«ما نيازي نداريم که بي بي سي برايمان مرجع معرفي کند. ما مرجعي ميخواهيم مثل حضرت امام که با يک فتوا استکبار را بيچاره کرد.»
به گزارش جهان به نقل از پارس، شيخ يوسف صانعي در سال آينده براي هميشه به تهران آمده و تمام كاركنان دفتر خود را نيز به اين شهر منتقل مي كند.
با اعلام به موقع جامعه مدرسين حوزه علميه قم مبني بر عدم مرجعيت شيخ يوسف صانعي، وي نتوانست پايگاه لازم را در قم براي جريان اصلاحات و فتنه به دست بياورد و لذا در سال آينده به تهران مي آيد و تلاش دارد كاركنان دفتر خود را نيز به اين شهر منتقل نمايد.
گفته مي شود شيخ يوسف صانعي در آزمايشات اوليه پزشكي به بيماري سرطان مشكوك است كه قرار است در بررسي هاي مجدد پزشكي، اين موضوع مورد بررسي دقيق تر قرار گيرد و در صورت اثبات آن، معالجه در خارج از كشور انجام شود.
سيد حسن خميني به موسسه نشر آثار امام خميني(ره) دستور داده، دفتري در شأن آيت الله شيخ يوسف صانعي در «جماران» با امكانات كامل در نظر گرفته شود.
* چرا و چگونه مرجعيت آقاي صانعي لغو گرديد؟
به گزارش «پارس»، مرجعيت شيعه خورشيد پر فروغي است که در قرون متمادي همواره پشتيبان اسلام و خط راستين اهل بيت(عليهم السلام) بوده است. اين مسئوليت خطير همواره شايستهي مرداني بوده است که واجد شرائط شرعي مذکور در روايات ائمه اطهار (عليهم السلام) باشند. نظر به اهميت اين موضوع و با توجه به پرسشهاي مکرّر هموطنان دربارهي مرجعيت آقاي حاج شيخ يوسف صانعي خواهشمند است آن جامعه محترم که همواره مرجع تشخيص اين موضوع بوده، نظر خود را دربارهي مرجعيت ايشان اعلام فرمايند.
با سپاس جمعي از استادان و فضلاي حوزه هاي علميه
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحيم
با توجه به پرسشهاي مکرّر مؤمنان، جامعه مدرسين حوزهي علميه قم براساس تحقيقات به عمل آمده در يک سال گذشته و پس از جلسات متعدد به اين نتيجه رسيده است که ايشان فاقد ملاکهاي لازم براي تصدّي مرجعيت ميباشد.
جامعه مدرسين حوزه علميه قم
* بررسي دلايل رد صلاحيت از نگاه برخي از اعضاء جامعه
آيتالله محمد يزدي با ارائه توضيحاتي در خصوص تصميم جامعه مدرسين حوزه علميه مبني بر اينکه آقاي يوسف صانعي فاقد ملاک هاي لازم براي تصدي مرجعيت است، گفت: اين موضوع در کميسيون مربوطه جامعه مدرسين بحث شده و به نتيجه هم رسيده بود منتهي طبق آيين نامههاي مربوطه مبني بر اينکه مسايل مهم بايد به تصويب نهايي جامعه مدرسين برسد، چندي قبل گزارش کميسيون در اين خصوص در اجلاس عمومي جامعه مدرسين به اتفاق تصويب شد.رييس جامعه مدرسين حوزه علميه قم تصريح کرد: بعد از اينکه در اين جلسه موافق و مخالف صحبت و استدلالات خود را بيان کردند بنده براي اعلام رسمي يک عبارتي را به کار بردم که اولا نبايد در اين موضوع کلمه «خلع» و همچنين مقايسه آن با جريان منتظري و شريعتمداري و امثال اينها در آن وجود داشته باشد و ثانيا مساله فقط صلاحيت مرجعيت است و بقيه مسائل ربطي به ما ندارد.
آيت الله مقتدايي مدير حوزه علميه قم با اشاره به بيانيه جامعه مدرسين اظهار داشت: جامعه مدرسين از چندي پيش فتاواي آقاي صانعي را از نظر فقهي مورد بررسي قرار داده و تقريباً همه اعضا به اتفاق آرا دليل متقن شرعي براي اين فتاوا قائل نبودند. حتي در زمان مرحوم آيتا... مشكيني، احكام حج آقاي صانعي كه در بعثه مقام معظم رهبري به چاپ ميرسيد بارها مورد اعتراض قرار گرفته و انتشار آن متوقف شده بود.
آيتالله حسن ممدوحي در گفتگو با خبرگزاري فارس در كرمانشاه گفت: اين بحث مال امروز و ديروز نيست و از مدتها پيش اين مباحث مطرح بود و نظرات بسياري از بزرگان و علما همين بود كه ايشان شرايط مرجعيت شيعي را ندارد.
آيتالله ممدوحي تاكيد كرد: افراد جامعه مدرسين زبدهترين كارشناسان علوم ديني، تفسير و فقه هستند. در گذشته هم اسامي افراد ديگري را كه حائز مرجعيت بودهاند اعلام كرده و افرادي هم مانند شريعتمداري و ديگران را خلع كرده بودند كه البته راي اخير از نوع ديگري بود. مصداقهاي زيادي براي تصميمگيري جامعه مدرسين درباره آقاي صانعي مطرح بود و اين موضوع همواره از گذشته مطرح بود؛ مانند بدعتهايي كه ايشان در برخي فتاوا داشتند، مانند بلوغ دختران در ۱۳ سالگي، محرم شدن بچهاي كه به فرزندخواندگي گرفته ميشود، همه ارث زن از شوهر در صورت نداشتن وارث و مواردي از اين دست كه بين ۲۰ تا ۳۰ بدعت است و بسياري از آنها خلاف صريح قرآن و دستورات دين است.
آيتالله عبدالنبي نمازي ، با بيان اينکه جامعه مدرسين يکي از متقنترين نهادهايي است که توانايي بررسي صلاحيت افراد براي تصدي مرجعيت را دارد، خاطرنشان کرد: جامعه مدرسين در اوايل پيروزي انقلاب اسلامي مساله صلاحيت تصدي مرجعيت توسط آقاي شريعتمداري را نيز بررسي کرد و او را فاقد شرايط مکفي و لازم دانست.درهمين رابطه جامعه مدرسين حوزه علميه قم بدون لحاظ هرگونه مسائل سياسي و جناحي تنها به صورت کار تخصصي به پرونده اين افراد رسيدگي ميکند.
* مباني اصلي شکل گيري فتاواي جديد آقاي صانعي
الف: اعلاميه حقوق بشر غربي
يکي از مباني اصلي شکل گيري فتواهاي جديد آقاي صانعي اين است كه وي اصول و قواعد اعلاميه حقوق بشر غربي را پذيرفته و همواره تلاش كرده است اين اصول را بر قرآن و روايات تحميل كند. به عبارت ديگر با تأويلاتي، قرآن و روايات را طوري تفسيرمي كند كه بر مدعاي وي كه بر مبناي همان حقوق بشر غربي است مطابقت داشته باشد! وي با ناديده گرفتن قرآن ميگويد: «مهمترين چارچوبي كه انسانها تاكنون براي حفظ كرامت انساني تدوين كردهاند، اعلاميه جهاني حقوق بشر است»
در جاي ديگر خطاب به اعضاي حزب جوانان ايران اسلامي ميگويد: «شما در نامهها، مطالعات، بيانيهها، مواضع و كنگرههاي خود، حقوق بشر را مطرح و آن را تبليغ كنيد و توصيه من به شما دو چيز است؛ اول دفاع از امام و دوم دفاع از حقوق بشر»
هفتهنامه شهروند پس از نقل فتاواي آقاي صانعي درباره زنان مينويسد: «هر يك از اين فتاوا با حقوق بشر پيوند برقرار ميكند؛ حقوق بشري كه تبعيض روا نميدارد و كرامت انسان را به صرف انسان بودن محترم ميشمارد. براي تحقق حقوق زنان، احترام به آراي مردم و فتاواي اجتهادي نوين، گويي بايد از گذرگاه مباني حقوق بشر گذشت و ابتدا باور كرد كه انسان بماهو انسان واجد كرامت است و لايق تفاوت نيست».
ب: کنوانسيون رفع تبعيض عليه زنان
«وقتي ميخواهم چيزي از كتاب و سنت در بياورم توجه ميكنم به نوعي باشد كه سهولت داشته باشد، ساده باشد و توده مردم بتوانند بپذيرند»
«من معتقدم اگر اين بحثها مطرح شود از ۷ ميليارد جمعيت كه در دنيا هست ۱۰ ميليارد آن مسلمان ميشوند»۹ وي در همين راستا ميگويد: «استفتائات من تاريخ دارد يعني معلوم ميشود كه از نظريهام برگشتهام».
در ديدار با خبرنگار روزنامه الشرق الاوسط ميگويد: دوست ندارم توضيح بدهم كه من تنها در ميان زنان مسلمان بلكه در ميان همه زنان عالم كه از حقوق خود محروم شده و از حقوق بشر دفاع ميكنند محبوبيت دارم»
«من اميدوارم روزي كنفرانسي با حضور علماي شيعه و سني و مدافعان حقوق بشر، براي اينكه قرآن حقوق زن و مرد را مساوي ميداند تشكيل شود»
در همين راستا در گفتوگو با كانال ۶ تلويزيون اسپانيا ميگويد: «قوانين مربوط به حقوق زنان بايد مطابق با افكار باز جامعه تدوين و اصلاح شود . به اميد روزي هستيم كه همه انسانها يكي شوند و دوئيت انسانها صرفاً از نظر زمين و جغرافيا باشد نه انسانيت»
وي سپس با تخطئه بزرگان شيعه ميگويد: «بزرگان ما ديروز فتاواي مشهور را گرفته و در قانون مدني آوردهاند كه پاسخگوي نياز امروز جامعه نيست لذا چه اشكالي دارد كه ما امروز بنشينيم و براي تساوي حقوق زن و مرد راه چارهاي پيدا كنيم».
الشرق الاوسط در گزارشي مي نويسد ،وي (صانعي) همواره تلاش ميکند لااقل سالي يا ماهي يکبار يک فتواي جديد و خلاف مشهور فقها صادر کند که براي نوانديشان بهويژه طبقه زنان آنها تازگي داشته باشد، بهطوري که در برخي رسانههاي کشورهاي عربي از وي به «مفتيالنساء في قم» تعبير ميکنند.
در ضمن ذکر اين نکته ضروري است که خود آقاي صانعي چند سال پيش، در پايان درس خارج فقه پيرامون جايگاه مرجعيت گفته بود: «ما نيازي نداريم که بي بي سي برايمان مرجع معرفي کند. ما مرجعي ميخواهيم مثل حضرت امام که با يک فتوا استکبار را بيچاره کرد.» همچنين وي در پايان درس از مسئولين حوزه عليمه قم خواست جلوي افرادي را که تلاش ميکنند مرجع تراشي نمايند، بگيرند.
ج: سكولاريسم
وي براساس همين مبنا حتي جدايي دين از سياست «سكولاريسم» را تابع خواست انسان ميداند و ميگويد: «جدايي دين از سياست تابع خواست ملتها است. ملت ايران به يك جمهوري در چارچوب اسلام راي داده است. اگر خداي نخواسته روزي برسد كه ديگر اين را نخواهد و راي بر خلافش بدهد [حكومت غيرديني] راي آن محترم خواهد بود و جدايي دين از سياست تابع راي مردم است»
شما با این نظرتون یعنی مرجعیت شریح قاضی رو هم پذیرفتین که فتوا به خارج شدن امام حسین از دین دادو مقلدینش آقا رو شهید کردن و اون بلا رو سر اسلام آوردن .لطفا با عقلانیت و حقیقت بینی ابراز نظر کنیم
تعداد مقلدین این آقا بر فرض محال میلیاردی هم باشه هیچ دلیلی بر صحت مرجعیت نمیشه چون اصلا چنین ملاکی مطرح نیست
شما شخصا به این نتیجه رسیدی که تهمت میزنی حسین جان، اسلام میگوید هرچه باب میلتان بود خوب است هر چه نبود بد؟؟؟ نظر سایر مراجع را راجع به خبر خلع مرجعیت ایشان مطالعه بفرمایی متوجه خواهی شد. این جایگاه دادنی نیست که گرفتنی باشد.
فعتبروا یا اولو الابصار..
قرآن در دسترس من و شما قرار داره الحمدلله و همینطور منابعی که فتواها رو ازش استخراج میکنن.
انشاله که همه با اعتقاد فکر کنیم و نظر بدیم نه با تعصبات بی جا.
نخیر!! به هیچ وجه عامه مردم توانایی انتخاب و تشخیص مراجع را ندارند. مرجعیت ملاکهایی داره که در نامه امام زمان عج به آخرین نایب خاصشان به آنها اشاره شده مثلا "حافظا لدینه، سائنا لنفسه، مطاعا لامره مولاه و...." در مسایل ابتدایی رساله ها هم این موارد بیان شده
اقای عزیز پزشکانی هم هستند که خلاف قانون وضابطه نظام پزشکی عمل می کنند آیا باید به صرف پزشک بودن با انها برخورد نکرد یا هر برخوردی به نفع یک جریان است؟ ایا هر مهندسی می تواند به صرف اینکه مهندس است هر بنایی را با هر میزانی که خودش دوست داشت بسازد؟ واقعا شما نمی فهمید؟ اظهار نظر ایشان حق خودشان است اما نباید اظهار نظرشان را بعنوان اسلام عرضه کنند. شما که راجع به فقه و دین اطلاعی ندارید سکوت کنید بهتر است
وجدان داشته باشید و نظر سایر مراجع رو راجب به خلع مرجعیت از ایشون منتشر کنید.. مرجعیت را جامعه مدرسین اهدا نمی کند که بخواهد ساقط کند.
از دیدگاه شماها که همه چیز را فدای امیال سیاسی می کنید، امثال منتظری ها، صانعی ها، صادق روحانی ها و ... مرجع نیستند.
اتفاقا به مواضع سیاسی این آقایون که اسم بردی اگه به دقت نگاه بیندازی میبینی که دقیقا اینها هستند که اسلام و مرجعیت را فدای امیال سیاسی و جناحی و هوای نفس خودشون کردند
دوست عزیز ، این مراجع و یا هر کس دیگری موضع گیری های سیاسی و مذهبی دارد. اگر انتقادی به مواضع سیاسی آنها داریم و مخالف این مواضع هستیم چرا شخصیت مذهبی و علمی آنها را زیر سوال میبریم. این کار عرض ورزی محض است. بهتر است امام عزیزمان را الگو قرار دهیم و از رفتار ایشون با آیت ا... منتظری که به ایشان فرمودند امیدواریم حوزه از علم و دانش شما بهره ببرد، درس بگیریم.
سرباز امام و رهبری
لطفا به این مساله توجه بشود که هیچ وقت و هیچ کس نگفت که صانعی مرجع نیست یا مرجعیت صانعی لغو شده، بلکه گفته شده "ایشان فاقد ملاکهای لازم جهت مرجعیت است" یعنی جامعه مدرسین ملاکهای لازم را برای مرجعیت در آقای صانعی پیدا نکردند. بنابراین جامعه مدرسین کار اشتباهی انجام نداده بلکه نظر جمع کثیری از علما و روحانیون فاضل به این جمع بندی رسیده که صانعی ملاکهای مرجعیت را ندارد.
مجتهد اعلم را از سه راه می توان شناخت
1- آن که خود انسان یقین کند ، مثل اینکه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد
2- آن که دو نفر عالم عادل که می توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند به شرط آن که دو نفر عالم عادل دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند
3- آن که عده ایی از اهل علم که می توانند مجتهد اعلم را تشخیص دهند و از گفته آنان اطمینان پیدا میشود مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند
بنابراین جامعه مدرسین که متشکل از جمع زیادی از فضلا و مجتهدین حوزه علمیه است صلاحیت چنین کاری را دارد.
مرجعیت کسی رو مگه میشه لغو کرد؟این حرف ها چیه میزنین.با مقدسات شیعه برای رسیدن به اغراض سیاسیتون چرا بازی میکنین.همین گروهی که مثلا لغو کردن کی اونهارو تایید کرده؟ سیاسی بازی این گروه به اصطلاح مذهبی و مدافع مرجعیت که دیگه واسه همه مثل روز روشنه