پيروزي لب مرزي حسن روحاني را بايد آخرين ميخ بر «تابوت تقلب» دانست که روز ۲۴ خرداد ۹۲، روي شانههاي رأيدهندگان دلبسته به جمهوري اسلامي تشييع شد، نمازش را شيخ خواند و زير انبوهي از «اعتماد ملت به نظام» دفن شد.
و با عذرخواهي از مردم و کانديداها، تأکيد کرد: «حسن روحاني پيروز نهايي نيست و انتخابات به دور دوم کشيده شده است.»
رهبري راست ميگفتند. انتخابات ۲۴ خرداد حتي بسياري از اصولگرايان را هم غافلگير کرد. با آن همه جوسازي، توهين و تهمتهايي که به نظام زده شد، باور مشارکت ۷۲ درصدي سخت بود اما واقعيت همين بود. روشن شد که مردم باور ندارند جمهوري اسلامي در رأيشان خيانت ميکند.
مردم جايش را به يک تلخکامي عمومي داد.
کانديداهاي اصولگرا هم بسيار راحتتر از آنچه تصور ميشد با پيروزي «لب مرزي» حجتالاسلام حسن روحاني کنار آمدند و دقايقي پس از اعلام نتيجه قطعي آراء انتخابات، موج پيامهاي تبريک از جبهه اصولگرايي بهسوي آقاي روحاني جاري شد. در عرض تنها ۲ ساعت پنج پيام تبريک نثار شيخ شد و هرگز اسمي از هفتدهم درصدي که او را رئيسجمهوري کرد، به ميان نيامد.
تا بههمراه خيل عظيم ملت جشن مردمسالاري بگيرند.
این جمله را حسن روحانی پس انتخاب خودش به عنوان رییس جمهور یازدهم گفته و بسیار هم بجا فرموده اند اما بهتر است درباره نحوه تدبیر حضرت آقا هم کمی توضیح دهند. توضیحاتی که از سر رودربایستی با سرانو مباشران فتنه هرگز به آن اشاره نخواهد کرد و نخواهد گفت که اگر آقا در نماز جمعه تاریخی 29 خرداد 88 نگفته بودند "امروز اگر چهارچوبهای قانونی شکسته شد، در آینده هیچ انتخاباتی دیگر مصونیت نخواهد داشت." و شورش علیه یازده میلیون رای اختلاف را پذیرفته بودند، آیا کسی می توانست در مقابل شورش علیه دویست و هفتاد هزار رای اختلاف بایستد!؟