جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
 
۹

حکایت طی الارض پیرمرد پینه دوز از زبان آیت الله بهجت

شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۴۴
کد مطلب: 479490
آقا میرزا ابراهیم شریفی در عمل آنگونه پیش رفت که از همه شاگردان «آیت الله قاضی طباطبائی» گوی سبقت را ربوده بود.
حکایت طی الارض پیرمرد پینه دوز از زبان آیت الله بهجت
به گزارش جهان به نقل از ابنا، «حجت الاسلام و المسلمین علی بهجت» در مراسم "دهمین سالگشت شهدای روحانی فاجعه تروریستی تاسوکی و بزرگداشت آیت الله میرزا ابراهیم شریفی زابلی"، اظهار داشت: اگر تمام دانشمندان در مورد سرّ خلقت مطالعه کنند، سرّ مهندس عالَم را نمی توانند بفهمند می توانند گمان برند ولی نمی توانند بیابند مگر اینکه مهندس عالَم، راز خلقت را بگوید.

وی افزود: با توجه به آیه «مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» هدف از خلقت فقط عبودیت است. تمام عالم به این عظمت در نظر خداوند، عالَم صغیر است اما انسان در عالَم کبیر است. خداوند همه این عوالم را برای انسان آفریده است.

فرزند آیت الله بهجت(ره) افزود: انسان امتیازی که دارد تفکر، تعقل، تدبر و علم آموزی است. علم، کمال انسان است و فقط انسان است که تصورات را تبدیل به تصدیقات می کند و علم به وجود می آید.

وی ادامه داد: علم آنقدر گسترش پیدا کرده که افتخار و مایه امتیاز است. برای نمونه امروزه طب خیلی گسترش پیدا کرده است و در هر عضوی رشته های گوناگونی وجود دارد. همه علم خوب است گرچه این ها علم صددرصد نیست، مدتی حاکم است و بعد از مدتی کنار زده می شود. فقط علم، مهم نیست بلکه معرفت نیز مهم است.

حکایت پینه دوز صاحب کرامت

این عالم دینی با استناد به سخنان آیت الله بهجت گفت: آیت الله بهجت می فرمود که در نجف پاره دوزی بود که شب های جمعه به کربلا می رفت و هر هفته روضه ای در منزل خود برگزار می کرد. یکی از علما می گفت که مطلع شدم این آقا طی الارض دارد. نقشه ای کشیدم مراقبش شدم؛ عصر پنج شنبه زمانی که می خواست از نجف به کربلا برود پاکتی به ایشان دادم و گفتم به محض رسیدن به کربلا، این پاکت را به فلان کفشدار بده و بگو که زود باز کند.

وی افزود: این عالم می گفت هفته بعد این پاره دوز را به ناهار دعوت کردم و به او گفتم از آنچه داری به ماهم بگو! من از طی الارض شما می خواهم. به او گفتم: پاکتی که هفته قبل به شما دادم به شخصی که در نجف بود گفتم که زمانی که پاکت به دستت رسید ساعت آن را یادداشت کن و شما ساعت 6 از اینجا حرکت کردی چگونه شش و پنج دقیقه به کربلا رسیدی؟ شما بین نجف و کربلا را چگونه به این سرعت رفتید؟ مشخص است که طی الارض داری!

حجت الاسلام بهجت ادامه داد: آن پاره دوز مقاماتی داشت. انسان هایی وجود داشتند که اینگونه مقاماتی داشتند. افرادی هم ممکن است هیچ بویی از انسانیت نبرده باشد؛ مثل دولتمردان غربی که از اسرائیل آدم کُش حمایت می کنند و می گویند اسرائیل حق دارد آدم بکشد! این انسانیت است؟ کسی که اینچنین می اندیشد علم دارد؟ محترم است؟ هیچ عقل سلیمی این را نمی پذیرد.

وی با بیان اینکه علمی علم است که انسان را به خشیت برساند، در ادامه گفت: علم اگر انسان را به حق نرساند، علم نیست. برخی جدولی حل می کنند و با موتش از بین می رود. علمی ارزش دارد که انسان را به مبدأ متصل کند. علم مقدمه عبودیت است، عبودیت هم ثمره خلقت و نردبان وصول مخلوق به معبود است.

معنای عبودیت

فرزند آیت الله بهجت(ره) درباره معنای عبودیت اظهار داشت: عبودیت به معنای "بذل الکل" است. در حدیث عنوان بصری آمده است که "اگر علم می خواهی اول باید عبودیت تحصیل کنی و علم به تعلم نیست". هر چه داریم و همه هستی متعلق به اوست و اگر داده اش را در راه او مصرف کنیم وظیفه مان را انجام داده ایم و انسان برای خود نباید تدبیری بیاندیشد.

وی در مورد مقام حضرت زهرا(س) گفت: مقام حضرت زهرا(س) به خاطر مقامات او در عبودیت است. امام صادق(ع) می فرمایند: فاطمه زهرا(س) چون در مقام عبادت می ایستاد چنان غرق در عبودیت می شد که ملائکه از نورش منور می شدند. ایشان در نماز چنان به مبدا متصل می شد که همه چیز را فراموش می کرد.

حجت الاسلام علی بهجت افزود: مرحوم آیت الله بهجت می فرمود خداوند از نماز لذیذتر نیافریده است و نماز از الذّ لذائد عالم است و اگر تمام سلاطین عالم، لذت نماز را می چشیدند، دنبال عشرتکده ها نمی رفتند.

وجه آشکار میرزا ابراهیم شریفی زابلی

وی در بخش دیگر سخنان خود در مورد آیت الله شریفی سیستانی گفت: آقا میرزا ابراهیم شریفی علمای بزرگی را درک کرد. بیشتر ایشان را به این می شناسند که "در 1330 در انتخات کاندیدا شد و رای آورد ولی فرد دیگر را به نمایندگی فرستادند. به همین خاطر مردم سیستان قیام کردند و حکومت به سیستان لشگری فرستاد و ایشان را دستگیر و با شکنجه تا کرمان می برند. او را از کرمان تا تهران می آورند وی در تهران زندانی می شود و در نهایت با وساطت آیت الله کاشانی و مصدق نجات می یابد." این بُعد ظاهری قضیه است.

وجوه مخفی میرزا ابراهیم شریفی زابلی

این عالم دینی افزود: بُعد مخفی زندگی ایشان، تلمذشان نزد «آقا سید علی قاضی» بود. ایشان در محضر آقای قاضی رشد کرده بود. البته مراتب شاگردان آقای قاضی فرق می کرد و ایشان به عنوان استاد بر همه شاگردانش اشراف داشت.

وی با بیان خاطره ای از آیت الله بهجت گفت: یکی از علما از آیت الله بهجت پرسید: از محضر امام زمان(عج) چه سوالاتی می کنید؟ ایشان فرمود: مگر آنجا جای سؤال است؟ برخی از آیت الله قاضی طباطبایی سوالاتی می پرسیدند ولی من به عمرم از ایشان سوال نپرسیدم، البته سؤال داشتم اما بدون اینکه سوالم را مطرح کنم استاد جواب را می فرمود. حتی چند بار شد که ایشان فرمود که اما سوال فلانی ... . کسی که کنارم بود به من گفت آقا چه فرمود؟ شما که حرفی نزدی؟ که به ایشان هم چیزی نگفتم. نگفتم که استاد سوال درون من را جواب می دهد.

حجت الاسلام بهجت در مورد مقامات آیت الله شریفی سیستانی اظهار داشت: در جلسه ای که مقام معظم رهبری حضور داشتند، آیت الله بهجت فرمود: آقای قاضی چند بار تکرار کرد که بعد از من آقا میرزا ابراهیم شریفی عهده دار این امر است. این سخن آقای قاضی موجب اعتراض شد که افرادی اقدم از آیت الله شریفی داریم. آقای قاضی حرفی نزد اعتراضات بالا گرفت. در نهایت آقای قاضی فرمود: «انی اعلم ما لاتعلمون». مقام معظم رهبری فرمودند آقای شریفی همسایه ما بود ولی چیزی اظهار نمی کرد! آقای بهجت فرمودند: بله از ایشان چیزها می دانم.

وی افزود: آیت الله بهجت تعریف می کرد که آقای قاضی روزهای چهارشنبه نمی آمد و کسی هم نمی دانست که ایشان کجا رفته است؛ اما آیت الله شریفی می گفت: الان آقای قاضی فلان جاست؛ الان فلان کار را انجام می دهد و .... یک بار دیگر آیت الله بهجت فرمود: ایشان در اتاق من بود دو کشف مهم به ایشان دست داد یکی از آنها بسیار مهم بود که از اسرار عالَم بود و گفتنی نبود. آقا میرزا ابراهیم شریفی با این عظمت بود در عمل هم اینگونه پیش رفت که از همه شاگردان آیت الله قاضی طباطبائی گوی سبقت برده بود.

فرزند آیت الله بهجت(ره) در مورد گمنامی آیت الله شریفی سیستانی گفت: او گمنام بود و همه این مقامات را کنار گذاشت، جایی رفته بود که کسی از ایشان خبر نداشت. به مرحله ای رسیده بود که بعد از حضرت بقیة الله نفر اول خلقت شده بود صاحب سرّ بود و کسی از اسرار او خبر نداشت.

وی ادامه داد: این ها را سینه به سینه از پدرم شنیدم تا فاش شود و بدانند ایشان چه کسی بود و به چه مقاماتی رسیده بود. بزرگانی در علم و معرفت بودند ولی پنهان ماندند چون عرفان محل تهمت است، دیگران دکان باز کردند و برخی ادعای جانشینی آقای قاضی طباطبایی کردند و اینها باعث شد تا آقای شریفی منزوی شود.

حجت الاسلام علی بهجت در پایان گفت: آیت الله بهجت می فرمود مدتی که در قم بودم فردی نیافتم که اسرار را به او بگویم و اسرار را با خود بردم.

خاطر نشان می شود: دهمین سالگشت شهدای روحانی فاجعه تروریستی تاسوکی و بزرگداشت «آیت الله میرزا ابراهیم شریفی»، به همت مجمع طلاب و فضلای استان سیستان و بلوچستان و مؤسسه فرهنگی هنری عرشیان کویر تاسوکی، صبح امروز ـ پنج شنبه 20 اسفند ماه ـ در سالن همایش های پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *