چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 24 Apr 2024
 
۱
۱

سیاستگذاران تعلیم‌وتربیت؛ حواستان هست؟

چهارشنبه ۵ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۵۵
کد مطلب: 393354
آسیب‌های اجتماعی و بروز آن‌ها در جامعه، نشان از واقعیت‌هایی دارد که سیاست‌گذاران تعلیم و تربیت نباید نسبت به آن‌ها بی‌توجه باشند. اهمیت این امر هنگامی مضاعف می‌شود که محیط آموزشی و مدرسه به محل بروز خشونت و جرم و … تبدیل می‌شود. لذا تمهید مقدمات لازم برای مواجهه با این امر، مطالبه جدی است که از سیاست‌گذاران تعلیم و تربیت کشور باید صورت بگیرد.
به گزارش جهان به نقل از عیارآنلاین، رویداد تکان دهنده‌ی «قتل معلم بروجردی به ضرب چاقوی دانش‌آموزش»، گذشته از وجوه جنایی و قضایی، می‌تواند برای سیاست‌گذاران تعلیم و تربیت کشور زنگ خطری باشد؛ زنگ خطر نسبت به آسیب‌های پنهان و اجزای تعلیم و تربیتی که مغفول مانده یا کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند. در تحلیل این رویداد، باید توجه نمود که مدرسه به‌عنوان پایگاه نظام تعلیم و تربیت، در اثر سوءمدیریت‌ها به محل بروز و تشدید آسیب‌های اجتماعی بدل می‌شود. به هر ترتیب مدرسه که قرار است نسل آینده جامعه را بسازد و تربیت کند، تحت تاثیر نسل‌های گذشته است؛ نابسامانی‌های خانوادگی و اجتماعی حاصل از آمار بالای طلاق، جدایی والدین و مشکلات اقتصادی و … از جمله عواملی است که مدرسه را تحت شعاع خود قرار می‌دهد و نادیده گرفتن این‌ها نیز ممکن نیست. غفلت یا تسامح در مواجهه با این ابعاد محیطی مدرسه، باعث می‌شود که در سیاست‌گذاری تعلیم و تربیت کشور غفلت‌هایی صورت بگیرد و به برخی از مولفه‌های به اندازه لازم و شایسته توجه نشود.

در این یادداشت، به برخی از این آسیب های بیرونیِ مؤثر بر مدرسه اشاره شده است:

۱- ضعف در آماده‌سازی معلم و کادر مدرسه برای مواجهه با مسایل و آسیب‌های اجتماعی

منزلت معلم و ارتقای شأن او در جامعه به حدی مورد تاکید مقام معظم رهبری و سیاست‌ها و اسناد کلان آموزش و پرورش است، که تقریباً به یکی از شعارهای ثابت نظام آموزشی ما تبدیل شده است. اما فارغ از این شعارها، چه شده که یک دانش‌آموز چنین به مقام معلم، بی‌حرمتی می‌کند و به روی او سلاح سرد می‌کشد؟ اگر بپذیریم که تربیت لااقل دو قطب اصلی دارد (معلم و دانش‌آموز)، آنگاه در تحلیل این حادثه باید به هر دو قطب توجه نمود.

مدرسه- مهد - ورزش مدارس

به‌رغم تأثیرپذیری دانش‌آموز از مدرسه، پیشینه خانوادگی و اقتضای سنی وی ایجاب می‌کند که سیاست‌گذاری برای این قطب، با واسطه مدرسه و کادر آموزشی و نهادهای غیررسمی به طور غیرمستقیم باشد.

اما قطب دیگر، یعنی «معلم»، ‌دقیقاً برای اجرای سیاست‌های اجتماعی – تربیتی به کار گرفته شده است. در این صورت باید پرسید معلمان و فرهنگیان کشور در مراکز تربیت معلم چقدر با فنون و مهارت‌های ارتباطی همچون کنترل خشم آشنا می‌شوند؟ کسب چنین شایستگی‌هایی در گزینش و تربیت کادر مدرسه چقدر مورد توجه است؟ یک معلم، به جز تجربه، از که آموخته است که بتواند دانش‌آموز نوجوان پرهیجان و احساسی را به نحوی مدیریت نماید که در عین مصون ماندن از خطاهایی این چنین جبران ناپذیر، هر دو رو به تعالی حرکت کنند؟ و غیره.

بر این اساس لازم است برنامه درسی و فعالیت‌های تعریف شده در مراکز تربیت معلم و دانشگاه فرهنگیان به نحوی باشد که کادر تربیتی و مدیریتی مدرسه بتوانند فضای مدرسه را برای تحقق تربیت مطلوب امن نگه دارند و در مواجهه با آسیب‌ها نیز آگاهانه و مسئولانه عمل کنند. برگزاری دوره‌های ضمن خدمت نیز در این رابطه ضرورت دارد.

۲-ضعف فعالیت‌های مشاوره‌ای – پرورشی در مدارس

در بررسی عوامل مؤثر در بروز حوادث از این دست، نقش مشاور مدرسه برجسته می‌شود. مشاور علاوه بر راهنمایی و هدایت تحصیلی دانش‌آموزان، مسئولیت حل مشکلات و مسایل روانی دانش‌آموزان را نیز بر عهده دارد. اما به راستی، در حال حاضر چه تعداد از دبیرستان‌های دخترانه و پسرانه به ارائه خدمات مشاوره‌ای مناسب می‌پردازند؟ مدارسی که مخاطبینش جزو گروه‌های اصلی در معرض آسیب‌های روانی و اجتماعی هستند.

بررسی اجمالی نشان می‌دهد که نسبت تعداد مشاوران به دانش‌آموزان و آمار مدارس بدون مشاور به نحوی است که خدمات حداقلی راهنمایی و مشورتی نیز نمی‌تواند مورد انتظار باشد، تا چه رسد به ارتباط مستمر و صمیمانه بین مشاور و دانش‌آموز!

هم‌اکنون با توجه به هجمه فرهنگی به نسل جوان از یکسو و حساسیت ذاتی این بازه سنی از سویی دیگر، به‌عنوان راهکار کوتاه‌مدت به نظر می‌رسد آموزش و پرورش باید ضمن افزایش کمی و کیفی فعالیت‌های تربیتی خود، از خدمات مراکز مشاوره‌ای معتمدِ بیرون از آموزش و پرورش برای رفع خلأ مذکور استفاده کند و در بلند مدت نسبت به تربیت و به کارگیری مشاور متناسب با نیازهای روز مدارس اقدام کند.

۳- تغافل از آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی در مدارس

علاوه بر این، به نظر می‌رسد مسئولین کشور و به ویژه وزارت آموزش و پرورش، به‌عنوان مهم‌ترین دستگاه متولی تربیت رسمی و عمومی، نسبت به اعلان وضعیت اجتماعی و فرهنگی دانش‌آموزان هراس دارند. این در حالی است که عدم اعلان، بر نبود آسیب‌ها دلالت نمی‌کند! البته باید میان آگاه‌سازی و سیاه‌نمایی تفکیک قایل شد. مهم توجه جدی سیاست‌گذاران و مجریان به آسیب‌های موجود در جامعه و چاره‌اندیشی متناسب برای آن‌ها در نظام تربیتی و مدرسه است.

برای درک اهمیت توجه به آسیب‌هایی که مدارس را در کمین گرفته‌اند، شواهد زیادی وجود دارد. به‌عنوان نمونه بنا به اعلام قائم مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر در سال ۹۳، ۶۰ درصد مصرف کنندگان مواد مخدر، مصرف را از دوره دانش آموزی شروع کرده‌اند.

آسیب های اجتماعی

حال باید پرسید که آگاه‌سازی نوجوانان و جوانان و همچنین خانواده‌ها نسبت به این موضوع و موضوعات مشابه دیگر (همچون روابط نادرست اخلاقی، شبکه‌های اجتماعی و اینترنتی، شرکت‌های هرمی و …) در مدرسه چقدر مورد توجه وزارت آموزش و پرورش و دیگر نهادهای متولی بوده و هست؟ آیا اساساً متولیان نظام تعلیم و تربیت به مسایل واقعی نسل جوان جامعه و اتخاذ سیاست‌های متناسب التفات دارند یا همچنان سیاست انکار و تغافل در پیش گرفته می‌شود ؟
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


نمایندگان محترم مجلس کجایید