نظریّهی ولایت فقیه سابقه ای به اندازهی خود فقه دارد یعنی تمامی فقها در طول تاریخ فقاهت به چنین حکمی معتقد بودند تنها اختلافی که در بین آنها به چشم میخورد اختلاف در قلمرو و محدودهی ولایت بوده است.
نه؟
در بحث ولایت فقیه، ولایت مقیّده به این معنا است که فقیه در مسایل حکومتی ولایت ندارد بلکه ولایت او مقیّد و منحصر به مقام افتا و قضا است در نتیجه ولایت مطلقه که در مقابل ولایت مقیّده است یعنی اینکه فقیه افزون بر اینکه دارای ولایت افتا و قضا است، در مسایل حکومتی، سیاسی و اجتماعی نیز حق دخالت دارد.
زمین میدانند.» این سخنی است که به افترا و نسبت ناروا شبیهتر است. هیچ فقیهی از کلمهی عامّه یا مطلقه این معنای غیرمعقول را قصد نکرده است و کلماتی همچون «نامحدود» و «مطلق العنان» مفاهیمی خود ساخته است که ناروا به فقها نسبت دادهاند زیرا شخص فقیه نیست که حکومت میکند بلکه، همیشه فقه است که حکومت میکند.[۱۰]