تصور نمائید یك دانشگاه علوم پزشكی در استان تهران كه می بایست حداقل به ۱۲ میلیون شهروند تهرانی خدمات ارائه دهد با خیل عظیم دانشجویان، كاركنان و اعضای هیات علمی، چگونه اداره خواهد شد؟ آیا یك مدیر گروه این دانشگاه می تواند بر امور آموزشی و درمانی صدها هیات علمی، رزیدنت، كارورز و كارآموز پزشكی كنترل و احاطه داشته باشد؟

اساسا در طول دو سال اندی از ادغام دو دانشگاه ، كدام كار شگرف علمی، پژوهشی و آموزشی غیر از اختلاف گروههای آموزشی و كاهش بازده آنها و عدم توانایی مسئولین دانشگاه در رسیدگی به امور گروههای علمی و تامین نیازهای درمانی بیمارستانها صورت گرفته است؟

سوال دیگری كه مطرح است این كه آیا با این ادغام چه تعداد قابل توجهی از كاركنان و اعضای هیات علمی از استان تهران خارج گردیدند تا بتوان این ادغام را در راستای خروج دستگاه‌های اجرائی از تهران توجیه نمود.

اخیراً برخی از مسئولین وقت وزارت بهداشت سعی در توجیه علمی و كارشناسی این اقدام نسنجیده را داشته و آنرا حاصل خرد جمعی و براساس نقشه علمی كشور عنوان می نمایند. اتفاقا ، جامعه علمی كشور خصوصا اساتید و دانشجویان دانشگاه علوم پزشكی ایران بی صبرانه منتظرند كه جلسات علمی و كارشناسی برگزار شده در خصوص این ادغام و هم اندیشی اعضای هیات علمی و تبادل افكار و آراء در این خصوص با ذكر جزئیات (تاریخ و افراد دعوت شده) و محتوای جلسات منتشر گردد تا بر همگان عیان شود كه این تصمیم نه بر پایه كارشناسی و خرد جمعی كه حاصل تراوشات فكری یك یا چند نفر شكل گرفته است و البته نحوه اجرای این تصمیم بصورت سراسیمه ، شبانه و در فضای كاملا پلیسی ، خود دلیل روشنی بر این مدعاست.

حال كه با حول و قوه الهی و خواست و اقبال اعضای هیات علمی، دانشجویان و كاركنان، دانشگاه علوم پزشكی ایران مجددا احیا شده است، گروهی به انحاء مختلف، سعی در توقف این روند داشته و به دلایل و بهانه های مختلف آن را هزینه‌بر و مغایر با ضوابط و قوانین می دانند اما واقعیت این است كه هزینه برای احیاء این دانشگاه در واقع یك سرمایه گذاری مجدد برای ایجاد رقابت علمی و ارتقاء سلامت جامعه است و استمرار یك مسیر غلط قطعا هزینه های بیشتری نسبت به تغییر مسیر خواهد داشت. از طرفی، كسانی باید پاسخگوی این هزینه ها باشند كه بدون بررسی كارشناسی ، هم اندیشی و بدون بهره گیری از خرد جمعی ، بصورت فردی و قیم مآبانه تصمیم خود را برای انحلال یا ادغام دانشگاه عملی كردند.

*عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی ایران
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *