جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 19 Apr 2024
 
۱
۲
ذبح آثار انقلابی در جشن انقلاب؛

داس "ایوبی" در تاریخ سینما ماندگار شد/ انقلاب بدهکار سینما یا سینما بدهکار انقلاب

پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۵۰
کد مطلب: 473359
فیلمسازان از عدم اقبال عمومی به گیشه های سینما گلایه دارند غافل از این که مردم با انقلاب عجین شده اند و تا زمانی که آثار سینمایی از انقلاب یا همان مردم به دور باشد آش همین آش و کاسه همان کاسه است.
داس "ایوبی" در تاریخ سینما ماندگار شد/ انقلاب بدهکار سینما یا سینما بدهکار انقلاب
گروه فرهنگ جهان نيوز ـ ایمان کمالی: دبیر جشنواره سی و چهارم فیلم فجر معتقد است " مجموع فیلم هایی که در ژانرهای مختلف سینمایی تولید می شود محصول سینمای انقلاب است." اما اینکه این دیدگاه با آنچه در ویترین و خروجی فجر سی و چهارم به نمایش درآمد چقدر مطابقت دارد مسئله ای است که شناخت و یا عدم شناخت این دست اندرکاران از سینمای انقلاب و دستاوردهای آن را بیش از پیش عیان می کند.

نکته اینجاست جشنواره فیلم فجر که بایستی ویترینی از دستاوردهای انقلاب اسلامی باشد، از ابتدای امر بر اساس همین تعریف پایه گذاری شد و به مرور هر ساله از اهداف خود دور شد تا نه تنها آثار انقلابی در آن مورد بی مهری قرار بگیرد که در برخی دوره ها از آثاری مغایر با سیاستهای نظام هم تقدیر شود!

راه ندادن فیلمهای انقلابی به فجر سی و چهارم و اعتراض حاتمی کیا

شاید صحبتهای چند روز پیش ابراهیم حاتمی کیا درباره راه ندادن برخی آثار مرتبط با وقایع سوریه و بی توجهی فیلمسازان به دغدغه های انقلاب گواه این ادعا باشد. انتقادی که البته به مذاق دست اندرکاران جشنواره یا شاید مدیران بالادستی خوش نیامد و "بادیگارد" قربانی شد تا برای همیشه نام دکتر ایوبی در اذهان عمومی ماندگار شود!

ماجرای کم کاری فیلمسازان روشنفکر و فیلمسازی که سر براه شد

اما این روزها در حالی سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر را جشن می گیریم که وقایع تامل برانگیزی در آن در حال رخ دادن است.

برخی از فیلمسازان قدیمی که اتفاقا در زمان طاغوت مجالی برای فیلمسازی نداشته و صدقه سری انقلاب اسلامی و با بودجه بیت المال فیلمساز شدند مدعی سینمای روشنفکری شدند و در دهه 70 و نیمه هشتاد بر سینمای ایران چنبره زدند تا به مدد مدیریت وقت، کاملا سیاستگذاری و اجرا، مغایر با اهداف انقلاب باشد. اکنون برخی از این فیلمسازان که سینمای خود را دور از مردم می دیدند برای مطالعه بیشتر، کمتر فیلم می سازند؛ مانند بهرام بیضایی. برخی مانند مهرجویی دیگر مورد اقبال واقع نمی شوند و برخی مانند فریدون جیرانی هر چند آثار قابل توجهی ندارد اما  مسیر خود را تغییر داده اند. هر چند جیرانی تغییر مسیر خود را مدیون رحمان سیفی آزاد است. سیفی آزاد در مقطعی که مدیر گروه فیلم و سریال شبکه یک سیما بود سریالهایی را به وی واگذار کرد که کاملا با وجهه روشنفکری جیرانی مغایرت داشت اما مدیریت سیفی آزاد او را از سینمای روشنفکری جدا کرد.

نسل نو و معرفی فیلمسازان جوان خلاق به جشنواره های خارجی با کیسه بیت المال

با ورود نسل نو به سینمای ایران اما مسیر دیگری برای این صنعت پر هیاهو تعریف شد. فیلمسازان جوان، خلاق و کاربلد اما جشنواره ساز! این روند که از اواخر دهه 80 و حتی در این دوره از جشنواره قوت و قدرت بیشتری نیز گرفته است تنها و تنها به ضعف مدیریتی دست اندرکاران سینما بر می گردد که در هدایت این نسل به سمت سینمای انقلاب حتی اندک هم تلاشی نکرده و به راحتی با بودجه بیت المال فیلمسازان جوان را راهی فستیوالهای بین المللی می کنند!

انقلاب بدهکار سینما یا سینما بدهکار انقلاب؛ مسئله این است؟

بی شک سینمای طاغوت سینمای فساد و عیاشی و هرزگی بود. سینمایی که صرفا جنبه سرگرمی داشت و هم مورد انزجار مردم بود و هم افراد مستعدی، مجبور به کناره گیری از این نوع سینما شدند. کسی نمی تواند کتمان کند که با پیروزی انقلاب راه نفس کشیدن سینماگران در فضای مطهر باز شد. سینماگران در نزد مردم دارای اعتبار شدند. محیط حتی برای حضور و فعالیت زنان در پشت و جلو دوربین نیز امن و معتبر شد و مردان با هنر و خلاقیت شان «شأن» پیدا کردند. سینما از وسیله تفنن و سرگرمی صرف فاصله گرفت.
 
ساخت کدام فیلم ادای دین به انقلاب و دستاوردهای سی و چند ساله است!

آیا اکنون پس از سی و چند سال از نجات سینما توسط انقلاب، آنچه امروز در ویترین جشنواره فجر می بینیم به انقلاب ادای دین کرده است؟ کدام اثر سینمایی در این جشنواره و یا حتی جشنواره های پیشین، پیشرفت ایران اسلامی را پس از انقلاب  به عنوان یک دستاورد به تصویر کشیده است؟ آیا کشور فقط مشکلات اجتماعی سیاسی دارد یا موفقیت هم داشته است؟ دست اندرکاران سینمای ما برای هدایت فیلمسازان اول و دوم کدام سیاستگذاری را در راستای پیشرفت و عدالت به عنوان محوری ترین اصل جمهوری اسلامی داشته اند؟ چه بسا که انتخاب گزینه های برتر در این دوره از جشنواره خط بطلان بر کلیت دستاوردهای نظام دارد؟!

راز عدم اقبال عمومی به سینمای جاری

فیلمسازان از عدم اقبال عمومی به گیشه های سینما گلایه دارند غافل از این که مردم با انقلاب عجین شده اند و تا زمانی که آثار سینمایی از انقلاب یا همان مردم به دور باشد آش همین آش و کاسه همان کاسه است. باید دست اندرکاران و سیاست گذاران جشنواره فیلم فجر مشخص کنند که رویکرد این جشنواره بر چه اصولی استوار است؟ آیا به دنبال رویکرد انقلابی ، دینی و اسلامی در این جشنواره هستند یا اینکه سیاست گذاری جشنواره متناسب با سلیقه مدیران قابل تغییر است؟

نگاهی به رویکرد جشنواره های بین المللی؛ توجه به سیاست جشنواره یا ساختار؟

دست اندرکاران سینمایی کشور با توجه به اینکه جشنواره فیلم فجر در ایام الله فجر برگزار می شود باید به تناسب فیلم های جشنواره با رویکرد انقلاب توجه بیشتری کرد. این درحالی است که در تمام جشنواره های معتبر دنیا از جشنواره کن گرفته تا جشنواره های لوکارنو، ونیز و غیره نیز روال همین گونه است. اگر به همه جشنواره های دنیا نگاه کنید متوجه می شوید که همه آنان دارای رویکرد مشخصی هستند که معمولا رویکرد عمده آنان "سیاسی" است. شاید این جشنواره ها خیلی توجهی به "کیفیت" فیلم ها نداشته باشند اما به فیلم هایی که در جهت اهداف کلان و سیاست گذاری آنان ساخته شده باشند واکنش نشان می دهند به عنوان مثال هنگامی که فیلمی با موضوع حمایت از صهیونیسم به این جشنواره ها ارائه شود بلافاصله بدون توجه به ساختار فیلم انتخاب می شوند چرا که در جهت اهداف این جشنواره ها خواهد بود.
 
بلاتکلیفی سینمای ایران در سیاستگذاریها/بایدها و نبایدهای سینما کدام است؟

ما باید تکلیف خودمان را با سینمای ایران در سیاست گذاری های سینمایی، مشخص کنیم که به دنبال چه هدفی هستیم؟ به عبارت دیگر؛ باید جشنواره فیلم فجر به لحاظ رویکردها و استراتژی ها ، مشخص کند که در چه جهتی قرار است حرکت کند؟ و کدام فیلم ها متناسب با این اهداف و سیاست های کلان است، آنگاه است که می بایست هیات انتخاب؛ متناسب با سیاست های جشنواره، فیلم ها را انتخاب کند و این موارد یکی از "باید های" جشنواره است و "نباید های" جشنواره هم؛ برعکس این موارد است یعنی فیلم ها و آثاری که به لحاظ محتوایی ، متناسب با این اهداف کلان و سیاست گذاری ها نیستند یا به لحاظ ویژگی های سینمایی و ارزش گذاری کیفی از حد نصاب پایین تر هستند نباید انتخاب شوند. "فرم" و"محتوای" فیلم ها، هر دو باید مورد توجه باشد. یا فیلم هایی که صرفا برای جشنواره های خارجی ساخته می شود و مخالف با آرمان های ما تولید می شود نه تنها نباید برای جشنواره فیلم فجر انتخاب شوند بلکه باید محدودیت هایی هم برای این نوع فیلم در نظر گرفته شود.

جای خالی سیاستگذاری واحد در سینما  متناسب با سیاست های کلان نظام و انقلاب

بایستی یادآور شد در حالی که باید انتخاب فیلم ها متناسب با سیاست های کلان نظام و انقلاب اسلامی باشند اما هم اکنون به نظر می رسد که این سیاست گذاریهای در رابطه با جشنواره فیلم فجر، ابتر است یعنی یا سیاست گذاری مشخصی وجود ندارد یا متناسب با سلیقه های مدیران، تغییر می کند که باید این رویه اصلاح شود و سیاست گذاری کلان ، مداوم و مستمر برای جشنواره فیلم فجر؛ تدوین و تصویب شود به گونه ای که تمام دولتها - با رویکردهای مختلف سیاسی – موظف به تبعیت از این سیاست ها باشند. اگر این اتفاق را شاهد باشیم - که تا کنون اتفاق نیفتاده است و هم اکنون هم خیلی پیگیری نمی شود - آن وقت است که می شود به صورت دقیق در مورد آن سخن گفت.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Estonia
همشون هم داس به دستن
Serbia
وقتی صحبتهای این بنده خدا را گوش می کنم احساس می کنم ایشون هیچ بویی از انقلاب و گاهی وقت ها از اسلام نبرده