وقتی یک شاخه گل لطیف برای دفاع از خود خارهای سخت و برنده دارد چگونه میتوان پذیرفت که یک مکتب و مذهب جهانی که داعیهدار مبارزه با مستکبرین جهان است، نظام دفاعی، احکام دفاعی و تربیت دفاعی و تجهیزات نداشته باشد.
در حاشیه ظهور توطئهای خطرناک؛
'اسلام رحمانی' چگونه و با چه هدفی مطرح شده است؟/ یک توصیه دلسوزانه به رئیس جمهور
30 تير 1394 ساعت 9:25
وقتی یک شاخه گل لطیف برای دفاع از خود خارهای سخت و برنده دارد چگونه میتوان پذیرفت که یک مکتب و مذهب جهانی که داعیهدار مبارزه با مستکبرین جهان است، نظام دفاعی، احکام دفاعی و تربیت دفاعی و تجهیزات نداشته باشد.
به گزارش جهان، از قرن پانزدهم میلادی و گسترش تدریجی جنبش رنسانس در اروپا، اومانیسم الحادی به صورتی مدونتر از قرون اول میلادی دوباره در اروپا ظاهر شد و مبنای فرهنگ و تمدن جدید غرب قرار گرفت تا انسان بدون خداوند و بر اساس خواستههای نفس خویش زندگی کند. چندی بعد مکتب لیبرالیسم بر اساس آموزههای اومانیسم الحادی پدید آمد که مکتب اصالت آزادی انسان است. آزادی از هر قید؛ حتی قیود مذهبی و اخلاقی. لیبرالیسم طغیان انسان خودمحور در برابر خداوند است و هدف آن جدا کردن انسان از ارزشهای الهی بهویژه در زندگی عمومی است.
در لیبرالیسم فقط خواست و میل انسان مبنای ارزشگذاری است و هیچ یک از ارزشهای الهی و معنوی به رسمیت شناخته نمیشود و رسما دین و اخلاق از حوزه سیاست حذف میشود.
اگرچه لیبرالیسم در آغاز پیدایش خود رویکردی افراطی و دینستیزانه داشت و دوران پرستش خداوند را پایان یافته معرفی میکرد ولی چیزی نگذشت که در اثر خلاء معنویت در جوامع غربی و بازگشت مردم به سوی دین، این راهبرد تعدیل شد و بهویژه پس از پیروزی انقلاب دینی و الهی مردم ایران و جلب شدن توجه و تمایل ملتها به آن، راهبرد جدیدی در دستور کار قرار گرفت. آنها برای تغییر دادن گرایش ملتها به ادیان الهی و بهویژه به اسلام امام خمینی(ره) که نظام سرمایهداری و نظام سلطه جهانی را به چالش میکشید، سه پروژه بزرگ را به طور همزمان کلید زدند:
۱- دینسازی جدید برای تامین نیاز معنوی ملتها
۲- اسلامهراسی و نفرتپراکنی و زمینهسازی لازم حتی برای جنگ
۳- تبدیل اسلام به اسلام بیخطر و بیاثر.
پروژه دینسازی ظرف چنددهه موفق به تولید صدها فرقه و حلقه و نحله مذهبی و آیینهای عرفانی کاذب با بهرهگیری از آموزههای مکاتب مختلف مثل عرفان سرخپوستی، هندوئیسم، بودائیسم، تصوف و مسیحیت شد که اکنون در سطح جهان و در همه کشورها میلیاردها انسان تشنه معنویت را به این آیینهای جدید پیونده داده و در مراسم عجیب و پرجاذبهای که عملکردی شبیه مواد مخدر دارد، آنها را به نوعی آرامش موقت و لذت معنوی میرساند.
پروژه اسلامهراسی با سرمایهگذاری کلان و در سطحی بسیار گسترده با تولید فیلمها و سریالهای پرهزینه و پراثر، حادثهسازیهای برنامهریزی شده در سراسر جهان، خبرسازیها و خبرپراکنیهای هدفمند دائمی از طریق ابررسانهها و راهاندازی گروههای اسلامی افراطی مثل القاعده، طالبان و داعش که نفرتانگیزترین اعمال را در مقابل دوربینها انجام میدهند و رسانههای جهانی آنها را در گستردهترین و موثرترین شکل ممکن بهطور روزانه به دنیا انعکاس میدهند، دنبال شده است.
اما پروژه تبدیل کردن اسلام انقلابی به اسلام بیخطر با هدف گرفتن عناصر قدرت از فرهنگ اسلامی دنبال میشود.
جرج بوش که یکی از جنگطلبترین رؤسای جمهور آمریکا بود و حتی دم از جنگ صلیبی میزد صریحا از عربستان خواست آیات جهاد و شهادت را از قرآنها و کتابهای درسی حذف کنند و آیات مربوط به صلح را پررنگتر کنند تا اسلام رحمانی یا همان اسلام بیخطر حاصل شود.
همزمان با ابلاغ این راهبرد، ناگهان در ایران در سطحی گسترده نهضت عدم خشونت به میدان میآید تا هر چه در اسلام رنگ و بوی قدرت و قدرتمندی دارد را حذف کند. در یک برنامه هماهنگ نهضت عدم خشونت در سطح جهانی به وسیله رسانههای نظام سلطه مورد حمایت قرار میگیرد. منظور از عدم خشونت در حوزه فرهنگ؛ جهاد و شهادت و مقاومت از مجموعه معارف دینی و نیز حذف قصاص و حدود و تعزیرات از قوانین اسلام و ترویج فرهنگ تسامح و تساهل و مدارا با دشمنان اسلام است. مطابق آموزههای اسلام رحمانی هر حرکت، برنامه و آئینی که فرهنگ جهاد و شهادت را تقویت میکند باید حذف شود حتی تشییع شهدای غواص با آن عظمت باید مورد بیمهری قرار گیرد. تفحص شهدا باید متوقف شود. دفن شهدا در مراکز مهم شهری باید تعطیل شود. فیلمهای ضد جنگ باید گسترش یابد. آنها به این حد نیز اکتفا نکرده برای از اعتبار انداختن قرآن، آن را الهامهای شاعرانه و متناسب با عصر خود معرفی و خواستار روزآمد کردن آن میشوند، جنگهای پیامبر (ص) را خشونتطلبی معرفی میکنند، مراسم محرم و عاشورا را مروج خشونتطلبی و فراتر از آن مذهب شیعه را مذهب خشونت معرفی نموده و خواستار حذف آن میشوند. در مقابل حذف عناصر قدرت خواستار جایگزین کردن حقوق بشر لیبرال و آزادی لیبرال و گسترش مفاهیم اومانیستی تحت لوای اسلام هستند.
اسلام جدید که با این تغییرات حاصل میشود همان اسلام رحمانی است که کاملا با مکتب لیبرالیسم و منافع نظام استکباری و دین فراگیر دهکده جهانی سازگار و هماهنگ است.
تردیدی نیست که واژه اسلام معنای صلح و صفا دارد، تردیدی نیست که خداوند ارحم الراحمین است و رحمت او بر غضب او سبقت دارد و رحمتش همه چیز را در برمیگیرد، تردیدی نیست سورههای قرآن با نامهای مقدس رحمن و رحیم آغاز میشود، تردیدی نیست که پیامبر ما پیامبر رحمت است و تردیدی نیست که بخش عظیمی از معارف و احکام و اخلاق اسلام مربوط به رحمت، مودت، صلح، دوستی، مدارا، آشتی، محبت، سازش، بخشش، تساهل، تسامح، آسانگیری، پرهیز از تندی و خشم، غضب، انتقامجویی، خشونت، کینهورزی، جنگ، قتال، دعوا و اختلاف است، تردیدی نیست که انسان مسلمان با این صفات ثبوتی و سلبی شناخته میشود و تردیدی هم نیست که فطرت انسان به این صفات گرایش دارد ولی هرگز نباید فراموش کرد که هریک از این صفات در فرهنگ دینی تعریف روشن و دقیق و چارچوبها و مرزهای مشخصی دارد که با رعایت آنها این صفات ارزش محسوب میشود. تعریف و حد و مرز این صفات در اسلام به طور کلی با آنچه در لیبرالیسم مراد میشود متفاوت است. تسامح و تساهل اسلام با تسامح و تساهل در لیبرالیسم اگرچه در لفظ مشترکند ولی در معنا کاملا متفاوتند. اشتراک لفظ نباید سبب شود ما را فریب دهند و دین ساختگی جدیدی را که با واژههای مقدس و زیبا نامگذاری و در پوشش برخی ارزشهای اسلامی پنهان کردهاند به جای اسلام ناب محمدی(ص) به ما معرفی کنند.
وقتی یک شاخه گل لطیف برای دفاع از خود خارهای سخت و برنده دارد چگونه میتوان پذیرفت که یک مکتب و مذهب جهانی که داعیهدار مبارزه با مستکبرین جهان است، نظام دفاعی، احکام دفاعی و تربیت دفاعی و تجهیزات دفاعی نداشته باشد و جنایتکاران و غارتگران و متجاوزان خارجی و داخلی را به حال خود واگذارد؟ وقتی بیش از ۱۵۰ آیه از قرآن کریم مربوط به جهاد و شهادت و مبارزه و مقابله و مشتقات آن و مفاهیم آن است چگونه میتوان برای خوشامد جنایتکاران، غارتگران و متجاوزان، این بخش عظیم از معارف اسلامی را نادیده گرفت و حذف کرد؟
طبیعی است که دشمنان قسم خورده اسلام از آیه «واغلظ علیهم» خشمگینند و آیه «اشداء علی الکفار» آنها را به وحشت میاندازد. ولی یک مسلمان غیرتمند و عزتطلب چرا باید برای خوشامد لیبرالها این آیات حدید را از فرهنگ اسلامی حذف کند؟ چرا باید آیات جهاد و شهادت را کمرنگ کند؟ چرا باید مرزبندیهای دقیق اسلام با شرک و کفر و نفاق را نادیده بگیرد یا آنها را پنهان کند؟ باید از سردمداران نظام سلطه جهانی و از روشنفکران غربگرا که مروج عدم خشونتند سئوال کرد اگر صلح و صفا خوب است، اگر عدم خشونت خوب است و اگر خشونت و خشونتطلبی ضد ارزش است و باید از فرهنگها حذف شود و اگر لیبرالیسم مظهر صلح و صفاست چرا بودجه نظامی سالانه آمریکا ۶۰۰ میلیارد دلار و تقریبا برابر با بودجه نظامی کل کشورهای جهان است؟ چرا آمریکا که کعبه آمال شماست در پانصد نقطه از جهان پایگاه نظامی دارد و ناوهای جنگیاش در سراسر جهان پراکندهاند؟ چرا از بمب اتم استفاده کرده و هنوز هم بمب اتم آزمایش میکند؟ آیا عدم خشونت فقط برای همسایه خوب است؟
وقتی دشمن تا دندان مسلح متجاوز به ما توصیه میکند اسلحه را کنار بگذاریم و صلحطلب باشیم معلوم است چه هدفی دارد. نباید سادهلوح بود و فریب کلمات را خورد.
اگر آنها با تکیه بر اسلام رحمانی دائما علیه فرهنگ جهاد و شهادت تبلیغ کنند، اگر دائما علیه احکام قصاص و حدود و تعزیرات جوسازی کنند، اگر دائم صفات رحمانی اسلام را پررنگ کرده و صلح حدیبیه و صلح امام حسن(ع) را ترویج کنند، نباید تحت تاثیر فریب و نیرنگ آنها قرار گرفت. هدف تمامی این تبلیغات که امروز در دستور کار محافل روشنفکری و رسانههای داخلی و خارجی آنهاست، فقط خلع سلاح کردن اسلام و مسلمانان است. اسلام رحمانی در خلاصهترین تعریف یعنی اسلام خلع سلاح شده و اسلام بیدفاع.
به نظر میرسد تاکید رئیس جمهور محترم به «اسلام رحمانی» (۱) در مجامع ملی و جهانی از پشتوانه درست فکری و نظری برخوردار نباشد و ایشان به لحاظ تئوریک باید در این مورد تامل داشته باشند تا بتوانند به اصل ۱۲۱ قانون اساسی مبنی بر سوگند ریاست جمهوری در خصوص پاسداری از مذهب رسمی و ترویج دین وفادار بمانند.
جای تامل است در شرایطی که ملت ایران با تکیه بر فرهنگ جهاد و شهادت، نظام طاغوتی و فرعونی شاه را واژگون کرده و با تکیه بر فرهنگ جهاد و شهادت، هشت سال جنگ تحمیلی از سوی نظام سلطه جهانی را با پیروزی پشت سر گذاشته و امروز هم با تکیه بر فرهنگ جهاد و شهادت در مقابل بزرگترین قدرتهای جهان، با اقتدار ایستاده و از حقوق خود دفاع میکند و در شرایطی که ملتهای مسلمان پس از قرنها مستعمره بودن و تحقیر، بیدار شده و بر اساس فرهنگ جهاد و شهادت علیه سلطهگران قیام کردهاند و در شرایطی که حزبالله لبنان، مقاومت فلسطین، ارتش مردمی سوریه، نیروهای مسلح عراق، انصارالله یمن و مجاهدین افغانستان بااقتدار در مقابل سلطهطلبی آمریکا ایستاده و دستهای متجاوز را از سرزمین خود قطع میکنند، ناگهان پدیده جدیدی به نام اسلام رحمانی فضای رسانهای منطقه و جهان را پر میکند، مسلمانها را به اسلام رحمانی، به عدم خشونت و نرمش و ملایمت و صلح و عدم دخالت در حکومت و سیاست دعوت میکند و از آنها میخواهد اسلحه را بر زمین گذاشته و با شاخههای گل و لبخند به سوی دشمن بروند.
ملت بزرگ و بصیر ایران باید با هوشیاری این توطئه خطرناک را که هدفی جز خلع سلاح کردن ملت در برابر دشمن و تسلیم کردن ایران ندارد، خنثی کنند و به دنیا نشان دهند ملتی که ولایت امیرالمومنین (ع) را دارد، ملتی که محرم و عاشورا دارد، ملتی که قیام جهانی حضرت حجت (عج) را دارد، ملتی که جهاد و شهادت دارد و ملتی که ستون اصلی اقتدارش ولایت فقیه است، با ترفندهایی مثل اسلام رحمانی که روی دیگر سکه لیبرالیسم است خلع سلاح نخواهد شد.
پینوشت:
۱- سخنان رئیس جمهور در بیست و هشتمین کنفرانس وحدت اسلامی ۱۷/۱۰/۹۳ و نیز بیانات رئیس جمهور در اختتامیه چهارمین جشنواره ملی ارتباطات و فناوری اطلاعات ۲۷/۲/۹۳ و پیام رئیس جمهور به دولتها و ملتها به مناسبت میلاد پیامبر(ص) ۱۸/۱۰/۹۳
منبع:رسالت
کد مطلب: 434314