چرا تصویر ذهنی ما نسبت به غرب و نظام سلطه منفی است؟ دكتر منوچهر محمدی، مؤلف كتاب «آینده نظام بینالملل و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» در گفتار زیر به بررسی ظهور پدیدهی «استكبار» در نظام بینالملل و تقابل انقلاب اسلامی یاران با آن میپردازد:
نزاع با حاصل جمع صفر
دكتر منوچهر محمدی
15 آبان 1391 ساعت 0:08
چرا تصویر ذهنی ما نسبت به غرب و نظام سلطه منفی است؟ دكتر منوچهر محمدی، مؤلف كتاب «آینده نظام بینالملل و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» در گفتار زیر به بررسی ظهور پدیدهی «استكبار» در نظام بینالملل و تقابل انقلاب اسلامی یاران با آن میپردازد:
جهان نیوز - دكتر منوچهر محمدی:
استكبار و عهدنامهی وستفالیا
برای بررسی دلایل بیاعتمادی ما نسبت به غرب، باید به ۳۰۰ سال پیش برگردیم؛ یعنی به زمانی كه پس از عهدنامهی وستفالیا، نظام دولت-ملت به وجود آمد و قراردادی میان دولتهای اروپایی تنظیم شد. این قرارداد مسائل مختلفی را مطرح میكرد، از جمله اینكه استعمار و استثمار انسان از انسان یك امر طبیعی است و میشود این كار را انجام داد. دوم این كه غرب قدرت برتر است و چون قدرت دارد، پس حق دارد بر دیگر مناطق جهان سلطه داشته باشد. عنوان استعمار را هم به معنی «آبادكردن بهزور» مطرح میكردند و لذا نظام سلطه از همان زمان شكل گرفت. بهخصوص در مورد جهان اسلام كه در دوران قرون وسطی قدرت برتر بود و غرب هیچ محلی از اعراب نداشت.
پس از رنسانس، عهدنامهی وستفالیا با توجه به شرایط تغییر كرد، اصطلاح شهروند درجهیك و شهروند درجهدو مطرح شد و نژادپرستی شدت گرفت. حتی این موضوع مطرح شد كه یك سرخپوست خوب، سرخپوست مرده است. از این پس غربیها تحقیر و اسارت و بردگی را اساس كار خود قرار دادند و ایجاد رعب و وحشت در دل دیگر ملتها را به عنوان مبنای سیاست خود برگزیدند. این كه ما نژاد برتر هستیم و حق برتری بر دیگر نژادها و ملتها و قومیتها را هم داریم، از كنار این مقوله بهخوبی برداشت میشد. بنابراین وقتی غرب بر این اساس معنی و مفهوم یافت، غرب مادیگرا، استثمارگر، استعمارگر و بردهدار با وضع بسیار وحشتناكی پدید آمد. این طبیعی بود كه بقیهی جوامع و از جمله مسلمانها -كه در راه یك تمدن بسیار غنی بودند- در دوران قرون وسطی نسبت به غرب بدبین شوند و از آن تنفر پیدا كنند.
امام رحمهالله اولین بود
یك دورهای بود كه ملتها برتری و قدرت غرب را یك امر اجتنابناپذیر میدیدند و لذا در مقابل سلطهگران جوامع دیگر چارهای جز تسلیم نمیدیدند. اگر تاریخ قبل از انقلاب اسلامی را ملاحظه كنید -چه در ایران و چه در دیگر كشورهای جهان اسلام و جوامع آمریكای لاتین و آسیا- اساس تئوریك و وجود چنین حالتی را درمییابید كه پذیرش سلطهی غرب برای ما گریزناپذیر است و این كه حق با قدرت است. «مورگنتا» میگوید كه انسان شهوت قدرت دارد و تا زمانی كه در گور بخوابد، این شهوت سیریناپذیر ادامه دارد. این حس قدرتطلبی در ۳۰۰ سال گذشته و تا پس از جنگ جهانی دوم نیز همواره بیشتر رشد كرده است. در این زمان آمریكا و شوروی هر دو به عنوان دو ابرقدرت مطرح شدند. تا قبل از جنگ جهانی دوم چیزی به عنوان ابرقدرت وجود نداشت. قدرتهای بزرگ داشتیم، ولی ابرقدرت نداشتیم. این دو ابرقدرت آمدند و گفتند حاكمیت جهانی برای ما دو ابرقدرت است. اولین كسی كه آمد و مقابل این فكر و اندیشه ایستاد، كسی نبود جز حضرت امام خمینی رضواناللهعلیه.
حتی جالب است كه در كشور خود ما هم نهضتهای قبل از انقلاب تابع همین حمایت و قدرت بود. در مشروطه روسها از مستبدین حمایت میكردند و انگلیسها از مشروطهخواهان. در ملی شدن صنعت نفت هم همین طور. انقلاب چین هم با حمایت شوروی به پیروزی رسید و انقلاب كوبا طرف مقابلش آمریكا بود و جنگ قدرت بین دو ابرقدرت بود. انقلاب اسلامی اما این قانومندی ۳۰۰ ساله را به هم ریخت. در سال ۴۱ حضرت امام خمینی دو جمله معروف را بیان كردند؛ یكی اینكه: «امريكا از انگليس بدتر، انگليس از امريكا بدتر، شوروى از هر دو بدتر. همه از هم بدتر؛ همه از هم پليدتر.»۱ و دوم هم اینكه ما همانقدر كه با نظام سرمایهداری غرب مواجه هستیم، با نظام كمونیستی شرق هم مخالفیم. بعد هم فرمودند: اینها جنگشان جنگ زرگری است. اینها ریشهشان هر دو ماتریالیسم و مادیگرایی است؛ سلطه است و استكبار جهانی را ترویج میكنند.
اصلاً اصطلاح «استكبار جهانی» را حضرت امام رضواناللهعلیه برای اولین بار مطرح كردند. بنابراین طبیعی است كه هم جهان اسلام به طور اعم و هم ایرانیها به طور اخص و بهخصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی یك نوع بدبینی و نفرتی نسبت به غرب و بهویژه نسبت به آمریكا پیدا كنند كه امروز سمبل استكبار است. اگر شما به آیات شریفهی قرآن مراجعه كنید، صراحتاً هر نوع تبعیت و پذیرش را نفی و محكوم میكند. از جمله در جایی میفرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِیاءَ»۲ قرآن صراحتاً میفرماید كه شما مسلمانان حق ندارید دشمنان خدا و رسول و خودتان را به دوستی بگیرید.
تجربهی ۲۰۰ سالهی ما
از طرف دیگر، تجربهی ۲۰۰ سال گذشته در كشور ما بهخصوص بعد از جنگ با روسها و انعقاد قرارداد تركمنچای و گلستان كه اصل كاپیتولاسیون حاكم شد، وجود داشته است. از عدم صلاحیت رسیدگی به جرایم خارجیها تا گرفتن حق توحش و این یعنی آنها هر غلطی میخواستند میكردند. میگفتند ملتهای دیگر نسبت به ما كه متمدن هستیم، وحشی هستند و ما باید آدمشان كنیم.
در زمان رژیم گذشته خاطرم هست كه یك زن آمریكایی مست و لایعقل با ماشینش به صف اتوبوس زد و چندین نفر را زیر گرفت. هیچكس هم نتوانست به او بگوید بالای چشمت ابرو است. فوری او را به آمریكا بردند و اجازهی محاكمهاش را در اینجا ندادند. این برای همهی خانوادهها یك احساس تنفری نسبت به آمریكاییها ایجاد میكرد. در منطقهی جنوب كشور كه خارجیها مناطق نفتخیز را اداره میكردند، یك نوع اختلاف طبقاتی و تبعیضات وحشتناكی وجود داشت. مثلاً محل سكونت خارجیها با ایرانیها فرق داشت. باشگاهها، سینماها، استخرها و درمانگاه و بیمارستان آنها جدا و منفك از ایرانیها بود. حضرت امام رضواناللهعلیه میفرمودند یك گروهبان آمریكایی به یك ژنرال ایرانی میتوانست تحكم كند و تحكم هم میكرد و آن ژنرال در مقابلش كاملاً تسلیم بود.
البته در میان طبقات روشنفكر ما بودند كسانی كه این سلطه را اجتنابناپذیر میدیدند، اما تودههای مردم این را نپذیرفتند. بنابراین نفرت اوج گرفت تا به انقلاب اسلامی رسید. پس از انقلاب اسلامی نیز شاهد هستیم كه آمریكا هنوز كه هنوز است، نه انقلاب ما را پذیرفته و نه حاضر است حقوق این ملت را به رسمیت بشناسد. بنابراین رویارویی ما ادامه دارد. ملت ایران دیدهاند كه فرمایش امام مبنی بر این كه «آمریكا هیچ غلطی نمیتواند بكند» عملاً در این ۳۴ سال تحقق یافته است. البته برای ما هزینههایی ایجاد كرده كه اتفاقاً همان هزینهها و تهدیدها فرصتی شده برای ما تا بتوانیم روی پای خودمان بایستیم.
شكلگیری نظام ضد سلطه
با مقاومت و ایستادگی ما، نظام جهانی جدید ضد سلطه شكل گرفته و خود ما هم رهبری این نظام جدید را در اردوگاه سلطهستیزان بر عهده داریم. یعنی انقلاب اسلامی نظام سلطه را به چالش كشانده و سپس در مقابل نظام سلطه، نظام ضد سلطه یا برخورد با سلطه را ایجاد كرده است. ما امروز در اثر همین مقاومت و ایستادگی شاهد شكلگیری دو اردوگاه هستیم؛ یكی اردوگاه سلطهگران است كه همهی كشورهای سلطهگر در آن هستند و یكی هم اردوگاه سلطهستیزان كه ازجمله همین تسخیر والاستریت و جنبش ۹۹درصد رهبری این اردوگاه با ایران اسلامی است.
ایران اسلامی پرچم مبارزه با سلطه و استكبار را بر دوش گرفته و مقاومت كرده و امروز دیگر ایران نیست كه مقابل سلطه ایستاده، بلكه مجموعهی جامعهی جهانی و حتی ملتهای خودشان -یعنی ملت آمریكا و اروپا- دیگر تحمل ظلم را ندارند. شما حركتهایی را كه در اروپا و آمریكا میبینید، علیه كیست؟ آنچه در یونان و اسپانیا شاهد هستیم، علیه چه كسی است؟ تسخیر والاستریت آیا جز علیه نظام سلطه است؟
بنده در یكی از كتابهایم توضیح دادهام و مشخص كردهام كه انقلاب اسلامی نظام سلطه را به هم ریخت و این همان وضعیتی است كه قرآن به عنوان نزاع مستكبرین و مستضعفین مطرح كرده و خداوند هم وعدهی پیروزی را به مستضعفین داده است. امروز روند توسعهای كه در پیش گرفته شده، همان پیشبینی قرآن است و شما شاهد هستید كه پس از انقلاب اسلامی، شوروی و آمریكا دعواهای خود را كنار گذاشتهاند و كنار هم قرار گرفتهاند.
امروز جهان استكباری در وضع اسفباری است. حتی ملتهای خودشان علیهشان قیام كردهاند؛ حتی در رژیم صهیونیستی. یعنی دیگر ملتها حامی و پشتیبان دولتهای استكباری نیستند. بنابراین روابط ما با غرب به طور اعم و روابط با آمریكا به طور اخص تابع همین نظام دو اردوگاهی است.
من معتقدم كه جنگی با پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد، منتهی این جنگ شبیه جنگهای كلاسیك نیست، بلكه جنگی است كه میان ملتها از یك طرف و نظام سلطه و دولتهای سلطهگر از سوی دیگر است. این جنگ دیگر افقی نیست، عمودی است. یعنی قاعدهی هِرم علیه رأس هرم حركت میكند. بنابراین ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، پرچم ضد سلطه را بر دوش گرفتهایم و آشتیپذیر هم نیستیم. علتش این است كه خواستههای ما و سلطهگران در تقابل كامل با هم است. آنها میخواهند سلطه ادامه پیدا كند و ما میخواهیم سلطه را از بین ببریم. بنابراین جنگ با حاصل جمع صفر است. یعنی یا آنها به هر وسیلهای سعی میكنند جلوی این مقاومت را بگیرند و ما هم مقابله و ایستادگی میكنیم، یا اینكه ما باید پیروز بشویم كه قطعاً بر اساس وعدهی قرآنی پیروز خواهیم شد.
----------------------------------------------------------
پینوشتها:
۱. سخنرانى امام خمینی در جمع مردم در مخالفت با لايحه كاپيتولاسيون، ۴ آبان ۱۳۴۳ شمسی / ۲۰ جمادى الثانى ۱۳۸۴ قمری، http://farsi.khamenei.ir/imam-content?id=10553
۲. قرآن كریم، سورهی مباركهی ممتحنه، بخشی از آیهی ۱؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد، دشمنان من و دشمنان خود را دوست مگيريد...
-----------------------------------------------------------
منبع: پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی خامنهای
کد مطلب: 253026
آدرس مطلب: https://www.jahannews.com/detailed/253026/نزاع-حاصل-جمع-صفر