میرزا محمد جواد حسینآبادی از مجتهدانی بود که در سال ۱۳۰۴ هجری قمری از طرف ناصرالدین شاه از اصفهان به تهران فراخوانده شد و چندین سال به حالت تبعید به سر برد. علت تبعیدش، اقامه حدود شرعی در اصفهان بود که باعث خشم ناصرالدین شاه شد.
مجتهدی که خشم ناصرالدینشاه را برانگیخت
4 مرداد 1394 ساعت 16:02
میرزا محمد جواد حسینآبادی از مجتهدانی بود که در سال ۱۳۰۴ هجری قمری از طرف ناصرالدین شاه از اصفهان به تهران فراخوانده شد و چندین سال به حالت تبعید به سر برد. علت تبعیدش، اقامه حدود شرعی در اصفهان بود که باعث خشم ناصرالدین شاه شد.
به گزارش جهان به نقل از فارس، هر قسمت از تخت فولاد داستانی را در دل پنهان کرده و افسانهای شنیدنی دارد، وجود مقبره یوشع نبی در تکیه لسانالارض این قبرستان بر این موضوع صحه میگذارد، حکایت زندگی علمای بزرگ تشیع، نامداران و نامآوران مدفون در گوشهگوشه تختفولاد، حکایتی شنیدنی است.
تخت فولاد در زمره گورستانهای مهم ایران و جهان اسلام و دومین قبرستان تاریخی شیعه پس از قبرستان وادیالسلام است که جمع زیادی از علمای تراز اول جهان تشیع، مشاهیر، ادبا و شاعران معروف در آن مدفون هستند و به همین جهت این گورستان، نمادی شاخص از هویت ایرانی در اصفهان است که سهمی از بارزترین دستاوردهای پیشین ادبی و فرهنگی را از گذشتههای بسیار دور به نمایش میگذارد.
وارد تخت فولاد که میشویم، در صحن جنوبی تکیه مادر شاهزاده، در سردابه واقع در صحن جنوبی این تکیه، کنار قبری که حاج شیخ محمدباقر نجفی برای خود مهیا کرده بود، سنگ قبری بسیار ساده و فاقد سنگ نوشتهای دیده میشود که قبر آن مربوط به میرزا محمد جواد حسینآبادی است.
میرزا محمد جواد حسینآبادی پدر گرامی فیلسوف فطرت، استاد برجسته عرفان و اخلاق امام خمینی (ره)، مرحوم آیتالله شاهآبادی است.
ایشان در سال ۱۲۳۲ هجری قمری در شهر اصفهان متولد شد. پدرش میرزا محمد حسن نام داشت که دارای خطی بسیار زیبا بود و عمدتا به کتابت قرآن کریم و متون اسلامی و نیز تابلوهای خطی اشتغال داشت.
ایشان مقدمات علوم را با همه فقر مالی بسیار در اصفهان گذراند و سپس با وجود مشکلات مالی فراوان، برای ادامه تحصیل به نجف اشرف سفر کرد.
نقل است که در آن ایام، زمانی کفشهای ایشان گم شد و او مدت زیادی را بدون کفش راه میرفت به طوری که توانایی مالی برای خرید کفش دیگری را نداشت. همچنین از حاج ملا علی کنی تهرانی که با ایشان هم دوره بود نقل شده است که ایشان فرموده بود من و میرزا محمد جواد بیشتر شبها در حجرههایمان گرسنه میخوابیدیم.
کارشناس مسائل تاریخی و محقق تخت فولادشناسی درباره این شخصیت بزرگوار گفت: میرزا محمد جواد در نجف اشرف از شاگردان مورد توجه شیخ محمد حسن نجفی صاحب جواهر و سید ابراهیم قزوینی، صاحب ضوابطالاصول بود و از صاحب جواهر به دریافت دو اجازه اجتهاد و نقل روایت نائل شد.
محمد یوسفی در گفتوگو با خبرنگار فارس در اصفهان اظهار کرد: میرزا محمد که از فقهای بزرگ زمان، متعصب در امر دین و مروج شریعت و در عین حال زاهد و صفات پسندیده بود، پس از اینکه به اصفهان برگشت، به تالیف و تدریس و همچنین امورات دینی و اجتماعی پرداخت.
میرزا محمد باقر خوانساری، صاحب «روضاتالجنات» در اجازهای که برای شیخ احمد، مجتهد بیدآبادی نوشت، از پدرش آیتالله میرزا محمد جواد با عنوان « البارعالعلامه و الفقیهالفهامه» یاد کرده بود.
میرزا محمد جواد در سال ۱۳۰۴ هجری قمری از طرف ناصرالدین شاه از اصفهان به تهران فراخوانده شد و چندین سال در آن شهر به حالت تبعید به سر برد به طوری که علت تبعید او، اقامه حدود شرعی در اصفهان بود که خشم ناصرالدین شاه را برانگیخت.
او در تهران به اقامه جماعت میپرداخت و در عین حال به وظایف دینی خود عمل میکرد.
از ایشان نقل شده که در بین راه ایشان تا مسجدی که در آن اقامه جماعت میکرد یک مشروبسازی قرار داشت که متعلق به فردی ارمنی بود و مشروبهای دربار قاجار از آنجا تامین میشد. روزی ایشان به اتفاق جمعی از نمازگزاران وارد آنجا شدند و خود خمرههای بزرگ مشروب را در چاه خالی کرد و مردم نیز بقیه شیشهها را خالی کردند.
از شاگردان این فقیه تنها نام ۴ نفر به ثبت رسیده است که عبارتند از فرزندانش، شیخ احمد مجتهد بیدآبادی، شیخ محمد علی شاهآبادی، سید هدایتالله چهارسوقی، فرزند صاحب روضات و حجتالاسلام سید حسن فانی یزدی.
ایشان همچنین تالیفات زیادی از خود به یادگار گذاشت به طوری که از مهمترین تالیفات ایشان باید به «بحرالبکاء فی مصائب المعصومین النجباء» اشاره کرد که در چهار جلد به چاپ رسید. همچنین کتابهای «ترتیب خلاصهالاقوال»، «ترجمه نجاهالعباد»، «الخزائن فیالفقه»، «الریاحین» در فقه استدلالی و «الرسالهالحمدیه» از دیگر آثار این فقیه بزرگ هستند.
او در اجازه اجتهادی که برای فرزندش شیخ احمد مجتهد بیدآبادی نوشته، درباره تالیفات خود میگوید: تعداد آنان به قدری زیاد است که اگر تصریح به آن نماید ممکن است دیگران نگارش این تعداد را به دست یک نفر نپذیرفته و منکر آن شوند.
میرزا حسینآبادی تا پایان عمر به تالیف و تصنیف مشغول بود و با نشاطی عجیب از هر فرصت ممکن برای نگارش آثار علمی خود بهره میبرد به طوری که کتاب «تربیت خلاصهالاقوال» را در سن ۸۰ سالگی زمانی که در بستر بیماری بود، نوشت.
او در بخشی از این کتاب نوشته است: این ترتیب را در مجامع جلساتی که امکان مطالعه و تفکر فراهم نبوده، نوشتهام چرا که نگارش آن محتاج فکر و فراغت بال نبوده است.
نکته خواندنی دیگر اینکه علاقه او به علم و تالیف، سبب کنارهگیری او از اجتماع و مردم نمیشد و همچنین انجام وظایف اجتماعی و شرکت در جلسات عمومی هرگز مانع از انجام کارهای علمی او نمیشد.
میرزا محمدجواد پس از حدود ۶ سال اقامت در تهران تصمیم به زیارت کربلای معلی گرفت و به اصرار بستگان خود از جمله فرزند بزرگش میرزا احمد مجتهد بیدآبادی به اصفهان رفت تا پس از صله ارحام به عتبات عالیات مشرف شود اما در اصفهان دچار بیماری شد و پس از ۲ سال اقامت در آنجا در ذیالقعده سال ۱۳۱۲ هجری قمری به عالم بقا رحلت کرد و در تخت فولاد به خاک سپرده شد.
کد مطلب: 435229
آدرس مطلب: https://www.jahannews.com/analysis/435229/مجتهدی-خشم-ناصرالدین-شاه-برانگیخت