شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 Apr 2024
 
۱
روایت دکتر عادل پیغامی از زوایای جدید مقاومت اقتصادی؛

اقتصاد مقاومتی اقتصاد ریاضتی نیست

دولت و مجلس بجاي مباحث حاشيه‌اي دستمزد و درآمد واقعي مردم را حفظ كنند
سه شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۱۴:۳۹
کد مطلب: 276506
در کنفرانس خارجی که شرکت کرده بودم، اساتید از من با تعجب سوال می کردند که شما در حال حاضر با بحث تحریم چگونه مقابله می کنید. تحریم بانک مرکزی و ابزارهای مقابله با این مسئله در هیچ مقاله علمی و کتابی ثبت نشده است و ما ادبیات مدونی در مورد بانک تحریم شده در کتب اقتصاد نداریم.
اقتصاد مقاومتی اقتصاد ریاضتی نیست
به گزارش جهان،‌ رهبر معظم انقلاب در سال جاری با طرح مسئله گفتمان اقتصادمقاومتی همگان را بر حرکت در این مسیر توصیه کرده اند. از طرفی دیگر به دلیل بحران اقتصادی، غرب به دنبال اتخاذ سیاست ریاضت اقتصادی است که علی رغم تاکید مقامات غربی بر موثر بودن آن، آمارها حاکی از اثرات منفی این سیاست بر جوامع غربی است.

در همین راستا برخی دانسته یا ندانسته با هم سانی شرایط اقتصادی کشور با جوامع غربی مدعی هستند که اقتصاد مقاومتی به لحاظ ماهیت با ریاضت اقتصادی یکسان است. به همین دلیل اقتصاد پرس برای روشن تر شدن ماجرا به سراغ دکتر عادل پیغامی عضوهیات علمی دانشگاه رفته و از او دراین باره پرسیده است.

آقای دکتر دراین گفتگو بیشتر به دنبال دانستنی هایی درباره اقتصاد مقاومتی هستیم. اگر امکان دارد نظرتان را دراین باره بفرمایید و بگویید چه تعاریفی از اقتصاد مقاومتی میتوان ارائه داد؟

دکتر پیغامی: در ابتدا لازم می دانم نکته ای را عرض کنم. اگر بخواهیم به زبان علمی صحبت کنیم باید گفت که در ادبیات علمی دنیا گزارشات و مقالات علمی بسیاری است که در مورد مقاومت اقتصادی است.

موسسات تحقیقاتی بزرگی گزارشات مطرحی را با عنوان کلمه (Solid) به معنای پایدار و محکم، تهیه می کنند. لذا اقتصاد مقاومتی يا به تعبير اقتصاددانان دنيا solidarity economy یک اصطلاح غیرعلمی نیست که صرفا بار سیاسی داشته باشد. اگر افرادی معتقدند که این اصطلاح مربوط به علم اقتصاد نیست و در آن چنین کلید واژه وجود ندارد مي توانند اين واژه را در ادبیات علمی دنیا و كتابها و مقالات و حتي شاخصهايي كه دارد ببينند.

و حتی در خصوص مقاومت کشورها ،می توان این را گفت که موسساتي چون Goldman sacks برای مقاومت کشورها شاخص هایی را طراحی کرده اند که براساس آنان می توان مقاومت یک کشور را مشخص کرد. بر همین اساس می توان گفت که ایران در پنج سال گذشته درجه استواری و اقتدارش چه تغیراتی کرده است. لذا از نظر کسی که با ادبیات علم اقتصاد آشناست، اصطلاح اقتصاد مقاومتی  چیزی دور از ذهن و غیرعلمی نیست.

حتی به فرض عدم آشنایی با ادبیات علم اقتصاد، براساس ملاک های عقلی می توان این مسئله را روشن کرد. به طور مثال در مورد یک ساختمان، بایستی به گونه ای آن را مقاوم سازی کرد که در مقابل تمامی تهدیدات از جمله زلزله، سیل و ... مقاوم باشد. آیا به لحاظ عقلی کشور را حتي اگر به لحاظ ژئوپلوتیکی در معرض تهدید و تحریم دشمن نباشد، نباید در عرصه های مختلف از جمله اقتصاد مقاوم سازی کرد؟

آیا اقتصاد مقاومتی همان اقتصاد تدافعی است؟

اقتصاد مقاومتی اعم از اقتصاد تدافعی است و ابعاد اقتصاد مقاومتی هم در منطق علمی اقتصاددانان و هم در منطق عقلی و عرفی ، به لحاظ بعد ایجابی فرا تر از اقتصاد تدافعی است. در بخش اول عرائضم گفتم كه حتی کشورهایی مانند ترکیه، مالزی و آمریکا و کشورهایی اروپایی نیز به دنبال آن هستند که اقتصاد خود را مقاوم کنند. گزارشهايي با اين عنوان كه "چقدر اين اقتصادها مقاوم هستند؟" در ادبيات علمي دنيا شناخته شده است. چه برسد به کشور ما كه با توجه به ماهیت اش در دنیا نمی تواند به دور از برخورد، تهدید و تحریم باشد مگر آن که از آرمان  و اصالت خود دست بردارد.

نکته دیگر این که است اساسا کسی که با علم اقتصاد آشنا باشد می داند اقتصاد در معرض نوسانات و شوكهاي مختلف حقيقي و پولي است و ما اساسا اقتصاد بدون نوسان نداریم. یکی از مسائلی که تمامی اقتصاددانان قبول دارند این است که یک کشور باید در مقابل شوک ها، نوسانات و ادوار تجاری مختلف مقاوم و باثبات باشد تا بتواند ثبات بیشتری از خود نشان دهد. این  مسئله در واقع یک شاخه وسیعی از دانش اقتصاد کلان است به نام تثبيت اقتصادي که مشخص می کند، چگونه اقتصادی با ثبات را بایستی ایجاد کرد؛ چه فناوری های و نهادهایی را بایستی بنیان کرد تا بتواند در مقابل شوک ها از خود مقاومت نشان داد.

اما اقتصاد ایران دچار یک سری تلاطم هایی هم است كه غیر از تلاطم های مرسوم یک اقتصاد ساده است. ابعاد جنگ تاکتیکی و ایدئولوژیکی با استکبار اقتضاء می کند که اقتصاد کشور مقتدر و متکی به خود حرکت کند. این اندیشه از زمان اول انقلاب وجود داشته است یعنی همان خودکفایی که امام فرمودند. البته تلقی بعضی از کج اندیشان و بعضی از جریانات از خودکفایی، انزوا است. در صورتی که فرمایش امام اصلا انزوا و بستن مبادله تجاری و غیرتجاری با دنیای خارج نیست بلکه برقراری مبادله دوسويه است. مقام معظم رهبری نیز همیشه طرفدار مبادله است.
کشوری مثل ایران که هویتی انقلابی دارد، نمی تواند وابسته باشد و همچنین نمی تواند متاثر و منفعل قرار بگیرد. مبادله با دنیای خارج هیچ ارتباطی با انفعال ندارد. در نتیجه اقتصاد ایران باید در مقابل انواع جریانات بیرونی غیر هم سوی خودش مقاوم باشد.

من فکر می کنم افرادی که اقتصاد مقاومتی را اقتصاد ریاضتی تلقی می کنند، به ادبيات علمي دانش اقتصاد توجه نمي كنند و برخی دیگر بیشتر ملاحظات سیاسی و ذهنی خودشان را بر اقتصاد بار می کنند و بعضی دیگر نیز محیط پیرامونی خودشان را در چند دهه اخیر می بینند. لذا جنگ تبلیغاتی که دشمن پیرامون مسئله تحریم به راه انداخته
نكند خداي ناكرده عده اي مرغ بخورند ولي بقدري درباب مضيقه مرغ فكر كرده يا بحث كرده باشند كه لذت مرغ را نفهمند!
است، را در کنار نوسانات داخلی قرار می دهند و این گونه تحلیل می کنندكه : ما در شرایط انفعالی و ریاضتی قرار گرفته ایم. در حالی که مسائل اقتصادی ایران این گونه نیست.

بطور مثال بخشي از تلاطم هایی که در اروپا وجود دارد با تلاطم هایی که در ایران است، از دو جنس مختلف  هستند. بحران مالی غرب، ناشي از یک عدم موازنه ای بین بخش پولی و مالی با بخش حقیقی اقتصاد است که منجر به یک نوع شکاف بین بخش پولی و بخش اعتباری شده است. این اتفاق قاعدتا با یک سیاست ریاضتی متعادل می شود.

پس اقتصاد مقاومتی یک ادبیات مرسوم در دنیا است ولی نوع مقاومت با توجه به شرایط کشور تبیین می شود. لذا اقتصاد مقاومتی که رهبری مطرح کردند منحصر به ایران و بومی است.
بشر از لحاظ عقلی همیشه این سوال را مطرح کرده است که باید به مقاوم سازی سازه هاي فکری، فیزیکی و محیطی که می سازد بیندیشد. مقاوم کردن یک سازه ضرورت عقلی است. به این مفهوم می توان لفظ مقاوم-سازی اقتصاد را در غرب نظاره کرد. غربی ها هم دنبال این الفاظ بوده اند.

از طرفی در علوم انسانی الفاظ بار معنایی زمان و مکان خود را پیدا می کنند. یعنی بحث بومی شدن در الفاظ وجود دارد. برای مثال در  بحث استراتژی توسعه صادرات در زمان های مختلف نظرات گوناگونی در اروپا و آمریکا مطرح شده است. در بسیاری از موارد نظرات مختلف اشتراک لفظی دارند. ولی از نظر سیاسی مختلف هستند. به طور کلی گاه الفاظ علوم انسانی کشور به کشور و زمان به زمان متفاوت می شوند.

قطعا ایران با شرایط خاصی روبرو است که هیچ اقتصادی در دنیا با آن شرایط مواجه نیست. در ساختار اقتصاد ایران مباحثی مانند تورم، بهره وری، منابع، توسعه و پیشرفت دارای ویژگی منحصر به خود هستند. همچنین اقتصاد ایران یک بار مفهومی بومی مختص به خود را نیز پیدا می کند.
در واقع اقتصاد مقاومتی یک خواسته همگانی است که همه مکاتب درباره ی آن نظریه پردازی و حتی کلید واژه و شاخص خاص خود طراحی کرده اند. گفتمان مقام معظم رهبری پیرامون اقتصاد مقاومتی یک پروژه ای است که بار مفهومی و مختصات محتص به ایران را داراست.

در کنفرانس خارجی که شرکت کرده بودم، اساتید از من با تعجب سوال می کردند که شما در حال حاضر با بحث تحریم چگونه مقابله می کنید. تحریم بانک مرکزی و ابزارهای مقابله با این مسئله در هیچ مقاله علمی و کتابی ثبت نشده است و ما ادبیات مدونی در مورد بانک تحریم شده در کتب اقتصاد نداریم. بنابراین تجربه و اقداماتی که درایران در این زمینه در حال انجام است، قطعا منحصر به فرد و یک جنبش نرم افزاری بومی است. قطعا در سال های آتی وقتی این تجریه تبدیل به مستند و ادبیات علمی شود، برای تمامی کشورهای دنیا مرجع خواهد بود. بنابراین بخش هایی از اقتصاد مقاومتی منحصر به فرد است.

اقتصاد مقاومتی یک پدیده ای است که ضمن اینکه مشترکاتی با ادبیات و تجارب دنیا دارد ولی بارهای بومی و ارزشی خود را نيز دارا است که قدری وجه ایرانی  آن را توضیح دادم. درمورد وجه اسلامی آن نیز باید بگویم که در پروژه  اقتصاد مقامتی نباید فراموش کنیم که طبق آموزه های قرآن مجموع معارف اسلامی ما را به مقاوم ترین ها هدایت می کند. بنابراین پروژه  اقتصاد مقاومتی کاملا با پروژه اقتصاد اسلامی هم سوئی و هم-خوانی دارد و قطعا تعالیم اسلامی، اعتقاد به رزاقیت خداوند، حوزه فقه، احکام اقتصادی و ... از مولفه های دیگر اسلامیت اقتصاد مقاومتی است. این ها تفاوت های الگوی اقتصاد مقاومتی ایران با اقتصاد مقاومتی متعارف در جهان است.

برخی معتقدند کشور با بحران اقتصادی مواجه است. نظر شما چیست؟

 در ادبیات انگلیسي بحران یعنی مسئله ای که اگر به آن پرداخته نشود، وضع آن خراب خواهد شد و نقطه قابل بازگشت نیست. اما در ادبیات فارسی وقتی که از بحران صحبت می کنیم، یعنی مسئله ای که تمام شده است. نکته دوم اینکه در اقتصاد سرمایه داری چهار دسته بحران وجود دارد. یک دسته به ضعف های تئوریک و مبنایی اقتصاد سرمایه داری برمی گردد که از جمله می توان به بحران های ذاتی اقتصاد سرمایه داری در سال-های اخیر و بحران هایی که در اروپا اتفاق افتاده است، اشاره کرد. به گواه تاریخ در یک بازه زمانی به طور متوسط در هر دو سه ساله همیشه سرمایه داری دچار یک نوع بحران بوده است.

اما لزوما بحران به مفهوم فروپاشی نیست. بخشی از این بحران ها ناشی از مبانی و ضعف تئوریکی است؛ برخی به علت اشتباهات سیاست گذاری در نظام سرمایه داری است؛ بخشی از بحران ها ناشي از عوامل برون زا مانند شوک انرژی، جنگ ها و ... است؛ و دسته چهارم بحران ها در نظام سرمایه داری اساسا یک اشتراک لفظی است و بحران به مفهوم منفی آن نیست.

شومپیتر درباره دسته چهارم بحران ها می گوید این قبیل بحران ها دوش آب سرد سرمایه داری است. به عبارت دیگر اقتصاد سرمایه داری در مسیر حرکت خود گاهی می ایستد و دوش آب سرد می گیرد تا بتواند حرکت  خود را ادامه دهد. البته سرمایه داری که در این موقع نفس چاق می کند. به طور مثال گاهی یک خانواده  که سالها پول های خود را جمع کرده است تا خانه کلنگی خود را بازسازی و تبدیل به ده طبقه نوساز کند، در بازده کوتاه مدت خانه اش خراب می شود ولی در واقعیت این گونه نیست.

وضعیتی که در ایران قابل مشاهده است و وضعیتی که در غرب وجود دارد، چندوجهی است. یعنی امکان دارد هر چهار نوع بحران را بتوان در اقتصاد اروپا رصد کرد. بخشی از اقتصاد اروپا ناشی از ضعف های تئوریک است
تحریم ها علیه ایران در سی سال گذشته به گونه ای بوده است که ایران از 16، نمره 4 را اخذ کرده است. این به معنی این است که تحریم ها فقط 25 درصد تاثیر گذار بوده است.
مانند رابطه بین بخش پولی و اعتباری با بخش حقیقی اقتصاد که ادبیات مدرن علم اقتصاد هنوز به آن پاسخ نداده است: اينكه مکانیزم رابطه بخش حقیقی با بخش اعتبار باید چگونه باشد و چگونه می توان بین آنها تعادل برقرار کرد. تقریبا تمامی بزرگان علم اقتصاد در این زمینه صحبت کرده اند ولی هنوز به یک جمع بندی و اجماع نرسیده اند. همین ضعف باعث بحران مالی در آمریکا و اروپا می شود.

یک بخشی از این بحران ناشی از تصمیمات اشتباه سیاست گذاری است. مقالاتی که آقای کروگمن در مورد بحران اروپا نوشته است، گویای سیاست های اشتباه اروپا و آمریکا است.
بخشی نیز متاثر از عوامل برون زا است. اگر به اقتصاد آمریکا در صد سال گذشته نگاه کنیم، به روشنی می توان 140 مورد تحریم را که آمريکا در مورد دیگر کشورهای مختلف اعمال کرده است را بیابیم. حدود 10 مورد آن مربوط به ایران است.

از این 140 مورد تحریم توسط آمریکا ،‌تحريم شونده ها متوسط حدود 5/2 درصد تولید ناخالص داخلی  متضرر بوده اند که رقم چندان چشم گیری نیست. طبق محاسبات موسسات آمریکایی در صد سال گذشته به طور متوسط 5/1 تا 2 درصد تولید ناخالص داخلی آمریکا به عنوان کشور تحریم کننده ضرر دیده است. یعنی هزینه تحریم برای خود آمریکا در بروز بحران موثر است. دلیل مخالفت برخی از کارشناسان آمریکایی مخالف تحریم مالي ایران این است که در بلند مدت این اقدام باعث از دست رفتن اعتبار دلار و نظام پولي دنيا می شود.

اگر ممکن است به برخی از این کارشناسان اشاره کنید.

به طور مثال طیفی از کارشناسان اقتصادی در موسساتی همچون پيترسون که غالبا از اعضای هیت علمی دانشگاه های مطرح و کارشناسان قوی آمریکا هستند.این افراد معتقدند تحریم های ایران بی فایده است و به ضرر خود آمریکا است. چرا که در کوتاه مدت آمریکا سود می کند ولی در میان مدت و بلندمدت ضرر خواهد کرد.

و در نهایت بخشی از بحران ها به خاطر این است که اقتصاد غرب در حال تخریب سازنده خودش است. یعنی ما هم زمان باید چهار نوع بحران را رصد کنیم.

در مورد اقتصاد ایران نیز این چهار نوع بحران هم زمان وجود دارد؟

در حال حاضر بخشی از مشکلات اقتصادی به دلیل عوامل برون زا از جمله تحریم و تلاطم هایی است که به دلیل دشمنی با استکبار جهانی وجود دارد. این مسئله خودش را به صورت نوسان و بحران اقتصادی نشان می دهد.

بخشی به سوء تدبیرها و اشتباهات سیاست گذاری برمی گردد. بخشی به دلیل حکمرانی و پیروی از مبانی اشتباه تئوریکی غرب است. البته بخشی نیز به دلیل تخریب سازنده است که مردم آن را بحران می بینند ولی از نظر اقتصاددانان به نوعی بازسازی ساختارهای اقتصادی است. به طور مثال تبعات هدفمندی یارانه ها را در نظر بگیرید. ما شاهد هستیم که قیمت انرژی گران شد کارخانه هایی وجود  دارند (مثل ايران ياسا) كه با اصلاح ساختار خود مبتنی بر شرایط جدید رشد خوبی در بخش های مختلف از جمله بهره وری کردند. در بخش کشاورزی و پتروشیمی به وضوح مشخص است که تحریم ها و یارانه ها منجر به نوعی سازندگی ها و اصلاحات در جهت رشد اقتصاد کشور شد.

من هر چهار نوع بحران را می توانم در اقتصاد ایران و غرب مشاهده کنم. ولی این را نباید فراموش کنیم که مسئله های ما با غرب متفاوت است. مسئله آنها ریاضت اقتصادی را می طلبد. مسئله های ما هم البته صرفه جویی و ریاضت را می طلبد. اما به نظر من محدود کردن اقتصاد مقاومتی به ریاضت اقتصادی، آشنانبودن با اقتصاد ایران است.


و نکته آخر ...

نکته پایانی من اینکه گزارشاتی که دشمنان در مورد اقتصاد ایران ارائه می کنند حاکی از این است که ایران در سه دهه گذشته جهش های خوبی کرده است و در مقابل این جهش های مثبتی که ایران از خودش نشان می-دهد دشمن بار روانی به وجود می آورد. در عملیات روانی دشمن به هیچ  وجه تغییرهای مثبت ایران را نمی-گوید و بیشتر به دروغ پردازی در مورد اقتصاد ایران می پردازد. ضعف ها را بزرگ نمایی می کند. شما ببينيد ضعف اقتصاد ايران را مثلا چند برابر شدن قيمت پسته يا اتومبيل مي دانند! در حالي كه در تمامي دنيا گاه قيمت محصولاتي به دلايل فصلي و غيره ممكن است نوسان نشان دهد. يا مثلا كاهش قدرت خريد مردم در سال 91 را كه البته بايد از سوي دولت جدي گرفته شود، را ملاك قرار مي دهند اين در حالي است كه قدرت خريد مردم با سه نزول مقطعي در سالهاي 71 و 87 و 91،‌ روندي افزايشي داشته است. تكانهاي مقطعي را نمي توان ديد ولي روندها را نديد.

بنابراین ملت ایران باید هوشیار باشند تا گرفتار این عملیات روانی دشمن نشوند. به طور مثال در یکی از گزارش های موسسه پیترسون که در مورد تحریم ها منتشر کرد، گفته شده است که تحریم ها علیه ایران در سی سال گذشته به گونه ای بوده است که ایران از 16،  نمره 4 را اخذ کرده است. این به معنی این است که تحریم ها فقط 25 درصد تاثیر گذار بوده است. لذا تحریم ها موفق نبوده است. این در حالی است که در همین گزارش اشاره شده است اگر مردم ایران به لحاظ روانی اثرات تحریم ها را باور کنند، تحریم ها اثرگذار خواهد بود.

البته برخي از مردم در فشارند ولازم است دولت و مجلس بجاي مباحث حاشيه اي دستمزد و درآمد واقعي مردم را هدفگذاري كرده و حفظ كند. ولي نبايد اين مطلب را هم ناديده گرفت كه سبد مصرفي اغلب مردم طي سالهاي گذشته كاهشي نداشته بلكه افزايش داشته است. مردم به مراسمات خود، ميهماني هاي خود،‌ مصرف خود نگاهي بياندازند تا ببينند كه نسبت به گذشته چه تغييراتي داشته است. نكند خداي ناكرده عده اي مرغ بخورند ولي بقدري درباب مضيقه مرغ فكر كرده يا بحث كرده باشند كه لذت مرغ را نفهمند!
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *