هزینه هر دانش‌آموز یک میلیون و ۸۵۰ هزار
جمعه ۲۴ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۴۹
کد مطلب: 375182
وی، دومین نشانه اختلال در مدیریت منابع را افزایش سهم اعتبارات پرسنلی در بودجه آموزش و پرورش دانست و عنوان کرد: در سال ۹۲ بیش از ۹۸/۵ درصد از اعتبارات این وزارتخانه به پرداخت حقوق و هزینه‌های پرسنلی اختصاص داده شده است و تنها ۱/۵ درصد صرف کیفیت بخشی امر آموزش و پرورش شده است.
وی سومین نشانه این اختلال را درصد سهم آموزش و پرورش GDP عنوان کرد و افزود: از سال ۸۸ زاویه کاهش این درصد شیب بیشتری داشته است به طوری که از حدود ۴ درصد به کمتر از ۲ درصد در سال ۹۲ کاهش داشته است که این کاهش نشان دهنده توجه به آموزش و پرورش است.
معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش با اشاره به روند تغییرات سالیانه در تعداد کارکنان آموزش و پرورش افزود: در ده سال گذشته رشد دانش آموزان منفی بوده است و به تبع آن قاعدتاً باید رشد کارکنان منفی یا حداقل ثابت مانده باشد، اما متاسفانه تعداد کارکنان این وزارتخانه در سال های گذشته با رشد فزاینده ای مواجه بوده است بطوری که در سال ۹۰-۸۹ رشد سالیانه این تعداد فشار سنگینی به منابع ما وارد کرده است بطوری که این امر موجب شده به ازاء هر ۱۱ دانش آموز یک کارمند داشته باشیم و این شاخص در کمتر کشوری وجود دارد.
بطحایی با اشاره به بالا بودن هزینه آموزش در کشورمان بیان‌کرد: در شرایطی که هزینه جاری هر دانش آموز حدود یک میلیون و هشتصد و پنجاه هزار تومان است شاهد هستیم ترکیب نیروی انسانی به گونه ای است که از هر ۱۰۰ نفر، ۶۴ نفر در داخل کلاس درس هستند و مابقی نیروها در بیرون کلاس وجود دارند و این هم از شاخص هایی است که ویژه کشورمان است و در هیچ کشور دیگری وجود ندارد و باید به دنبال پاسخ این پرسش باشیم که علی رغم فقر منابع چرا در طول سالیان متمادی آموزش و پرورش و منابع انسانی و مالی آن با وجود گرفتاری های فراوان، این گونه مدیریت شده است و به همین دلیل است که مدیریت منابع انسانی به عنوان یک سیاست پایه ای و اساسی در برنامه های آموزش وپرورش دولت تدبیر و امید قرار گرفته است.
معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی با انتقاد از فرهنگ سازمانی تمرکزگرای آموزش وپرورش افزود: این تمرکز گرایی موجب شده مقاومت ها در برابر تغییرات اساسی از جمله توسعه مشارکتها صورت بگیرد.
بطحایی با طرح این پرسش که چرا باید اختلال منابع را کاهش بدهیم؟ گفت: شرایط امروز آموزش و پرورش به گونه ای است که امکان ورود به عرصه کیفیت بخشی وجود ندارد وآگاهان می دانند که با یک درصد اعتبار امکان تحقق اهداف بلند سند تحول بنیادین وجود ندارد با یک درصد اعتبار امکان تحول و ایجاد انگیزه و شوق و علاقه و ارائه خدمات مطلوب به معلمان وجود ندارد و از آن جا که کم تحرکی، به روز نشدن اطلاعات معلمان، بی انگیزگی در بین معلمان، برای هرکشوری یک آسیب است ناچاریم به چگونگی کاهش اختلال در مدیریت منابع فکر کنیم و همه باید در این زمینه به کمک آموزش و پرورش بیایند.
وی از مدیران روابط عمومی‌های آموزش و پرورش خواست با بکاربردن دانش و تخصص خود در همراه کردن جامعه و فرهنگیان با آموزش و پرورش کمک کنند تا بتواند مقاومت ها را در برابر اصلاح ساختار نیروی انسانی، تقویت نظام مشارکت‌های غیردولتی، تفویض اختیار و تغییر ساختار سازمانی، برون سیاری فعالیت ها کاهش دهد و علاوه بر اهتمام به مسائل آموزش و تربیتی به اقتصاد آموزش و پرورش به عنوان بستر تعمیق و تسریع در همه برنامه‌ها نیز فکر کند.
