از هاشمی انتقاد علنی نکنید/ حرمت روحانیت را حفظ کنید!
شنبه ۲۰ تير ۱۳۹۴ ساعت ۰۷:۳۹
کد مطلب: 432546
یک سایت حامی هاشمی میگوید جریان روحانیت به جای نقد علنی اظهارات وی، به فکر حفظ حرمت این لباس باشد و از روی منبر با هاشمی حرف نزند.
به گزارش جهان، خبر آنلاین با اشاره به انتقاد آیتالله شفیعی نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان نسبت به سخنان هاشمی نوشت: ۶-۷ سال است عدهای هر روز یک دور تسبیح به هاشمی فحش میدهند. بدهند. مهم نیست. مهم آن است که علمای بزرگی که با جماعت عصبانی همراه میشوند، و قطعاً عده و توانشان بسیار بالاست، چرا جمع نشدند و نمیشوند تا بروند پیش هاشمی و با او حرف بزنند و انتقادهایشان را نه از روی منبر فلان مسجد یا بلندگوی بهمان خبرگزاری، که رو در رو بگویند؟ یا قانع شوند یا قانعش کنند و در هر حال نگذارند، حرمت روحانیت از بین برود؟
ظاهراً اشاره خبر آنلاین به مصاحبه اخیر هاشمی با روزنامه انگلیسی گاردین است که در آنجا مدعی شده به واسطه مذاکره با آمریکا تابو شکست و تأسیس سفارت آمریکا در ایران نیز بعید نیست!
به نوشته کیهان، معلوم نیست چرا باید اظهارات آقای هاشمی در مصاحبه با رسانههای بیگانه منتشر شود و سپس خبرگزاریها و رسانههای همسو نیز آن را ترویج کنند اما در مقابل علما و روحانیون منتقد، به صورت در گوشی به هاشمی بگویند که مواضع وی، در تعارض صریح بامواضع امام و رهبری و خطوط قرمز انقلاب اسلامی است؟ به تعبیر دیگر میتوان گفت اعتراض علما و روحانیون به مواضع تجدیدنظرطلبانهای نظیر دفاع از بازگشایی سفارت آمریکا، بهترین دفاع از لباس روحانیت است.
یادآور میشود سفارت آمریکا کانون جاسوسی و توطئهگری و طراحی جنایت علیه ملت ایران در قبل و بعد از انقلاب بود و به همین دلیل لانه جاسوسی لقب گرفت. حضرت امام فتح جاسوسخانه آمریکا را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول دانستند.
این نکته نیز شایان ذکر است نتیجه اظهار اشتیاق زایدالوصف امثال آقای هاشمی به رابطه با آمریکا، ایجاد سوء تفاهم در طرف مقابل و موجب سختتر شدن مواضع آنها در مذاکرات است که نمونه اخیر آن را در وین میتوان مشاهده کرد. وقتی آمریکا پس از آن همه جنایت و تعدی و باجخواهی در مذاکرات، همچنان مشاهده میکند که عدهای مذاکره با آمریکا را تابوشکنی میدانند و بازگشایی سفارت او را انتظار میکشند، آیا نباید طلبکارانهتر برخورد کند؟ بنابراین رفتار امثال آقای هاشمی همچنان که عبور از انقلاب است، لطمه اساسی بر منافع ملی نیز هست.
احترام لباس روحانیت به پوشنده ی آن در گفتار کردار و رفتار است که ...!
.. لباس روحانیت نماد انبیاء و اولیاء است کجای زندگی این آقا در آن خط و مشی قرار دارد؟
...
اتفاقا این نحو زندگی مردم را نسبت به روحانیت بدبین کرده پس روحانیون واقعی باید انتقاد جدی داشته باشند تا این لباس و روحانیون آسییب نبینند.
جالبه، امام که همه کاره انقلاب بود، میگفت اگه منم از اسلام تخطی کنم مردم حق دارند من را هم کنار بزنند، بعد این آقا اگه نباشه، انقلاب یعنی هیچ!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟
زهی خیال باطل
هاشمى اوج افتخارش همراه انقلاب و امام بودن است. و هر چيزى كه دارد از انقلاب است. هاشمى بدون انقلاب يعنى هيچ نه انقلاب بدون هاشمى ! متاسفانه ما يا رومى رومى هستيم يا زنگى زنگى !!!
قطب زاده هم كنار و همراه امام بود ولي زود ماهيتش آشكار شد اما ماهيت هاشمي سي و چند سال طول كشيد تازه نصف ماهيتش هنوز برملا نشده .
كنار امام بودن ملاك نيست پايدار بودن بر آرمانهاي امام ملاك است .
گر در يمني چو بامني پيش مني
ور پيش مني چو بي مني در يمني
این انقلاب هر چند بدو نام خمینی شناخته شده نیست اما خود وجود معمار کبیر و بنیانگذار این انقلاب هم خود انقلاب نیست . خود انقلاب و ذات انقلاب یعنی اسلام ناب محمدی "ص"انقلاب قائم به فرد نیست این انقلاب قائم به الله به ذوات مقدس چهارده معصوم "ع"و قائم به مردم است و هاشما اگر هنوز تاکید میشود اگر هنوز بر عهد خود با خدا و معصومین "ع" با امام راحل و خون شهدا باشد قطره و ذره ای از همین مردم است
اصلا کسانیکه سنگ هاشمی رو به سینه میزنن دو حالت دارن.
1.یا جاهل هستند.
2.یا عامدانه و بخاطر حمایت ایشان از فتنه ازش حمایت میکنند.
اما گروه اول برای اینکه هاشمی را بشناسند فقط کافیه با خاطرات ایشان مراجعه کنند و خاطره ی رفتن به سد لتیان با هلی کوپتر بیت المال و جت اسکی کردن اونهم بخاطر پیش بینی الکی یه کارگر چینی در ایران و آنهم در روز تاسوعا.این یعنی خانواده ی هاشمی نور چشمی و بقیه ی مردم،برگ چغندر که جونشون هیچ ارزشی نداره.حتی به دیگران هم اطلاعرسانی نکردن که ملت از خونشون فرار کنن.بازهم میگم فقط به خاطر یه کارگر چینی دوست مهدی بابا که احتمال داده بود زلزله میاد.این خاطرات خود هاشمیه نه کسی دیگه گفته و نه کس دیگه نوشته.فقط خود هاشمی.
حالا واقعا اگر کسی شیر پاک خورده و منصف باشه تنها همین مدرک کفایت میکنه که هاشمی....
من بعنوان یک روحانی از رفتار و کردار و گفتار و منش...برایت میجویم و از مردم میخواهم به حساب دیگر روحانیون نذارن.هر قشری ممکنه درش افراد ضعیف النفس و مزدور و خاین باشه.پس لطفا عمل برخی افراد فاسد روحانی را بحساب همه ما نذارید.با تشکر
واقعا آن طور که از خاطرات آقای هاشمی برمیاد ...
آدم دیگه نباید هیچی بگه!!
یعنی واقعا میشه؟!
داریم؟!
یعنی رییس جمهور یه مملکت با یه شایعه کارگر چینی مبنی بر زلزله ی احتمال و الکی ،خودش و خانوادش رو سوار هلی کوپتر میکنه و میره سد لتیان جت اسکی و...؟!!
اونم روز تاسوعا!!!!
یعنی مردم دیگه جونشون هیچ اهمیتی نداره؟!
بخدا قسم که همه ی اینها خواست خداست که این خاطرات را بدست خود ایشان به نگارش در بیاد تا بعدا کسی دبه نکنه و انکار نکنه.
آخه میشه؟! اصلا داریم؟!
نه نداریم!!
من باور نمیکنم!!
خاطرات جعلیه!!!
درست گفتی دوست عزیز بخاطر همین هم دوباره پیشنهاد می دهم :
جناب حاح آقا لطفا یکدوره هم به دوران روحانیت البته بدون دلمشغولی های سیاسی و های و هوی دنیا و حزبی و جناحی برگردید و بفکر تبیین و راه حل معضلات امروز جهان اسلام باشید بقول سعدی علیه الرحمه :گفتم عاشقی دلی کنم چندی / ندهم دل به هیچ دلبندی / سعدیا دور نیکنامی رفت /نوبت عاشقی است یک چندی
مثل منتظري مرحوم لجوجه حرف حساب و منطق سرش نميشه ميگه هرچي خانوداه ام بگه هرچي مهدي و فائزه بگن درسته و لاغير !!!!
امام راحل هرچه به منتظري نصيحت كرد كه مراقب افراد بيت خودت باش فايده نداشت در جواب امام مي گفت : لا يكلف الله نفسا" الا وسعها يعني ور وسع من نيست خانه ام را كنتل كنم مقابل امام ايستاد .
این یعنی هرچه هاشمی میخواهد پشت تریبونها بگوید اشکال ندارد ولی علما برای دفاع از منافع ملی در خلوت با او صحبت کنند که بعد هاشمی با استفاده از بوقهای تبلیغاتی خود هر چه میخواهد به علما شریف این ملت نسبت دهد ، نه ؟
به نظر میرسد که بهتر ه هاشمی کمتر حرف بزنه و... والا همین یه ذره آبرویی که برایش دست و پا شده هم از بین خواهد رفت
هاشمی تا ابد پایدار خواهد ماند مگر کشور مختص معدود افراد است که به خود جرات میدهند هر جور دلشان میخواهد بی احترامی کنند خیلی ها باید بدوند تا بتوانند شجاعت و دلیری و انقلابی بودن را از ایشون یاد بگیرند از تندروی بی مورد بپرهیزید
ببخشید کی گفته انقلاب یعنی هاشمی
اشتباه بزرگ ما این است که فکر می کنیم انقلاب یعنی هاشمی
عزیزم انقلاب ما مدیون خونهای پاکی است که با عاقبت به خیری از دنیای کثیف ما رفتند . امثال بهشتی و مطهری و 72 تن و شهدای حزب جمهوری و باکری و همت و بروجردی و بابایی و صیاد شیرازی و کاظمی و هزاران هزار شهید دیگر که رفتند و این روزهای کثیف را ندیدند . بی خود سنگ هاشمی و امثال هاشمی را به سینه نزنید که هاشمی هیچ وقت تمام انقلاب نبوده و نیست .
کدام حرمت ؟ اقای هاشمی به جای خاطره گویی لحظه ای باید در خلوت با خود اندیشه کند که کدام طرفداران خود را از دست داده و دل کدام جماعت را به دست اورده !!!!
اینکه جایگاه ایشون با جایگاه بلند مقام معظم رهبری مقایسه بشه نه ظلم که بیشتر به لطیفه شبیه است ایشون تمام اعتبار موجودشون از صدقه سر لطف امام خامنه ای دارند البته خودشون هم انسان زیرکی هستند چرا که میدونند :
این گردبادهای به غیرت در امده
تسلیم رهبرند که طوفان نمی کنند
پس به نفع ایشونه که حرمت رهبری رو کماکان به هر دلیل حفظ کنند والا سرانجامشون بهتر از خیلی ها که خودشون خوب میشناسند نیست و ....
یاعلی
سلام, آنهايي كه دم از رابطه به آمريكا مي زنند به اين فكر كنند كه از سال 1328 تا الان بيشتر ترورها, بمب گزاريهاي , همچنين تحريك صدام به جنگ عليه ايران و يا حمايت از گروه داعش شيعه كش زير سر كيه آيا به غير از آمريكا و انگليس خبيث و كشورهاي دست نشانده آنها چيز ديگري هست جواب خون شهداء رو چي ميخوان بدهند . خدايا عاقبت ما را به خير كن انشاء الله
با سلام- خداوند متعال در قرآن كريو مي فرمايد ياايها الذين آمنوا لا تتخذو اعدوي و عدوكم اوليا ... حال با اين همه شرارت و دشمني آمريكا با اصول و عقايد ما و ارزشهاي الهي انقلاب اسلامي ما مي توانيم با دشمن اسلام و قرآن رابطه و دوستي داشته باشيم و اينكه طرف ما ديگه امريكا و امريكايي نيست .صهيو نيست هاقدرت حاكمه ودولت پنهان و تصميم گيرهستند .
اما درشرايط تحريم بر اساس سيره وروش پيامبر مي تو انيم براي خروج ار بحران و كاهش دشمني ها از طريق ديپلماسي سالم وشفاف مذاكره داشته باشيم .الان بهترين روش حضور پر تلاش در صحنه بين المللي است تيم مذاكره كننده ما بايد از فرصت بيان حقانيت نظام اسلامي و دلايل مقاومت هاي ماسخن بگويد واز تريبون ها استفاده نمايد و همه مي دانيم كه چهار چوب و ميزان وسطح ارتباط را رهبري معظم تعين مي كنند .
يك زماني اوايل سال 60 تا 66 در ذهن هيج يك از رزمندگان آتش بس متصور نمي شد اما در كمال ناباوري قطعتنامه 598 امضا شد و جنگ به پايان رسيد حالا بعضي ها دنبال همان شرايط هستند در صورتي كه آن روز تا آخر ما مقاومت كرديم خداوند ملاحظه فرمودند وسيله استخلاص فراهم نمودند اكنون اگر اين شرايط حاكم باشد خداوند وسيله اش را فراهم فرمايد .راجع به نحوه نقش آفريني حاجي هاشمي هم بايد اشاره كردكه سبك خاص ايشان و اينكه درجايگاه رئيس مجمع تشخيص نظام جلب نظر مي كنند مي تواند از بار تقابل شديد با امريكا كاهش دهد ايشان نقش يك اصلاح طلب و ميانه رو را بازي مي كند .
حالا اين نقش بازي كردن و حذب قشر خاكستري جامعه اگر با هدف و نيت خاص خدمت به نظام اسلامي و در راستاي ارزشهاي الهي باشد خداوند هم نصرت به انقلاب اسلامي مي دهد هم به خود شخص حاجي هاشمي و غير از اين هم باشد كه وعده حداوند در ادامه آيات قراني آمده .
حالا من مدعي پاسداري از نظام و انقلاب دلواپس چي باشم؟ امام خميني ره فرمودند اتحاد و همدلي داشته باشيد . رهبري معظم امسال را سال همدلي و همزباني نام نهادن وظيفه شرعي و انقلابي داريم رعايت كنيم دشمن استفاده نكند از اين تفرقه ما كه همه چيز شده سياسي بازي و جناح بازي جي در مي آيد .
و اينكه ما جبهه و جنگي هستيم و مرام بچه هاي عمليات و دفاع و مقاومت در همه عرصه ها صاف و روشن است و براي دنياي ديگران قلم نمي زنيم بلكه براي حمايت از جريان مكتبي وارزشهاي الهي همه مي كوشيم انشاالله با نصرت الهي هم راه باشد رهبري معظم و فزمانده كل قوا كه نصرت جبهه حق نزديك است.
اولا من اشتباهی این لایک را زدم و از کل جمع عذر خواهی میکنم و در ثانی این ادبیات شما متاثر یک ادبیات پدر سالارانه ایست که هاشمی سالها از آن استفاده میکند همه این تغافلها و تسامح ها و تساهل ها وقتی معنی دارد که بفهمیم در نهایت قدرت برای برخورد با مشکلات مبتلابه هستیم و نه کسی که تاریخ مگوی این انقلاب از این ادبیات از سوی ایشان بسیار دیده است که بدترین آن نامه بدون سلام هاشمی به رهبر معظم انقلاب بوده است ادبیات این متن شما بیشتر به ماستمالی ادبیات هاشمی شبیه است نه اعلام عزت از سوی نظام
آخ بی بصیرت قیاس قیاس مع الفارق است زیرا حضرات نوح و لوط تا سرحد جان در گفتار کردار و رفتار قدر و ارزش لباس و راهش دینشان را دانستند و با رهبری ها و تربیت و آموزش های ایشان بعضی از اعضای خانوادشان اهل نشدند بعد از آن ها برایت جستند درحالی که این آقا...
درحالی که این آقا... يعني چي ؟؟؟
ايشن بار ها در مصاحبه هايشان قبل و حين و بعد از قتنه 88 بار ها تاكيد كرده اند كه مهدي و فائزه خلاف ميل پدر شان عمل نكرده و نمي كنند و رفتار ايشان مورد تاييد بنده هست يعني چي ؟؟؟؟
يعني اين آقازاده ها نماينه تفكر پدرشان در جريانات سياسي و اتفاقات رخ داده هستند و تا امروز هم از كردار و گفتار فرزندان دلبند خود برائت نجسته اند ....
يعني چه !!!!!؟؟؟؟؟
هاشمی هنوز در مدیریت خانواده خود توانایی ندارد او هم باید مثل نوح نبی به فرزندانش در مورد غرق شدن هشدار بدهد نه اینکه پشت شان ایستاده از خیانتهایشان حمایت کند.
سلام :
از قدیم گفته اند احترام امامزاده دست متولی خودشه .
احترام روحانیت به کسی و ابسته نیست ،
احترام رفسنجانی هم دست خودش است به روحانیت مربوط نیست .
مگر ایشان اولین روحانی است که مورد انتقاد قرار میگیرد ؟
لطفاً رانت خواری ممنوع .
کسانی که هاشمی را نقد میکنید لطفا به جایگاه خودتان وسطح معلوماتتان از انقلاب ونظام هم دقت کنید.حضراتی هم که از هاشمی انتقاد میکنند عقده گشایی سالهاییست که زیر سایه خدمات هاشمی به نظام وانقلاب بوده وخواهند بود.انشالله خدا سایه حضرت آقا را سالیان سال بر سر ما مستدام نگه دارد که بدون وجود پر نور ایشان برخی آقایان خود انقلاب رو هم زیر سوال میبرن
من مدرس انقلاب اسلامی هستم و معلوماتم، هم راجع به هاشمی کامل است و هم اهداف و آرمانهای امام و انقلاب و می گویم که هاشمی امروز سکوت کند برای نظام و انقلاب مفید است و اظهارات امروزه هاشمی به ضرر خودش و کشور است
براي دار و دسته خودش سازندگي كرد نه مردم پا برهنه نمونه كوچكش وزير صنعت ، معدن ، تجارت كه بنا به اعتراف خودش ثروت علني اش از هزار ميليارد تومن فراتر رفته بقيه هنوز چيزي نگفتند .اينها براي رد گم كردن گير دادن به وزراي احمدي نژاد تا كسي به فكر وزراي دوران سازندگي و اصلاحات و اعتدال و تدبير نيافته
لباس روحانیت مقدس است پس باید با کسانی که با اعمال ناپسند خود در این لباس به تقدس روحانیت ضربه می زنند با قاطعیت برخورد شود .و هیچ استثنایی را نباید برای کسی قائل شد . و وظیفه ملت و خواص روشنگری و وظیفه دادگاه ویژه روحانیت خلع لباس و محاکمه انان است .
اصلاح طلبان تا زمانیکه اقای هاشمی حامی فتنه گران است از وی حمایت می کنند کافیست اقای هاشمی یک کلام فتنه سال 1388 را محکوم کند خواهید دید اصلاح طلبان مانند کوهی بر سر او خراب خواهند شد و نیروهای مومن و انقلابی جای انان را پر خواهند کرد .
..... و امثال او مانند كلاغي هستند كه پر هاي خود را سفيد كرده و خود را در ميان كبوتران جا زده اند بالاخره به مرور زمان با روشن شدن ماهيت آنان كلاغ بودنشان بر همگان آشكار خواهد شد . مثل رنگ موي مصنوعي كه پس از گذشت مدتي رنگ موي طبيعي از زير آن قابل مشاهده است .
سخنان و موضع گيري هاي ايشان نشان از مكنونات قبلي ايشان دارد كه سه دهه از همه پنهان داشته بود .