پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 25 Apr 2024
 
۰

«ابولا» پروژه غرب برای غارت آفریقاست

يکشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۰۸
کد مطلب: 422953
رایزن سابق فرهنگی ایران در سیرالئون می‌گوید پسر بزرگش از سیرالئون همسری گرفته و اکنون او را به تهران آورده است. همچنین پسر کوچکش در غنا متولد شده و در آنجا به گانا بوی (فرزند غنا) یا کووی‌کو (پسر چهارشنبه) معروف شده است.
به گزارش جهان به نقل از فارس، پیش از انقلاب در مدرسه و کوچه و خیابان روستا و شهرهای استان گلستان به فعالیت انقلابی می‌پرداخت، پس از آن در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سپس وابستگی فرهنگی در غنا و در نهایت رایزنی فرهنگی ایران در سیرالئون انتخاب شد.

نکته جالبی که از دوران تحصیلش تعریف می‌کند حضور در اولین دوره انتخاب دانشجوی دانشگاه امام صادق (ع) با درس اخلاق مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی و در نهایت توصیه‌های ایشان برای حضور در سیرالئون بوده است.

۹ سال فعالیت در سیرالئون کارنامه درخشانی را برای محمدرضا قزلسفلی متولد مینودشت استان گلستان رقم زده است، به طوری که آنچه از جراید بر می‌آید نشان می‌دهد مردم غرب آفریقا بعد از رفتنش گریستند، در زمان حضورش پشت سر او نماز جماعت خواندند و دانشجویان در کلاس‌های درسش شرکت کردند، همه اینها نشان می‌دهد که این سال‌ها رایزنی توأم با فعالیت واقعی و پرکاری را برای خود رقم زده است.

قزلسفلی سه فرزند دارد که یکی از آنها در غنا به دنیا آمده و پسر بزرگش نیز در سیرالئون ازدواج کرده و به گفته خودش اکنون یک نوه شکلاتی همراه خود به تهران آورده است!

این رایزن سابق فرهنگی ایران در سیرالئون معتقد است که ملت مظلوم سیرالئون دهه‌ها آرزو می‌کردند رادیوی اسلامی، مدارس اسلامی، دانشگاه اسلامی، کمک‌های فنی حرفه‌ای، ماشین‌آلات کشاورزی و در نهایت بیداری و بصیرت داشته باشند که با حضور فعال، صادقانه و حمایت‌های جمهوری اسلامی ایران این امر تاحدودی تحقق یافته است.

شواهد حاکی از آن است که قزلسفلی ظرف ۹ سال ماموریت با سمت رایزن فرهنگی در حوزه‌های علمی و آموزشی به عنوان استاد دانشگاه فورابه (سیرالئون) و دانشکده اسلامی فری‌تاون، در حوزه تبلیغی – فرهنگی با سمت امام جمعه سیار سیرالئون فعال بوده است.

بخش نخست این گفت‌وگو از اینجا قابل مطالعه است و بخش دوم را نیز در ادامه می‌خوانیم:

* آیا کشورهای آفریقایی که درباره آنها صحبت کردیم دچار بیداری اسلامی نشده‌اند؟

-بله این اتفاق افتاده است، اتفاقاً بیداری اسلامی کشورهای عربی و آفریقایی نشانه‌هایی از آن در سیرالئون هم مشاهده می‌شود، مسلمانان علیه انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها که تتمه استعمارشان وجود داشت،‌ اعتراض داشتند اما بهرحال استعمار برای این کشورها پروژه دارد و اجازه نمی‌دهد اتفاقی آنجا بیافتد، به طور مثال همین پروژه ابولا که چیزی شبیه داعش است، به گفته غربی‌ها کشته هم زیاد داده که به اعتقاد ما دنباله بیداری اسلامی سال‌های اخیر است.

ابولا در پی بیداری اسلامی سال‌های اخیر رخ داده است

* منظورتان از این حرف چیست؟

-متأسفانه درباره پروژه‌هایی نظیر ابولا، خبرگزاری‌های کشورهای غربی اخباری را منتشر می‌کنند و سایر کشورها هم آن را بدون آگاهی ترجمه می‌کنند درحالیکه ابولا تنها یک پروژه برای استعمارگران است، استعمار هر سال یک برنامه جدید در این کشورها دارد تا موج نارضایتی‌ها را خاموش کند و معادن الماس، طلا و جنگل‌ها را غارت کند.

ابولا نام یک رودخانه در کنگو است

ملتی که همه چیز از معادن و منابع دارد باید تنها یک شبانه روز غذا بخورد، پنج درصد مسیحی‌ها در آن حاکم هستند اما اینها بر همه حکومت می‌کنند، ناگهان بیماری پوستی می‌گیرند و قرنطینه می‌شوند. ابولا نام رودخانه‌ای در کنگو است که اولین بار در سال ۱۹۷۶ این بیماری در کنار رودخانه کشف شد و اسمش را نام رودخانه گذاشتند از آن زمان تا مارس گذشته خبری از این بیماری نبود تا اینکه در سال ۲۰۱۴ ناگهان سه کشور غرب آفریقا، سیرالئون،‌ گینه کوناکری و لیبریا بیماری شیوع یافت و مردمشان قرنطینه شدند یعنی از شمال سیرالئون برای سه ماه هیچ کس حق نداشت از خانه بیرون بیاید، ظرف این ماه‌ها کشورهای اروپایی معادن را تصاحب کردند و دور از چشم مردم که تنها اجازه داشتند غذایشان را از پشت در دریافت کنند، به استخراج معادن و منابع پرداختند و حتی برای جلوگیری از موج بیداری اسلامی افرادی که انقلابی هم بودند دستگیر شدند و به بیمارستان‌ها روانه شدند به این اتهام که ابولا دارند!

دو نفر از کسانی که ادعا شده بود بیماری ابولا گرفته‌اند امام علی بنگوراس از دوستان نزدیک بنده و همسرشان بودند که در صحت هم بودند، چند تن از کارمندان محلی را هم شنیدیم که به بیماری دچار شدند البته چنین چیزی صحت نداشت.

* چنین چیزی قبل‌تر هم اتفاق افتاده بود؟

-خاطرم است دو سال پیش شایع شد که الشباب قرار است به سیرالئون حمله کند، مردم سیرالئون هم که شایعه زده و کم سواد و بصیرت هستند دیگر در جزئیات قضیه تفحص نمی‌کنند تنها نگران می‌شوند و می‌ترسند، خلاصه در همان زمان‌ها ما هم کلاس درسی داشتیم که در این اثنا چند نفر به تفحص ما پرداختند و گفتند الشباب قرار است حمله کند، شما چه کسانی هستید؟ من هم گفتم الشباب کیست؟ زلزله، مار، گاو، چیست؟ آنها چیزی نمی‌دانستند من هم توضیح دادم که الشباب در شرق آفریقا در سومالی است شما هم غرب آفریقا هستید فاصله هم زیاد است امکان حمله وجود ندارد، خلاصه این شایعات آنجا به سرعت می‌پیچید.

در نهایت ابولا پروژه‌ای به دلیل ترس غرب است نظیر داعش، منتها داعش بعد سیاسی و ایبولا اقتصادی دارد در نیجریه هم بوکوحرام است، در هر کشوری نام متفاوتی دارد با این حال نه اینکه چنین بیماری نباشد اما در حاشیه ابولا به اهداف خود می‌رسند.

جایگاه درخشان ایران در بین کشورهای آفریقایی

*وضعیت ارتباطی ایران و سیرالئون چگونه است؟ در این سال‌ها ایران توانسته تحولی در خط فکری مردم آنجا ایجاد کند؟

-علاوه بر اینکه ملت‌های آفریقایی به ایران نیاز دارند این را نیز می‌دانند که چهره حقیقی اسلام تنها در جمهوری اسلامی ایران نمودار است ما می‌دیدیم که وقتی عربستان عید فطر را اعلام می‌کرد سیرالئونی‌ها منتظر بودند که از دفتر رهبری ایران خبر برسد تا اینکه به حرف اعراب استناد کنند! ایران در عرض این سی و اندی سال جایگاه خوبی در کشورهای آفریقایی از جمله سیرالئون یافته است.

یک نمونه آن در زمان فتنه ۸۸ سیرالئونی‌ها نگران وضعیت ایران بودند اما با این حال مقالاتی از غرب علیه ایران منتشر نمی‌کردند مردم مدام با رایزنی در ارتباط بودند و از وضعیت ایران پرس‌ و جو می‌کردند، مردم می‌گفتند که ایران امید ماست چرا این اختلافات پیش آمده است! حتی بارها پیش آمده که به ما گفتند وقتی جمهوری اسالمی صحبت می‌کند یا رایزنی ایران بحثی می‌کند در دل ما امیدواری ایجاد می‌شود، بنابراین نمونه‌ها فراوان است که پایگاه جمهوری اسلامی ایران به ویژه امام راحل و امام خامنه‌ای در بین قلوب دولتمردان و مردم مسلمان و حتی مسیحی سیرالئون وجود دارد.

* پول رایج سیرالئون چیست؟

-لئون اما در دانشگاه دلار یا معادل لئون هم دریافت می‌شود. هر ۴۵۰۰ لئون هم یک دلار سیرالئون است بهرحال یازده سال قحطی و جنگ تحمیلی مشکلات زیاد منابع انسانی را برای آنها ایجاد کرده حتی مردمی آنجا هستند که یک دست و پا ندارند یا با مشکلات دیگری روبه رو هستند.

دانشگاه سیرالئون ۱۸۶ سال قدمت دارد

* آیا زبان فارسی هم آنجا تدریس می‌شود؟

-در دانشگاه فورابه که قدمت ۱۸۶ ساله دارد، درس ایران شناسی، اسلام شناسی و اسلام و جهانی شدن توسط بنده تدریس می‌شود. جالب این است که بنده با تدریسم آنجا حقوق هم نمی‌گرفتم بلکه کمکی هم به آنها می‌کردم و جای سه استاد درس‌ می‌دادم خلاصه ما از چند سال پیش تا الان درس ایران شناسی را به عنوان درس رسمی نه اختیاری در دانشگاه تدریس می‌کنیم و در ترم‌های مختلف مسائل مختلف ایران باستان، معاصر و زمان اسلام را بیان می‌کنیم. نام بنده نیز به عنوان استاد افتخاری این دانشگاه ثبت شده است و در کنارش زبان فارسی هم تدریس می‌کنیم.

* ثمره برپایی این کلاس‌ها چه بوده است؟

-سیرالئونی‌ها با فرهنگ، تاریخ و تمدن ایران آشنا شدند و تصویر نادرستشان از ایران از بین رفت بنابراین در همین اثنا انجمن دوستی ایران و سیرالئون نیز تشکیل شد هر سه ماه یک میزگرد ایران شناسی برای عموم و دانشجویان در موضوعات مختلف برپا می‌کردیم.

* دختران آنجا اجازه تحصیل ندارند؟

-بهرحال جوّ مسیحی است و مسلمانان اگر بخواهند درس بخوانند باید نامشان را تغییر دهند و بدون روسری با فرم مسیحیت به مدرسه بروند اما مسلمانان به این امر علاقه ندارند به همین خاطر درصد قابل توجه دختران به مدرسه نمی‌رود، در این دهه گذشته چند مدرسه به کمک ایران از جمله مدرسه امام صادق (ع) که خود بنده در سه طبقه با هزار دانشجو، مدرسه شهید بهشتی، مدرسه اهل بیت (ع) در شهرستان بو و فریتان و مدارس فرقه احمدیه تأسیس شد.

بنیاد ایمانی تونی بلر در سیرالئون تأسیس شد

* مدرک این دانشگاه چه اندازه معتبر است؟

-از سوی انگلستان تأیید می‌شود حتی پدر تونی بلر آنجا رییس دانشگاه بوده اما خود تونی بلر اکنون از سیاست کنار کشیده و در حوزه مذهبی کار می‌کند، بنیاد ایمانی تونی بلر راه اندازی شده است، وی معتقد است همان نقشی که سیاست در قرن بیستم داشته دین در این عصر دارد و ادیان همه باید با هم خوب باشند که البته اینها همه تعمدی است! درس جهانی شدن و ادیان را هم او در این دانشگاه راه انداخت که خوشبختانه دانشگاه استاد اسلامی نداشت و تدریس آن به من محول شد بنابراین فضای خوبی یافتم تا دیدگاه‌های حضرت علی و دیگر ائمه (ع)،‌ شهید مطهری و دیگر اساتیدمان را به خوبی در مقابل دیدگاه نیچه و ژان پل سارتر و ... ارائه دهم.

* درباره رسانه‌های آنجا توضیح دهید؟ شرایطتشان به چه صورت است؟ چند رسانه هستند؟

-نزدیک سی و اندی روزنامه یا هفته نامه که پرتیراژترین آن‌ها استاندارد تایمز به علاوه یک کانال تلویزیونی ۱۲ ساعته و ۲۰ رادیو اف ـ‌ ام است که یکی از آنها برای ایران است.

* شبکه‌های ایران آنجا دریافت می‌شود؟

-خیر البته ماهواره آزاد است اما برنامه‌های ایران دریافت نمی‌شود، چند بار هم این را اعلام کردیم البته شبکه‌ پرس تی‌ وی دریافت می‌شود اما با دستگاه سیگنال می‌دهد که مردم عادی هم این دستگاه‌ها را ندارند.

عروسم از قبیله بزرگ سیرالئون است

* وضعیت مردم سیرالئون به لحاظ تقسیم بندی اراضی و شهر و روستا به چه صورت است؟

-سیرالئونی‌ها ۱۸ قبیله هستند که بزرگترینشان قبیله منده است که عروس بنده نیز برای این قبیله است، بعد قبایل تمنه، فولا، مدینگو، سوسو و کوچکترین کریو است، تقریبا ۴۰۰، ۵۰۰ سال پیش زمانیکه انگلیسی‌ها کشتی آمریکایی‌ها را به سیرالئون می‌بردند به عنوان برده کشتی را متوقف کرده و افراد را استثمار می‌کردند. پایتخت سیرالئون هم فریتان یعنی شهر آزاد نامگذاری شده است و به همان گروه برده تعلیم و تربیت آموختند و به عنوان نیروی خودشان تا ۱۹۶۱ کشور دست انگلیسی‌ها بود،بنابراین این قبیله کریو به ظاهر کوچک است اما مورد حمایت انگلستان قرار دارد.

قبایل مدینگو، سوسو و فولا تماماً مسلمان هستند. منده و تمنه تقریباً نیمی مسلمان و نیمی مسیحی‌اند، کریو هم همه مسیحی‌اند.

* چه فرقه‌هایی آنجا هستند؟

-سه فرقه که به لحاظ قدمت، احمدیه از پاکستانی‌ها و به لحاظ قدرت و خشونت وهابی‌ها و به لحاظ بی‌خاصیتی هم بهایی‌ها هستند.

* جناب قزلسفلی درباره وضعیت چاپ و نشر در سیرالئون توضیح دهید؟ شما هم آنجا کتاب منتشر می‌کردید؟

-چاپخانه‌ها که ضعیف است آنهایی هم که منتشر می‌شد رویکردشان مغایر با ما است، اما کتاب‌هایی ما چاپ کردیم «مثل اسلام برای همه» به زبان انگلیسی، سایر کتاب‌ها از جمله ادعیه و قرآن و کتب اسلامی از تهران و قم می‌آمد اما منابع دانشگاه را خودم جزوه کرده و در اختیار دانشجویان قرار می‌دادم.

پسر بزرگم همسری از سیرالئون گرفته است/ عروس آفریقایی‌ام‌ به تهران آمده است

* بگذریم لطفاً درباره خودتان بفرمایید. چند فرزند دارید و چند ساله هستند؟

-بنده سه فرزند دارم که دو فرزندم؛ حمید متولد سال ۶۴ و زهرا ۶۵ در تهران به دنیا آمدند پسر بزرگم حمید با دختری از سیرالئون ازدواج کرد و اکنون هم همسرش با ما به تهران آمده، زهرا هم در مینودشت زندگی می‌کند که با پسرخاله‌اش ازدواج کرده و الان دانشجوی فوق لیسانس است، پسر سومم زمانی که ما در غنا زندگی می‌کردیم به دنیا آمد، به گانا بوی معروف است به دلیل اینکه در غنا به دنیا آمده و غنایی‌ها فرزند متولد چهارشنبه را کووی‌کو می‌نامند یعنی پسر چهارشنبه!

* چطور شد که پسرتان آنجا ازدواج کرد؟

-عروسم اجیفا بابای که الان فاطمه اجیفا بابای نام دارد هم‌دانشگاهی پسرم بود، مدتی از آشنایی‌شان گذشته بود که ما در جریان قرار گرفتیم و با خانواده آنها آشنا شدیم، خانواده ایشان مسیحی بودند اما مخالفتی برای ازدواج نکردند چرا که اینها به هم علاقه‌مند شده بودند. حتی بنده با سفیر وقت نیز برای این ازدواج صحبت کردم خلاصه اجیفا مسلمان شد و اکنون در ایران هستند و یک دختر تیزهوش شکلاتی به نام سارا دارند (با خنده).

ازدواج ایران و سیرالئون بازتاب زیادی در مطبوعات سیرالئون داشت

این ازدواج در مطبوعات سیرالئون خیلی پررنگ بود و به اولین ازدواج و حتی اولین فرزند مشترک ایران و سیرالئون معروف شد به طوریکه باعث شادی رییس جمهور و مردم این کشور شد، حتی به لحاظ اخلاقی آنچه در اسلام رعایت می‌شود برای عقد و ازدواج را آنجا رعایت کردیم، حتی مردمشان تعجب کرده بودند چرا که اروپایی‌ها و آمریکا‌یی‌ها به اذیت و بی اخلاقی آنجا معروف هستند اما از ایرانیان خاطره خوشی برایشان باقی ماند. مردم آنها از استعمارگران زورگوی آمریکا، انگلستان، فرانسه و پرتغال به اپوتو به معنی استعمارگر می‌نامیدند.

* خیلی جالب است،‌ غذای آنجا چگونه است؟ آیا آنجا غذای ایرانی می‌خوردید یا غذایشان به سلیقه‌تان سازگار بود؟

-غذا به وفور از برنج و گوشت تا دیگر مواد غذایی به سبک خودمان و کشورهای اسلامی وجود داشت، ذبحشان شرعی است و سوپرمارکت‌ها دست لبنانی‌های شیعه است، بنابراین مشکلی نداشتیم چرا که بدنه اسلامی است و به ندرت مسیحیان در کار پخت و پز هستند، برنجشان را هم خودشان کشت می‌کردند و بهترین برنج را به نام «جلفت» می‌نامیدند.

۲ فصل خشک و بارانی سیرالئون

سیرالئون دارای دو فصل شش ماهه بارندگی و غیر بارندگی است که اولی از اردیبهشت آغاز و تا اواخر آبان ادامه دارد اما در داخل ماه بی باران هم یک ماه خنک به نام هارماتان وجود دارد که شرجی هوا را می‌گیرد و خنک است. بنابراین فصل برنجکاری و کشت زیاد است و بنده خودم خیلی جاها به کمک مردم آنجا برای کار برنج در زمین‌ها رفته‌ام.

* آیا جایی هم برای گردش و تفریح و مناطق دیدنی آنجا وجود دارد، شما خودتان اهل تفریح هستید؟

-بله با خانواده سفیر، همکاران و خانواده‌های جامعة المصطفی و معلمان تفریح‌گاه‌های خوبی می‌رفتیم؛ سیرالئون بهترین سواحل غرب آفریقا را دارد با شیب ملایم و آبشارهای زیبا و حیوانات دیدنی و طبیعی که انسانی به آنجا نفوذ نکرده است.

کمک‌های ایران به اقتصاد سیرالئون

* شما در آن سال‌ها مستندی درباره وضعیت خود و سیرالئون نساختید؟

-یک کارهایی کردیم اما بیشتر گروه‌هایی را که از ایران آمده بودند یاری می‌کردیم، تقریباً دو تا سه گروه در این سال‌ها از ایران آمدند و یک گروه هم میثاق بودند که به ساخت عکس و تصاویر و کتاب پرداختند.

* آیا ایران هم به سیرالئون کمکی می‌کند؟

-بله به لحاظ کشاورزی و اقتصادی ۶۹ تراکتور در اختیار آنها گذاشته و حتی ایران خودرو آنجا نمایندگی دارد و ماشین سمند آنجا به وفور یافت می‌شود.

* در نهایت از دیگر فعالیت‌های فرهنگی خودتان در سیرالئون بفرمایید؟

- این را بگویم که کار فرهنگی مثل کار کشاورزی است یک کشاورز ماهر هیچ قطعه زمینی را بایر نمی‌گذارد تا آنجا که می‌شود بذر می‌کارد، آب رسانی می‌کند تا به نتیجه برسد بنابراین کار فرهنگی هم مانند کشت است به چند سمینار و نمایشگاه کتاب محدود نمی‌شود البته اینها هم ابزار هستند اما کافی نیست، بنابراین بنده سیرالئون و غنا را نظیر زمین کشاورزی دانستم از امام جماعت تا کارهای فرهنگی دیگر انجام دادم چرا که وضعیت امامت جماعت آنجا منسجم نبود، هر کس کار خود را می‌کرد بنابراین اولین کار شورای ائمه جمعه و جماعت را تأسیس کردیم تا اینها با هم باشند.

* با تأسیس این شورا چه کارهایی انجام دادید؟

-سرمایه گذاری بر امامان جمعه و کارگاه‌های آموزشی با موضوعات امامت، افزایش سواد ائمه و خطبه خوانی با جزوه و کتاب، کلاس های هفتگی و سالانه و... همین‌ها باعث شد بنده به عنوان امام تعیین شوم.

حتی در دانشگاه‌ها و نگارش و منابع پایان‌نامه‌ها به دانشجویان کمک می‌کنیم برخی پایان‌نامه‌ها با منابع ناموثق نگاشته می‌شود بنابراین نیازمند راهنمایی بودند، همچنین انجمن مسلمانان خواهر روزنامه نگار نیز برای نخستین بار در سیرالئون تأسیس شد، خانوم زینب بانگورا نیز ریاستش را برعهده دارند هر سال هم یک یا دو بار برای مسلمانان مسیحی کارگاه برگزار می‌کنند.

* در نهایت درباره وضع وهابیت در سیرالئون هم توضیحاتی بفرمایید؟

-رییس وهابیت سیرالئون فرد ناآگاهی بود که با کمک عربستان مؤسسه عمر بن خطاب را اداره می‌کرد، حتی یک بار خبر آمد که سلیمان کامارا مریض شده ما هم به منزلش برای عیادت رفتیم به طوریکه آنها را شرمنده کردیم، حتی بعد از فوتش نیز به مراسم تدفینش رفتیم که همین باعث به حداقل رسیدن مشکلات ما با وهابیون شد. وظیفه یک رایزن فرهنگی تلطیف قلوب است نه ایجاد شکاف، بنابراین باید وحدت ایجاد کرد و ما هم در این سال‌ها تلاش کردیم تا به بهترین وجه ممکن ارتباطات را تلطیف و وحدت بین مردم ایجاد کنیم.

* تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

-بنده هم از شما متشکرم.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *