شفای دو چشم نابینای محمد جواد در حرم امام حسین (ع)
چهارشنبه ۲۲ تير ۱۳۹۰ ساعت ۰۸:۴۱
کد مطلب: 175683
آن موقع مردها از پایین پای حضرت علی اکبر (ع) وارد می شدند، وارد شدم و با دلی شکسته، گفتم آقا اگر بدم نکن ردم، من نمی توانم امتحان پس بدهم، رحم کن! اگر خطایی کردم این بچه گناهی ندارد، خواستم آقا را به مادرش زهرا قسم بدهم، گفتم آقا تو را قسم می دهم .. ، بلافاصله محمد جواد گفت بابا من همه جا را می بینم، (۱۴ شعبان بود)! ...
به گزارش جهان « عین احمدی »، طلبه اهل ایلام و ساکن شهر قم دارای ده سال سابقه درس خارج و دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته تاریخ اسلام است که به عنوان روحانی کاروان زائران حسینی به کربلا آمده در گفتگو با خبرنگار اعزامی پایگاه اطلاع رسانی حج وابسته به بعثه مقام معظم رهبری به کربلا از عنایت خاص حضرت امام حسین (ع) چنین می گوید:
ماجرای نابینا شدن فرزندم و مراجعه به دکترها : محمد جواد فرزند ۹ ساله ام آبله مرغان گرفت و در اثر بیماری هر دو چشم او نابینا شد . در ایلام دکترها جواب کردند، به تهران رفتم و هر جا دکتری بود سراغ او را گرفتم، نتیجه ای نداشت تا این که یک دکتر مرا به بیمارستان مفید تهران معرفی کرد، فرزندم ده روز تحت معالجه بود و نهایتا دید بسیار ضعیفی پیدا کرد به گونه ای که تا یک وجب فاصله را به زحمت و تار می دید . ۵ تا ۶ ماه رفت و آمد کردیم ، کمیسیون پزشکی تشکیل شد گفتند دیگر کاری از دست ما ساخته نیست، حتی یکی از دکترها گفته بود آبله مرغان به ندرت موجب کوری می شود و اگر هم بشود خوب نمی گردد، بدن فرزند ۹ ساله ام به علت مصرف داروی فراوان متورم شده بود و تاب و توان ما را بریده بود. من و همسرم نگران بودیم و هرچه داشتم خرج کردم و خودمان هم مریض شدیم، همسرم به بیمارستان و عمل جراحی کشیده شد....
توسل به آقا امام حسین (ع) :
یک روز از تهران که به ایلام برمی گشتم به همسرم گفتم دکترها محمد جواد را جواب کرده اند و ما هم دیگر چیزی در بساط نداریم ، به امام حسین (ع) متوسل می شویم ، ولی چگونه و چه طور به کربلا برویم ؟
سفرکربلا جور شد : دو سه روز بعد از سازمان حج و زیارت تماس گرفتند منزل ما و گفتند نام شما را حج و زیارت قم داده، می خواهیم شما را بفرستیم کربلا، گفتم من مریضم و از طرفی می خواهم خانم و دو فرزندم را هم ببرم، آنها قبول کردند که هر وقت حالم خوب شد بروم، هزینه خانم و بچه ها با خودم ، یک روز یکی از ائمه جماعات شهر ایلام را دیدم، ایشان گفت یکی از اهالی نذر کرده پول سفر کربلای یک نفر را بدهد ، بالاخره جور شد .
ورود به نجف و کربلا : به نجف آمدیم و من با کاروان بودم، ناگهان روز آخر رسید و گفتم وای، من از آقا برای شفای فرزندم کمک نخواستم، لذا به حرم رفتم و به آقا امیرالمومنین (ع) گفتم : سفارش ما را به فرزندت حسین (ع) بکن، کاروان راهی کربلا شد و به دروازه ورودی و محلی رسید که وسایل زائرین را روی گاری می گذاشتند من هم دست محمد جواد را گرفتم و یک راست به حرم امام حسین (ع) آمدم.
با عنایت آقا امام حسین (ع) محمد جواد شفا یافت: آن موقع مردها از پایین پای حضرت علی اکبر (ع) وارد می شدند، وارد شدم و با دلی شکسته، گفتم آقا اگر بدم نکن ردم، من نمی توانم امتحان پس بدهم، رحم کن! اگر خطایی کردم این بچه گناهی ندارد، خواستم آقا را به مادرش زهرا قسم بدهم، گفتم آقا تو را قسم می دهم ... ، بلافاصله محمد جواد گفت بابا من همه جا را می بینم، (۱۴ شعبان بود) بچه را زیر عبا گرفته و فورا وارد بین الحرمین شدم، جاهای دور را به فرزندم نشان می دادم و او می دید . به سرعت رفتم هتل، دیدم خانمم در لابی هتل منتظر نشسته، بچه من که ماهها مادرش را ندیده بود از دور خود را به دامن مادر انداخت و به این صورت محمد جواد را امام حسین (ع) شفا داد. وقتی عنایت آقا را راجع به فرزندم دیدم رفتم حرم و به آقا گفتم حال که شفای محمدجواد را دادی لطف کن قرضهای مرا هم ادا کن ، طولی نکشید که بدهی میلیونی من هم ادا شد .
السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک. علیک منی جمیع سلام الله، ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم.
السلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
من از اينجا به همه اونهائي كه اين مطلب را خواندند مي گويم بدانيد در روي زمين هيچكس به اندازه حضرت اباعبدالله (ع) مهربان و دل نازك نيست و حتي نمي تواند يك لحظه ناراحتي شيعيانش را تحمل كند . انشالله زيارتشون قسمت شما بشود تا از نزديك لمس كنيد اين مهرباني را .
مطمئنا هر شفايي كه توسط ائمه معصومين (سلام الله عليهم) در اين دنيا واقع مي شود، با نظر و كرامت آنان ولي به واسطه حجت خدا در روي زمين و باقيمانده آن عزيزان در دنياي خاكي، حضرت مهدي (عج اله تعالي فرجه) انجام مي شود.
عشقت حسين تا به خدا مي برد مرا
يعني كه از سرا به سٌرا مي برد مرا
در كشتي نجات تو تا آرميده ايم
آسوده از محيط بلا مي برد مرا
وقتي كه نور توست چراغ هدايتم
ايمن ز هر مسير خطا مي برد مرا
دل خالي از كدورت و زنگ گنه شود
تا درميان بزم عزا مي برد مرا
اين جان امانتي ست كه بر تو فدا كنم
تا كي به مقتل شهدا مي برد مرا
تدبير عاشقان چو به دستان دلبر است
باشد كه ميل يار كجا مي برد مرا
معراج ما سينه زنان جاي ديگر است
يك يا حسين (ع) كرب و بلا مي برد مرا
(حاج منصور ارضي)
امام حسین (ع) سرچشمه خورشید است و سینه تو نیز آسمانی است لایتناهی با قلبی که در آن عشق به حسین می جوشد و ببین چه خوش ترنمی دارد در تپیدن حسین حسین حسین
السلام علیک یا اباعبدالله (ع)
السلام علیک یا عباس ابن علی (ع)
السلام علیک حبیب ابن مظاهر (ع)
السلام علیک یا مسلم ابن عقیل (ع)
السلام علیکم یا اصحاب الحسین (ع)
السلام علی تراب کرب و بلا
دوستت دارم حسين جان
حال از عنايات امام رضا (ع) بشنويد.من مشهدزندگي ميكنم .درچند سال پيش كه تازه ازدواج كرده بوديم ووضع مالي خوبي نداشتيم. روزجمعه ازشهرستان مهمان آمد درخانه هيچي نداشتيم پول هم نداشتم .باهمسرم مانده بوديم چه كنيم خجالت ميكشيديم..به پيشنهاد مهمانمان رفتيم زيارت امام رضا كه بعد برگرديم ناهار درست كنيم.من همه حواسم به تهيه ناهار ظهربود.پس اززيارت گفتم یا امام رضا (ع) پيش مهمانها آبروي مرا نريز جمله ام تمام نشده بود درميان آنهمه جمعيت از دور چشمم به پيرمرد معمولي افتاد كه مستقيم به طرف من آمد وچهارفيش غذاي حضرت را به من دادوگفت اينها مال شماست با مهمانانت برويد نوش جانتان. همه ميدانيد كه گيرآوردن حتي يك فيش غذاي حرم بسيار مشكل است تاچه رسد به چهارتا. چلو گوشت بود خورديم و در مقابل آقائي اين خاندان سر تعظيم فرود آوردم.
(اين اتفاق بلاواسطه براي خودم افتاده.)
یاحسین غریب مادر...
السلام علیک یا سبط نبی الرحمة (ع)
السلام علیک یا اباعبدالله (ع) وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت وبقی الیل والنهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم...
السلام علی الحسین (ع)
وعلی علی بن الحسین (ع)
وعلی اولاد الحسین (ع)
وعلی اصحاب الحسین (ع)
انشاءالله همه دوستداران اهل بيت كربلا برن واز نزديك معنويت اين سفررا ببينند وآنهايي كه پول ندارند نگران نباشند امام حسين (ع) خودش دوستداراش را ميطلبد من خودم هيچي نداشتم اما به لطف خدا وكرم امام حسين (ع) همه هزينه سفرم از جايي كه نميدانستم رسيد وهميشه دعاگوي کسی هستم كه هزينه سفر مرا تامين كرد.