یادداشتی نوشته و به هیئترئیسه فرستادم و نوشتم این بحث را کوتاه کنید و مطالبی را که امام در مورد آیتالله خامنهای فرموده بودند، مطرح شود. من یادداشت را به آقای طاهری خرمآبادی [منشی جلسه] فرستاده بودم و او هم نوشته مرا به آقای رفسنجانی داده بود. آقای رفسنجانی گفته بود فعلاً صبر کنید بحث شورا بهجایی برسد و اگر شورا رأی نیاورد و افراد مطرح شدند، این موضوع را مطرح میکنیم
فردی مخالفم. پس چگونه نامزد شوم؟ من که جلسه را اداره میکردم، گفتم اکنون با رأی خبرگان، رهبری فردی قانون شده و چارهای نیست. سرانجام آقای خامنهای با ۶۰ رأی از ۷۴ عضو حاضر رأی آوردند و مسئله به این مهمی به این خوبی حل شد. من هم در چند مورد صحبت کوتاهی کردم و نظرات امام را درباره صلاحیت رهبری آقای خامنهای نقل کردم. از قول حاج احمد آقا و آیتالله موسوی اردبیلی هم که در جلسه حاضر بودند، همین مضامین تأیید شد.»[۱]
آقای رفسنجانی رو به اعضای خبرگان کرد و گفت آقای شبستری از من میخواهند سخنان امام را به شما بگویم، آیا شما موافق هستید؟ همه اعضا گفتند «بله بگویید، اگر الآن نگویید، پس کی میخواهید بگویید!» آقای رفسنجانی موضوع را مطرح کردند و شهادت دادند و گفتند که آن موقع آقای موسوی اردبیلی نیز شاهد بود، البته اگر شهادت آنها هم نبود و اگر توصیه امام هم نبود، خواهناخواه ما نمیتوانستیم فردی اصلح از آیتالله خامنهای پیدا کنیم؛ یعنی اگر توصیه امام هم مطرح نمیشد بالاخره آقای خامنهای رأی میآورد منتها با مطرح کردن این امر، انتخاب ایشان به رهبری با سرعت و با رأی اکثریت قاطع اعضا انجام گرفت
یکی سیاستمدارتر است و... اگر میتوانست آنچه بهتر است به دیگران تزریق کنند، خوب بود. منظورشان این بود یک مجموعه وقتی بخواهند با یکدیگر حرکت کنند، ضعیف نمیتواند همراه با قوی گام بردارد. بهناچار قوی آهسته حرکت میکند تا ضعیف با او همگام شود. باز [موافقین شورای رهبری] آمدند قسم و آیه که این کار را بکنید.»[۳]
من بیدرنگ به ایشان گفتم: «پس برخیزیم و باهم فریاد بکشیم و این مطلب را به همه نمایندگان حاضر بگوییم!» آنگاه بنده و آقای شبستری چنان فریاد کشیدیم که همه نمایندگان و رئیس مجلس خبرگان متوجه ما دو نفر شدند. ما گفتیم: «آقایان! اگر امام درباره شایستگی رهبری آقای خامنهای سخنی گفتهاند، بگویید تا همه آقایان بدانند، بالاخره سخن امام برای ما خیلی مهم است.»
کردم و عوارض رهبری شورا را برایشان توضیح دادم که با اختلافنظر بین شورا مملکت فلج میشود؛ پس بهتر است رهبری واحد حاکم باشد.
صداوسیما باید توجه داشته باشد که روایتی را که از روز انتخاب رهبری بیان میکند، نباید محدود به چند دقیقه از جلسه خبرگان و بخشهایی باشد که آقای هاشمی خاطرهشان را مطرح میکنند، زیرا روایت اصلی چیزی غیرازاین است و این خاطره در انتهای جلسه خبرگان مطرحشده است و باید با حسن ظن بگوییم که صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، سهواً تاریخ را تحریفشده و ناقص به آیندگان منتقل کرده است و میبایست برای جلوگیری از سواستفاده بدخواهان نقل روایت انتخاب رهبر انقلاب بعد از امام را به صورت کامل به مردم نشان دهد تا اشتباه خود را جبران کند.
شبستری این مطلب را گفت، من بیدرنگ به ایشان گفتم: «پس برخیزیم و باهم فریاد بکشیم و این مطلب را به همه نمایندگان حاضر بگوییم!» آنگاه بنده و آقای شبستری چنان فریاد کشیدیم که همه نمایندگان و رئیس مجلس خبرگان متوجه ما دو نفر شدند. ما گفتیم: «آقایان! اگر امام درباره شایستگی رهبری آقای خامنهای سخنی گفتهاند، بگویید تا همه آقایان بدانند، بالاخره سخن امام برای ما خیلی مهم است.»