گروه فرهنگ جهان نیوز ـ میثم تولایی، روزنامه نگار، در کانال تلگرامی خود نوشت: برنامهی تصویری فریدون جیرانی که در آن به گفتوگو با سینماگران میپردازد، اولین قسمت خود را به یک دیالوگ دو ساعته با ابراهیم حاتمیکیا اختصاص داده است، گفتوگویی که میتوانست بسیار چالشیتر از آن چه که به صورت اغراق آمیز "پایان 35 سال سکوت" نام گرفت، باشد.
جیرانی اگر بارها و بارها هم در این نشست دو نفره به مصاحبهی سال گذشتهی محمد قوچانی با حاتمیکیا که در "مهرنامه" منتشر شد، اشاره نمیکرد اما باز هم میشد مطمئن بود که سوالات، شبهات القایی و اتصافهایش به مهمان برنامه همگی گرتهبرداری ناهمگون از ادبیات قوچانی در تناظر با کارگردان مورد علاقهی بسیاری از افرادی که دل در گروی انقلاب دارند، بود.
ادبیاتهایی نظیر نمایندگی روشنفکری دینی (و به اشتباه مذهبی! که از سوی جیرانی عنوان شد) و یا ناقدان عرفی در برابر ناقدان مذهبی و همینطور رویارویی روشنفکری عرفی با روشنفکری دینی که جملگی به نظر وامگیری بدون بهره! توسط جیرانی برای گفتوگو بود حکایت از یک میز محاکمه داشت.
گرچه در لابهلای گفتوگو موضوع اصلی این محکمه مشخص شد و در تلویح قریب به تصریح این سوال مطرح شد که اصلا چرا علیه اصغر فرهادی حرف زدی؟ اصلا چرا باید حرف بزنی؟ و تو فقط اجازه داری فیلم بسازی! اما ابراهیم حاتمیکیا با پاسخهایش نشان داد همانطور که فیلمهایش در اجارهی سفارتخانههای متولی فرهنگ این کشور نیستند، عقاید و فکرش نیز هر چه باشد و روزگاری به مذاق جریان ارزشی خوش بیاید یا به مذاق جریان مقابل، برگرفته از یک حجت عقلی و دینی(برای خودش) است که قابل ارزشگذاری است.
اما عدم پایانبندی بر انتقامگیری از حاتمیکیا از سوی رحمهای اجارهای سینمای ایران که بیشترین نقششان در فیلمهای خود، همان تیتراژ است که نام نویسنده و کارگردان بر آن درج شده و البته یک رفت و برگشت به خارج برای گرفتن جوایز، اوج کینه را از این ققنوس سینمای ایران به تصویر میکشد، یعنی همان عداوتی که در تناسب با دهندهی لقب ققنوس سینمای ایران به حاتمیکیا، سید مرتضی آوینی شاهد بودیم، بغضی که درونیات جریانی خاص را در حالت انفجار قرار داده تا جایی که اگر در خاطرتان باشد یکی از همین بازیگران حاضر در اجتماعات فتنهی 88، یکی از همانها که تا هنرمندی از جریان ارزشی از نظام و انقلاب دفاع میکند، میگویند هنر و هنرمند نباید در خدمت سیاست باشد اما خودشان انتخاباتی نبوده که لیست به مردم ندهند و حضور در یک کمپین انتخاباتی را خدای ناکرده از قلم بیاندازند، در یک برنامهی تلویزیونی گفت به هیچوجه دوست ندارم در فیلمهای حاتمیکیا بازی کنم!
گرچه تا آن زمان و تا همین امروز هم هیچ پیشنهادی به غیر از فیلمهای سفارتخانهای که لیست بازیگرانشان مشخص است نه تنها از سوی ابراهیم سینمای ایران بلکه حتی دیگر فیلمسازان خاکستری هم به این بازیگر نشده اما این خود نشان میدهد که تا چه اندازه باید حواسمان به تنها ابراهیم باقیمانده در سینما باشد، همان که اگر هزاران سینماگر، هزاران کارشناس و فریدون جیرانی که فیلم زشت و سیاه "من مادرش هستم" را در کارنامهی کاری خود دارد بخواهند بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران یعنی "آژانس شیشهای" را از کارنامهی کاری او حذف کنند و دست به دست هم بدهند تا آن را از ذهن نسلهای انقلاب پاک کنند، نخواهند توانست.
پی نوشت:
فریدون جیرانی در گفتوگوی خود با ابراهیم حاتمیکیا در اظهارنظری جالب توجه از "به رنگ ارغوان" به عنوان محبوبترین فیلم حاتمیکیا نام برد که البته با تعجب ابراهیم هم مواجه شد. این برنامه روی سایت آن قرار داده میشود و تلویزیونی نیست.