او به قول يكي از بازرگانان مطرح كشور، بعد از نفت و زعفران و پسته، بيشترين ارزآوري را براي كشورمان داشته است.
به گزارش جهان به نقل از بانک ورزش، دارايي امروز علي دايي مرهون سالها فوتبال در بالاترين سطحي بود كه خيليها را تا نيمه شب براي تماشاي هنرنمايياش بيدار نگه ميداشت. قابل پيش بيني بود. ميشد از همان ابتدا حدس زد در جدال نابرابر وزارت ورزش با علي دايي، پيادهنظامها هم رخنمايي كنند و از تريبونهاي دولتي براي كوبيدن كساني كه مردم از آنها خاطرات به يادماندني دارند، استفاده نمايند. آنهايي كه سهم فوتبال در شاديهاي جامعه را ناديده ميگيرند، هر بار پاي استدلالهايشان لنگ ميزند، به قياس فوتبال و ديگر رشتهها ميپردازند. قياسي كه هيچ مبناي علمي ندارد. اقبال عمومي به يك رشته، تعيين كنندهترين مسالهاي است كه خواهي نخواهي در قياسها بايد ديده شود. وزارت ورزش شمشير عريانش را از نيام بيرون كشيده تا گل به خودي بزند و پرسپوليسيها بين يارگيري من تو من با غضنفر و مارادونا، ناچارند اولي را مهار كنند.
پرسيدهاند دو ميليارد تومان چقدر ميشود؟! پاسخش روشن است. بخش اندكي از دستمزد مربيان خارجي است كه ميآيند با دست رنج مربيان داخلي، توفيقاتي را به نام خود سند ميزنند و ارز مملكت، پولي كه در دوران تحريمها به زحمت وارد مملكت ميشود را به آن سوي مرزها ميفرستند. راستي سهم يارانه مردم و حقوق اساتيد دانشگاه در اين موارد هم ديده ميشود، يا فقط براي خوديها شاخ و شانه ميكشيم؟
مديراني كه از صدقهسر ورزش به همه جا رسيدهاند و بچههاي خردسالشان هم راننده شخصي دارند، چگونه حكم به زير سوال بردن كسي ميدهند كه طحال پارهاش و زخمهاي متعددش براي مردم نماد وطن دوستي است؟ چقدر قيمتگذاري ميكنيد؟ علي دايي آيا در اين ماجراي دو ميليارد براي خود سهمي خواسته است؟ او به قول يكي از بازرگانان مطرح كشور، بعد از نفت و زعفران و پسته، بيشترين ارزآوري را براي كشورمان داشته است. دارايي امروز علي دايي مرهون سالها فوتبال در بالاترين سطحي بود كه خيليها را تا نيمه شب براي تماشاي هنرنمايياش بيدار نگه ميداشت.
انگهاي مالي به او نميچسبد و تلاش كنندگان اين عرصه عرض خود ميبرند و زحمت ما ميدارند. علي دايي سالهاست در اين مملكت سالم زيسته و مخالفانش براي زمين زدن او، كم تلاش نكردهاند، اما عزت و ذلت دست خداست. نوشتهاند علي دايي نبايد توقع داشته با شد هزينه همه رشتهها را به حساب تيم او بريزند. «تيم او»؟ پرسپوليس اگر متعلق به علي دايي بود كه تكليف فرق ميكرد، اما امروز كساني خود را تيم باشگاه ميدانند كه نشان دادهاند كوچكترين شناختي از فضاي فوتبال ندارند.
چيدن كلمات در كنار هم، به نيت تقابل مردم و اقشار مختلف جامعه با فوتبال و فوتباليستها ترفند نخنماشدهاي است كه بايد براي استفاده كنندگان آن افسوس خورد. اگر پرسپوليس تيمي است كه نه كسي را خوشحال ميكند نه هواداري را به ورزشگاه ميكشاند، ونه برآيندي براي جامعه دارد، چرا آن را واگذار نميكنيد؟! و هر بار بحث واگذاري را با ماده و تبصرهاي به فرداهاي نيامده موكول ميكنيد؟!
انتظار از دولت اميد و تدبير دكتر حسن روحاني بيش از اين بود که اين ورزش را به دست كساني بسپارد كه با خودخواهي و به نيت خودنمايي، حتي خواسته مردم را هم ناديده بگيرند. امروز كافي است عملكرد وزارت ورزش در بوته نظرسنجي مردم قرار بگيرد تا بدانيم در همين مدت كوتاه چهها كه نكردهاند.