مراسم «مادران انتظار»، بزرگداشت و تجلیل مادر شهید بهروز صبوری امروز با حضور سردار مرتضی طلایی و مجتبی رحماندوست و مهدی محمدی مدیر فرهنگی منطقه ۶ در فرهنگسرای سرو برگزار شد.
به یک بند انگشت از پسرم راضی بودم
18 اسفند 1392 ساعت 16:11
مراسم «مادران انتظار»، بزرگداشت و تجلیل مادر شهید بهروز صبوری امروز با حضور سردار مرتضی طلایی و مجتبی رحماندوست و مهدی محمدی مدیر فرهنگی منطقه ۶ در فرهنگسرای سرو برگزار شد.
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، مراسم «مادران انتظار»، بزرگداشت و تجلیل مادر شهید بهروز صبوری امروز با حضور سردار مرتضی طلایی و مجتبی رحماندوست و مهدی محمدی مدیر فرهنگی منطقه ۶ در فرهنگسرای سرو برگزار شد.
مهدی محمدی مدیر هنری فرهنگی منطقه ۶ شهرداری و مدیر فرهنگسرای سرو در ابتدای مراسم گفت: شهید صبوری و مادر او بهانهای به دست ما دادند که ما روزهای آخر سال ۹۲ را با یادی ویژه از شهدا به سر بریم. پنجشنبه گذشته نیز ما یک نهال به یاد اصغر وصالی در فرهنگسرای شفق کاشتیم. امروز نیز نهالی به یاد شهید صبوری میکاریم. امیدواریم این تک نهالها حال ما و شهر ما را خوب کند.
وی افزود: ما نام این برنامه را مادران انتظار گذاشتیم تا بگوییم که هنوز شهدا و مادرانشان از یاد نبردهایم. ما در قلب پایتخت یادمانی برای تمام مادران ایرانی گرفتیم. از سردار طلایی میخواهم که این امکان را به بوجود بیاورد تا در جایی که نهال شهید صبوری را میکاریم یادبودی ویژه برای تمام مادران شهدا ساخته شود.
در ادامه این مراسم پس از مداحی خادم، مداحل اهل بیت مجتبی رحماندوست نماینده مجلس شورای اسلامی به سخنرانی پرداخت و گفت: بعد از جنگ مفقودین زیادی پیدا میشدند که در مراسمهای بزرگی در شهرها تشویق میشدند. یکی از مادران شهدا که فرزندش را در جنگ از دست داده بود ولی جنازه او پیدا نشده بود همیشه در این مراسمها شرکت میکرد.پدر شهید از یافتن پیکر او ناامید شده بود ولی مادر همچنان به کار خود ادامه میداد. یکبار که این مادر به نوهاش به یکی از مراسمهای تشییع رفته بود اتفاقی افتاد که نوهاش برای ما تعریف کرده است.
وی افزود: در این مراسم وقتی مادر با سرعت از کنار تریلیهای حامل پیکر شهدا میگذشت به یکباره پس از گذشتن از ۷ تریلی میایستد و به نوهاش میگوید که پسر من در این ماشین است. نوهاش از او میپرسد شما که سرتان را پایین ننداختید پس چگونه تشخیص دادید که پسرتان در این ماشین است. مادر میگوید من صدای فرزندم را شنیدم. آنها در همان تریلی میگردند و جنازه آن شهید را پیدا میکنند.
این نماینده مجلس در ادامه با ذکر خاطرهای از شهید مصطفی کلهری یکی از فرماندهان جنگ به نحوه شهادت او اشاره کرد و گفت:او از خدا خواسته بود که به خاطر زنده ماندن بیش از حدش پس از شهدا به گونهای ویژه به شهادت برسد. او در یک دیدار با امام داشت از ایشان خواسته بود که دعا کنند که او همانند گوسفند ذبح شده به شهادت برسد. در یکی از عملیاتها وقتی که او راز حرفهایش با امام را برای دیگران فاش میکند ترکشی به گلویش میخورد و او به آرزویش میرسد.
رحماندوست در ادامه خاطرهای از مادر ۲ مفقودالاثر و یک شهید در ۸ سال دفاع مقدس تعریف کرد.
زرینتاج بهرامی، مادر شهید بهروز صبوری در ادامه به پشت میکروفن آمد و گفت: امیدوارم سایه شما همیشه بالای سر خانوادهتان باشد. من آنقدر دویدم و دویدم تا با دعای خیر ملت ایران توانستم به پسرم برسم او خیلی مهربان بود. من پاها و دستهای همه مردم بوشهر را که به استقبال من و فرزندم آمدند را میبوسم و از نماینده آقا و دیگران تشکر میکنم.
وی تصریح کرد: این روزها بهترین روزهای زندگی من است. زیرا من به پسرم رسیدم. پدر او پس از ۲ سال از گم شدن بهروز در ۵۰ سالگی فوت کرد و من بار سنگینی را به دوش میکشیدم اما اکنون این بار سنگین از دوش من برداشته شده است. من باز هم میخواهم به دیدن فرزندم بروم و فرزندم را ملاقات کنم. ما ۷ هزار شهید گمنام داریم و از شما میخواهم برای پیدا شدن آنها دعا کنید.
مادر شهید بهروز صبوری در ادامه گفت: من به پیدا شدن یک بند انگشت از فرزندم هم راضی بودم اما اکنون به من گفتهاند که استخوانهای فرزندت که یک کیلو میشود را میگیرند. درست است که فرزند من سر بدهد که به روی سینهام بگذارم اما به همین یک کیلو از ۸۰ کیلو وزن فرزندم هم راضی هستم. من از مردم غریبنواز بوشهر تشکر میکنم.
در ادامه این مراسم لوحهای تقدیری به مادران شهدا بهروز صبوری، اسدالله شیرخانلو، علی مرادی و محمدرضا دنیاگردان اهدا شد.
مرتضی طلایی در ادامه این مراسم با تاکید بر اینکه مجلس یادمان شهدا همانند مجلس سیدالشهدا است گفت: خیلی از شما جنگ را به یاد ندارید اما ما با خانواده شهدا و رزمندگانی که روزی یار شهدا بودند زندگی میکنیم. در روز چهارشنبه که مراسم یادبود شهیدان صادقی و محمدی برگزار شد یادآوری کردم که مادران شهدا با شهدا در ارتباط هستند. مادر شهید صادقی نقل میکند وقتی فرزندش را داخل قبر گذاشتند از امام حسین خواست تا یکبار دیگر او چشم باز کند تا مادرش او را ببیند و این اتفاق افتاد.
وی افزود: ما عزیزان زیادی را داریم که برای این آب و خاک جانشان را فدا کردند. اخلاص، اعتماد به نفس و ولایتمداری ۳ ویژگی اصلی آنان بود که باید امروز نیز در جامعه وجود داشته باشد. راهی که ما را به سر منزل مقصود میرساند اخلاص و ولایتمداری است.
عضو شورای شهر تهران اضافه کرد: امیدوارم در همه مراکز شهرداری کار ارزشمندی که فرهنگسرای سرو برگزار کرد تکرار شود تا از جامعه ما این شبهه اتهامزدایی شود که میگویند جوانان ما از شهدا و ارزشها فاصله گرفتهاند بی تردید اگر بار دیگر میدان جهادی باز شود جوانان ما پیشگامتر از ما خواهند بود. انشاءالله در آینده یادمانی از مادران انتظار در همین فرهنگسرا احداث میشود تا تحفه ناچیز در برابر شهدا و خانوادهشان باشد.
در پایان این مراسم از نرگس آبیار کارگردان فیلم سینمایی «شیار ۱۴۳» تقدیر شد. وی در این مراسم گفت: خوشحالم که در این محفل هستم و مردم جامعه ما هنوز به این مسائل حساسند. خوشحالم که مردم با فیلم من ارتباط برقرار کردند و توانستم سرسوزنی از صبوری مادران شهید را نشان دهم. اینکه هنوز جامعه ما دردمند است و مادران شهید را درک میکند جای شکرگذاری دارد. من به عنوان هنرمند وظیفه خود میدانستم که رنج این مادران را نشان دهم و از اینکه بارها از من تقدیر شده است شرمندهام و چون باید از مادران شهید تقدیر کرد.
کد مطلب: 348892
آدرس مطلب: https://www.jahannews.com/analysis/348892/یک-بند-انگشت-پسرم-راضی-بودم