چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 24 Apr 2024
 
۴
۳
به بهانه اکران نخستین فیلم نرگس آبیار

چند کلام رک و پوست‌کنده با زنان و مردان جامعه/ «اشیاء از آنچه در آیینه می بینید به شما نزدیک ترند»!

يکشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۱۵
کد مطلب: 438975
فیلم نه الزاما الگویی موجه و بدون اشکال از خانواده ای ایرانی و اسلامی معرفی می کند و نه مهر تأیید به شخصیت های خلق شده خود در داستان می زند. بلکه مخاطب را آگاهانه در فضایی صمیمی قرار می دهد تا با همذات پنداری با شخصیت اصلی داستان خود را در موضع تصمیم گیری قرار دهد.
چند کلام رک و پوست‌کنده با زنان و مردان جامعه/ «اشیاء از آنچه در آیینه می بینید به شما نزدیک ترند»!
گروه فرهنگ جهان نيوز: موزه سینما طی روزهای گذشته میزبان اهالی رسانه، عوامل فیلم و جمعی از هنرمندان سینما، تئاتر و موسیقی بود تا مخاطبین به اتفاق اولین فیلم بلند نرگس آبیار به نام« اشیاء از آنچه در آینه می بینید به شما نزدیکترند» را به تماشا بنشینند.

فیلمی که قرار است اکران خود را در گروه هنر و تجربه، تجربه کند تا اولین فیلم این فیلمساز پس از دومین فیلمش « شیار ۱۴۳» که فیلم موفق، مخاطب پسند و اثرگذاری بود به اکران عمومی درآید.

«اشیاء...» داستانی سر راست و صمیمی دارد و توانسته حرف خود را کامل و درست به مخاطب ارائه کند. همین امر نیز باعث صمیمی بودن اتمسفر فیلم شده و بازی های خوب و دکوپاژ روان فیلم نیز به این روایت ساده و صمیمی کمک کرده است.


گلاره عباسی نقش زنی خانه دار را ایفا کرده که دلسوزانه سعی در رفع موانع زندگی و خانواده اش دارد و با شرایط بدی که شوهرش در آن گرفتار شده کنار آمده و در عین حال سعی در حل مشکلات شخصی و خانوادگی اش دارد. تم فیلم در همان سکانس ابتدایی داستان مشخص می شود و مخاطب متوجه می شود که با چه جنس فیلمی سر و کار دارد و اینکه نباید خود را در انتظار اتفاقات محیر العقولی نگه دارد و الزاما قرار نیست جذابیت فیلمنامه از جنس جذابیت های کاذبی باشد که در فیلم های این روزهای سینمای کشورمان به وفور پیدا می شود.

شاید اگر ابتدای فیلم به مخاطب گفته شود که تعلیق فیلم و همچنین نقطه عطف و حتی غافلگیری داستان بر سر یکی دو ظرف عاریه ای چینی است، متعجب شود و برای ادامه دادن تماشای فیلم سرد شود! اما هنگامی که قدم به قدم با داستان صمیمی و روایت واقعی شخصیت محور داستان جلو برویم، همان موضوع ساده برایمان به مثابه یک امر حیاتی تلقی می شود و ما را برای آگاهی از سرنوشت شخصیت و بحرانی که در فیلم نامه ایجاد شده بر سر شوق می آورد. این همان چیزی است که شاید نیاز فیلمنامه و یا فیلمنامه نویسان کشور ما باشد. اینکه الزاما قرار نیست خط مشی هالیوود و سینمای ژانر محور غرب بر سینمای شریف و انسانی مملکت ما سایه اندازد و مفاهیم پیچیده و بعضا غیر انسانی و ضد خانوادگی تم فیلم هایمان را تشکیل دهند تا مخاطب زیادی را به سمت خود جذب کنند. مرگ، نفرت، خیانت و ... که این روزها گزینه خیانت محور اکثر فیلمنامه های به ظاهر اجتماعی ما را به بهانه مطرح کردن دغدغه های قشر متوسط جامعه تشکیل داده است، بر سینمای ما سایه انداخته، پرچمی که نه مشکلی را از مسائل و بحران های خانوادگی و اجتماعی ما حل می کند و نه راه حلی را پیشنهاد می دهد.


اما فیلم اشیاء... اگرچه شاید از لحاظ تکنیک و شیوه روایت کار بزرگی را در عرصه سینمای ملی انجام نداده باشد ولی می تواند چند حرف رک و پوست کنده را به خانواده ها و زن ها و مردهای جامعه خودش بزند و ارتباط درست و متقابلی با آن ها بر قرار سازد. صبر، افزایش آستانه تحمل در خانواده، مدیریت بحران، همسایه داری، محبت و شوهر داری و ... مفاهیمی ارزشی و در عین حال ساده و اجتماعی هستند که شاید بهترین کانال برای القای آن به مخاطب حداکثری، دریچه سینما و روایت داستان باشد.

لزومی که معیارهای سینمای غرب برای جذابیت های حداکثری سینما تعریف کرده اند گاها در تقابل فرهنگ ملی و عام مملکت ما قرار می گیرند و این موضوع با مرور بهترین های سینمای غرب به راحتی بدست می آید. اما اصراری که برخی فیلمسازان با محور قرار دادن سینما برای سینما دارند بعضا تا جایی پیش می رود که در ضدیت ارزش های اجتماعی، مذهبی و خانوادگی قرار می گیرند.

در این میان فیلم هایی که سعی در دوری از مفاهیم ناهنجار در فیلم هایشان کرده اند بعضا ارزشی و فاخر خوانده شده اند. اما لزوما فیلم نباید پر خرج، دینی و دولتی باشد تا به فیلمی فاخر و به اصطلاح ارزشی بدل شود. بلکه می تواند به قول فیلمساز اشیاء ... با پول تو جیبی تهیه کنندگان هم ساخته شده و در مدیوم سینمای مستقل دیده شوند. فیلم اشیاء ... بدون پرداختن به موضوعی دینی و یا انقلابی فیلمی ارزشی است که خانواده و ارزش های درونی آن را بررسی کرده و محوریت خود قرار داده است. فیلم نه الزاما الگویی موجه و بدون اشکال از خانواده ای ایرانی و اسلامی معرفی می کند و نه مهر تأیید به شخصیت های خلق شده خود در داستان می زند. بلکه مخاطب را آگاهانه در فضایی صمیمی قرار می دهد تا با همذات پنداری با شخصیت اصلی داستان خود را در موضع تصمیم گیری قرار دهد. شاید تصمیمی که شخصیت داستان برای حل بحران پیش آمده می گیرد بدون ایراد نباشد و بر آن خرده نقدهایی اجتماعی و فرهنگی هم وارد شود، اما فیلمساز به هیچ وجه خود را در مقام یک پزشک در مقابل بیمار قرار نمی دهد تا بخواهد برایش نسخه ادب و زندگی و رفتار تجویز کند.


بلکه تنها با طرح مسئله و نشان دادن برشی آگاهانه از زندگی یک زن خانواده دوست، مخاطب را با چالشی درونی با خود مواجه می کند که در انتها به یک خود شناسی معقول و منطقی در مخاطب منجر می شود.

این همان اتفاقی است که می توان آن را رسالت یک فیلمساز اجتماعی با دغدغه های فرهنگی و مردمی دانست. اما فیلمسازی که با پرداختن به معضلات اجتماعی و خانوادگی در فیلم هایش خود را به صرف شغلش یعنی فیلمسازی، در جایگاه پزشکی حاذق در مقابل مخاطب بیمارش حس می کند، عموما نسخه ای را برای مخاطبش تجویز می کند که تنها از دریچه ذهن خود او رد شده و مهر تأیید نظام پزشکی و به مثابه آن نظام سلامت جامعه بر آن خورده نشده است! حال در این موقعیت اگر خود فیلمساز بیمار باشد و یا دغدغه بیماری و نه سلامت و بهبود جامعه در ذهنش پرورش یافته باشد تکلیف جامعه و مخاطب چه می شود؟

این همان خطری است که روز به روز با رونق گرفتن فیلم های اجتماعی و پرداختن فیلمسازان به قشر متوسط جامعه در ذهن نگارنده جدی تر می شود.


اما راه حل را می توان در نمونه هایی هرچند کوچک و بدون سر و صدا اما آموزنده و چاره ساز یافت. فیلم هایی که به صرف فیلم اولی بودن قربانی مطرح کردن مسائل خاص و ممیزی نشده اند و توانسته اند زیر بیرق دغدغه های فرهنگی فیلمساز فیلمی کوچک اما موفق باشند. این مسیری است که هم مخاطب، هم منتقد و هم جامعه را امیدوار می کند که در آینده کسی خود را در جایگاه قضاوت دیگری قرار ندهد و تنها با نهیب زدن به نفس بتوانیم نفس و روح خودمان را تزکیه دهیم و خود را در برابر وجدان های بیدارمان قرار دهیم . رسالتی که قرار است در سالن تاریک سینما اتفاق بیفتد و وجدان مخاطب در دل تاریکی سالن سینما بیدار و روشن شود.

فیلم اشیاء ... فیلمی قابل دفاع است. هم از سوی فیلمساز و هم از سوی مخاطب، چرا که خود را پشت ظواهر فریبنده سینما چه در روایت، چه در انتخاب بازیگر و چه در حواشی سیاه آن پنهان نکرده است . از همین رو فیلم ارزش دیدن، فکر کردن و تجربه کردن را دارد.
منبع: سینما پرس
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
فیلمای ایشون بی ادعا و بی تکلف ولی عمیق و دوست داشتنی هست.
سعید
عزیزم، من هیچ فیلم عمیقی از یه کارگردان خانم ندیدم.
فیلم خیلی سطحی بود البته کار اولشون بود