فواد پورعبادي/ به گزارش سرويس بين الملل "جهان"با پایان سه دهه از تاریخ سياه عراق و حاكميت رژيم سابق بعث و روی کار آمدن نظامی جدید در این کشور، برخی از این چهرهای درمدت بسیار کوتاهی به بالاترین پستهای سیاسی دست یافتند و حتی به عنوان رهبران سیاسی عراق جدید در عرصه بین المللی شناخته شدند، اما تغییر و تحولات هر روزه در منطقه و به ویژه درعراق به گونهای پیشرفت که برخی از این شخصیتهای سیاسی ناگهان از عرصه سیاست عراق ناپدید شدند و دیگر کمترنامی از آنان به گوش میرسد و نیز تصویر کمتری از آنها در رسانههای خبری جهان پخش میشود. نگاهي گذرا داريم به برخي از اين چهرهها:
ابراهيم جعفري
"إبراهیم عبدالکریم الاشیقر الجعفری" 1947 درشهر کربلا در خانواده شیعی و بسیار مذهبی متولد شد. خانواده او از عشیره سرشناسی «آل الاشیقر» است که نسل آن به امام هفتم، موسی بن جعفر میرسد.
او تحصیلات خود را در رشته پزشکی در دانشگاه موصل عراق گذراند و در سال 1947 فارغ التحصیل شد. وی علاقه بسیار زیادی به ادبیات عرب و شعر دارد. جعفری درسال 1966 به «حزب الدعوة» که قدیمیترین حزب شیعی درعراق است و توسط علامه سید محمد باقر صدر تأسیس شده پیوست. "ابراهیم جعفری" به سرعت درون حزب پیشرفت تا اینکه پست سخنگویی و دبیرکل را نیز به خود اختصاص داد. نام جنبشی وی «أبوأحمد الجعفری» بود.
فعالیت حزب الدعوة درسال 1980 به دستور «صدام» دیکتاور سابق عراق ممنوع اعلام شد. پس از آن بسیاری از اعضا و رهبران حزب به خارج گریختند. "إبراهیم جعفری" نیزسوریه را برگزید.
اما طولی نکشید اختلافات درون حزبی موجب شد که حزب به سه شاخه تبدیل شود. در این هنگام جعفری به ایران آمد و تا سال 1989 ميلادي در کشورمان اقامت کرد. پس از آن انگلیس کوچ کرد و تا سقوط رژیم بعث در آنجا بود.
حزب الدعوة که از فعالترین و سرشناسترین گروههای معارض عراقی شناخته میشد، ازسوی رژیم سابق بعث به انفجار سفارت عراق در بیروت در سال 1981 و نیز انفجار دو سفارت آمریکا و فرانسه در کویت سال 1983 متهم بود.
جعفری اواخر آوریل 2003 یعنی تنها سه هفته بعد از سقوط رژیم سابق بعث، پس از بیست سال دوری به وطنش بازگشت. وی به عنوان یکی از اعضای «شورای حکومت عراق» تعیین و به مدت چهارما به عنوان اولین رئیس دورهای این شورا انتخاب شد.
پس از آن اواخر ژوئن 2004 دولت مؤقت عراق تشکیل و "إبراهیم جعفری" به نمایندگی از شیعیان معاون «غازی عجیل یاور» رئیس جمهور دولت مؤقت، انتخاب شد. پست نخست وزیری در دولت مؤقت برعهده «أیاد علاوی» بود.
ژانویه 2005 اولین انتخابا پارلمانی پس از سقوط رژیم سابق بعث، برگزار و "إبراهیم جعفری" به عنوان دومین نخست وزیر دولت مؤقت عراق انتخاب شد. وی نامزد «ائتلاف عراق یکپارچه» به ریاست سید عبدالعزیزحکیم بود.
به دلیل انفجار حرم امامین عسکرین در زمان نخست وزیری جعفری، در دوران حکومت وی عراق شاهد اوج درگیریها و خشونتهای طایفهای بود از همین رو شبکه تروریستی القاعده توانست در مناطق این کشور نفوذ کند و قدرت بگیرد و همین امر موجب شد عراق در زمان نخست وزیری وی از اوضاع امنیتی خوبی برخوردار نباشد.
گفتنی است جعفری که یک سیاستمدار مذهبی به شمارمیرود، همواره با آمریکا روابط چندان خوبی نداشته به همین دلیل در کنفرانسهایی که حمایت ایالات متحده آمریکا توسط گروههای معارض عراقی پیش از آغاز حمله به عراق در دسامبر 2002 در لندن و یا مارس 2003 در آنکارای ترکیه برگزار شد شرکت نکرد. از سوی دیگر وی روابط دوستانه و بسیارخوبی با آیت الله العظمي سيد علي سیستانی، مرجع تقلید سرشناس عراق و نیز جناح صدر و ارتش المهدی دارد و همواره از آنان حمایت و پشتیبانی کرده است.
آوریل 2006 با نخست وزیر شدن نوری المالکی که معاون ابراهیم جغفری بود، دبیرکلی حزب الدعوة نیز در دستان مالکی افتاد و همین امر موجب شد که جعفری از حزب الدعوة خارج شده و تشکیل حزبی جدید به نام «جناح اصلاحات ملی عراق» را اعلام کند. برخی از اعضا و رهبران حزب الدعوة نیز به حزب جدید وی پیوستند.
گفته میشود وی در حال حاضر به برخی فعالیتهای اقتصادی در امارات متحده عربی میپردازد و برای بازگشت به عرصه سیاست عراق تلاش میکند.
احمد چلبي
30 اکتبر 1994 در خانوادهای شیعی، ثروتمند و اشرافی متولد شد. خانواده وی رابطه بسیار خوب و نزدیکی با خاندان هاشمی که پیش از جمهوری شدن بر عراق پادشاهی میکردند، داشت.
پدر وی به شغل صرافی مشغول بود و پس از پایان دوره حکومت پادشاهی در عراق، درسال 1958 به انگلیس کوچ کرد.
احمد چلبی با دختر «عادل عسیران» وزیر دفاع پيشين لبنان ازدواج کرد. وی پنج خواهر دارد که یکی از آنان همسر «أیادعلاوی» نخست وزیر دولت مؤقت عراق و ازسیاستمدران و چهرهای سرشناس این کشور است.
احمد چلبی دکترای خود را از یکی از دانشگاههای آمریکایی دریافت کرد اما رشته ریاضی را که تئوری است رها کرد و به سیاست که ملموستر است روی آورد.
«دکستر فلکنز» روزنامه نگار آمریکایی طی پژوهشی که 5 نوامبر 2006 در روزنامه نیویورک تامیز به چاپ رسید، در مورد شخصیت چلبی میگوید: او مجموعهای از تناقضات را در شخصیت خود جمع آوری کند.
فلکنز میافزاید: برای نمونه یکی از مواضع سیاسی متناقض وی این است که توانسته همزمان رابطه خوبی با نو محافظه کاران آمریکا و مقامات ارشد نظام جمهوری اسلامی ایران برقرار کند.
چلبی در دهههای 80 قرن گذشته میلادی به برخی فعالیتهای بزرگ بانکی دست زد. از جمله مشارکت در تأسیس بانک اردنی پترا بود که درسال 1992 ورشکست شد. پس از آن بلا فاصله چلبی اردن را ترک کرد تا توسط مقامات بازداشت نشود . در پی آن دادگاه او را به اتهام اختلاسی به 22 سال حبس با اعمال شاقه محکوم کرد. چلبی همواره ادعا میکند اختلاس توسط شرکیش، «شاهزاده حسن بن طلال الهاشمی» برادر پادشاه سابق اردن که درآن زمان ولیعهد این کشور به شمار میرفت، صورت گرفته است.
چلبی همچنین از سوی برخی گروههای لبنانی به کمک و حمایت از جنبش امل در دوران جنگ داخلی لبنان متهم است.
او که بنیانگذار حزب «کنفرانس ملی عراق» است بیش از 15 سال از عمر خود را در انگلیس و آمریکا گذراند. تعداد زیادی از چهرههای معارض رژیم سابق بعث عراق، عضو حزب وی بوده و هستند.
او که یکی از فعالترین چهرهای مخالف رژیم «صدام حسین» به شمار میرفت، درسال 1991 پس از حمله آمریکا به عراق و خروج ارتش این کشور از کویت، باسفر به کردستان عراق فعالیت بسیاری علیه رژیم سابق بعث انجام داد. درهمان زمان برای براندازی رژیم «صدام» طرحی به نام «طرح سه شهر» را پیشنهاد کرد که به موجب آن درسه شهر بزرگ و اصلی عراق انتفاضه مردمی رخ میداد تا رژیم بعث ساقط شود اما طرح وی با مخالفت کشورهای همسایه عراق مواجه شد.
احمد چلبی یکی از چهرههای سرشناس عراقی است که بهترین رابطه را با دولتمردان کاخ سفید، سناتورهای آمریکایی و مقامات ارشد پنتاگون دارد.
از دیگر فعالیتهای وی علیه رژیم سابق بعث عراق، تأسیس «کمیته عراق آزاد» درسال 1992 بود که گفته میشود با حمایت مستقیم سازمان اطلاعات و امنیت آمریکا (CIA) تأسیس شد. آنان همچنین به وی کمک کردند تا پایگاهی برای فعالیت در کردستان عراق بنا نهد. در سال 1998 «بیل کلینتون» تصمیم گرفت به گروههای معارض کمک مالی کند. 27 میلیون دلار از این کمک به احمد چلبی رسید.
در سال 2003 و پیش از آغاز حمله آمریکا به عراق، چلبی تلاش زیادی کرد تا اینکه توانست اعضای کنگره آمریکا را راضی کند تا قانونی برای آزاد کردن عراق تصویب کنند.
دولت «جرج بوش» همواره اعلام کرد که احمد چلبی با دادن اطلاعات نادرستی درمورد وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق، آمریکا را برای وارد شدن به این جنگ فریب داد.
پس از سقوط رژیم سابق بعث، آوریل 2003 هواپیماهای نظامی آمریکا «احمد چلبی» را به بغداد آوردند. بلافاصله پس از رسیدنش، یعنی در زمان حاکمیت «پل بریمر»، قانون ریشه کن کردن بعث را پیشنهاد کرد که موجب آن حزب بعث منحل و هرگونه فعالیت این حزب ممنوع اعلام شد و تمام اعضای آن نیز وظایف و پستهای مهم و حساس دولتی برکنار شدند.
مخالفان وی معتقدند او به رغم اینکه فردی لیبرال و غیر مذهبی است، اما طائفهگراست به همین دلیل برخی گروههای مرگ را ایجاد کرد تا به ترورهای طائفهای دست بزنند.
ژانویه 2005 زیر پوشش ائتلاف شیعیان وارد شورای ملی عراق شد درانتخابات پارلمانی که اواخر 2005 برگزار شد، بالیستی مستقل پابه عرصه انتخابات گذاشت و لیستش توانست تنها 2% از آراء یعنی سی هزار از مجموع 12 میلیون رأی را به خود اختصاص دهد.
اوایل سال 2004 تغییر وتحولات سیاسی درعراق به گونهای شد که احمد چلبی در جناح مخالف آمریکا قرار گرفت همین امر باعث شد آمریکا پشت پرده علیه وی توطئه کند و در سال 8 آگوست 2004 حکم بازداشت وی توسط یک دادگاه عراقی به اتهام پولشویی اموال عراق صادرشد. چلبی نیزاین اتهام را فوراً رد کرده و آنرا اقدامی سیاسی و توطئهای آمریکایی خواند.
احمد چلبی که یکی از مقامات ارشد عراق جدید به حساب میآمد، ناگهان پس از شکست حزبش در انتخابات پارلمانی 2005 از عرصه سیاست این کشور ناپدید شد. رسانههای خبری که به دنبال جنجال آفرینی بوده، علت ناپدید شدن وی را تیره شدن رابطهاش با آمریکا اعلام کردند.
«نوری مالکی» نخست وزیر عراق اخیراً وی را به عنوان مسئول کمیته نظارت بر وزارتخانه های خد ماتی تعیین کرد. اما این پست نیز او را به صحنه مقدم عرصه سیاسی عراق بازنگرداند.
گفته میشود او در حال حاضر در یک جای ثابت اقامت ندارد بلکه بین بغداد، بیروت، واشنگتن ولندن رفت و آمد میکند.
اياد علاوي
درخانوادهای شیعی و ثروتمند در شهر ناصریه در جنوب عراق متولد شد. پدربزرگ او در سال 1932 در مذاکراتی که برای استقلال عراق با انگلیس صورت گرفت، شرکت داشت. پدر او پزشک و نماینده پارلمانی عراق در دوره پادشاهی این کشور بود.
ایاد علاوی در سال 1945 به دنیا آمد. تحصیلات خود را در انگلیس ادامه داد و دکترای خود را در رشته پرشکی اعصاب از دانشگاه لندن بدست آورد. او در دوران جوانی در همان مدرسهای درس خواند که احمد چلبی و عادل عبدالمهدی دو سیاستمدار سرشناس عراقی نیز در آن بودند.
در سال 1958 هنگامیکه دوره دبیرستان را سپری میکرد به حزر بعث پیوست. به سرعت مراحل رشد پست دورن حزبی را گذراند تا اینکه اواخر دهه شصت قرن گذشته میلادی به جایگاهی عالی درون حزب بعث سابق دست یافت.
"علاوی" به دلیل هوش و زکاوتی که داشت اوایل دهه هفتاد قرن گذشته از سوی دولت عراق به عنوان دانشجوی بورسیه به انگلیس اعزام شد تا تحصیلات پزشکی خود را در آنجا تکمیل کند.
در انگلیس به عنوان رئیس اتحادیه ملی دانشجویان عراقی مقیم انگلیس تعیین شد. مدتی بعد ریاست اتحادیه ملی دانشجویان عراقی سراسر اروپا را برعهده گرفت.
در مجموع حدود 30 سال در انگلیس تحصیل و زندگی کرد به طوریکه برخی گروههای معارض عراقی او را جاسوس سازمان اطلاعات عراق در لندن میدانستند. گروهی نیز او را به داشتن رابطه پنهانی و همکاری تنگاتنگ با سازمان اطلاعات و امنیت انگلیس متهم میکنند.
او با همکاری تعدادی از دوستان خود گروهی محرمانه تشکیل داد و در سال 1990 در بیروت با نام «جنبش وفاق ملی عراق» رسماً اعلام موجودیت کرد. در سال 1991 خود وی به عنوان دبیرکل این جنبش انتخاب شد. در سال 1993 نیز اعضای جنبش او را برای بار دوم به عنوان دبیرکل برگزیدند. از سرشناسترین اعضای این جنبش «صلاح عمرالعلی»، عضو سابق شورای فرماندهی انقلاب بعث عراق و سفیرسابق این کشور در سازمان ملل متحد بود. "صلاح العلی" هنگامیکه از ارتباط پنهانی ایاد علاوی با سازمان اطلاعات و امنیت آمریکا (CIA) اطلاع یافت، از جنبش وفاق ملی عراق خارج شد.
ایاد علاوی اواسط دهه هفتاد که در لندن بود، به دلیل برخی اختلافات نظر، از حزب بعث خارج شد همین امر موجب گردید که صدام به فکر ترور وی بیفتد.
فوریه 1978 توسط یکی از نیروهای سازمان اطلاعات حزب بعث، در لندن به ضرب چاقو مورد ترور نافرجام قرارگرفت اما از ناحیه سر، سینه و پا به شدت زخمی شد به طوریکه یک سال در بیمارستان بستری بود.
علاوی در سال 1983 «رادیو عراق آزاد» را راه اندازی کرد که مقر اصلی آن در جده عربستان سعودی بود. همین امر باعث شد که بسیاری افراد معتقدند که وی با سازمان اطلاعات و امنیت عربستان نیز همکاری دارد. زیرا «آل سعود» به راحتی به کسی اجازه تأسیس شبکهای رادیویی علیه کشوری دیگر در خاک کشورشان را نمیدهند.
جنبش وفاق ملی عراق درسال 1992 با حزب «کنفرانس ملی عراق» که ریاست آنرا احمد چلبی برعهده دارد، تلفیق شد تا به طور مشترک و با همکاری یکدیگر علیه رژیم صدام حسین به فعالیت بپردازند.
گفته میشود ایاد علاوی درسال 1996 کودتای علیه صدام حسین طراحی کرد که سازمان CIA با حمایت ملی شش میلیون دلاری، به این کودتا کمک کرد. برخی کشورهای عراق نیز دراین طرح با وی همکاری کردند اما کودتا پیش از وقوع لو رفت و 30 ژنرال ارتش کشته شدند، 120 افسر نیز بازداشت و 800 تن دیگر نیز اعلام شدند. برخی معتقدند احمد چلبی که بازمان انجام آن کودتا مخالف بود، اطلاعاتی درمورد طرح کودتا را به گوش صدام رساند.
پس از حمله آمریکا به عراق درسال 2003 جبهه لیست عراق را یک جنبش سکولار است را تشکیل داد. تعدادی از چهرههای معارض حزب بعث سابق که سالها در خارج اقامت داشتند، عضو این جبهه شدند.
ایاد علاوی از سوی آمریکا به عنوان یکی از 25 چهره عراقی بود که برای عضویت در شورای حکومت عراق انتخاب شد. این شورا برای مدتی کوتاه و به طور موقت و زیر نظر «پل بریمر» عراق را اداره کرد.
ایاد علاوی ژوئن 2004 اولین نخست وزیر دولت موقت عراق پس از فروپاشی رژیم سابق بعث شد و تا هفتم آوریل 2005 در آن پست باقی ماند.
بسیاری از پستهای مهم دولتی دردوران نخست وزیری وی «وزیرنظر پل بریمر» به صورت طایفهای بین گروهها و احزاب مختلف عراقی تقسیم شد. از اقدامات وی صدور دستور حمله نظامی ارتش عراق با همکاری ارتش آمریکا به شهرهای فلوجه و نجف بود تا با نیروهای حزب بعث، جنگجویان القاعده و نیروهای ارتش المهدی مبارزه کنند. بسیاری از اهل سنت و شیعیان بی گناه در این حملات جان باختند و میلیونها خانوار نیز آواره شدند. اداره امنیت عمومی عراق که به سازمان تجسس شهرت یافته، درعهد نخست وزیری وی تأسیس شد.
چهارم دسامبر 2004 به زیارت مرقد مطهرامیرمؤمنان علی(ع) رفت و برخی شهروندان و زائران خشمگین با پرتاب کفش به سوی وی، از او استقبال کردند و از خود واکنش نشان دادند. 20 آوریل 2005 از ترور افراد مسلح ناشناس جان سالم به در برد آگوست یعنی 2005 در دوران نخست وزیری وی دفتر شبکه خبری الجزیره قطر در بغداد بسته شد. گفته میشود در دوران او عراق به ترانزیتی برای انتقال هیروئن، کوکائین و دیگر مواد مخدر که درافغانستان کاشته میشود، تبدیل شد.
جبهه لیست عراق توانست در انتخابات پارلمان دسامبر 2005 حدود 25 کرسی را بدست بیاورد. ایاد علاوی صاحب اندیشه 45 دقیقه شناخته میشود. او پیش از حمله نیروهای ائتلاف به عراق به سازمان اطلاعات و امنیت انگلیس گفته بود که ارتش عراق میتواند طی 45 دقیقه ازسلاحهای کشتار جمعی علیه هر دشمن استفاده کند. این سخن وی آمریکا و انگلیس را قانع کرد که عراق دارای سلاحهای کشتار جمعی است، اما پس ازحمله دروغ او آشکار شد ولی دیگر کار از کار گذشته و اشغالگران وارد نبردی تمام عیار شده بودند.
پس از تیره شده رابطه آمریکا با احمد چلبی درسال 2004، مقامات آمریکایی به ایاد علاوی نزدیکتر شدند. به رغم اینکه علاوی یک سکولار تمام عیار است، اما آمریکا او را یک شیعه میانه رو میداند.
بسیاری از کارشناسان سیاسی، علاوی و چلبی که فامیل یکدیگر هستند را سیاستمدارانی شبیه به یکدیگر میدانند، زیرا هردوی آنها شیعه و سکولار هستند و پس از سقوط بغداد با حمایت مستقیم ارتش آمریکا به عراق بازگشتند. همچنین هردوی آنان رابطه بسیارنزدیک و تنگاتنگی باسازمانهای اطلاعات وامنیت آمریکا و انگلیس دارند.
علاوی پس از پایان دوره نخست وزیری دولت موقتش، ناگهان ازصحنه سیاسی عراق ناپدید شد اما پشت پرده به فعالیتهای خود ادامه داد.
گفته میشود وی برای کاهش انفجارات و عملیاتهای نظامی علیه اشغالگران، تلاش زیادی کرد تا به طور محرمانه دیداری میان برخی رهبران حزب سابق بعث عراق که این عملیاتها را اداره میکنند، با مقامات مسئول آمریکایی صورت گیرد، اما هیچگاه تلاش وی به ثمر نرسید.
ایاد علاوی اکنون بیشتر وقت خود را دربغداد، لندن یا واشنگتن میگذراند و گفته میشود فعالیتهای سیاسی بسیاری میکند تا در انتخابات پارلمانی آینده عراق به پیروژی قابل قبولی دست یابد.
شريف علي بن حسين
او پسردایی «ملک فیصل دوم» آخرین پادشاه دوران پادشاهی عراق، پیش از جمهوری شدن این کشوراست. پدر وی «شریف بن علی الهاشمی» بوده که نسل آنان مانند خاندان هاشمی اردن، به سرزمین حجاز بازمیگردد.
او در دوران نوجوانی به همراه پدرش، با پایان دوره نظام پادشاهی درعراق در سال 1958 میلادی، کشورش را ترک کرد.
در لبنان و سپس انگلیس رشد کرد و به عنوان یک سرمایه گذار بانکی در لندن به فعالیت اقتصادی پرداخت.
در حالیکه در انگلیس بود، تشکیل یک جبهه معارض عراقی با هدف مبارزه علیه رژیم حاکم بعث و بازگرداندن نظام پادشاهی به کشورش را اعلام کرد و چندین سال به فعالیتهای نسبتاً بی تأثیر ادامه داد.
پس از سقوط بغداد، در ژوئن 2003 با هواپیمای شخصی خود به همراه هفتاد تن ازدوستان و نزدیکانش به عراق بازگشت.
بلافاصله پس از بازگشت «جنبش پادشاهی قانونی» را تشکیل داد و فعالیت و تبلیغات سیاسی خود را به تبدیل شدند نظام حکومتی عراق جدید به نظامی پادشاهی مانند دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس، آغاز کرد اما هیچگاه به آرزوی خود دست نیافت.
شریف علی بن حسین معتقد است نظام پادشاهی ثبات و امنیت که خواسته مردم عراق است را به آنان بازخواهد گرداند.
خانواده وی و خاندان هاشمی اردن از اقوام دور یکدیگر به شمار میروند اما گفته میشود شریف علی بن حسین با شاهزاده «حسن به طلال» ولیعهد سابق اردن که عموی «عبدالله دوم» پادشاه اردن است، اختلافات شدیدی دارد.
به رغم اینکه، شریف علی بن حسین در نظام سیاسی عراق جدید پست سیاسی بدست نیاورد، اما همواره به فعالیتهای سابق خود ادامه داده و برای نظام پادشاهی تبلیغ کرده است. او سعی دارد که خود را یک چهره مستقل و میانه رو نشان دهد و بین افراد، گروهها و احزاب مختلف سیاسی عراق، درمسائل و مشکلات گوناگون میانجگری کند. شریف علی بن حسین بیشتر وقت خود را در عراق، اردن ویا انگلیس میگذراند.
عدنان پاچه چي
او فرزند "مزاحم پاچهچی" سیاستمدار سرشناس عهد پادشاهی عراق است که دورهای درآن زمانها پست نخست وزیری را در دست گرفت.
"عدنان" 14 می 1923 دربغداد متولد شد و در دانشگاه آمریکایی بیروت و سپس در دانشگاه «جرج تاون» واشنگتن تحصیل کرد. او در دوران سیاسی جمهوری "عبدالکریم قاسم" سفیرعراق درسازمان ملل متحد در دوران ریاست جمهور "عبد السلام عارف" نیز وزیر خارجه عراق شد.
پیش از تأسیس دولت مستقل امارات متحده عربی، چندین سال در این کشور زندگی کرد و سپس به عنوان مشاور«شیخ زاید آل نهیان» حاکم سابق امارات تعیین شد.
"عدنان پاچهچی" در تدوین و تصویب قانون تأسیس دولت امارات متحده عربی و اعلام استقلال این کشور شرکت داشت. وی از مخالفان سرسخت انقلاب بعث عراق به ریاست «احمد حسن البکر» علیه دولت «عبدالرحمن عارف» روئیس جمهور پیشین عراق که در جولای 1968 رخ داده بود و به شدت علیه آن انقلاب فعالیت کرد.
او یک سنی مذهب ملی گرا با اندیشه و گرایشهای سکولاری ـ لیبرالی است. پیش از حمله آمریکا به عراق یعنی در دوران ریاست جمهوری صدام حسین تقریباً هیچ گونه فعالیت سیاسی علیه رژیم سابق بعث نداشت.
پس از سقوط بغداد تجمع دموکراتهای مستقل عراق را تشکیل داد و به جبهه لیست عراق که ریاست آنرا ایاد علاوی برعهده دارد پیوست و یکی از اعضای ارشد این جبهه شد. از سوی «پل برمر» به عنوان یکی از اعضای سنی مذهب در شورای حکومت عراق تعیین شد.
ریاست این شورا را به ترتیب حروف الفبا هردوره به یکی از اعضا میرسد. بدین ترتیب چهار ماه نیز ریاست آن به "عدنان پاچهچی" رسید. پس از انحلال شورای حکومت عراق خود را نامزد انتخابات ریاست جمهوری کرد اما این پست به «غازی عجیل یاور» رسید.
گفته میشود پس از اینکه احساس کرد بیشتر اعضای شورای حکومت عراق به جای او "غازی یاور" را ترجیح میدهند، به خاطر نامزد شدن رسماً عذرخواهی کرد. او اکنون یکی ازنمایندگان پارلمان از جبهه لیست عراق است.
"عدنان پاچهچی" رابطه بسیار خوبی با ایلات متحده آمریکا دارد به طوریکه «جرج بوش» دریکی از سخنرانیهای خود را ژانویه 2004 او را یکی از محترمترین رهبران عراق نامید. این سخن "بوش" در مراسمی اعلام شد که "پاچهچی" مهمان ویژه خانم «لوار بوش» زن شمار یک آمریکا بود.
او اکنون به رغم اینکه نماینده پارلمان عراق است، اما فعالیتهای سیاسی آشکار و پرتحرکی ندارد و بیشتر وقت خود را درعراق و امارات متحده عربی میگذارند.
غازي ياور
نام کامل او «غازی مشعل عجیل یاور» است و عضو خاندان «المشیخه» تابع قبیله سرشناسی «شمّر» عراق است، این قبیله یکی از سرشناسترین بزرگترین وقدیمیترین قبایل جزیره العرب، بلادشام وعراق به شمار میرود.
پدربزرگ خانوادگی وی که «محمد به برکات الجربا» نام داشت اوایل قرن شانزدهم میلادی مکه مکرمه را به سمت سرزمینهای اردن ترک کرد وشهر «معان» این کشور سکنی گزید. مدتی بعد فرزندان و نوههای وی سواحل رود فرات در سرزمینهای عراق کوچ کردند.
گفته میشود خاندان وی درگذشته به عثمانیان گرایش داشتند و روبط خوبی با استعمارگران انگلیسی برقرار کردند به طوریکه جد وی که غازی نام داشتند درمراسم تاجگذاری جرج ششم که درسال 1935 در لندن برگزارشد، شرکت کرد.
"غازی یاور" 11 مارس 1958 در استان موصل در شمال عراق متولد شد. در همان سال نظام حکومتی عراق از پادشاهی به جمهوری تغییر یافت.
وی تحصیلات اولیه خود را در شهر موصل گذراند و سپس در سال 1974 برای ادامه تحصیل به عربستان سعودی رفت و در دانشکده نفت و معاون در شهر «ظهران» این کشور مشغول تحصیل شد. پس از پایان تحصیلات به عنوان معاون رئیس شرکت تلفنهای بی سیم عربستان «هیکاپ تکنولوژی» تعیین شد.
پس از آن برای ادامه تحصیل به آمریکا سفرکرد و مدرک فوق لیسانس خود را در رشته مهندسی شهرسازی از دانشگاه «جرج تاون» آمریکا بدست آورد. او پیش از حمله اشغالگران به عراق در سال 2003، هیچ گونه فعالیت و پیشینه سیاسی نداشته و تنها دو ماه پس از سقوط بغداد به عراق بازگشت.
بلافاصله به عنوان یکی از اعضای شورای حکومت عراق تعیین شد و مدتی نیز ریاست این شورا که براساس حروف الفبا تعیین میشد به وی رسید.
او از سوی «پلبرمر» به عنوان اولین رئیس جمهور دولت موقت عراق تعیین شد. پست نخست وزیری دولت وی را ایاد علاوی برعهده داشت. او ششمین رئیس جمهوری عراق بود.
گفته میشود از عوامل تعیین وی به عنوان اولین رئیس جمهور عراق جدید، وابستگی وی به قبیله بزرگ شهر بود که مردان آن در سراسر عراق زندگی میکنند. نکته قابل توجه این است که در این قبیله افراد شیعه و سنی وجود دارد که در طول تاریخ هر کدام به یکی از این دو مذهب گرویدند.
ارتش آمریکا در دوران ریاست جمهوری وی درسال 2004 سنگین حمله و عملیات خود را علیه شهر فلوجه در غرب عراق انجام دادند که تعداد بسیار زیادی شهروندان بی گناه در آن کشته شدند.
پس از پایان دوران حکومت موقت عراق، دولت انتقال به ریاست جمهوری «جلال طالبانی» تشکیل و غازی یاورمعاون وی شد. پس از انتخابا پارلمانی 2005 جلال طالبانی یکبار دیگر رئیس جمهور عراق شد. اما غازی یاور این بار پستی بدست نیاورد.
او همواره رابطه بسیار خوب و نزدیکی با عربستان سعودی داشت و علاوه بر فعالیتهای بازرگانی، منتسب بودن وی به قبایل بزرگ جزیره العرب را میتوان از عوامل این رابطه دانست.
او هیچگاه عضو حزبی سیاسی در عراق نبود، بلکه فقط ریاست فراکیسون کوچکی در پارلمان عراق را برعهده داشت که تنها 5 کرسی پارلمانی را در انتخابات 2005 به خود اختصاص داده بودند. در انتخابات بعدی پارلمانی فراکسیون وی نتوانست حتی یک کرسی را به خود اختصاص دهد بنابراین او زندگی سیاسی را رها کرد و به اردن کوچ کرد.
گفته میشود او اکنون درامان پایتخت اردن فقط به فعالیتهای بازرگانی میپردازد و گویا نیت بازگشت به عرصه سیاسی عراق جدید را ندارد.