جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
 
۲
۳

اشتباهات بزرگ موسوی تبریزی و بازهم سکوت موسسه تنظیم

سه شنبه ۶ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۵۷
کد مطلب: 346361
اینکه آقای خوئینی ها چگونه به خود اجازه داد از داوطلبان امتحان بگیرد و «تقوا» و «صلاحیت» آنها را بسنجد و برخی را در تریبون عمومی نماز جمعه، «آشغال» معرفی کند البته به آقای موسوی تبریزی مرتبط نیست. اما اینکه در واقعیت تاریخی، امری با همت دوست آقای موسوی تبریزی واقع شده را باید یادآور شویم.
اشتباهات بزرگ موسوی تبریزی و بازهم سکوت موسسه تنظیم
به گزارش جهان به نقل از فارس، اخیرا آقای سید حسین موسوی تبریزی در یک جلسه سیاسی درباره فرآیند تاریخی نظارت بر انتخابات اظهاراتی داشته است که با مستندات و شواهد تاریخی و بیانات حضرت امام خمینی(ره) سازگاری ندارد.

اعتبار تاریخی

آقای موسوی تبریزی همه اعتبار خویش را در انقلاب اسلامی، مدیون حضرت امام خمینی(ره) است و بدیهی است که اگر اظهاراتش مغایر با اظهارات آن بزرگوار باشد، تیشه به ریشه اعتباری خود زده است.

وی اذعان می کند، قیام مردم قم با هدایت حضرت آیت الله نوری همدانی، برای دفاع از حضرت امام خمینی(ره) پس از مقاله موهن روزنامه اطلاعات را خودش برپا کرده است: «من جریان ۲۹ بهمن تبریز را مى دانم، جریان ۱۹ دى قم را نیز من ایجاد کردم!» (گفتگوی حبیب ترکشاوند با موسوی تبریزی. ثانیه نیوز ۳ تیر ۱۳۸۸)

با این وصف، او این افتخار را از آن جهت متوجه خود می داند که قیامی برای دفاع از حضرت امام خمینی(ره) برپا شده است.

آقای موسوی تبریزی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۱۲ تیر ۱۳۵۸ ه.ش از سوی حضرت امام خمینی (ره) به عنوان قاضی شرع در تبریز و ارومیه منصوب گردید: «...جناب مستطاب ثقة الاسلام والمسلمین آقاى آقا سید حسین موسوى... جنابعالى براى رسیدگى به امور زندانها و دادگاههاى انقلاب اسلامى مسافرتى به تبریز و ارومیه بنمایید... با نظر علماى اعلام- دامت برکاتهم- کارها را انجام دهید و از نظرات آنان بهره گیرید، و در حفظ اتحاد کلمه- به هر نحو مى‏توانید- بکوشید. ضمناً براى تسهیل کار بررسى زندانیها، جنابعالى بدین وسیله به سِمت قاضى شرع منصوب مى‏شوی...» (صحیفه امام، ج‏۸، ص: ۳۶۵)

وی سپس در سالهای بعد پس از آقایان و حضرات مهدی هادوی، شهید علی قدوسی، محمدمهدی ربانی املشی، محمد موسوی خوئینی‌ها، عبدالکریم موسوی اردبیلی، به عنوان دادستان کل انقلاب اسلامی منسوب گردید.

این موارد را ذکر کردیم تا اتکای آقای موسوی تبریزی به اعتباری را یادآور شویم که اگر آن افتخار نباشد او اعتباری در تاریخ انقلاب اسلامی ندارد. حال اگر او کوشش او پوشاندن حقیقت تابان بنیانگذار انقلاب اسلامی با انتساب اخبار نادرست تاریخی به آن بزرگوار باشد، البته که نمی تواند آن خورشید تباان را بپوشاند اما، بر روی اعتبار تاریخی خود قلم کشیده است.

مدعیات آقای موسوی تبریزی

آقای موسوی تبریزی می گوید: «در قانون اساسی هرگز مسئله احراز صلاحیت وجود نداشته است. موضوع احراز صلاحیت در شورای نگهبان بعد از فوت حضرت امام صورت گرفت... طبق قانون اساسی وظیفه شورای نگهبان نظارت بر انتخابات است و نظارت بر منتخبین و کاندیدا. چرا که نظارت کردن بر کاندیدا در قانون اساسی وجود نداشت اما بعد از رحلت امام آن را تفسیر کردند و گفتند که نظارت بر منتخبین هم جزء اختیارات شورای نگهبان است و شورای نگهبان باید کار احراز صلاحیت‌ها را انجام دهد. بحث احراز صلاحیت‌ها را بعد از دو سال در مجلس چهارم تبدیل به قانون کردند که برخلاف قانون اساسی بود...» خبرگزاری فارس. ۲ اسفند ۱۳۹۲)

شواهد متعدد تاریخی و مراجعه به صحیفه امام خمینی(ره) نشان می دهد آقای موسوی تبریزی دچار اشتباه شده است. درباره عمدی یا سهوی بودن این اشتباه قصد قضاوت نداریم. وجدان آقای موسوی تبریزی محکمه ای است که دادستان اسبق انقلاب اسلامی، پس از مراجعه به صحیفه امام خمینی (ره) می تواند خود را در معرض آن قرار دهد.

البته اظهارات آقای موسوی تبریزی، شامل مدعیاتی درباره قانون اساسی نیز هست که در همین بخش به آن به اختصار اشاره شد و در فرصتی دیگر به آن باید پرداخت.

اولین انتخابات و موضع صریح امام خمینی(ره)

ادعای آقای موسی تبریزی این است که «بعد از رحلت امام نظارت بر منتخبین هم جزء اختیارات شورای نگهبان قرار گرفت.»

نخستین انتخابات پس از همه پرسی قانون اساسی، انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری بود که در ۵ بهمن ۱۳۵۸ ه.ش برگزار گردید. در آستانه همین انتخابات در حالی که هنوز شورای نگهبان عملاً تأسیس نشده بود، حضرت امام خمینی (ره) طی بیانیه ای در ۱۴ دی ۱۳۵۸ ه.ش خطاب به مردم، حق «بررسی صلاحیت داوطلبان» را متوجه این نهاد عنوان نموده و در بندهای اول و دوم این بیانیه به این مهم اشاره فرمودند:

«۱- با اینکه در این دوره به حسب قانون اساسى مصوب از ناحیه ملت، تصدیق صلاحیت رئیس جمهور و واجد بودن شرایط او به عهده اینجانب است، به واسطه بعضى مصالح و جهات لازم المراعاة، از آن جمله وضع استثنایى که کشور دارد، لازم است در این امر مهم حیاتى تأخیر نشود. از طرفى شناسایى بیش از ۱۲۰ نفر محتاج به زمانى طولانى است؛ و تأخیر در این حالِ استثنایى به صلاح ملت و کشور نیست، به این جهت و جهات دیگر اینجانب امر صلاحیت و انتخاب را به ملت واگذار نمودم که خود سرنوشت خود را تعیین کنند.

۲- در دوره‏هاى آینده که ان شاء اللَّه استقرار کامل حاصل شد، به حسب قانون اساسى باید این امر به وسیله شوراى نگهبان عمل؛ و آنان هستند که باید تشخیص صلاحیت رئیس جمهور را به حسب موازین قانونى بدهند...» (صحیفه امام، ج‏۱۲، صص ۱۲-۱۱)

وفق این سند آشکار، حضرت امام خمینی(ره) در اولین انتخابات به لزوم توجه شورای نگهبان به بررسی صلاحیت داوطلبان طبق قانون اساسی تأکید فرموده اند.

پس از آن هم در جریان انتخابات میاندوره ای نخستین دوره مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان پس از کسب نظر امام خمینی(ره) داوطلبان عضو «حزب توده» را فاقد صلاحیت برای نمایندگی معرفی کرد.

مدعیات و واقعیات

برخلاف ظهارات آقای موسوی تبریزی که می گوید نظارت بر داوطلبان در زمان حضرت امام خمینی(ره) نبود، واقعیت های تاریخی نشان می دهد، دوست هم جناحی وی آقای موسوی خوئینی ها، در نخستین انتخابات ریاست جمهوری به بررسی صلاحیت داوطلبان پرداخته است.

در این انتخابات بیش از ۱۲۰ نفر به عنوان داوطلب ثبت نام کردند. به منظور استفاده عادلانه نامزدها از امکانات دولتی در امر تبلیغات، شورای انقلاب تشکیل «کمیسیون بازرسی بر تبلیغات انتخابات» را تصویب کرد. موسوی خوئینی ها به نمایندگی از این کمیسیون یک تنه به جای شورای نگهبان و حضرت امام خمینی(ره) برخی از نامزدها را از گردونه تبلیغات انتخاباتی حذف کرد. وی به عنوان سخنران پیش از خطبه ها در تریبون نماز جمعه گفت: «... من نامزدهای ریاست جمهوری را دعوت کردم به کمیسیون نظارت. با بسیاری از آنها صحبت کردم [...]. مسلماً این توطئه بوده است. چرا توطئه؟ اولاً برای این که مراسم تبلیغات انتخابات و خود انتخابات ریاست جمهوری را به هرج ومرج بکشانند و ثانیاً در انظار جهانیان نظام جمهوری اسلامی ایران را آن قدر به ابتذال بکشانند که دنیا این چنین قضاوت کند که یک ملت بی ضابطه، یک ملت بی قاعده که هر کس می تواند خود را نامزد ریاست جمهوری کند [...]. پس از آن که من در یک جلسه در وزارت کشور صحبت کردم، عده زیادی انصراف خود را اعلام کردند [...]. مگر ممکن است [ملت ایران] به چنین آشغال هایی(؟) اجازه بدهند به عنوان نامزد ریاست جمهوری ایران را لکه دار کنند؟ امام مسئله این ۱۰۶ نفر نامزد را تأیید و رد آنها را به ملت ایران واگذار کرده بود و من به عنوان ناظر در تبلیغات انتخابات می بایست نظارت کنم [...]. چنانچه ملت ایران اجازه می دهند، من افرادی را که صد در صد صلاحیت ندارند، حذف می کنم و اما افراد باقی مانده که اجازه تبلیغات خواهند داشت، به معنی این نیست که من یا دیگران صلاحیت آنها را صد در صد تأیید می کنیم». (سخنرانی پیش از خطبه های نماز جمعه، ۲۱/۱۰/۱۳۵۸، دانشگاه تهران)

«ایرج کشکولی» از اعضای سابق حزب توده و از دواطلبانی که موسوی خوئینی ها او را واجد صلاحیت تشخیص نداد، می گوید: «خوئینی ها گفت آقای کشکولی! توضیح بدهید بند فلان از بند فلان ولایت فقیه چیست؟ انگار شاگرد مدرسه ای را امتحان می کند. گفتم من سال ها هنگامی که خبری نبود، بر ضد رژیم شاه مبارزه کرده ام و الان هم با تمام نیرو پشتیبان این انقلاب هستم و این حق را به خودم می دهم که در این مملکت سهمی داشته باشم و از حقم برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری استفاده کنم. گفت آقا! شما تروتسکیست هستید! گفتم آقا! این حرف ها چیست؟ اقلاً بگویید طرفدار استالین هستم. طرفدار مائو هستم. خوئینی ها گفت شما اصلاً صلاحیت ندارید و اگر هم بخواهید در روزنامه تان برای کاندیدای ریاست جمهوری تبلیغ کنید، حکم جلب شما صادر خواهد شد. پرسیدم طبق کدام قانون؟ پاسخ داد تنها کسانی حق دارند در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند که باتقوا، پرهیزکار و مؤمن باشند». (نگاهی از درون به جنبش چپ ایران؛ گفتگو با ایرج کشکولی. ص ۲۰۰)

آقای موسوی خوئینی ها نیز خود در گفتگو با ماهنامه شهروند امروز، می گوید: «... بنده تصمیم گرفتم این ۱۰۶ کاندیدا را دعوت کنم که دو نماینده دولت و قوه قضائیه با این مسئله مخالفت کردند و گفتند خطرناک است، اما گفتم شما فقط در این جلسه بنشینید، من قضیه را حل می کنم. همه کاندیداها را در وزارت کشور دعوت کردم و صحبتی مبنی بر شرایط انقلاب بیان کردم و گفتم: این طور نیست که هر کس بیاید و بخواهد کاندیدا شود. این صحبت به نوعی تهدید آنان بود [...]. خیلی سمج بودند» (شهروند امروز، ش ۲۳)

اینکه آقای خوئینی ها چگونه به خود اجازه داد از داوطلبان امتحان بگیرد و «تقوا» و «صلاحیت» آنها را بسنجد و برخی را در تریبون عمومی نماز جمعه، «آشغال» معرفی کند البته به آقای موسوی تبریزی مرتبط نیست. اما اینکه در واقعیت تاریخی، امری با همت دوست آقای موسوی تبریزی واقع شده را باید یادآور شویم.

اهمیت شورای نگهبان نزد امام خمینی(ره)

شورای نگهبان مرکب از ۶ نفر فقیه که از سوی مقام معظم رهبری منسوب می شوند و ۶ نفر حقوقدان که پس از معرفی قوه قضائیه، نمایندگان به آنها رأی می دهند. (قانون اساسی. اصل ۹۱)

از آنجایی که انتصاب حقوقدانان شورای نگهبان، منوط به تشکیل مجلس شورای اسلامی و رأی نمایندگان به حقوقدانان پیشنهادی قوه قضائیه بود، به طور طبیعی، آغاز به کار شورای نگهبان به پس از تشکیل اولین دوره مجلس شورای اسلامی موکول می گردید.

با این حال شورای نگهبان نزد حضرت امام خمینی(ره) چنان جایگاه رفیعی داشت که بعد از تصویب و همه پرسی قانون اساسی جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۸، انتصاب اعضای فقیه شورای نگهبان، نخستین حکمی است که حضرت امام خمینی(ره) برای یکی از نهادهای رسمی مصرح در قانون اساسی صادر کرده اند. آن بزرگوار در اول سافند ۱۳۵۸ ه.ش فقهای عضو این نهاد را منصوب کردند.

۳ نفر از فقهای محترمی که اکنون عضو شورای نگهبان هستند، در دوران حضرت امام خمینی(ره) برای عضویت در این نهاد منصوب شده بودند و در ادوار بعد حضرت امام خامنه ای نیز آنان را برای ادامه خدمت در این نهاد منسوب کرده اند. تا ابتدای سال جاری حضرت آیت الله رضوانی نیز عضو دیگر این نهاد بودند که دارفانی را وداع گفتند، با حضور وی از ۶ فقیه حاضر در شورای نگهبان، ۴ فقیه سابقه معرفی از سوی حضرت امام خمینی (ره) را داشتند.

انتظار تصحیح اشتباه

از آقای موسوی تبریزی توقع می رود، اظهارات خود را در خصوص انتساب یک خبر نادرست به امام بزرگوار، در مجامع عمومی تصحیح کند. چنانکه از موسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) نیز توقع می رود در این خصوص تذکر علنی به آقای موسوی تبریزی بدهد تا اظهارات نادرست او در اذهان عمومی تثبیت نگردد.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


دادگاه ویژه روحانیت چرا تعطیل شده است
موسسه نشر آثار خطاهای اصلاح طلبان را نشنیده گرفته ولی اگر اصولگرایان بطور غیرعمد بی ادبی کنند که در قاموسشان بی ادبی نیست همین موسسه نشر آثار به بوغ کرنا گرفته و اصولگرایان را محکوم می کند.
عبدالله
از آقای موسوی تبریزی یک سوال داشتم این قضیه...را که موجب شد امام خمینی اورا از دادستانی انقلاب عزل کنند و از آن زمان تا سال 1376 و دولت اصلاحات منزوی شدند چه بود؟