به گزارش جهان، به دنبال جنجال انتصاب اسفندیار مشایی و خروج برخی وزرای موفق دولت نهم که رئیس جمهور از برخی از آنها به عنوان میوه های کابینه یاد کرد و سرانجام این جنجال نیز که مانند بسیاری از فعالیتهای دولت نهم رهبر معظم انقلاب را مجبور به ورود به قضیه کرد، انتصاب دکتر رحیمی را می توان گام دیگری در تحقق دولت اسلامی مدنظر محمود احمدی نژاد دانست.
بنابراین گزارش این انتصاب قابل پیش بینی بیش از همه از آن نظر جالب توجه می نماید که بسیاری از تحلیل گران سیاسی در تشریح موفقیت قابل توجه احمدی نژاد در انتخابات دهم علاوه بر ویژگی های شخصی و خدمات موثر دولت دهم مخالفت صریح محمود احمدی نژاد با سیاست های آیت الله هاشمی در زمان زمام داریش در اداره کشور را موجب موفقیت وی و به صحنه آمدن آرای خاموش می دانند ولی در این میان انتخاب فردی که سابقه قرابت بسیاری با سیاست
محمدرضا رحیمی در زمان مسئولیت سابقش در دیوان محاسبات بارها از دفتر مقامات عالی رتبه نظام درخواست ملاقات کرده بود که این ملاقات هیچگاه محقق نشد.
در همین رابطه یکی از خبرنگاران هیئت دولت که از زمره حامیان سرسخت دولت هم به شمار می رود چندی پیش در مورد رحیمی این گونه می نویسد :در زمانی که وی استاندار دولت رفسنجانی در کردستان بود رئیس جمهور وقت به این استان سفر کرد و رحیمی کشاورزان را مجبور کرد که دهها تراکتور خود را به گونه ای پارک کنند که ازبالا جمله درود بر هاشمی را شکل بدهند.
علاوه بر اینکه ظاهرا در همین سفر رحیمی بوسه ای جانانه نیز بر دستان هاشمی رفسنجانی زده است.
یک مقام آگاه در این باره به خبرنگار جهان گفت: محمدرضا رحیمی در زمان مسئولیت سابقش در دیوان محاسبات بارها از دفتر مقامات عالی رتبه نظام درخواست ملاقات کرده بود که این ملاقات هیچگاه محقق نشد.
به هر حال همان گونه که باید به رئیس جمهور حق داد تا افراد امین و مورد وثوق خود مانند مشایی کردان و رحیمی را برای کابینه اش برگزیند به حامیان ودوستداران انقلاب نیز باید حق داد که ازاین انتخاب های قابل تامل سرخورده شده و انگشت ابهام و تعجب خود را نسبت به علاقه شدید دکتر احمدی نژاد به افرادی چون رحیمی، کردان و مشایی به سمت شعارهای انقلابی رئیس دولت نهم نشانه روند.
پیش از این جهان خبر داده بود که رئیس جمهور قصد دارد به دلیل جنجالی بودن گزینه مدنظرش برای معاون اولی رئیس جمهور این انتخاب را به بعد از رای اعتماد موکول کند.
اول اینکه مدرک آقای رحیمی آخرش مشخص نشد که چه جوریه؟!
دوم اینکه، ماجرای کرسنت و اظهارات آقای رحیمی کجا می ره؟
سوما، مدیر کل ريالای رحیمی در مجلس که به نمایندگان پول می داد از کی دستور می گرفت؟
چهارم، افکار و عقاید آقای رحیمی چه همخوانی با این دولت دارد؟
پنجم، رفاقت رحیمی و جاسبی در کجای این پازل قرار می گیره؟
و.....؟