جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 19 Apr 2024
 
۰
۱

ابتکار شاه سلطان حسینی در موضوع هسته‌ای!

چهارشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۵۵
کد مطلب: 309317
نگاهی به شیوه بازی غرب در جریان پرونده صلح‌آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که آنها جز اقدامات اعتمادساز یکجانبه و البته نامحدود به هیچ‌چیز دیگری راضی نمی‌شوند و کیست که نداند این تاکتیک کمترین منافع ایران را هم تأمین نخواهد کرد.
ابتکار شاه سلطان حسینی در موضوع هسته‌ای!
جهان نيوز - حسین میزان: خواب‌نما شدن برخی را نباید به حساب تغییر دولت گذشت، آن‌هم دولتی که موضع خود را درباره پرونده هسته‌ای صریحاً اعلام کرده و رئیس دولت و وزیر خارجه‌اش بارها بر استیفای حقوق ملت ایران تأکید کرده‌اند.

بی‌شک آبشخور اینکه برخی را توهم برداشته که می‌توان از حقوق هسته‌ای ملت ایران صرف‌نظر کرد را باید در جایی دیگر جست.

صرف اینکه کسی بیاید و مدعی شود "باید از حق هسته‌ای خود چشم پوشی کنیم" و اسم آن را هم ابتکار یک‌جانبه بگذارد، بسیار عجیب و دور از ذهن است. این نگاهی است که تنها در قشری معلوم الحال رسوخ کرده که تشت رسوایی‌شان از بام افتاده و عقبه آنها بر ملت آشکار است.

اما ابتکار یک‌جانبه واقعاً به چه معنی است؟
آیا معنی ابتکار یک‌جانبه غیر از این است که هرچه در این چند دهه به‌همت ملت ایران اندوخته شده، بدون اجر و کوچک‌ترین چشم‌داشتی قربانی مطامع غرب شود و ما همه این دست‌آوردهای بزرگ را به صدقه سر آمریکا و صهیونیست‌ها وانهیم؟
آیا معنی ابتکار یک‌جانبه غیر از این است که هرچه در این چند دهه به‌همت ملت ایران اندوخته شده، بدون اجر و کوچک‌ترین چشم‌داشتی قربانی مطامع غرب شود و ما همه این دست‌آوردهای بزرگ را به صدقه سر آمریکا و صهیونیست‌ها وانهیم؟

آیا ابتکار یک‌جانبه جز این است که حق مردم ایران را به حساب کسانی واریز کنیم که در دشمنی با این مردم سنگ تمام گذاشتند و برای شکستن کمرشان، تحریم کمرشکن وضع کردند.

بی‌تردید آنچه اینها ابتکار یک‌جانبه می‌خوانندش معنایی جز بذل و بخشش حق مسلم ملت ایران به رژیم‌های غربی و صهیونیستی ندارد.

در این خصوص هم که آیا این به‌اصطلاح ابتکار یک‌جانبه می‌تواند کارگر افتد یا خیر، پرسش‌های بسیاری مطرح است. کسانی که به آلزایمر سیاسی مبتلا نشده‌اند به‌خوبی به خاطر دارند که جمهوری اسلامی بارها و بارها برای اعتماد سازی در جریان پرونده هسته‌ای پیش‌قدم شد و دست به اقدامات اعتمادساز زد. اما نه‌تنها دیوار اعتماد هیچ‌گاه بنا نشد، که زیاده‌ خواهی‌های غرب، هرروز افزون و افزون‌تر شد.

آیا جمهوری اسلامی اقدامات متعددی را که فراتر از تعهدات پادمانی ایران و حتی فراتر از تعهدات ایران در قالب اساس‌نامه آژانس و معاهده ان‌پی‌تی بود،
این ما بودیم که فعالیت‌های غنی‌سازی را به‌مدت ۲۶ ماه تعلیق کردیم و پروتکل الحاقی را بی‌آنکه تصویب شود به اجرا گذاشتیم و تبدیل کیک زرد به ‌AUC و تبدیل AUC به UO۲ را برای ۸ ماه تعلیق کردیم.
به‌صورت داوطلبانه نپذیرفت؟

این ما بودیم که فعالیت‌های غنی‌سازی را به‌مدت ۲۶ ماه تعلیق کردیم و پروتکل الحاقی را بی‌آنکه تصویب شود به اجرا گذاشتیم و تبدیل کیک زرد به ‌AUC و تبدیل AUC به UO۲ را برای ۸ ماه تعلیق کردیم.

اگر واقعاً این اقدامات به‌معنی ابتکار یک‌جانبه و اعتمادساز نیست پس واقعا به چه معنی است؟ مگر نه اینکه ایران در ادامه این دست اقدامات اعتمادساز تبدیل UO۲ به UF۴ و تبدیل UF۴ به UF۶ را هم تعلیق کرد و مجوز بازرسی از ۲۶ مکان نظامی را هم صادر کرد؟

تعلیق فعالیت‌های قطعه سازی و صدور مجوز بازدید از مراکز قطعه سازی دستگاه‌های غنی‌سازی و همچنین اعطای دسترسی بازرسی از مراکز فعالیت‌های تحقیق و توسعه غنی‌سازی را هم می‌توان به این لیست بلندبالا اضافه کرد.

اما واکنش غرب به این دیپلماسی اعتمادساز جمهوری اسلامی جز صدور قطعنامه‌های مختلف علیه کشورمان چه بود؟

نگاهی به شیوه بازی غرب در جریان پرونده صلح‌آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که آنها جز اقدامات اعتمادساز یک‌جانبه و البته نامحدود به هیچ‌چیز دیگری راضی نمی‌شوند و کیست که نداند این تاکتیک کمترین منافع ایران
اگر واقعاً این اقدامات به‌معنی ابتکار یک‌جانبه و اعتمادساز نیست پس واقعا به چه معنی است؟ مگر نه اینکه ایران در ادامه این دست اقدامات اعتمادساز تبدیل UO۲ به UF۴ و تبدیل UF۴ به UF۶ را هم تعلیق کرد و مجوز بازرسی از ۲۶ مکان نظامی را هم صادر کرد؟
را هم تأمین نخواهد کرد.

در بعد خارجی هم آیا دیکتاتور لیبی که تأسیسات هسته‌ای کشورش را اسقاط کرد و برای غربی‌ها فرستاد، توانست اعتماد آنها را جلب کند و آیا تعلیق فعالیت‌های هسته‌ای کره شمالی که مدت‌ها استمرار داشت از فشار غرب بر پیونگ‌یانگ کاست؟

فارغ از این‌ها اساساً نمی‌توان به تاکتیکی که هیچ دستاوردی برای کشور نداشته باشد، عنوان دیپلماسی اطلاق کرد که اساساً دیپلماسی هدف کسب منافع را دنبال می‌کند و ابتکارها و راهبردهایی که اینها می‌گویند هیچ منفعتی برای جمهوری اسلامی ندارد و تنها نیازهای غرب را مهیا می‌سازد.

در خصوص ادعاهایی هم که از جانب این طیف درخصوص دیپلماسی عمومی مطرح شده و این‌گونه وانمود می‌شود که این اقدام می‌تواند وجهه ایران را در افکار عمومی برخی کشورها بهبود بخشد، تردید جدی وجود دارد.

جدا از اینکه دیپلماسی عمومی ابزارهای متعددی دارد که به‌جای تسلیم همه‌جانبه در برابر غرب می‌توان از آن ابزارها سود برد، چه‌کسی گفته که تمکین در برابر غرب می‌تواند وجهه جمهوری اسلامی را نزد ملت‌ها بهبود ببخشد؟! آن‌هم در شرایطی که اقبال ملت‌ها به ایران به‌واسطه مشی استکبار ستیزی جمهوری اسلامی و حمایت از مقاومت در برابر مستکبرین و تقابل با غرب است.

جالب آنکه
ملت و دولت ایران که زخم سال‌ها خیانت را بر پیکر دارند با استمداد از حافظه تاریخی خود نه به کسی اجازه خیانت می‌دهند و نه اهمال. که این سیاست‌ها و ابتکارات شاه سلطان حسینی که کشور را به ثمن بخس به بیگانگان می‌فروشد، تاریخ مصرف گذشته‌اند و ملت ایران را دیگر با شاه سلطان حسین‌ها ‌و ابتکاراتشان کاری نیست.
مبتکر این به‌اصطلاح ابتکار یک‌جانبه، خود بلافاصله از خط سازش اعلام برائت کرده و این طرح خود را دارای مرزبندی با اقدامات سازشکارانه دانسته است.

البته نگارنده این سطور هم در این خصوص با وی اتفاق نظر دارد که این نوشته‌ها و این به‌اصطلاح تئوری پردازی‌ها، صرف یک سازش ساده نیست که بیش از سازش، بوی خیانت می‌دهد.

آیا به‌راستی پای‌مالیدن بر خون شهیدان هسته‌ای جمهوری اسلامی و دست دریوزگی دراز کردن به‌سوی غرب و هبه حق هسته‌ای به صهیونیست‌ها خیانت نیست؟

آیا چشم بستن بر مرارت و زجر ملت ایران که برای استیفای حقوق خود، بیش از یک دهه بر همه سختی‌ها و مشقت‌‌ها صبر کردند، خیانت محسوب نمی‌شود؟

فارغ از این، رویکردهایی از این دست اساساً با مشی دولت اعتدال در تناقض هستند. رویکردهایی که تفریط را پیشه خود ساخته‌اند و مسامحه با غرب را به‌هرقیمتی توصیه می‌کنند، در قالب مشی اعتدال که به یکی از گفتمان‌های اصلی سیاست خارجی کشور تبدیل شده‌، نمی‌گنجند و جایی در عرصه سیاست‌ورزی خارجی جمهوری اسلامی نخواهند داشت.

افزون بر این آشکار است که ملت و دولت ایران که زخم سال‌ها خیانت را بر پیکر دارند با استمداد از حافظه تاریخی خود نه به کسی اجازه خیانت می‌دهند و نه اهمال. که این سیاست‌ها و ابتکارات شاه سلطان حسینی که کشور را به ثمن بخس به بیگانگان می‌فروشد، تاریخ مصرف گذشته‌اند و ملت ایران را دیگر با شاه سلطان حسین‌ها ‌و ابتکاراتشان کاری نیست.
مرجع : تسنیم
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


م ل اراکی
Sweden
با سلام.

شما چه انتظاری از اصلاح طلبانی که دوستانشان به آنور آب رفتند و پناهنده شدند و خود شیپورچیهای غرب در ایران شده اند دارید. اینها کارشون شده تو دل مردم را خالی کردن و ایجاد جنگ روانی کردن.