پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - 18 Apr 2024
 
۰

ستون فارسی نیویورک تایمز و سفرنامه سیاه کریستف+عکس

شنبه ۳ تير ۱۳۹۱ ساعت ۲۰:۱۸
کد مطلب: 229996
گزارش کریستف به دلیل بار منفی آن از سوی بسیاری از روزنامه نگاران به نقد و چالش کشیده شده است.
به گزارش جهان به نقل از "سیاست ما"، ایرانیان از طیف های مختلف در رسانه های مکتوب و مجازی زبان و قلم به نقد سفرنامه ای گشوده اندکه اکنون قریب 10 شماره از آن روی خروجی یکی از معروفترین روزنامه های امریکایی نقش بسته است. در یک اقدام غیر معمول روزنامه نیویورک تایمز گزارش خبرنگار جنجالی خود- نیکلاس کریستف- از ایران را به زبان فارسی و تحت عنوان «سلام گرم از ايران» در خروجی سایت انگلیسی خویش قرار داد. گزارش کریستف به دلیل بار منفی آن از سوی بسیاری از روزنامه نگاران به نقد و چالش کشیده شده است.
 
نیکلاس کریستف به دلیل کسب دو جایزه پولیتزر در آمریکا که نامی آشنا برای محافل سیاسی است  اسمی برای خود دست و پا کرده است. او در گزارش خود که بعد از سفر و گردش در نقاط مختلف ایران تهیه شده به قضاوت ها و پیش داوریهای عجیب نه تنها در باره سیاست و حکومت در ایران بلکه در باره سطح فرهنگ و آگاهی سیاسی ایرانی ها پرداخته است. مطالب سریالی کریستف که اکنون قریب یک هفته از انتشار آن می گذرد در نگاه شمار زیادی از هموطنان داخل و خارج از کشور رایحه ناخوش تحقیر و تبختر از نوع غربی را دارد و  به همین دلیل اکنون در فضای اینترنت با موجی از واکنش  ایرانیان مقیم خارج روبرو شده است.


از آنچه تاکنون نوشته و گفته شده می توان واکنش های منتقدان به  سفرنامه گزارشگر نیویورک تایمز را  به سه قسم دسته بندی کرد:

1- نشانی از زخم کهنه تضاد فرهنگها: یک گروه از منتقدان ایرانی قضاوت های فرستاده نیویورک تایمز را بازتاب تازه ای  از زخم کهنه  تضاد میان دو فرهنگ مذهبی(ایران) و لیبرال (امریکا) قلمداد کرده اند به باور این عده نقش عنصر« تضاد تمدنی» به اندازه ای است که افرادی مثل ساموئل هانتینگتون را بر آن داشت «دکترین آمریکای عصر جدید » را بنویسد و اذعان کندکه دو گانگی در خاستگاه فرهنگی منشاء اصلی سوء تفاهم ها و برداشتهای نادرست سیاحان و مستشرقان و مخبران غربی بوده است.

2- جلوه ای از نگرانی غرب امروز  نسبت به  ایران فردا: گروه دوم بر این باورند که نوشته های کریستف حاوی یک پیام سیاسی است .او نگرانی سیاسی «غرب امروز از ایران آینده» را منعکس کرده است. نوشته های گزارشگر امریکایی رسوباتی از نگرش نومحافظه کاران را دارد که همواره در پی تغییر ساختارهای سیاسی جوامع اسلامی و شرقی و لیبرالیزه کردن نظام های مذهبی بوده اند. به باور این منتقدان، کریستف با قضاوتهایی که در باره ایران و ایرانیان کرده خود را به سیاستمدارانی نزدیک ساخته که در فضای ملتهب خاورمیانه در آرزوی جایگزینی نظامهای لیبرالی هستند و ابایی از این ندارد که بگویند تحریم ایران باید با سرسختانه  ترین شکل برای مقابله با نفوذ خاورمیانه ای ایران بکار گرفته شود.

3- سوار بر نارضایتی اقتصادی و موج تورم: دیدگاه سوم از سوی محافل داخلی بر آن است که گزارشگر آمریکایی با مهارت از فضای اقتصادی دوران هدفمندی یارانه ها بهره جسته است. در این دیدگاه گفته می شود که کریستف از اختلاف ها وضعف ها در سطوحی از مقام ها و نهادهای ذیربط در امور معیشتی بهره جسته است. به عبارت دیگر آنچه دستمایه تصویر سازی های کریستف قرارگرفته برخی از ناهنجاریها و ضعف های کارکردی دستگاه های اجرایی است که در صحنه عمل به صورت نارضایتی بخشی از شهروندان از مهار نشدن گرانیها  بروز می کند .

نیکلاس کریستف  مستشرقی از نسل جدید( محورهای جنجالی سفرنامه امریکایی)
پیش از توصیف نگاه منتقدان نکات جنجالی گزارش خبرنگار نیویورک تایمز را باید از نظر گذراند.

در گزارشی که ایسنا از سفرنامه کریستف تهیه کرده آمده است :كريستف اذعان مي كند «بسياري از ايرانيان حامي حاكميت هستند. من با ايرانيان بسياري آشنا شدم كه به شدت حامي مسئولان بودند و خوششان نمي آمد كه آمريكا قلدري كند». با اين حال وي سراسر گزارش خود را به چند نفر - از جمله يك كماندوي بازنشسته رژيم سابق و...- اختصاص مي‌دهد و فحوای اظهارات آنان «حس آمريكادوستي ایرانیان» را القا می کند.

او در گزارش خود تحت عنوان «سلام گرم از ايران» درحالي كه به مهمان نوازي ايراني‌ها اذعان دارد، از قول يك ايراني مجعول ادعا مي كند كه ايراني‌ها حرف راست نمي زنند و اينجا نمي شود حرف راست زد.( این عبارت اهانت آمیز کریستف بیشترین جنجال را در محافل ایرانیان خارج بر انگیخته است)

وي  در بسیاری از فراز های نوشته خود سعی می کند فضای ایران در ایام تحریم های اقتصادی را به تصویر بکشد. وی با بيان اين كه «باورم نمي شود مقامات ايراني چگونه به من ويزا دادند» به موضوع تحريم اقتصادي مي‌پردازد و مي‌نويسد: فشارهاي اقتصادي ممكن است توجه مردم را از بقيه مسائل منحرف كند. مثلا خيلي از ايرانيان بر سر مسئله هسته‌اي در كنار دولت و از ترور دانشمندان ايراني عصباني هستند ولي آنها درعين حال تحت فشار اقتصادي‌اند. من از اين رنج متاسفم و بياييد اين را روشن كنيم كه اين تحريم ها به مردم عادي ضربه مي زند تا رژيم. من همچنين نگرانم كه مخالفت غرب با فروش قطعات هواپيما، خطر سقوط هواپيماهاي مسافربري را افزايش دهد اما با پوزش از تمام آنها كه من را غرق مهمان نوازي خودشان كردند، من با تحريم‌ها موافقم و معتقدم خوب كار مي كند!

وي در پايان بحث حمله نظامي را بي‌خردانه و بي‌مسئوليتي توصيف میکند و در توضيح آن می نویسد: حمله نظامي واكنشي ملي‌گرايانه ايجاد مي‌كند كه باعث پايداري جمهوري اسلامي مي شود.

اهمال نهادهای مسئول


 برخی از محافل سیاسی داخل با اشاره به مصاحبه هایی که فرستاده نیویورک با مقام های ارشد کشورمان انجام داده دستگاه های فرهنگی و دیپلماسی کشور را به اهمال دراین باره متهم کرده اند.گفتنی است که کریستف در جریان سفر رئیس جمهوری کشور مان به نیویورک  و در گرماگرم بحث سه تبعه متهم به جاسوسی آمریکا در ایران ، مصاحبه ای اختصاصی با وی انجام داد.

شدیدترین واکنش را در این باره روزنامه كيهان نشان داده و می نویسد: گزارشگر نيويورك تايمز پس از گشت‌وگذار در ايران و پذيرايي شدن ازسوي برخي افراد ساده دل، ملت ايران را دروغگو و شايسته فشار تحريم‌ها دانست!

نيكلاس كريستف آن گونه كه خود اعلام كرده، پس از انقلاب چند بار - از جمله سال ۸۵ - توانسته به ايران سفر كند و اين بار نيز اجازه پيدا كرده ۲۷۳۶ كيلومتر در ايران گشت و گذار كند و هر جا كه دلش مي خواهد برود.

به نوشته کیهان کریستف  در گزارشي كه منتشر كرده، سعي مي كند برخلاف واقعيت و حتي نظرسنجي‌هاي محافل آمريكايي، مردم ايران را دوستدار آمريكا معرفي كند و عمدا مهمان نوازي از يك شهروند را نشانه علاقه به آمريكا معرفي نمايد!

از سوی دیگر شبکه خبر آنلاین به مقایسه رفتارهای دولتمردان با خبرنگاران می پردازد .این شبکه عباراتی از  کریستف را برجسته می کند که او  بسان فرماندهان نظامی نسخه براندازی نظام سیاسی را صادر می کند .آنجا که می نویسد:«من احساس می کنم که ایران مانند سایر کشورهای استبدادی است که من آنها را پیش از سقوطشان پوشش خبری داده‎ ام. حدس من این است که نابودی این سیستم حتمی است  مگر این که جنگی بین ایران و غرب در بگیرد، شاید در نتیجه‎ حمله‎ اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران.» به نوشته این سایت همه بخش های گزارش خبرنگار مذکور تامل انگیز و در عین حال به تناقض آمیخته است .بویژه آنجا که کریستف  می نویسد: ‌«دولت ایران به شکلی نادر یک ویزای خبرنگاری به من داد و اجازه داد بدون اینکه کسی دنبالم بیاید، خودم با ماشین در مسیری که دولت تایید کرده بود، از مشهد در شرق، تا تبریز در غرب بروم و سپس به تهران برگردم. در میان راه من با مردمی که خودم به صورت تصادفی انتخاب می‎ کردم مصاحبه می‎کردم و تا آنجایی که خودم می ‎توانم بگویم کسی تعقیبم نمی‎ کرد.»این شبکه تصریح می کند :سعه صدر مقامات کشورمان برای اجازه سفر به این خبرنگار آمریکایی به منظور مشاهده مستقیم آرامش و امنیت مردم ایران و حمایتی که آنها از نظام خود می نمایند، قابل تقدیر است اما روی سخن این یادداشت، معیارهای دوگانه‌ای است که متولیان وزارت ارشاد در حمایت از رسانه‌های ایرانی و خبرنگاران آنها به کار می گیرند.

ردپای ایران هراسی در سفرنامه کریستف

اما در فضای اینترنت گزارشگر امریکایی با گونه دیگری از نقدها مواجه شد. در این عرصه ، اغلب تحلیلگران خروج نویسنده نیویورک تایمز از جاده بی طرفی وانصاف را به او گوشزد کردند و این که کریستف از ابتدا با ذهنیتی نادرست که برگرفته از فضای ضد ایرانی در مغرب زمین است به ایران گام نهاده است . سیل نقدها علیه  نیکولاس کریستف زمانی به راه افتاد که وی  هنگام اقامت خویش در ایران روی صفحه‌ی فیس‌بوک‌اش را با این عکس به روز کرد و با لحنی هیجان‌زده نوشت «استیو جابز است در ایران! از مجسمه‌ی کوچک او در فروشگاهی در ایران عکس گرفتم. به نظر می‌رسد که ایرانی‌ها عاشق کامپیوترهای اپل‌ هستند.» یکی از وبلاگ نویسان ایرانی با ظرافت «زمینه های ذهنی»چنین قضاوتی را به چالش کشید و نوشت: گویا خبرنگار ارشد نیویورک‌تایمز نیز پیش‌ ازسفر تصور کرده بوده که دارد به بیابانِ بی‌آب و علف و سکنه سفر می‌کند. وی شماری از مخاطبان ایرانی گزارشگر نیویورک تایمز را مورد پرسش قرار داد و نوشت: بسیاری از ما ایرانی‌ها هنگامی که با غیرایرانی‌های آمریکایی و اروپایی صحبت می‌کنیم دوست داریم چه تصویری از خودمان به آن‌ها نشان بدهیم. به نظر می‌رسد که این پنج تِم بیش از بقیه تکرار می‌شود:

ما عرب نیستیم،
ما از آمریکا متنفر نیستیم،
ما با حکومت‌مان فرق داریم،
ما عاشق آزادی و دموکراسی هستیم،
و ایرانی‌ها بسیار مهمان‌نواز و صلح‌طلب و انسان‌دوست‌اند.

بنا بر نظر اغلب نخبگان ایرانی  سفرنامه اخیر کریستف را از هر زاویه  که در آن تامل کنیم ،لحن وادبیات آن گروه از فرستادگان  غرب را دارد که  در صددند از ایران  و ایرانی تصویری هیولاگونه ترسیم کنند و به رغم آنکه با همه وجود نفوذ و قدرت ایران را در معادلات خاورمیانه جدید حس می کنند ، همچنان سودای مهار و انزوای این کشور را در ذهن می پرورانند.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *