پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
 
۳۹
۵۰

خرازی: زمان جنگ با هاشمی و روحانی روی دریا میگو خوردیم اما رزمندگان نان و ماست می‌خوردند

تلاش یک پزشک برای ترور حاج قاسم در مشهد!
جمعه ۲۹ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۳۹
کد مطلب: 413688
اولین باری که میگو خوردم با اینکه من از خانواده متمولی بودم میگوهایی بود که روی دریای عمان در هنگام مانور با آقای هاشمی و روحانی خوردیم.
خرازی: زمان جنگ با هاشمی و روحانی روی دریا میگو خوردیم اما رزمندگان نان و ماست می‌خوردند
به گزارش جهان، صادق خرازی در گفتگو با سالنامه روزنامه اعتماد با بیان اینکه تشریفات در زمان جنگ هم در اوج بود، گفت: یادم می‌آید اولین باری که میگو خوردم با اینکه من از خانواده متمولی بودم میگوهایی بود که روی دریای عمان در هنگام مانور با آقای هاشمی و روحانی خوردیم. عکس‌هایش هم هست. در حالی که من می‌دیدم که بچه‌های جنگ و فرماندهان سپاهی جنگ در‌‌ همان جلسات و ضیافت‌ها حضور داشتند اما نان و ماست می‌خوردند و امساک می‌کردند که خیلی درس‌آموز بود.

وی افزود: خاطره‌ای از شهید کاظمی برایتان می‌گویم. جلسه‌ای بود که احمد کاظمی، باقر قالیباف، قاسم سلیمانی و همه رفقا بودند. من دیدم که شهید کاظمی گفت گرسنه‌ام چرا غذا نمی‌دهند، جلسه هم خیلی مهم بود، وقتی برای غذا رفتیم یک سفره رنگین انداخته بودند و مشخص بود ارتش سنگ تمام گذاشته است. این موضوع مربوط به اوج جنگ یعنی بین سال‌های ۶۵-۶۴ است. من دیدم احمد کاظمی که از فرماندهان نیروی زمینی سپاه بود نشست و ظرفی کشید جلو، چند تکه نان و پنیر و سبزی گذاشت جلویش و خورد بعد هم چیز دیگری نخورد. گفتم این همه غذا هست چرا نمی‌خوری، احمد آقا گفت نه ما به این سفره‌ها عادت می‌کنیم بهتر است از خودمان مراقبت کنیم و از این تشریفات خالی باشیم. آن زمان بچه‌ها خودشان را حفظ می‌کردند. این طرف‌تر آمدم. آقا رحیم را دیدم که ظرفش تمیز تمیز است و هیچ چیز استفاده نکرده، گفت دل درد داشتم نان خوردم و سیر شدم. بعدا از آقا رحیم پرسیدم چرا چیزی نخوردی گفت یاد بچه‌های خودمان در جنگ که می‌افتم شرفم اجازه نمی‌دهد.

خاطره جالب از حاج قاسم

خرازی در ادامه گفت: قاسم مجروح شده بود. برای درمان او را به مشهد فرستاده بودند. چون شکمش ترکش خورده بود از زیر قفسه سینه‌اش تا روی مثانه‌اش را باز کرده بودند و وضع بدی داشت. ۴۶-۴۵ روز کسی نمی‌دانست قاسم سلیمانی زنده است یا شهید شده. در آن زمان هم فرمانده گردان بود که مجروح شد. بالاخره شهید موحدی کرمانی پسر همین آقای موحدی کرمانی قاسم را در مشهد پیدا کرد و گفت طبقه سوم یک بیمارستان در مشهد است. پزشک حاج قاسم از منافقین بود و می‌خواست حاج قاسم را بکشد، به همین دلیل شکم قاسم را باز گذاشته بود که منجر به عفونت شده بود. یک پرستار باشرف کرمانی به خاطر حس کرمانی و ناسیونالیستی‌اش قاسم را شب دزدیده بود، جایش را با دو مریض دیگر در یک طبقه دیگر عوض کرد و به دکتر گفته بود قاسم را از اینجا بردند. قاسم باز یک دوره دیگر از ناحیه دست مجروح شد تا می‌گفتند برو دکتر می‌ترسید، تا می‌گفتند برو بیمارستان در می‌رفت. فضای ما در جنگ این بود. من از هویت ملی و اعتماد به نفسی صحبت می‌کنم که جنگ با خودش آورد و این ملت را آبدیده کرد.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


او در این سالها مخالفین خود را زاهد مآب معرفی میکند و لابد خود را زاهد حقیقی میداند!!!!
شما از اعتماد به نفس می گویی اما یادتان باشد رزمندگان ما چه در گذشته و چه حال اعتمادشان به خداست و لذا ثابت قدمند و سعادت را با جیفه دنیا عوض نمی کنند تا مجبور باشند با کدخدا ببندند
آفرين و دقيقا
بابا بازم به صداقت تو ...خوشم اومد ،میگو نوش جونت
Iran, Islamic Republic of
اصلاج طلب هم با غیرت و منصفش خوبه...
باز هم آفرین به شما که راستش رو میگی
در مجموع یک اصلاحطلب راستگو بهتر از یک کارگزارانی دورو است
یاد دفاع مقدس به خیر ؛ بسیجی بودم عملیات فتح المبین به پایان رسیده بود ، سنگر فرماندهی تیپ حضرت رسول (ص) یک سنگر بود که بیرون آن یک پخچال یونولیتی گذاشته بودند و پر از یخ و کمپوت که قابل دسترس برای همه بود ، یکی می رفت داخل یک کمپوت برداشت و رفت لحظه ای نگذشته بود که برگشت بیرون به من گفت با کسی کاری داری گفتم بله مسئول گروهانمان رفته داخل منتظرم برگردد ، خلاصه با اصرار یک کمپوت برایم باز کرد ، آن برادر وقتی دید یک بسیجی نوجوان آنجا ایستاده و در حضورش کمپوتی را برداشته تا بخورد ،دلش نیامد و برگشت و برایم کمپوتی باز کرد، یادش بخیرآن همه برادری .
نمی دانم چرا اقای خرازی همیشه اصرار دارد خود را بالاتر از انچه هست نشان دهد.
حامد
بله آقا رحیم وشهیدعزیزاحمد کاظمی نان خوردند ولی تو وآن آقا میگو خداوند عاقبت همه مارا به خیر کند
reza
از دستمال درو گردن شما معلومه
پس چرا تنها دادی به رویکرد منفعلانه و فاصله دار با شاخصهای انقلاب اسلامی؟! چرا بعضی ها میدانند واقعیت چیه ولی به خاطر خیلی چیزا چشمشون رو به حقیقت میبندند؛ اما خب هر کس یه جور امتحان پس میده دیگه!!!
از اول هم جنستون با شهدا یکی نبوده نه الان. توپ و ترکش و گرسنگی و زحمت مال اونا بود و مدالهاش مال شما. عیبی نداره شهدا هم خدایی دارند.
France
چقدر شما عقده در دل دارید
آقای خرازی با این خلی بندیها کسی خام شیطنت شما نمی شود ! بس کنیدمملکت نیاز خوش بینی و وحدت دارد نه توطئه وتشویش اذهان گیرم حرف شما درست باشد ! خوب که چه ؟
كه برخي ها الان و آن مقعشون يكيست فقط الان بر خلاف آن موقع همگان مي دانند .
مشابه این فرمایشات خیلی زیاددرجنگ بوده ولی گفته نمیشه هم ایثاروفداکاری هم مشکلات که مسوولین پاسخی نمیدهندخودم اینهارامشاهده کرده ام
هاشمي و روحاني هميشه خوش خوراك بودن ظاهرا!
Iran, Islamic Republic of
شب عيدي هم دست از دعواهاي شخصي خود بر نميداريد ؟
قول ميدهم به ماه نميكشد كه عليه خود راوي مطلب خواهيد نوشت !! چه شده حالا يك اصلاح طلب عزيز شما در طيف مخالف شده ؟ صرف مطلب عليه شخص و يا أشخاص مخالف شما گفتن معيار شما در درستي و صلاحيت بازگو كردن خاطرات يك شخص است ؟ واقعاً كه جاي تاسف دارد ...
زمينه
اين خاطرات ما را مي برد سراغ چيزهايي مثل رمينه پذيرش قطعنامه در آن زمان و اصرار برخي بر سر خم كردن در مقابل دشمن اكنون
حالا همه به حضرت ایت الله یه حرفی میزنند تو هم بگو
اخه بچه جون هاشمی از بچگی میگو خورده احتیاجی به این چیزها نداشته
خدا را شکر که امام بود و امثال شماها به یه نون و نوایی رسیدند که حالا در رابطه با هاشمی حرف بزنند
پيام امام راحل رضوان الله تعالي عليه به مناسبت پذيرش قطعنامه 5985
تنها آنهايي تا آخر خط با ما هستند كه درد فقر و محروميت و استضعاف را چشيده باشند
سیامک
ببینی تو خاطرات آقاهاشمی هم خوردن میگو آومده!!!!
یا اینکه نوشته نون پنیر، کنسرو، هندوانه
رزمنده نشلجی
Iran, Islamic Republic of
بنده هفتاد ماه در جبهه بودم وبه مدد و یاری امت حزب‌الله هیچ‌وقت نون و ماست نخوردم.
دست از بی دینی و بد اخلاقی بردارید.
یوسف
Iran, Islamic Republic of
عزیزجان گفته به خاطر بچه های جنگ لب به میگو بنزدند و نون و ماستی که بود رو خوردند ، نه اینکه توی جبهه نون و ماست میدادند که شما نوش جان بفرمایید
آقا جان توي جبهه نون و خرما ، نون و پنير ، نون خشك ، گرسنگي و تشنگي و ....بوده لطفا انكار نفرماييد اين ايمان بچه ها بود كه اونها رو نگه مي داشت در ضمن دين و اخلاق مي گويد چشمت رو باز كن تا به روشني بشناسي و در مواقع مهم مثل انتخابات ها دچار اشتباه نشوي
این اصلاح صلب انگار اصلاح کننده راه اصلاحات خواهد بود
حرفایی میزند که به عشاق خمینی میچسبد
خدا عاقبت بخیرش کند
اگر اصلاحات همينه كه اين آقا بوده پس خيلي دارد اصلاح ! مي شود
میثم
بله دیگه وقتی در اوج جنگ به جای همراهی با رزمندگان که زیر آتش دشمن نان خشک و ماست می خوردند در عقبه بنشینی میگو و غذاهای آن چنانی بخوری !!! بعد هم بیایی خاطره جنگ بگی به این میگویند عافیت طلبی که الان محصولش هم میشود فلانی که در هر قرارداد نفتی می خواهد سهمی اختصاصی برای خودش داشته باشد .... خدا به اخر عاقبت مذاکرات رحم کند ... چه عالیجنابانی می خواهند ..امنیت ملی ما را تضمین کنند.
سید
شما که الان بعد از 30 سال بعد از جنگ این حرفها را میزنید اولا باز چه اهدافی و سواستفاده ای از این جانبازان و رزمندگان دارید؟ من یک جانباز اعصاب و روان هستم جواب بدهید چرا خدمتی به این قشر مظلوم نمی کنید و فقط حرف می زنید .بهترین دفاع تا این لحضه عمرم از آقای منصوریان مربی فوتبال شنیدم که می گفت اگر اینها نبودند ما باید در این کنفرانس فارسی صحبت نمی کردیم .میدانید معنی این جمله ایشان چیست؟
France
یعنی الان باید عربی صحبت می کردیم.......
France
نمی دانستم حاج اقای موحد کرمانی پدر شهید هستند
درد بزرگی است وقتی این دولت بهت کار نمیدن
Romania
خدا دشمنان حاج قاسم عزیز ما رو نابود کنه
مسافر
بازم دمش گرم که پنهون کاری نمیکنه و همه چیزو راست و حسینی میگه ...
چه روزهایی! چه مردانی ! چه عاشقانی!
درود خدار بر رزمندگان عزیز که با شرف خود و عزت نفس خود انقلاب را بیمه کردند
سینا
یک سفره رنگین انداخته بودند

ظرفی کشید جلو، چند تکه نان و پنیر و سبزی گذاشت جلویش

????داخل سفره رنگین، نون و سبزی ؟؟؟
حسین
رنگین یعنی همه چی از نون و سبزس تا پلو توش بوده
راست میگه داخل اون سفره رنگین نان و پنیر از کجا پیدا شده بود؟
Iran, Islamic Republic of
کی گفت پنیر ؟؟؟ حالت خوبه ؟
شما خودت پای اون سفره رنگین چی کردی؟؟؟؟چطورشرفت اجازه داد وقتی که رزمنده ها تو خون خودشون می غلتیدن سر سفره رنگین به خودت برسی؟؟؟
جهان نیوز این چه اصولی است که شما بزرگان کشور را میخواهید با یک غذای میگو که حلال خداوند است و معلوم هم نیست کیفیت آن چگونه بوده در ذهن ها خراب کنید؟....
ماه هیچگاه پشت ابر نمی ماند یک روزی بر همه آشکار میشود که امروز آنروز است یا حق
رضا
واقعا شرم آوره میگو کجا نون وسبزی کجا
Iran, Islamic Republic of
زمان جنگ بنده پاسدار بودم گفتند در شهرك شهيد محلاتى تهران زمين ميدهيم فقط ثبت نام كنيد سند اماده هست ميزنيم به نام گفتم به فقرا ونيازمندان بدهيد همان زمان در جبهه بودم يكي از بچه ها كه كمي اينده نگر بود گرفت الان هم سه تا هتل درمشهدوكيش داره
Iran, Islamic Republic of
زمین توی محلاتی معادل هتل توی مشهد و کیشه ؟

آقا ما محلاتی زندگی میکنیم خالی بندی هم حدی داره
آينده اي كه نرود را فكر باشيم نه رفتني
آينده هتلي و كيشي تموم ميشه به فكر آينده ماندگار باشيم
رحیم اسدی
من عاشق فداکاریهای سردارسلیمانی هستم وازخاطره خیلی خوشم اومد سرداران زیادی هست که من خودم می شناسم که باچشم خودم دیدم صبحانه تنها نان خشک می خورد
من خود از رزمندگان جنگم بهترین غذا درجبهه بود حالا کسی خواست نخورد ویا مقدس مئابی بخرج دهد آزاد بود. نیت ها را کسی نمیداند لطفا حرف خودتان را بزنید
پس معلومه تو عملیات وفردای عملیات نبودی