پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
 
۰

چشم‌ انتظاری برای بازگشت تئاتر

دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۳۹
کد مطلب: 363129
هنرمند در هر حالتی رسالت خود را می‌شناسد و به آن عمل می‌کند. اما اصلی‌ترین دلیلی که نمایشنامه‌نویسان ما کمتر می‌نویسند، مسأله ارتزاق و اقتصاد است.
به گزارش جهان به نقل از خبرگزاری تسنیم، قدمت و عمر نمایشنامه‌نویسی در ایران به اندازه اجراهای صحنه‌ای آن قابل توجه و تأمل است. در این سال‌ها با مروری بر تاریخچه درام‌نویسی در ایران نمی‌توان حضور و تأثیر نمایشنامه‌نویسانی چون بهرام بیضایی، اکبر رادی، غلامحسین ساعدی، خسرو حکیم‌رابط، صادق چوبک، عبدالحسین نوشین، علی نصیریان و....‌را نادیده گرفت.

اگر بخواهیم نگاهی اجمالی به نمایشنامه‌نویسی در ایران بیندازیم، متوجه می‌شویم که اکثر نمایشنامه‌های ایرانی بر اساس مسائل روز سیاسی و اجتماعی نوشته شده‌اند. آثار نمایشنامه‌نویسان صاحب نام ایرانی با توجه به محتوا، ساختار و شکل در گونه‌های متفاوت دیده می‌شود. علاوه بر گروهی از نمایشنامه‌نویسان که مسائل روز را در آثارشان دارند،‌گروهی از نمایشنامه‌نویسان نیز سعی داشته و دارند تا از میراث‌های نمایشی گذشتگان همچون تعزیه، تخت‌حوضی، نقالی و پرده خوانی، آیین‌های نمایشی و... پاسداری کرده و با نگارش آثاری مرتبط با موضوع‌ها آنها را حفظ و به آیندگان انتقال دهند.

حال با توجه به وضعیت نمایش و نمایشنامه‌نویسی در ایران بسیاری از کارشناسان معتقدند که در حال حاضر نمایشنامه نویس مطرحی غیر از این نمایشنامه‌نویسان نداریم. کسانی که اکنون نمایشنامه می‌نویسند، یا از پدیده‌های زندگی اجتماعی می‌گریزند و به مقولات انتزاعی دور از واقعیات می‌پردازند یا این که می‌کوشند از موضوع‌های نویسندگان خارجی نسخه‌برداری کنند. اغلب این آثار نیز ناموفق و در اجراها هم ناکامی خود را نشان می‌دهند.

الـبـته نـمـی‌تـوان حــضـور نمایشنامه‌نویسان معاصری چون علیرضا نادری، محمد چرمشیر، محمد رحمانیان و... را نیز نادیده گرفت. اما سؤال اینجاست با توجه به کارنامه خوب نمایشنامه‌نویسی در ایران چرا امروزه کارگردانان تئاتر ما کمتر به سراغ آثار ایرانی می‌روند و چرا در این دهه‌های اخیر، نمایشنامه‌نویسان جوانی بروز و ظهور نکردند.

بسیاری معتقدند که تئاتر نویسان امروزی، متأسفانه فرسنگ‌ها از این مقولات به دورند و علاوه بر این دوره عوامل دیگری نیز وجود دارد که دست به دست هم داده تا نمایشنامه ایرانی را به انزوا بکشاند.

حسین پارسایی کارگردان تئاتر و از مدیران اسبق مرکز هنرهای نمایشی معتقد است که در این سال‌ها تعداد نمایشنامه‌نویسان خوب و تأثیرگذار ما نسبت به نمایش‌هایی که در تالارهای نمایشی عرضه می‌شوند، کم بوده و خروجی کار متناسب با ظرفیت کارگردانان نیست.

وی همچنین به حضور کارگردان – مؤلف در تئاتر اشاره کرده و می‌گوید: «امروزه بسیاری از نمایشنامه‌نویسان ایرانی آثار خودشان را روی صحنه می‌برند و این امر باعث می‌شود که کارگردانان دیگر نتوانند از این نمایشنامه‌ها استفاده کنند.
متأسفانه سیر تولید تا اجرای نمایش در ایران به دلیل کارهای اداری و شوراهای متعدد بسیار طولانی است و کارگردانان با توجه به این موضوع سعی می‌کنند تا از نمایشنامه‌های خارجی یا اقتباسی استفاده کنند.»

وی در توضیح بیشتر می‌گوید: «در نمایشنامه‌های ایرانی مابه‌ازاهایی وجود دارد که ممکن است روند اجرا را دشوار سازد و به همین دلیل کارگردانان ترجیح‌شان استفاده از نمایشنامه خارجی است که موقعیت جغرافیایی و شخصیت‌ها ربطی به کشور ندارند و با کمترین حساسیت‌ها در ارائه مجوز برخوردارند.»

این کارگردان تئاتر باز هم به نمایشنامه‌های ایرانی اشاره کرده و می‌گوید: «بیشتر نمایشنامه‌های ایرانی برای سال‌های گذشته است، این متون به صورت متعدد منتشر و اجرا می‌شوند و این در حالی است که نمایشنامه‌نویسان جوانی داریم که آثار آنها هیچ‌گاه دیده نشده و مورد اقبال کارگردانان قرار نمی‌گیرد و ضمن آن که فرصت شناسایی این پتانسیل نیز وجود ندارد». وی اضافه می‌‌کند: «گروه‌های نمایشی به متون نویسندگان جوان کمتر اعتماد می‌کنند و همین امر باعث نوعی سرخوردگی نسل جوان نمایشنامه‌نویس می‌شود. این افراد شانسی ندارند که آثارشان روی صحنه تئاتر برود و به نظر می‌رسد نباید این استعدادها را نادیده گرفت.»

پارسایی به وضعیت اقتصادی و معاش نویسندگان اشاره کرده و تصریح می‌کند: «اگر قرار باشد یک نمایشنامه خوب نوشته شود به زمانی حداقل یک سال نیازمندیم و این در حالی است که نویسنده به لحاظ اقتصادی در شرایطی به سر می‌برد که نمی‌تواند به‌طور مستمر روی نگارش یک نمایشنامه متمرکز شود. بنابراین به دلیل همین وضعیت اقتصادی ترجیح می‌دهد کارگردانی نمایش را داشته باشد.» در این میان برخی نیز وضعیت تئاتر ایران راخوب نمی‌دانند.

بهزاد صدیقی رئیس کانون نمایشنامه‌نویسان ایران می‌گوید: «واقعیت این است که اوضاع کلی تئاتر خوب نیست و در طول سال‌های اخیر هر روز رو به وخامت رفته‌که البته دلایل متعددی هم در این زمینه دخیل بوده‌اند. یکی از این دلایل مسأله‌ ممیزی سلیقه‌ای بررسان، هم در اداره‌ کتاب و هم در شورای نظارت اداره‌کل هنرهای نمایشی در دهه‌ اخیر است که این روند در دهه‌های قبل‌تر نوسان داشته و به صورت کم و بیش وجود داشته ‌است.

وقتی که نمایشنامه‌نویس امنیت فکری نداشته ‌باشد و وقتی که بررسان همواره بر هر آن‌چه او می‌نویسد و برای چاپ یا اجرا به دست ناشر و شورای نظارت می‌سپارد و پس از گذشت ماه‌ها از تحویل اثرش به مسئولان مربوطه، جواب رد می‌شنود، طبیعی است که نمایشنامه‌نویس یا به اقتباس‌های غیر ضروری از متون ادبیات داستانی خارجی روی می‌آورد یا آثار سفارشی خنثی و بی‌خاصیت را تولید ‌می‌کند یا فقط برای کشوی میزش می‌نویسد تا به امید روزی نامعلوم آن‌ها را در دسترس همگان قراردهد یا حتی عطای نوشتن را به لقای همه چیز ببخشد و به سراغ نگارش فیلمنامه برای فیلم‌ها یا‌ سریال‌های سفارشی برود که اغلب سخیف و سطحی و بی‌خاصیت هستند.»

وی در ادامه یادآور می‌شود:«به نظر می‌رسد اگر مدیران بتوانند مشکل و مسأله ممیزی را به گونه‌ای حل کنند که نمایشنامه‌نویس بتواند با آرامش خاطر دست به قلم ببرد و خیالش راحت باشد که آن‌چه را او می‌نویسد، در آینده‌ای نزدیک، ‌می‌تواند در شکل اجرای صحنه‌ای، تلویزیونی و... نمود و هویت‌ پیداکند، نمایشنامه ‌و نمایشنامه‌نویس ایرانی کمی قدر‌خواهد دید و امیدوار خواهد شد و شاید به بخشی از اعتبار نداشته‌اش دست ‌پیداکند.»

این نمایشنا‌مه‌نویس و مدرس تئاتر تأکید می‌کند:«البته برخی از مدیران هم می‌خواهند همه ‌چیز کنترل‌ شده‌ باشد تا خیال‌شان راحت باشد و در دوران مدیریت خود بر همه‌ امور نظارت تام و تمام داشته باشند و صندلی مدیریت‌شان را ازدست‌ندهند.

وزارت ارشاد حداقل باید برای شورای بررسان آیین‌نامه‌ای را تدوین‌کند تا جلوی ممیزی‌های سلیقه‌ای گرفته ‌‌شود و با تغییر دولت‌ها، سلیقه‌های بررسان برای تأیید آثار نمایشنامه‌نویسان تأثیرگذار نباشد. ضمن آن‌که قوانین و آیین‌نامه‌ها‌یی که مربوط به حوزه‌ نمایش و نمایشنامه‌است، در وزارت فرهنگ به گونه واحدی باشد تا نمایشنامه‌ای که پس از اجرا برای چاپ به اداره کتاب تحویل‌داده ‌می‌شود یا نمایشنامه‌ای که بعد از چاپ و انتشار به اداره‌کل هنر‌های نمایشی سپرده‌‌می‌شود، از سوی مسئولان مربوطه مردود اعلام نشود؛ زیرا در غیر این صورت رفتار دوگانه و متناقضی را شاهد خواهیم بود که همچنان این رفتار و برخورد را شاهدیم.»

وی در ادامه به نوع رفتار برخی از هنرمندان نیز اشاره کرده و با عنوان این مطلب که برخی فکر می‌کنند،‌«مرغ همسایه غاز است» می‌گوید: «از سویی دیگر نمایشنامه‌ و متون ادبیات نمایشی و داستانی وطنی و ایرانی، همواره مغضوب شماری بوده است؛ از خوانندگان و مخاطبان آن‌ها گرفته تا سایر افراد دست‌اندرکار. متأسفانه اغلب مخاطبان فکر‌می‌کنند مرغ همسایه غاز است و محصولات وطنی هیچ‌‌گونه جذابیتی برای‌شان ندارد یا نخواهد داشت. به همین روی تولید نمایشنامه ایرانی و انتشار و ارائه آن در مرکز توجه قرار نمی‌گیرد و ذائقه و سلیقه مخاطب به گونه‌ای پرورش پیدا می‌کند که آثار خارجی و غیر وطنی برایش‌مهم‌تر جلوه می‌کند.»

این منتقد تئاتر و پژوهشگر نیز مانند دیگر هنرمندان به مسأله اقتصادی اشاره داشته و می‌گوید: «مسأله‌ حقوق و دستمزد و قرارداد نمایشنامه‌نویس هم اشاره می‌کنم که هم از سوی مسئولان مربوطه و هم از سوی برخی از گروه‌ها و مدیران تولید نادیده‌ گرفته‌می‌شود که قرارداد او، قرارداد حرفه‌ای نبوده و براساس قرارداد تیپ نوشته نمی‌شود و حتی شرایط عادلانه‌ای در هنگام عقد قرارداد برای نمایشنامه‌نویس در نظر‌ گرفته نمی‌شود؛ تا زمانی که این وضعیت ادامه‌دارد و از حقوق مادی او هیچ‌گونه دفاعی نمی‌شود، نمایشنامه‌نویسان یکی پس از دیگری، به عرصه فیلمنامه‌نویسی برای سینما و تلویزیون روی خواهندآورد و تئاتر از قلم‌های ایرانی محروم خواهد شد یا حد‌اقل این که محتوا و دغدغه‌های تئاتر ما را سطحی‌تر و تهی‌تر خواهد‌کرد و دیری نمی‌پاید که تئاتر آزاد بر تئاتر جدی و متفکرانه حاکم خواهدشد چنان‌که امروز این تئاتر آزاد همه‌ سطح شهر تهران را فراگرفته ‌است و اگر این روند ادامه‌ پیدا ‌کند، بزودی این تئاتر بسیاری دیگر از شهرها را در اختیار خود خواهد داشت. البته‌ در این خصوص مخالف شاد و سرگرم نشدن و تفریح نکردن هیچ کسی نیستم، اما نباید شرایط را به گونه‌ای رقم‌زد که نویسندگان را برخلاف میل باطنی‌شان به نوشتن این‌گونه آثار سوق ‌داد یا ترغیب‌ کرد و ذائقه و سطح سلیقه‌ تماشاگران را هر روز پائین و پایین‌تر آورد تا میزان توقع‌ آن‌ها از تئاتر، تئاتری باشد که از همه چیز تهی و خالی است.»

حمیدرضا آذرنگ از جمله نمایشنامه‌نویسانی است که خود به کارگردانی و بازیگری نیز مشغول است. وی در مورد ممیزی‌ها نظر دیگری دارد. آذرنگ معتقد است که ممیزی نمی‌تواند درام‌نویسان را مقطوع‌القلم کند چرا که این تفکر و نوع برخورد سلیقه‌ای است که به درام‌نویسان صدمه می‌زند.

وی مـی‌گـوید: «نـویسندگان و نمایشنامه‌نویسان ما حد و مرز و قوانین و قواعد کشوری را که در آن زندگی می‌کنند می‌دانند و متأسفانه از یک سو سلیقه برخی از افراد است که به این حوزه آسیب زده و از سوی دیگر همین رفتار‌های ذائقه‌ای باعث شده تا نویسندگان و نمایشنامه نویسان ما دچار معضل بزرگتری شوند که آن خودسانسوری است».

این نمایشنامه‌نویس یادآور می‌شود: «هنرمند در هر حالتی رسالت خود را می‌شناسد و به آن عمل می‌کند. اما اصلی‌ترین دلیلی که نمایشنامه‌نویسان ما کمتر می‌نویسند، مسأله ارتزاق و اقتصاد است».

وی در توضیح بیشتر عنوان می‌کند: «یک هنرمند در کمترین شرایط باید یک قدر و منزلتی برای ارتزاق داشته باشد تا همین تأمین اقتصادی بتواند نوعی آرامش را برای نویسنده به همراه داشته باشد. اما این آرامش وجود دارد و نه ارتزاق مناسب و نه حمایت معنوی. همین عوامل باعث می‌شود که نمایشنامه‌نویس و نویسنده نتواند به کارش ادامه دهد و حرفه اصلی خود را رها می‌کند.»

وی می‌افزاید: «همه مشکلات و مسائل از جایی نشأت می‌گیرد که شأن یک مؤلف رعایت نمی‌شود و متأسفانه در خود جامعه هنری نیز هر کسی با توجه به مشغله‌های فراوان به فکر خودش است و جز خودمان کسی را نمی‌بینیم. در این سال‌ها نمایشنامه‌نویسان به خاطر مبلغی اندک کار می‌کنند. وقتی نتوانیم صورت مسأله را حل کنیم دیگر درست نیست به دنبال مسائل دیگر باشیم.

اگر زمانی برسد که شأن هنرمند لحاظ شود به‌طور حتم نمایشنامه‌نویسی نیز رشد خواهد کرد. باید به این نتیجه رسید که هنرمندان و مسئولان در کنار یکدیگر قرار دارند، باید اعتماد به وجود بیاید و اگر این گونه شود، مشکلات نیز حل خواهد شد.»

نـبود امــرار مـعاش بــرای نمایشنامـه‌نـویسان و نـویسنـدگان، سخت‌گیری‌های سلیقه‌ای در ارائه مجوز برای چاپ و اجرای نمایشنامه، نادیده گرفته شدن جوانان نمایشنامه‌نویس و عدم حمایت از آنها از جمله مواردی است که به زعم هنرمندان باعث می‌شود تا کارگردان تئاتر ایرانی به سراغ نمایشنامه‌های فرنگی برود. اما با این حال برای این که ببینیم چرا نمایشنامه ایرانی کمتر امکان اجرا و انتشار پیدا می‌کنند و در نهایت شرایط عرضه را برای مخاطب به دست‌ نمی‌آورد و دلایل این موضوع مهم هم روشن شود تا نمایشنامه‌نویسان ایرانی راحت‌تر و بهتر بتوانند کارشان را عرضه کنند، به نظر می‌باید تحقیقات میدانی و علمی انجام‌داد و آسیب‌های آن را شناسایی کرد تا مشکلات از سر راه این تئاتر کم و کمتر شود و اساساً برداشته شود.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *