پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - 18 Apr 2024
 
۲

نظارت؛ حلقه گمشده «شبکه نمایش خانگی»

يکشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۹:۳۰
کد مطلب: 429154
اگر مطبوعات زرد فروش خود را با تصاویر رنگی از فقر و فحشا زندگی سوپراستارها تضمین می‌کنند، فیلم‌های سوپرمارکتی نیز فروش خود را با پوسترهای رنگی و چشم و ابروی هنر پیشه های زن و همچنین گنجاندن چاشنی سمی مسائل اروتیک وجنسی تضمین می‌کنند.
به گزارش جهان، این روزها دیگر لازم نیست برای تماشای فیلم‌های مبتذل و سخیف به سالن های سینما بروید بلکه تمام سینمای مبتذل به آسانی به خانه شما می‌آید، کافی است سری به سوپر مارکت محله تان بزنید. شاید سخن گزافی نباشد اگر بگوییم ویروس فرهنگی که از طریق فیلم‌های شانه تخم مرغی در حال حاضر در بین خانواده های ما نشر داده می‌شود، ساخته و پرداخته مراکز فرهنگی کشور است. ویروسی که با سلامت جسمی اجتماع کاری ندارد، بلکه ذهن و سبک زندگی جامعه را مورد هدف قرارداده است.

فرض بر این است که اگر در یک سوپر مارکت، محصول ناسالم و غیربهداشتی به مردم عرضه گردد، نهادها و مراکز بهداشتی سریعا وارد عمل شده و تمامی محصول آلوده را جمع آوری می‌نمایند تا خطری سلامت جسمی جامعه را تهدید نکند؛ اما کدام عقل سلیم سلامت جسمی جامعه را از سلامت روحی، روانی و هویتی آن مهمتر می‌داند که اجازه نشر و پخش محصولات فرهنگی آلوده را صادر می‌کند؛ این خود پرسشی است که پاسخ آن را می توان در بی تدبیری و انفعال مدیران فرهنگی کشور یافت.

اصلی ترین تفاوت مابین قوطی‌های مختلف رب گوجه فرنگی یا مربای میوه‌ها را می توان درکارخانه تولیدی، طعم، برچسب قوطی ها و نام محصول جستجو کرد؛ اما با تمام این تفاوت‌ها محتوای همگی این قوطی‌ها ماده خوراکی به نام رب گوجه فرنگی یا مربا است که شاید یکی غلیظتر ودیگری رقیقتر باشد. این مثال در خصوص فیلم‌های سوپرمارکتی که در کنار شانه های تخم مرغ به مخاطب عرضه می‌گردند نیز صادق است؛ فیلم‌هایی با محتوای یکسان اما با ظاهری متفاوت، که پوسترهای تمام رنگی خود را با نازلترین ابزار جذب مخاطب یعنی چهره آرایش کرده و بدحجاب بازیگر زن خود عرضه می‌کنند.

فیلم‌هایی که سازندگان آنها سعی دارند جای خالی فیلم نامه و عوامل فنی مناسب و از همه مهمتر محتوای ضعیف خود را با آرایش غلیظ، پوشش نامناسب، تکه پرانی‌های جنسی، متلک‌های نازل سیاسی، عشق دختر پسری، دعوای زن و شوهری و خیانت جبران کنند. چندسالی است که این فیلم‌ها به رسانه قابل دسترس خانواده ها تبدیل شده و متاسفانه مخاطبان خاص اینگونه فیلم‌ها را دختران و پسران نوجوان تشکیل می‌دهند؛ اگر مطبوعات زرد و کم عمق فروش خود را با تصاویر رنگی از فقر و فحشا، جرم و جنایت غلو شده و استفاده از نقش و نگار زندگی شخصی سوپراستارها تضمین می‌کنند، فیلم‌های سوپرمارکتی نیز فروش خود را با پوسترهای رنگی و چشم و ابروی هنر پیشه های زن خود و همچنین گنجاندن چاشنی سمی مسائل اروتیک و جنسی تضمین می‌کنند.

آنچه مایه تاسف مضاعف است قرار گرفتن فیلم های درجه یک هالیوودی نظیر گرگ وال استریت با مزمون‌های اسلام و ایران هراسانه در کنار این فیلم‌ها وعرضه گسترده و همراه با مجوز آن در سوپرمارکت ها است. همچنین فیلم‌هایی که برای پرده سالن های نمایش اجازه پخش نگرفته اند، پس از گذشت چند زمانی سر ازحیات خلوت شبکه نمایش خانگی با مخاطب چند ده میلیونی در می آورند؛ فیلم هایی مانند زندگی خصوصی، گشت ارشاد، سنتوری، آتشکار و...

شاید برخی از صاحب نظران عرصه سینما دلیل تولید این گونه فیلم‌‍‌ها را خواست واستقبال مخاطب می‌دانند اما زمانیکه ذائقه مخاطب را به خوردن محصول ناپاک، آلوده و ناسالم عادت دهیم، دیگر تغییر این ذائقه کاری است بس مشکل؛ بنابراین به جای اینکه مخاطب را مقصر تولید اینگونه از آثار بدانیم، باید به فکر راهکاری جهت بالا بردن سطح کیفی این فیلم‌ها بود.

اگر مدیران فرهنگی کشور که صاحب یکی از اصلی ترین و حساس ترین سنگرهای حفظ ارزش ها وآرمان های کشور هستند برنامه ای برای بهبود وضعیت سینمای سالنی در دست ندارند لااقل برنامه‌ای برای کنترل سینمای نمایش خانگی داشته باشند و اهتمام ویژه ای به این رسانه نوظهور نمایند تا از فتح کامل این خاکریز توسط فرهنگ وارداتی و سخیف جلوگیری نمایند.

منبع:ایران اسلامی
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *